دلیل عصمت اهل‌بیت(ع) در آیه تطهیر: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آيا اين موضوع درست است كه آيه‎ي تطهير درباره‎ي اهل بيت خا...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در پاسخ به بخش نخست پرسش مقدمتاً بايد گفت: در اين‎باره ما روايات بسيار داريم كه مراد و منظور از «اهل بيت» را مشخص كرده‎اند، در كتاب‎هاي معتبر اهل سنت و شيعه روايات متعددي وجود دارد كه درباره‎ي اين موضوع به صراحت بيان داشته‎اند كه مراد «از اهل بيت» چه كساني هستند.
در روايات اهل سنت در حدود چهل طريق يافت مي‎شود كه بر اين نكته صحه گذارده‎اند و از كساني چون ام سلمه، عايشه، ابي سعيد حذري، ابن عباس و عبداللّه بن جعفر ـ كه از روايات موثق و معتبرند ـ اين روايات را نقل كرده‎اند.
در روايات شيعه هم از طريق ائمه‌ هدي(ع) به بيش از سي طريق اين روايات نقل شده اند است، و در مجموع بايد گفت جاي هيچ شك و ترديدي باقي نمي‎ماند كه مراد و منظور از «اهل بيت»، رسول مكرم اسلام(ص) و علي بن ابي‎طالب(ع) ، و فاطمه‌ زهرا(س) و امام مجتبي(ع) و امام حسين(ع) مي‎باشند.
علامه طباطبايي مي‎فرمايد: در اين باره آنچه كه از اهل سنت نقل شده است بيش از آن است كه از شيعه نقل شده است.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، قم، چاپ جامعه مدرسين، ج۱۶، ص۳۱۱.</ref>
دكتر تيجاني در كتاب «فسئلوا اهل الذكر» سي منبع از منابع معتبر اهل سنت را نقل مي‎كند كه نزول آيه‎ي تطهير را درباره‎ي اهل بيت پيامبر(ص) مي‎دانند و در پايان اضافه مي‎كند كه علمايي از اهل سنت كه اين آيه را مربوط به اهل بيت پيامبر(ص) مي‎دانند، زيادند و ما به همين مقدار اكتفا مي‎كنيم.<ref>تيجاني، محمد، فسئلو اهل الذكر، ص۷۱.</ref>
تفسير البرهان، ذيل اين آيه‌ شريفه، ۶۴ روايت نقل كرده است كه ۵۸ روايت آن مربوط به تعيين شأن نزول و مصداق «اهل بيت» مي‎باشد، و جالب اين است كه روايات نقل شده از طرق مختلف اهل سنت در اين رابطه بيش از روايات رسيده از شيعه است، و صاحب اين تفسير ۳۰ روايت را به طرق مختلف اهل سنت نقل مي‎كند و ۲۸ روايت را به طرق شيعه، و مطلب ديگر كه در اين‎باره جلب توجه مي‎كند اين است كه در برخي از اين روايات، بعضي از اصحاب كساء خود براي اثبات حقانيت خويش به اين آيه استدلال نموده و تمسك جسته‎اند، از اين جمله است روايت شماره‌ ۲۴ كه اميرالمؤمنين علي(ع) در قضيه‌ جانشيني عمر و در جلسه‌ شوراي تعيين خليفه براي اثبات حقانيت و فضيلت خويش به اين آيه استدلال فرموده و خطاب به آنان مي‎فرمايد: آيا اين آيه درباره كسي جز من و همسرم و فرزندانم نازل شده است؟ كه آنان در جواب مي‎گويند: خير.<ref>بحراني، سيد هاشم، البرهان، بيروت، چاپ مؤسسه‌ اعلمي للمطبوعات، ۱۹۹۹ م، ج۶، ص۲۸۶ ـ ۲۵۲.</ref>
در تفسير «الكاشف» روايتي را در شأن نزول آيه‌ تطهير از صحيح مسلم (القسم الثاني من الجزء الثاني) ص۱۱۶، چاپ ۱۳۴۸ هـ. نقل مي‎كند و پس از نقل حديث از صحيح مسلم مي‎گويد: همين روايت با همين سند را ترمذي در صحيح خود و احمد بن حنبل در مسندش و ديگران از علماي اهل سنت نقل كرده‎اند،<ref>مغنيه، محمد جواد، التفسير الكاشف، بيروت، چاپ دار العلم للملايين،۱۹۹۰ م، ج۶، ص۲۱۷ ـ ۲۱۶.</ref> در كتاب‎هاي حديث و تفسير به چهار دسته روايت در اين‎باره برخورد مي‎كنيم:
۱. رواياتي كه برخي از همسران پيامبر(ص) نقل كرده‎اند و مفاد آن ها اين است كه پيامبر(ص) آنان را از شمول آيه‌ تطهير خارج كرده است.<ref>طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، ج۷ و ۸، ص۵۵۹؛ و حسكاني، شواهد التنزيل، ج۲، ص۵۶.</ref>
۲. رواياتي كه مربوط به حديث كساء هستند.<ref>مسلم بن حجاج، صميع، ج۴، ص۱۸۸۳.</ref>
۳. رواياتي كه مي‎گويند: پيامبر(ص) تا مدتي (شش ماه يا ببيشتر) پس از نزول آيه‌ تطهير به در خانه علي(ع) و فاطمه(س) و فرزندانش مي‎رفت و مي‎فرمود: الصلوه! يا اهل البيت! إنما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يُطهّركم تطهيرا.<ref>شواهد التنزيل، ج۲، از ص۱۱ تا ص۱۵ و ص۹۲ كه به طرق مختلف نقل مي‎كند.</ref>
۴. رواياتي كه از ابو سعيد خدري رسيده است كه مي‎گويد: اين آيه درباره رسول خدا(ص) و علي و فاطمه و حسن و حسين(ع) نازل شده است. نزلت في خمسه؛ في رسول اللّه(ص) و عليٌ و فاطمه و الحسن و الحسين(ع) .<ref>همان، ج۲، از ص۲۴ تا ص۲۷.</ref>
در اين بخش به روايتي از عايشه اشاره مي‎كنيم كه ضمن تصريح به اين مطلب كه مراد از اهل بيت، اهل بيت خاص پيامبر(ص) هستند، زنان پيامبر ـ از جمله عايشه ـ را از شمول آيه‌ تطهير خارج مي‎داند.
ثعلبي در تفسيرش مي‎گويد: هنگامي كه از عايشه درباره‌ جنگ جمل و دخالتش در آن جنگ ويران‎گر، سؤال كردند (با تأسف) گفت: اين يك تقدير الهي بود! و هنگامي كه درباره‎ي علي(ع) سؤال كردند چنين گفت: تسألني عن أحبّ الناس كان الي رسول اللّه و زوج احبّ الناس كان الي رسول اللّه، لقد رأيت علياً‌ و فاطمه و حسناً و حسيناً و جمعَ‌ رسول اللّه بثوب عليهم ثم قال: اللّهم هؤلاء اهل بيتي و حامتي فاذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهيرا. قالت: فقلتُ يا رسول اللّه أنا من أهلك؟ فقال: تنخيّ فإنكِ إلي خيرٍ<ref>طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، ج۷ و ۸، ص۵۵۹.</ref> يعني از من درباره‎ي كسي سؤال مي‎كنيد كه محبوب‎ترين مردم نزد پيامبر بود و همسر محبوب‎ترين مردم نزد رسول خدا بود، من با چشم خود ديدم علي و فاطمه و حسن و حسين را كه پيامبر آنها را در زير پارچه‎اي جمع كرده و فرمود: خداوندا! اينان خاندان و اطرافيان من هستند، رجس و پليدي را از آنها دور كن و از آلودگي‎ها پاكشان فرما! من گفتم: اي رسول خدا! آيا من نيز از آنها هستم؟ فرمود: تو فاصله بگير! تو بر خير و نيكي هستي (اما جزء اين جمع نمي‎باشي).
البته براي تكميل پاسخ لازم است به دو شبهه پاسخ داده شود:
۱. با توجه به اين‎كه آيه تطهير در ضمن آياتي است كه درباره‎ي زنان پيامبر(ص) است، چگونه مي‎توان خصوص اين آيه را مخصوص اهل بيت پيامبر(ص) دانست و همسران آن حضرت را خارج دانست؟
در پاسخ بايد گفت: از رواياتي كه در شأن نزول اين آيه وارد شده است به‎دست مي‎آيد كه اين آيه مفرداً‌ و به تنهايي نازل شده است، و در ضمن آيات زوجات پيغمبر(ص) نيامده و حتي يك روايت هم وجود ندارد كه دلالت كند اين آيه در ضمن آيات زنان پيامبر(ص) نازل شده است، پس آيه بر حسب نزول جزء آيات زنان پيغمبر(ص) نيست و به آنها اتصالي نداشته و فقط در مقام تنظيم و ترتيب آيات و يا به دستور پيامبر(ص) يا بعد از رحلت آن حضرت در ميان آن آيات گذاشته شده است.
لذا اگر آيه‎ي تطهير را از ميان آيات زنان پيغمبر(ص) برداريم، هيچ‎گونه نقص معنايي در آيات زنان نخواهد بود؛ لذا مراد از «اهل بيت» زنان پيغمبر نخواهند بود و اين احتمال و احتمالات ديگر در اين‎باره با معناي «تطهير» سازگاري ندارد، و تطهير را چه به معناي اجتناب از محرمات و امتثال به واجبات بدانيم، و چه معناي آن را تقواي شديد در ضمن تكليف شديد بدانيم، درباره‎ي افراد ديگر غير از اهل بيت صادق نيست.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، قم، چاپ جامعه مدرسين، ج۱۶، ص۳۳۰ ـ ۳۲۸، با تلخيص.</ref>
ناگفته نماند كه علامه طباطبايي (قدس سره) در اين‎باره نظرات خاصي دارند كه در ذيل آيه‌‎ي ۳ سوره‎ي مائده به صورت مستوفي بحث كرده است، و در آنجا مي‎فرمايد بخشي از اين آيه كه «اليوم اكملت لكم دينكم...» مي‎باشد به عنوان جمله‎ي معترضه در اين آيه آمده است، و هيچ‎گونه ارتباطي با صدر و ذيل آيه ندارد، و مي‎توان گفت كه: وقوع آيه در اين‎جا يا به دستور پيامبر بوده است يا اين‎كه كساني كه پس از پيامبر(ص) قرآن را جمع‎آوري كرده‎اند، اين آيه را اين‎گونه قرار داده‎اند، و الاً هيچ اتصالي با مطالب پيش و پس از خود ندارد، و نزول اين بخش‎ها با همديگر متفاوت است.<ref>همان، ج۳، ص۱۶۸ ـ ۱۶۷.</ref> در تفسير الميزان پس از نقل يك روايت كه از يزيد بن حيان نقل مي‎كند كه ما نزد زيد بن ارقم بوديم كه او گفت: روزي رسول‌خدا(ص) اين‎گونه فرمود: من دو چيز گرانبها پس از خودم نزد شما باقي مي‎گذارم، كتاب الهي كه هركس از آن پيروي نمايد هدايت يافته است و هركس آن‎را رها كند بي‎شك گمراه مي‎شود، و اهل بيتم را كه من شما را توصيه مي‎كنم كه خدا را درباره‎ي اهل بيتم بياد داشته باشيد (اين جمله را سه مرتبه تكرار فرمود).
سپس راوي مي‎گويد: ما از زيد بن ارقم سؤال كرديم كه زنان پيامبر هم جزء اهل بيت اويند؟ زيد بن ارقم گفت: نه اهل بيت به گروهي مي‎گويند كه صدقه بر آنان حرام است مانند آل علي و آل عباس و آل جعفر و آل عقيل.
علامه طباطبايي (قدس سره) پس از نقل اين روايت، در ردّ آن چنين مي‎فرمايد: در اين روايت «بيت» به معناي «نسب» تفسير شده است همان‎گونه كه در عرف عرب اين‎گونه بوده است و مي‎گفتند: بيوتات العرب بمعني الانساب، ولي بايد دانست كه روايات در اين‎باره از ام سلمه و غير او، اين معنا را ردّ مي‎كنند و از نظر روايات، مصداق «اهل بيت»، علي و فاطمه و امام حسن و امام حسين(ع) هستند.<ref>همان، ج۱۶، ص۳۱۹.</ref>
طبرسي در «مجمع البيان» پس از اين‎كه مي‎گويد: امت به تمامه بر اين‎كه مراد از اهل بيت، اهل بيت پيامبر(ص) هستند مي‎گويد: ابن سعيد خدري، انس بن مالك، واثله بن اسقع، عايشه و ام سلمه گفته‎اند كه اين آيه مخصوص رسول‌خدا(ص) و علي و فاطمه و حسن و حسين(ع) است،<ref>طبرسي، ابو علي، مجمع البيان، ج۵، بيروت، چاپ مؤسسه‌ اعلمي للمطبوعات، ۱۹۹۵ م، ص۱۵۶.</ref> و نيز همو تصريح كرده است كه بودن ابتداي آيه درباره‎ي زنان پيامبر(ص) دليل بر اين موضوع نخواهد بود كه تمام آيه درباره آنان است، چه اين‎كه فصحاي عرب نيز عادتشان بر اين بوده است كه در يك كلام از مطلبي به مطلب ديگر منتقل مي‎شدند و دوباره به موضوع پيشين بر مي‎گشتند، و در قرآن از اين‎گونه خطابات بسيار به چشم مي‎خورد.<ref>همان، ص۱۵۸.</ref>
در اين‎باره مي‎توان به تفسيرنمونه، ج۱۷ (چاپ دار الكتب الاسلاميه)، چاپ سيزدهم، ۱۳۷۵، صفحه‎ي ۲۹۷ به بعد مراجعه كرد.
در اين‎جا به ذكر چند روايت به منظور تكميل بحث و نيز تبرك و تيمن مي‎پردازيم:
در «تفسير الميزان» به نقل از «الدر المنثور» آورده است كه طبراني از ام سلمه نقل مي‎كند كه رسول‌خدا(ص) به فاطمه زهرا(س) فرمود: همسر و فرزندانت را خبر كن تا نزد من بيايند، پس از آمدن اميرالمؤمنين و حسنين(ع) ، رسول‌خدا(ص) پارچه‎اي را بر آنان انداخت و سپس دست خود را بر سر آنان قرار داد و فرمود: اللّهم إن هؤلاء اهل محمد ـ و في لفظٍ آل محمد ـ فاجعل صلواتك و بركاتك علي آل محمد كما جعلتها علي آل ابراهيم إنك حميد مجيد، خداوندا! اينان خاندان محمد هستند ـ و در يك روايت به جاي اهل، آل آمده است ـ بر آنها درود فرست همان‎گونه كه بر خاندان ابراهيم درود فرستادي، همانا تو ستوده و بزرگ مرتبه‎اي.
و نيز در كتاب «غايه‌ المرام» از عبداللّه بن احمد بن حنبل از پدرش به اسناد خود از ام سلمه نقل مي‎كند كه اين آيه ـ آيه تطهير ـ در خانه‎ي من نازل شد و در خانه هفت نفر بودند، جبرئيل، ميكائيل و علي و فاطمه و حسن و حسين، و من هم كه در نزديك درب خانه بودم، خطاب به رسول‌خدا(ص) گفتم: آيا من هم جزء اهل بيت هستم؟ پيامبر فرمود: تو بر راه درست هدايت شده‎اي تو از زنان پيامبر هستي.
و نيز علامه طباطبايي نقل مي‎كنند كه در «غايه‌ المرام»، اين حديث از عبداللّه بن احمد بن حنبل به سه طريق از ام سلمه و نيز از تفسير ثعلبي نقل شده است.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، قم، چاپ جامعه مدرسين، ج۱۶، ص۳۱۸ ـ ۳۱۶.</ref>
و در تفسير «الدر المنثور» به نقل از ابن مردويه كه از ابي سعيد خدري نقل كرده است، مي‎گويد: پيامبر(ص) چهل صبحگاه به در خانه علي و فاطمه(س) مي‎آمدند و مي‎فرمود: السلام عليكم اهل البيت و رحمه اللّه و بركاته، الصلاه! رحمكم اللّه إنما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا أنا حرب لمن حاربتم أنا سلم لمن سالمتم.<ref>همان، ص۳۱۸.</ref>
و باز همين مطلب بالا را از طبراني به نقل از ابي حمرا نقل مي‎كند كه پيامبر(ص) به مدت شش ماه اين عمل را انجام داد،<ref>همان، ص۳۱۹ ـ ۳۱۸.</ref> در تفسير «مراغي» از ابن عباس نقل مي‎كند كه پيامبر به مدت نه ماه هر روز پنج مرتبه اين عمل را انجام داد.<ref>مراغي، احمد مصطفي، تفسير المراغي، چاپ دار الفكر، ج۸، ص۷.</ref>
۲. عصمت اهل بيت چگونه از اين آيه استفاده مي‎شود؟
۲. عصمت اهل بيت چگونه از اين آيه استفاده مي‎شود؟



نسخهٔ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۱

سؤال

آيا اين موضوع درست است كه آيه‎ي تطهير درباره‎ي اهل بيت خاص پيامبر و از جمله امام حسين(ع) است و اين آيه چه ارتباطي با عصمت آنان دارد؟

۲. عصمت اهل بيت چگونه از اين آيه استفاده مي‎شود؟

واژه‎ي «رجس» كه در اين آيه آمده در قرآن دو معنا دارد:

الف: به معناي قذارت و آلودگي ظاهري، همان‎گونه كه در آيه ۱۴۵ سوره‎ي انعام آمده است: ﴿إلّا أن يكون ميته او دماً مسفوحاً‌ او لحم خنزير فَإنّه رجسٌ

ب: به معناي آلودگي معنوي مانند شرك و كفر و آثار گناه و كردارهاي بد مانند آيه‎ي ۱۲۵ سوره توبه: ﴿وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ َ... و نيز آيه‎ي ۱۲۵ سوره‎ي انعام.

با توجه به اين دو معناي رجس در قرآن و با توجه به اين‎كه اين واژه به همراه الف و لام ـ كه براي جنس و عموم و شمول است ـ آمده است معناي آن به صورتي عام و گسترده خواهد بود كه به معناي همه‎ي حالات خبيثه‌ نفس و قذارت و آلودگي‎هاي آن مي‎باشد، و تطهير از اين حالت و دوري از اين وضعيت روشن است كه به معناي دوري از هرگونه آلودگي ظاهري و معنوي خواهد بود.

و مقابل اعتقاد به باطل، اعتقاد به حق و ادراك حقايق در مقام اعتقاد و عمل است، و مجهز شدن به سلاح علم و عمل، قهراً‌ منطبق بر عصمت الهي خواهد بود، و آن حالتي است كه صاحب خود را از اعتقاد به باطل و يا ارتكاب هر رفتار بد نگاه مي‎دارد، علاوه بر اين، تأكيدي كه در آيه در همين راستا وجود دارد ما را در اين برداشت از آيه مصمم‎تر مي‎كند، پس از اين‎كه با اداه تأكيد و حصر يعني «إنّما» و به همراه فعل «يريد» آيه را آغاز مي‎نمايد، در ادامه مي‎فرمايد: و «يطهركم تطهيراً»

اضافه نمودن اين بخش از آيه خود تأكيد معناي آيه را به همراه دارد چه رسد به اين‎كه با مفعول مطلق آورده شود كه به نحوي خاص معنا را تأكيد و تأييد مي‎نمايد.[۱]

علامه طبرسي در «مجمع البيان» درباره‎ي اين موضوع كه آيا مي‎توان عصمت ائمه(ع) را از اين آيه برداشت كرد مي‎فرمايند: كلمه إنّما كه در ابتداي جمله مورد نظر از آيه‎ي ۳۳ سوره‎ي احزاب آمده است، براي نشان دادن اين موضوع مهم است كه مفاد جمله‎ي بعد از إنّما، محقق است و هيچ شكي در تحقق آن نيست، و هم‎چنين نفي مي‎كند مفهوم مخالف با آن را.

و نكته‎‌ي ديگر اين‎كه اراده خداوند يك اراده‎ي خاص و ويژه‎اي است نسبت به اهل بيت(ع) و الّا اگر يك اراده‎ي مطلق و همگاني بود، اين نياز به اين همه تأكيد نداشت! چرا كه خداوند از هر مكلفي، ترك گناه و انجام اوامر الهي را خواسته است، پس خداوند يك اراده‎ي خاص نسبت به اهل بيت پيامبر(ص) داشته است، و اين‎گونه اراده‎اي مقتضي مدح و تعظيم است، و اگر ما اين اراده را يك اراده همگاني و عمومي بدانيم مدحي در بر نخواهد داشت، با توجه به اين دو نكته مي‎توان گفت: با اثبات اين دو موضوع، مسئله عصمت ثابت مي‎شود، و آن اين‎كه خداوند تأكيداً و با اراده‎اي خاص، پاكي اهل بيت(ع) از هرگونه زشتي و گناه را اراده كرده است.[۲]


مطالعه بيشتر

۱. الميزان، علامه طباطبايي، جلد ۱۶.

۲. البرهان، سيد هاشم بحراني، جلد ۶.

۳. مجمع البيان، طبرسي، جلد ۷ و ۸.

۴. بررسي شخصيت اهل بيت(ع) در قرآن، ولي‎اللّه نقي‎پور فرد.


منابع

  1. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، چاپ جامعه مدرسين، قم، ج۱۶ ص۳۱۲.
  2. طبرسي، ابو علي، مجمع البيان، بيروت، چاپ دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۶، ج۷ و ۸، ص۴۶۳.