اقسام جنگ در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
 
== جنگ با مشرکان ==
== جنگ با مشرکان ==
خداوند متعال مي‌فرمايد: ƒ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکينَ کآفَّه کمَا يُقَاتِلُونَکمْ کآفَّه وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ‚<ref>همان، توبه، ۳۶.</ref> با مشرکان، همگي‌تان به اتفاق کارزار کنيد؛ چنان که آنان همگي به اتفاق با شما کارزار مي‌کنند و بدانيد که خداوند با پرهيزکاران است.
خداوند متعال می‌فرماید: وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکینَ کآفَّه کمَا یُقَاتِلُونَکمْ کآفَّه وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ<ref>همان، توبه، ۳۶.</ref> با مشرکان، همگی‌تان به اتفاق کارزار کنید؛ چنان‌که آنان همگی به اتفاق با شما کارزار می‌کنند و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است.
 
جنگ با مشرکان در حقيقت، دفاع از مقام انسانيت و آزادي بشر و محو ظلم و بيدادگري است. اصولاً کفر و الحاد و شرک به خداوند يکتا، يکي از عوامل انحطاط بشريت و از ريشه‌هاي اصلي ظلم و فساد در جوامع انساني است. جامعه‌اي که به اصل توحيد معتقد نباشد، بي‌گمان به ظلم و انواع رذائل و مفاسد ديگر، گرفتار خواهد شد.<ref>علي کيا، اسلام دين جنگ و دين صلح، ص۲۲.</ref>
جنگ با مشرکان در حقیقت، دفاع از مقام انسانیت و آزادی بشر و محو ظلم و بیدادگری است. اصولاً کفر و الحاد و شرک به خداوند یکتا، یکی از عوامل انحطاط بشریت و از ریشه‌های اصلی ظلم و فساد در جوامع انسانی است. جامعه‌ای که به اصل توحید معتقد نباشد، بی‌گمان به ظلم و انواع رذائل و مفاسد دیگر، گرفتار خواهد شد.<ref>علی کیا، اسلام دین جنگ و دین صلح، ص۲۲.</ref>
 
== جنگ با کفّار ==
== جنگ با کفّار ==
این موضوع در آیات متعددّی از قرآن کریم مطرح شده است. خداوند متعال می‌فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکم مِّنَ الْکفَّارِ<ref>قرآن کریم، توبه، ۱۲۳.</ref>؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! با کافرانی که در نزدیکی شما هستند پیکار کنید!
اين موضوع در آيات متعددّي از قرآن کريم مطرح شده است. خداوند متعال مي‌فرمايد: ƒيَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَکم مِّنَ الْکفَّارِ‚<ref>قرآن کريم، توبه، ۱۲۳.</ref>؛ اي کساني که ايمان آورده‌ايد! با کافراني که در نزديکي شما هستند پيکار کنيد!
 
منظور از «کافر» در این‌جا، «کافر حربی» (کافر اصلی) است؛ یعنی کسی که دارای هیچ‌یک از مذاهب اسلام، مسیحیت، یهود و زرتشتی نباشد. جهاد با کفّار حربی را «جهاد دعوت» یا جهاد ابتدایی و تعرضّی نیز خوانده‌اند. در جهاد با کافرِ حربی، به حضور امام عادل، نیاز است.<ref>محمدکریم اشراق، تاریخ و مقررات جنگ در اسلام، ص۲۵۹–۲۶۰.</ref>
منظور از «کافر» در اين‌جا، «کافر حربي» (کافر اصلي) است؛ يعني کسي که داراي هيچ يک از مذاهب اسلام، مسيحيت، يهود و زرتشتي نباشد. جهاد با کفّار حربي را «جهاد دعوت» يا جهاد ابتدايي و تعرضّي نيز خوانده‌اند. در جهاد با کافرِ حربي، به حضور امام عادل، نياز است.<ref>محمدکريم اشراق، تاريخ و مقررات جنگ در اسلام، ص۲۵۹ ـ ۲۶۰.</ref>
 
== جنگ با اهل کتاب ==
== جنگ با اهل کتاب ==
مقصود از اهل کتاب، «یهود و نصاری» هستند و مجوس و صابئین هم به آن‌ها ملحق می‌شوند؛ جنگ با آن‌ها تا زمانی که تسلیم شوند و با دست‌خویش جزیه بپردازند واجب است.<ref>سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج۱۶، ص۲۰۵؛ سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۱.</ref>
مقصود از اهل کتاب، «يهود و نصاري» هستند و مجوس و صابئين هم به آن‌ها ملحق مي‌شوند؛ جنگ با آن‌ها تا زماني که تسليم شوند و با دست‌خويش جزيه بپردازند واجب است.<ref>سيد محمدحسين طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، ج۱۶، ص۲۰۵؛ سيدابوالقاسم خويي، منهاج الصالحين، ج۱، ص۳۶۱.</ref>
 
در این زمینه نیز آیات متعددی وجود دارد. از جمله خداوند متعال می‌فرماید:
در اين زمينه نيز آيات متعددي وجود دارد. از جمله خداوند متعال مي‌فرمايد:
 
   
  قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لا یُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا یَدینُونَ دینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکتابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَه عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُون<ref>توبه/ ۲۹.</ref>؛ با آن گروه از اهل کتاب که به خدای متعال و روز قیامت ایمان ندارند و آنچه را که خدای متعال و فرستاده‌اش حرام کرده‌اند، حرام نمی‌شمارند و پیرو دین حق نیستند، بجنگید تا هنگامی که با خواری به دست خود جزیه دهند.
ƒ قاتِلُوا الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدينُونَ دينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکتابَ حَتَّي يُعْطُوا الْجِزْيَه عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُون‚<ref>توبه/ ۲۹.</ref>؛ با آن گروه از اهل کتاب که به خداي متعال و روز قيامت ايمان ندارند و آن‌چه را که خداي متعال و فرستاده‌اش حرام کرده‌اند، حرام نمي‌شمارند و پيرو دين حق نيستند، بجنگيد تا هنگامي که با خواري به دست خود جزيه دهند.
 
البته جنگ با اهل کتاب نیز دارای شرایطی است. در «شرایع الاسلام» آمده است: «با اهل کتاب، باید به فرمان امام عادل یا نماینده او جهاد کرد».<ref>شرایع الاسلام، ج۱، ص۱۱۱ به نقل از محمدکریم اشراق، همان، ص۲۶۵؛ (شهید ثانی)، شرح لمعه، ج۱۰، ص۵۴.</ref>
البته جنگ با اهل کتاب نيز داراي شرايطي است. در «شرايع الاسلام» آمده است: «با اهل کتاب، بايد به فرمان امام عادل يا نماينده او جهاد کرد».<ref>شرايع الاسلام، ج۱، ص۱۱۱ به نقل از محمدکريم اشراق، همان، ص۲۶۵ ؛ (شهيد ثاني)، شرح لمعه، ج۱۰، ص۵۴.</ref>
 
شهید مطهریw می‌نویسد:
شهيد مطهريw مي‌نويسد:
 
در جنگ با اهل کتاب با توجه به آیات موارد مشروعیت جهاد، شرط این است که طرف دیگر بخواهد جنگ را شروع کند یا برای نشر دعوت اسلامی مانع ایجاد کند.<ref>مرتضی مطهری، جهاد، همان، ص۱۳–۱۴.</ref>
در جنگ با اهل کتاب با توجه به آيات موارد مشروعيت جهاد، شرط اين است که طرف ديگر بخواهد جنگ را شروع کند يا براي نشر دعوت اسلامي مانع ايجاد کند.<ref>مرتضي مطهري، جهاد، همان، ص۱۳ ـ ۱۴.</ref>
 
== جنگ با منافقان ==
== جنگ با منافقان ==
خداوند متعال می‌فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ<ref>توبه/ ۷۳.</ref>؛ ای پیامبر! با کافران و منافقان بجنگ و بر آنان سخت بگیر، و (بدان که) جایگاه آنان جهنّم است و بد سرانجامی دارند.
خداوند متعال مي‌فرمايد: ƒيَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْکفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ‚<ref>توبه/ ۷۳.</ref>؛ اي پيامبر! با کافران و منافقان بجنگ و بر آنان سخت‌ بگير، و (بدان که) جايگاه آنان جهنّم است و بد سرانجامي دارند.
 
منافقان و توطئه‌گران داخلی، به کارشکنی و ویران‌گری می‌پردازند و مانع اجرای طرح‌های حکومت اسلامی هستند. بی‌آنکه کارشکنی و ویران‌گری و خراب کاری خود را، علنی سازند.<ref>محمدکریم اشراق، همان، ص۲۶۸.</ref> البته در نحوهٔ جهاد با منافقان و چگونگی جهاد با آنان، مباحث گوناگونی مطرح است.
منافقان و توطئه‌گران داخلي، به کارشکني و ويران‌گري مي‌پردازند و مانع اجراي طرح‌هاي حکومت اسلامي هستند. بي‌آنکه کارشکني و ويران‌گري و خراب کاري خود را، علني سازند.<ref>محمدکريم اشراق، همان، ص۲۶۸.</ref> البته در نحوه‌ي جهاد با منافقان و چگونگي جهاد با آنان، مباحث گوناگوني مطرح است.
 
== جنگ با اهل بغی ==
== جنگ با اهل بغي ==
«اهل بغی» یا «بغات» کسانی را گویند که علیه حکومت شرعی قیام کرده باشند جهاد با بغات، در واقع، جنگ داخلی علیه مسلمانانی است که علیه خلیفه (امام) حق قیام کنند.<ref>ترمینولوژی حقوق، ص۲۰۲ به نقل از اشراق، ص۲۷۱.</ref>
 
«اهل بغي» يا «بغات» کساني را گويند که عليه حکومت شرعي قيام کرده باشند جهاد با بغات، در واقع، جنگ داخلي عليه مسلماناني است که عليه خليفه (امام) حق قيام کنند.<ref>ترمينولوژي حقوق، ص۲۰۲ به نقل از اشراق، ص۲۷۱.</ref>
جلال‌الدیّن فارسی، در تعریف اهل بغی می‌نویسد:
 
جلال‌الديّن فارسي، در تعريف اهل بغي مي‌نويسد:
اهل بغی گروهی از مسلمانان هستند که چون نمی‌توانند مطلوب خویش را از راه‌های مشروع بدست آورند یا نگهداری کنند، دست به تجاوز متشکل مسلحانه علیه مسلمانان می‌زنند؛ در نتیجه از احکام و روش‌هایی که خدا در قرآن روا شمرده و پیامبر به کار بسته، انحراف پیدا می‌کنند؛ به تذکّرات خیرخواهانه برادران خویش اعتنایی نمی‌کنند و حاضر نمی‌شوند به قرآن و سنّت برگردند.<ref>جلال‌الدیّن فارسی، جهاد حد نهایی تکامل، ص۱۰۹.</ref>
 
اهل بغي گروهي از مسلمانان هستند که چون نمي‌توانند مطلوب خويش را از راه‌هاي مشروع بدست آورند يا نگهداري کنند، دست به تجاوز متشکل مسلحانه عليه مسلمانان مي‌زنند؛ در نتيجه از احکام و روش‌هايي که خدا در قرآن روا شمرده و پيامبر به کار بسته، انحراف پيدا مي‌کنند؛ به تذکّرات خيرخواهانه برادران خويش اعتنايي نمي‌کنند و حاضر نمي‌شوند به قرآن و سنّت برگردند.<ref>جلال‌الديّن فارسي، جهاد حد نهايي تکامل، ص۱۰۹.</ref>
آیت الله خوییw باغیان (بغاه) را دو گروه می‌داند:
 
آيت الله خوييw باغيان (بغاه) را دو گروه مي‌داند:
۱. کسانی که بر امامA بغی (خروج) می‌کنند. در این صورت بر مؤمنان، تا زمانی که تسلیم امر الهی شوند و اطاعت امام را بپذیرند، جنگیدن با آن‌ها واجب است و در این خصوص، در بین مسلمین اختلافی وجود ندارد.
 
۱. کساني که بر امامA بغي (خروج) مي‌کنند. در اين صورت بر مؤمنان، تا زماني که تسليم امر الهي شوند و اطاعت امام را بپذيرند، جنگیدن با آن‌ها واجب است و در اين خصوص، در بين مسلمين اختلافي وجود ندارد.
۲. گروه دوم از بغاه، طایفه‌ای از مسلمین هستند که بر طایفه‌ای دیگر بغی (تجاوز) کرده باشند؛ که در این صورت بر سایر مسلمانان واجب است که بین آن‌ها صلح ایجاد کنند. اما اگر باغیان بر بغی (ستم و تجاوز) خویش اصرار داشتند، با آن‌ها بجنگند تا فرمان الهی را بپذیرند.<ref>سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، همان، ج۱، ص۳۶۱.</ref>
 
۲. گروه دوم از بغاه، طايفه‌اي از مسلمين هستند که بر طايفه‌اي ديگر بغي (تجاوز) کرده باشند؛ که در اين صورت بر ساير مسلمانان واجب است که بين آن‌ها صلح ايجاد کنند. اما اگر باغيان بر بغي (ستم و تجاوز) خويش اصرار داشتند، با آن‌ها بجنگند تا فرمان الهي را بپذيرند.<ref>سيدابوالقاسم خويي، منهاج الصالحين، همان، ج۱، ص۳۶۱.</ref>
آیت‌الله مصباح یزدی نیز می‌نویسد:
 
آيت‌الله مصباح يزدي نيز مي‌نويسد:
برای اهل بغی چند صورت می‌توان تصور کرد: نخست آن که، گروهی از مسلمانان بر ضد حکومت و امام عادل بر حق، قیام کنند. صورت دیگری که برای اهل بغی تصور می‌شود این است که یکی از حکومت‌های اسلامی بر حکومت اسلامی دیگر ستم روا دارد و به آن تجاوز کند….<ref>محمدتقی مصباح یزدی، همان، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref>
 
براي اهل بغي چند صورت مي‌توان تصور کرد: نخست آن که، گروهي از مسلمانان بر ضد حکومت و امام عادل بر حق، قيام کنند. صورت ديگري که براي اهل بغي تصور مي‌شود اين است که يکي از حکومت‌هاي اسلامي بر حکومت اسلامي ديگر ستم روا دارد و به آن تجاوز کند... .<ref>محمدتقي مصباح يزدي، همان، ص۱۳۳ ـ‌۱۳۴.</ref>
در برخی از آیات قرآن، به این نوع جنگ نیز اشاره شده است. خداوند متعال می‌فرماید: وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ<ref>حجرات/ ۹.</ref>؛ اگر دو گروه از مؤمنان با یک‌دیگر جنگ کنند، میان آن‌ها آشتی برقرار کنید؛ و اگر یکی از آن دو، بر دیگری تعدی کند، با او پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر بازگشت، میانشان به دادگری آشتی برقرار سازید. و عدالت ورزید، که خدا دادگران را دوست می‌دارد. خداوند متعال، به منظور جلوگیری از ظلم و بیدادگری و خروج از نظامات عمومی، که ممکن است در داخل ممالک اسلامی وقوع یابد، قوانینی وضع کرده که در صورت بروز چنان حوادث نامطلوبی، اعمال گردد و اجتماع از شرّ، ظلم و تعدّی، محفوظ بماند.<ref>ر. ک. شیخ‌الاسلام کردستانی، مقالهٔ جنگ در اسلام، ص۱۸.</ref>
 
در برخي از آيات قرآن، به اين نوع جنگ نيز اشاره شده است. خداوند متعال مي‌فرمايد: ƒ...وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ‚<ref>حجرات/ ۹.</ref>؛ اگر دو گروه از مؤمنان با يک‌ديگر جنگ کنند، ميان آن‌ها آشتي برقرار کنيد؛ و اگر يکي از آن دو، بر ديگري تعدي کند، با او پيکار کنيد تا به فرمان خدا باز گردد. پس اگر بازگشت، ميانشان به دادگري آشتي برقرار سازيد. و عدالت ورزيد، که خدا دادگران را دوست مي‌دارد. خداوند متعال، به منظور جلوگيري از ظلم و بيدادگري و خروج از نظامات عمومي، که ممکن است در داخل ممالک اسلامي وقوع يابد، قوانيني وضع کرده که در صورت بروز چنان حوادث نامطلوبي، اعمال گردد و اجتماع از شرّ، ظلم و تعدّي، محفوظ بماند.<ref>ر.ک: شيخ‌الاسلام کردستاني، مقاله‌ي جنگ در اسلام، ص۱۸.</ref>
جنگ‌های امام علیA با ناکثین، قاسطین و مارقین، در حقیقت جنگ با اهل بغی بوده است. در این رابطه در بخش‌های بعدی مطالبی ذکر خواهد شد.
 
جنگ‌هاي امام عليA با ناکثين، قاسطين و مارقين، در حقيقت جنگ با اهل بغي بوده است. در اين رابطه در بخش‌هاي بعدي مطالبي ذکر خواهد شد.
== جهاد رهاییبخش ==
جنگ و جهاد رهاییبخش، یا به تعبیری «جنگ امدادی»، دفاع از کسانی است که مورد ظلم و تجاوز دیگران قرار گرفته‌اند.
== جهاد رهايي­بخش ==
 
خداوند متعال می‌فرماید: وَمَا لَکمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ…<ref>نساء/ ۷۵.</ref>؛ چرا در راه خدا جهاد نمی‌کنید؟! در صورتی که جمعی ناتوان از مردان و زنان و کودکان، اسیر ظلم کفارند!
جنگ و جهاد رهايي­بخش، يا به تعبيري «جنگ امدادي»، دفاع از کساني است که مورد ظلم و تجاوز ديگران قرار گرفته‌اند.
 
امام علیA نیز می‌فرماید:
خداوند متعال مي‌فرمايد: ƒ...وَمَا لَکمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ...‚<ref>نساء/ ۷۵.</ref>؛ چرا در راه خدا جهاد نمي‌کنيد؟! در صورتي که جمعي ناتوان از مردان و زنان و کودکان، اسير ظلم کفارند!
 
کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً…».<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷، ص۵۵۸؛ فتّال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۳۶.</ref> همواره یاور مظلومان و دشمن ستمگران باشید.
امام عليA نيز مي‌فرمايد:
 
این جهاد برای رهایی مؤمنان ناتوان و دربند است. گاهی گروهی از مسلمانان که در کشوری غیر اسلامی و دارالکفر زندگی می‌کنند، مورد ظلم و تجاوز قرار می‌گیرند و به هر علت، توانایی رویارویی با این تجاوز و ستم را ندارند. از سوی دیگر، امکان مهاجرت به کشور اسلامی، برای آنان فراهم نیست؛ در چنین وضعی، بر سایر مسلمانان لازم است که در حدّ توان، به کمک آن‌ها شتافته و با زورگویان و ستم پیشه‌گان بجنگند و موجبات رهایی و آزادی آنان را، از بند ستم و اسارت فراهم سازند.<ref>ر. ک. محمدتقی مصباح یزدی، همان، ص۱۳۴.</ref>
کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً...».<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷، ص۵۵۸؛ فتّال نيشابوري، روضه الواعظين، ص۱۳۶.</ref> همواره ياور مظلومان و دشمن ستمگران باشيد.
 
جلال‌الدیّن فارسی می‌نویسد:
اين جهاد براي رهايي مؤمنان ناتوان و دربند است. گاهي گروهي از مسلمانان که در کشوري غير اسلامي و دارالکفر زندگي مي‌کنند، مورد ظلم و تجاوز قرار مي‌گيرند و به هر علت، توانايي رويارويي با اين تجاوز و ستم را ندارند. از سوي ديگر، امکان مهاجرت به کشور اسلامي، براي آنان فراهم نيست؛ در چنين وضعي، بر ساير مسلمانان لازم است که در حدّ توان، به کمک آن‌ها شتافته و با زورگويان و ستم پيشه‌گان بجنگند و موجبات رهايي و آزادي آنان را، از بند ستم و اسارت فراهم سازند.<ref>ر.ک: محمدتقي مصباح يزدي، همان، ص۱۳۴.</ref>
 
چنین جهادی از لحاظ مصالح استمداد کنندگان، دفاعی است و از حیث رفتار مسلمانانی که به یاری ستم دیده‌گان می‌شتابند، ماهیّت آزادی‌بخشی دارد.<ref>جلال‌الدّین فارسی، همان، ص۱۰۸.</ref>
جلال‌الديّن فارسي مي‌نويسد:
 
چنين جهادي از لحاظ مصالح استمداد کنند‌گان، دفاعي است و از حيث رفتار مسلماناني که به ياري ستم ديده‌گان مي‌شتابند، ماهيّت آزادي بخشي دارد.<ref>جلال‌الدّين فارسي، همان، ص۱۰۸.</ref>
۷. دفاع و مقابله به مثل
۷. دفاع و مقابله به مثل
 
مسلمانان مکلّفند با هر فرد و يا گروهي که انديشه‌ي هر نوع تجاوز به مسلمانان؛ اعم از تعدي به مقدّسات، عرض، ناموس، جان، مال و... را در سر مي‌پروراند، تا سر حدّ استطاعت بجنگند و تسليم نشوند.<ref>ر.ک: شهيد اول، الدروس، ج۲، ص۵۹؛ علامه حلّي، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵۷۱.</ref> تا اين‌که او را از اين کار باز دارند. اين نوع جنگ، «دفاع» يا «جهاد دفاعي» نام دارد.<ref>ر.ک: محمد‌تقي مصباح يزدي، همان، ص۱۳۵.</ref>
مسلمانان مکلّفند با هر فرد یا گروهی که اندیشهٔ هر نوع تجاوز به مسلمانان؛ اعم از تعدی به مقدّسات، عرض، ناموس، جان، مال و… را در سر می‌پروراند، تا سر حدّ استطاعت بجنگند و تسلیم نشوند.<ref>ر. ک. شهید اول، الدروس، ج۲، ص۵۹؛ علامه حلّی، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵۷۱.</ref> تا این‌که او را از این کار بازدارند. این نوع جنگ، «دفاع» یا «جهاد دفاعی» نام دارد.<ref>ر. ک. محمدتقی مصباح یزدی، همان، ص۱۳۵.</ref>
 
جهاد دفاعي بر همه مسلمانان، به هر نحو ممکن واجب است و در آن اذن امام عادل و مجتهد و دستگاه حکومتي شرط نيست.<ref>ر.ک: ابوالقاسم‌بن‌حسن ميرزاي قمي، جامع الشتات، ج۱، ص۳۶۲.</ref> به نظر تمامي فقهاي مسلمان، چنان‌چه، بر مسلمين يا سرزمين‌هاي اسلامي و يا اساس اسلام، از جانب دشمنان هجوم صورت گيرد، بر همه‌ي مسلمانان واجب است با تمامي امکانات و توان از آن دفاع کنند.<ref>عباسعلي عظيمي شوشتري، مقاله‌ي قوانين و مقررات کلي جنگ و دفاع در اسلام، فصلنامه‌ي مصباح، سال ششم، شماره ۲۲، ص۲۶.</ref>
جهاد دفاعی بر همه مسلمانان، به هر نحو ممکن واجب است و در آن اذن امام عادل و مجتهد و دستگاه حکومتی شرط نیست.<ref>ر. ک. ابوالقاسم‌بن‌حسن میرزای قمی، جامع الشتات، ج۱، ص۳۶۲.</ref> به نظر تمامی فقهای مسلمان، چنان‌چه، بر مسلمین یا سرزمین‌های اسلامی یا اساس اسلام، از جانب دشمنان هجوم صورت گیرد، بر همهٔ مسلمانان واجب است با تمامی امکانات و توان از آن دفاع کنند.<ref>عباسعلی عظیمی شوشتری، مقالهٔ قوانین و مقررات کلی جنگ و دفاع در اسلام، فصلنامهٔ مصباح، سال ششم، شماره ۲۲، ص۲۶.</ref>
 
شهيد مطهريw مي‌نويسد:
شهید مطهریw می‌نویسد:
 
اگر جنگي براي دفع تهاجم باشد (ديگري به سرزمين ما تجاوز کرده به مال و ثروت ما چشم دوخته به حريت و آقايي ما چشم دوخته و مي‌خواهد آن را سلب کند...) در اين شرايط اگر نجنگيم به بهانه صلح، اين صلح نيست، تسليم است.<ref>مرتضي مطهري، همان، ص۲۵.</ref>
اگر جنگی برای دفع تهاجم باشد (دیگری به سرزمین ما تجاوز کرده به مال و ثروت ما چشم دوخته به حریت و آقایی ما چشم دوخته و می‌خواهد آن را سلب کند…) در این شرایط اگر نجنگیم به بهانه صلح، این صلح نیست، تسلیم است.<ref>مرتضی مطهری، همان، ص۲۵.</ref>
 
در جهاد دفاعي، چون هدف دفع تعدّي تجاوزکاران بيگانه است، با رسيدن به این هدف؛ جهاد دفاعي هم خاتمه مي‌يابد. خداوند متعال ضمن صدور فرمان جهاد دفاعي، طرف پيکار و هدف آن را مشخص فرموده: ƒ...وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَکمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين...‚<ref>بقره/۱۹۰.</ref>؛ در راه خدا با کساني که با شما مي‌جنگند، بجنگيد و دست به تجاوز نزنيد؛ زيرا خدا تجاوزکاران را دوست ندارد.
در جهاد دفاعی، چون هدف دفع تعدّی تجاوزکاران بیگانه است، با رسیدن به این هدف؛ جهاد دفاعی هم خاتمه می‌یابد. خداوند متعال ضمن صدور فرمان جهاد دفاعی، طرف پیکار و هدف آن را مشخص فرموده: وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدین…<ref>بقره/۱۹۰.</ref>؛ در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، بجنگید و دست به تجاوز نزنید؛ زیرا خدا تجاوزکاران را دوست ندارد.
 
در اين آيه خداوند فرمان مي­دهد که به مجرّد اين‌که دشمن، درخواست صلح و متارکه‌ي جنگ کرد، با تقاضاي او موافقت نماييد.<ref>ر.ک: جلال‌الدّين فارسي، همان، ص۱۰۵.</ref> در جهاد دفاعي، تهاجم و تجاوز به مسلمانان، هم مي‌تواند داخلي باشد (همانند اين‌که متجاوزي داخلي، عرض و ناموس يا مال و مقدّسات فردي را مورد تجاوز قرار دهد) و هم ممکن است، خارجي باشد؛ يعني بيگانه به سرزمين اسلامي تجاوز کند. امّا در جهادي که، «مقابله به مثل» ناميده مي‌شود، تجاوز به عرض و ناموس در آن نيست، بلکه بيرون راندن مهاجمان از سرزمين اسلامي و آزادسازي کشور اسلامي از وجود متجاوزان، مطرح است.
در این آیه خداوند فرمان میدهد که به مجرّد این‌که دشمن، درخواست صلح و متارکهٔ جنگ کرد، با تقاضای او موافقت نمایید.<ref>ر. ک. جلال‌الدّین فارسی، همان، ص۱۰۵.</ref> در جهاد دفاعی، تهاجم و تجاوز به مسلمانان، هم می‌تواند داخلی باشد (همانند این‌که متجاوزی داخلی، عرض و ناموس یا مال و مقدّسات فردی را مورد تجاوز قرار دهد) و هم ممکن است، خارجی باشد؛ یعنی بیگانه به سرزمین اسلامی تجاوز کند. امّا در جهادی که، «مقابله به مثل» نامیده می‌شود، تجاوز به عرض و ناموس در آن نیست، بلکه بیرون راندن مهاجمان از سرزمین اسلامی و آزادسازی کشور اسلامی از وجود متجاوزان، مطرح است.
 
==منابع==
== منابع ==
این مدخل برگرفته شده از کتاب «سيره نظامي اميرالمؤمنين» نوشته «يدالله حاجي‌زاده» قم مرکز مدیریت حوزه های علمیه، ۱۳۹۲ش.
این مدخل برگرفته شده از کتاب «سیره نظامی امیرالمؤمنین» نوشته «یدالله حاجی‌زاده» قم مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، ۱۳۹۲ش.
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۵

سؤال

اقسام جنگ در اسلام


جنگ با مشرکان

خداوند متعال می‌فرماید: وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکینَ کآفَّه کمَا یُقَاتِلُونَکمْ کآفَّه وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ[۱] با مشرکان، همگی‌تان به اتفاق کارزار کنید؛ چنان‌که آنان همگی به اتفاق با شما کارزار می‌کنند و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است.

جنگ با مشرکان در حقیقت، دفاع از مقام انسانیت و آزادی بشر و محو ظلم و بیدادگری است. اصولاً کفر و الحاد و شرک به خداوند یکتا، یکی از عوامل انحطاط بشریت و از ریشه‌های اصلی ظلم و فساد در جوامع انسانی است. جامعه‌ای که به اصل توحید معتقد نباشد، بی‌گمان به ظلم و انواع رذائل و مفاسد دیگر، گرفتار خواهد شد.[۲]

جنگ با کفّار

این موضوع در آیات متعددّی از قرآن کریم مطرح شده است. خداوند متعال می‌فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکم مِّنَ الْکفَّارِ[۳]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! با کافرانی که در نزدیکی شما هستند پیکار کنید!

منظور از «کافر» در این‌جا، «کافر حربی» (کافر اصلی) است؛ یعنی کسی که دارای هیچ‌یک از مذاهب اسلام، مسیحیت، یهود و زرتشتی نباشد. جهاد با کفّار حربی را «جهاد دعوت» یا جهاد ابتدایی و تعرضّی نیز خوانده‌اند. در جهاد با کافرِ حربی، به حضور امام عادل، نیاز است.[۴]

جنگ با اهل کتاب

مقصود از اهل کتاب، «یهود و نصاری» هستند و مجوس و صابئین هم به آن‌ها ملحق می‌شوند؛ جنگ با آن‌ها تا زمانی که تسلیم شوند و با دست‌خویش جزیه بپردازند واجب است.[۵]

در این زمینه نیز آیات متعددی وجود دارد. از جمله خداوند متعال می‌فرماید:

قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لا یُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا یَدینُونَ دینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکتابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَه عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُون[۶]؛ با آن گروه از اهل کتاب که به خدای متعال و روز قیامت ایمان ندارند و آنچه را که خدای متعال و فرستاده‌اش حرام کرده‌اند، حرام نمی‌شمارند و پیرو دین حق نیستند، بجنگید تا هنگامی که با خواری به دست خود جزیه دهند.

البته جنگ با اهل کتاب نیز دارای شرایطی است. در «شرایع الاسلام» آمده است: «با اهل کتاب، باید به فرمان امام عادل یا نماینده او جهاد کرد».[۷]

شهید مطهریw می‌نویسد:

در جنگ با اهل کتاب با توجه به آیات موارد مشروعیت جهاد، شرط این است که طرف دیگر بخواهد جنگ را شروع کند یا برای نشر دعوت اسلامی مانع ایجاد کند.[۸]

جنگ با منافقان

خداوند متعال می‌فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ[۹]؛ ای پیامبر! با کافران و منافقان بجنگ و بر آنان سخت بگیر، و (بدان که) جایگاه آنان جهنّم است و بد سرانجامی دارند.

منافقان و توطئه‌گران داخلی، به کارشکنی و ویران‌گری می‌پردازند و مانع اجرای طرح‌های حکومت اسلامی هستند. بی‌آنکه کارشکنی و ویران‌گری و خراب کاری خود را، علنی سازند.[۱۰] البته در نحوهٔ جهاد با منافقان و چگونگی جهاد با آنان، مباحث گوناگونی مطرح است.

جنگ با اهل بغی

«اهل بغی» یا «بغات» کسانی را گویند که علیه حکومت شرعی قیام کرده باشند جهاد با بغات، در واقع، جنگ داخلی علیه مسلمانانی است که علیه خلیفه (امام) حق قیام کنند.[۱۱]

جلال‌الدیّن فارسی، در تعریف اهل بغی می‌نویسد:

اهل بغی گروهی از مسلمانان هستند که چون نمی‌توانند مطلوب خویش را از راه‌های مشروع بدست آورند یا نگهداری کنند، دست به تجاوز متشکل مسلحانه علیه مسلمانان می‌زنند؛ در نتیجه از احکام و روش‌هایی که خدا در قرآن روا شمرده و پیامبر به کار بسته، انحراف پیدا می‌کنند؛ به تذکّرات خیرخواهانه برادران خویش اعتنایی نمی‌کنند و حاضر نمی‌شوند به قرآن و سنّت برگردند.[۱۲]

آیت الله خوییw باغیان (بغاه) را دو گروه می‌داند:

۱. کسانی که بر امامA بغی (خروج) می‌کنند. در این صورت بر مؤمنان، تا زمانی که تسلیم امر الهی شوند و اطاعت امام را بپذیرند، جنگیدن با آن‌ها واجب است و در این خصوص، در بین مسلمین اختلافی وجود ندارد.

۲. گروه دوم از بغاه، طایفه‌ای از مسلمین هستند که بر طایفه‌ای دیگر بغی (تجاوز) کرده باشند؛ که در این صورت بر سایر مسلمانان واجب است که بین آن‌ها صلح ایجاد کنند. اما اگر باغیان بر بغی (ستم و تجاوز) خویش اصرار داشتند، با آن‌ها بجنگند تا فرمان الهی را بپذیرند.[۱۳]

آیت‌الله مصباح یزدی نیز می‌نویسد:

برای اهل بغی چند صورت می‌توان تصور کرد: نخست آن که، گروهی از مسلمانان بر ضد حکومت و امام عادل بر حق، قیام کنند. صورت دیگری که برای اهل بغی تصور می‌شود این است که یکی از حکومت‌های اسلامی بر حکومت اسلامی دیگر ستم روا دارد و به آن تجاوز کند….[۱۴]

در برخی از آیات قرآن، به این نوع جنگ نیز اشاره شده است. خداوند متعال می‌فرماید: … وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ[۱۵]؛ اگر دو گروه از مؤمنان با یک‌دیگر جنگ کنند، میان آن‌ها آشتی برقرار کنید؛ و اگر یکی از آن دو، بر دیگری تعدی کند، با او پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر بازگشت، میانشان به دادگری آشتی برقرار سازید. و عدالت ورزید، که خدا دادگران را دوست می‌دارد. خداوند متعال، به منظور جلوگیری از ظلم و بیدادگری و خروج از نظامات عمومی، که ممکن است در داخل ممالک اسلامی وقوع یابد، قوانینی وضع کرده که در صورت بروز چنان حوادث نامطلوبی، اعمال گردد و اجتماع از شرّ، ظلم و تعدّی، محفوظ بماند.[۱۶]

جنگ‌های امام علیA با ناکثین، قاسطین و مارقین، در حقیقت جنگ با اهل بغی بوده است. در این رابطه در بخش‌های بعدی مطالبی ذکر خواهد شد.

جهاد رهاییبخش

جنگ و جهاد رهاییبخش، یا به تعبیری «جنگ امدادی»، دفاع از کسانی است که مورد ظلم و تجاوز دیگران قرار گرفته‌اند.

خداوند متعال می‌فرماید: … وَمَا لَکمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ…[۱۷]؛ چرا در راه خدا جهاد نمی‌کنید؟! در صورتی که جمعی ناتوان از مردان و زنان و کودکان، اسیر ظلم کفارند!

امام علیA نیز می‌فرماید:

کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً…».[۱۸] همواره یاور مظلومان و دشمن ستمگران باشید.

این جهاد برای رهایی مؤمنان ناتوان و دربند است. گاهی گروهی از مسلمانان که در کشوری غیر اسلامی و دارالکفر زندگی می‌کنند، مورد ظلم و تجاوز قرار می‌گیرند و به هر علت، توانایی رویارویی با این تجاوز و ستم را ندارند. از سوی دیگر، امکان مهاجرت به کشور اسلامی، برای آنان فراهم نیست؛ در چنین وضعی، بر سایر مسلمانان لازم است که در حدّ توان، به کمک آن‌ها شتافته و با زورگویان و ستم پیشه‌گان بجنگند و موجبات رهایی و آزادی آنان را، از بند ستم و اسارت فراهم سازند.[۱۹]

جلال‌الدیّن فارسی می‌نویسد:

چنین جهادی از لحاظ مصالح استمداد کنندگان، دفاعی است و از حیث رفتار مسلمانانی که به یاری ستم دیده‌گان می‌شتابند، ماهیّت آزادی‌بخشی دارد.[۲۰]

۷. دفاع و مقابله به مثل

مسلمانان مکلّفند با هر فرد یا گروهی که اندیشهٔ هر نوع تجاوز به مسلمانان؛ اعم از تعدی به مقدّسات، عرض، ناموس، جان، مال و… را در سر می‌پروراند، تا سر حدّ استطاعت بجنگند و تسلیم نشوند.[۲۱] تا این‌که او را از این کار بازدارند. این نوع جنگ، «دفاع» یا «جهاد دفاعی» نام دارد.[۲۲]

جهاد دفاعی بر همه مسلمانان، به هر نحو ممکن واجب است و در آن اذن امام عادل و مجتهد و دستگاه حکومتی شرط نیست.[۲۳] به نظر تمامی فقهای مسلمان، چنان‌چه، بر مسلمین یا سرزمین‌های اسلامی یا اساس اسلام، از جانب دشمنان هجوم صورت گیرد، بر همهٔ مسلمانان واجب است با تمامی امکانات و توان از آن دفاع کنند.[۲۴]

شهید مطهریw می‌نویسد:

اگر جنگی برای دفع تهاجم باشد (دیگری به سرزمین ما تجاوز کرده به مال و ثروت ما چشم دوخته به حریت و آقایی ما چشم دوخته و می‌خواهد آن را سلب کند…) در این شرایط اگر نجنگیم به بهانه صلح، این صلح نیست، تسلیم است.[۲۵]

در جهاد دفاعی، چون هدف دفع تعدّی تجاوزکاران بیگانه است، با رسیدن به این هدف؛ جهاد دفاعی هم خاتمه می‌یابد. خداوند متعال ضمن صدور فرمان جهاد دفاعی، طرف پیکار و هدف آن را مشخص فرموده: … وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدین…[۲۶]؛ در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، بجنگید و دست به تجاوز نزنید؛ زیرا خدا تجاوزکاران را دوست ندارد.

در این آیه خداوند فرمان میدهد که به مجرّد این‌که دشمن، درخواست صلح و متارکهٔ جنگ کرد، با تقاضای او موافقت نمایید.[۲۷] در جهاد دفاعی، تهاجم و تجاوز به مسلمانان، هم می‌تواند داخلی باشد (همانند این‌که متجاوزی داخلی، عرض و ناموس یا مال و مقدّسات فردی را مورد تجاوز قرار دهد) و هم ممکن است، خارجی باشد؛ یعنی بیگانه به سرزمین اسلامی تجاوز کند. امّا در جهادی که، «مقابله به مثل» نامیده می‌شود، تجاوز به عرض و ناموس در آن نیست، بلکه بیرون راندن مهاجمان از سرزمین اسلامی و آزادسازی کشور اسلامی از وجود متجاوزان، مطرح است.

منابع

این مدخل برگرفته شده از کتاب «سیره نظامی امیرالمؤمنین» نوشته «یدالله حاجی‌زاده» قم مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، ۱۳۹۲ش.

  1. همان، توبه، ۳۶.
  2. علی کیا، اسلام دین جنگ و دین صلح، ص۲۲.
  3. قرآن کریم، توبه، ۱۲۳.
  4. محمدکریم اشراق، تاریخ و مقررات جنگ در اسلام، ص۲۵۹–۲۶۰.
  5. سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج۱۶، ص۲۰۵؛ سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۱.
  6. توبه/ ۲۹.
  7. شرایع الاسلام، ج۱، ص۱۱۱ به نقل از محمدکریم اشراق، همان، ص۲۶۵؛ (شهید ثانی)، شرح لمعه، ج۱۰، ص۵۴.
  8. مرتضی مطهری، جهاد، همان، ص۱۳–۱۴.
  9. توبه/ ۷۳.
  10. محمدکریم اشراق، همان، ص۲۶۸.
  11. ترمینولوژی حقوق، ص۲۰۲ به نقل از اشراق، ص۲۷۱.
  12. جلال‌الدیّن فارسی، جهاد حد نهایی تکامل، ص۱۰۹.
  13. سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، همان، ج۱، ص۳۶۱.
  14. محمدتقی مصباح یزدی، همان، ص۱۳۳–۱۳۴.
  15. حجرات/ ۹.
  16. ر. ک. شیخ‌الاسلام کردستانی، مقالهٔ جنگ در اسلام، ص۱۸.
  17. نساء/ ۷۵.
  18. نهج البلاغه، نامه ۴۷، ص۵۵۸؛ فتّال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۳۶.
  19. ر. ک. محمدتقی مصباح یزدی، همان، ص۱۳۴.
  20. جلال‌الدّین فارسی، همان، ص۱۰۸.
  21. ر. ک. شهید اول، الدروس، ج۲، ص۵۹؛ علامه حلّی، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵۷۱.
  22. ر. ک. محمدتقی مصباح یزدی، همان، ص۱۳۵.
  23. ر. ک. ابوالقاسم‌بن‌حسن میرزای قمی، جامع الشتات، ج۱، ص۳۶۲.
  24. عباسعلی عظیمی شوشتری، مقالهٔ قوانین و مقررات کلی جنگ و دفاع در اسلام، فصلنامهٔ مصباح، سال ششم، شماره ۲۲، ص۲۶.
  25. مرتضی مطهری، همان، ص۲۵.
  26. بقره/۱۹۰.
  27. ر. ک. جلال‌الدّین فارسی، همان، ص۱۰۵.