فعالیت‌های امام علی(ع) در دوران خلفا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (ابرابزار)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =
  |شاخه فرعی۱ =
  |شاخه فرعی۱ =تاریخ
  |شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۲ =تاریخ و سیره معصومان
  |شاخه فرعی۳ =
  |شاخه فرعی۳ =امام علی(ع)
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۱۰: خط ۱۰:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اصطلاح خلفای راشدین، اگر چه اصطلاحی مورد قبول میان همه دانشمندان نیست (چرا که راشد به معنای رشد و کمال دهنده است و ما چنین چیزی را در حکومت سه خلیفه اول مشاهده نمی‌کنیم) اما در عین حال به دوره حکومت سه فرد اول از حاکمان مسلمان و دوره خلافت پنج ساله امیر مؤمنان را دوران خلفای راشدین می‌نامند؛ که جمعاً به سی سال می‌رسد ۲۵ سال از امامت، امیرمومنان در دوران سه خلیفه اول سپری شد، اگر چه امام در این دوره از مصدر قدرت بر کنار بود، اما این دوره، دوره امامت آن حضرت محسوب می‌شد امامت حقی است که قابل غصب از سوی دیگران نیست، حقی اعطاء شد از سوی خداوند برای هدایت امت، مثل حق رسالت؛ از اینروی حق امامت امیر مؤمنان و جایگاه رفیع معنوی آن حضرت برای همه امت اسلام روشن بوده و آن حضرت در این مقام از کیان دین حراست می‌کرد؛ تا دین اسلام از هر گزندی در زمینه عقاید محفوظ باشد.
اصطلاح خلفای راشدین، به دوره حکومت سه فرد اول از حاکمان مسلمان و دوره خلافت پنج ساله امیرالمؤمنین را دوران خلفای راشدین می‌نامند. ۲۵ سال از امامت امام علی(ع) در دوران سه خلیفه اول سپری شد، اگر چه امام در این دوره از مصدر قدرت بر کنار بود، اما کارهای بسیاری در پیشبرد اهداف جامعه اسلامی انجام داد.  


از اینروی می‌توان اهمّ فعالیت‌های امیر مؤمنان علی(ع) را به این شکل دسته‌بندی کرد.
===مهمترین فعالیت های امام علی در دوران خلفا===


== ۱. انجام وظیفه یک امام با شرایط خاص زمانی و مشورت دادن به خلفا ==
====جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان بعد از پیامبر(ص) ====
امیر مؤمنان علی(ع) در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ اساس دین و ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم می‌دانست، در این راستا وظایف بزرگی را انجام داد، ابتدا از اختلاف و تفرقه جلوگیری کرده؛ امام برای تحقق این هدف که حفظ اسلام اساسی‌ترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنان‌که خودش این دوره را تلخ‌ترین دوره حیاتش نامید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.</ref> امام در این سال‌ها در مسائل مهم دنیای اسلام به خلفا مشورت و کمک می‌داد.
امیرالمؤمنین در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ دین، ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم می‌دانست. امام از اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیری کرده و برای حفظ اسلام که اساسی‌ترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنان‌که خودش این دوره را تلخ‌ترین دوره حیاتش نامید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.</ref>  


== ۲. تبیین صحیح احکام اسلام و مقابله با انحرافات ==
====مشورت دادن به خلفا====
امام بعد از غصب خلافت توسط خلفا، از ایشان دوری نکرد و برای پیشبرد اهداف اسلام، همواره در کنار خلفا بوده و به ایشان در مسائل فقهی، قضاوت، اجتماعی و سیاسی مشورت می داد. در منابع تاریخ شیعه و اهل سنت، به نمونه های زیادی از مشاوره‌های امام به خلفا اشاره شده‌است.
 
==== تبیین صحیح احکام اسلام و مقابله با انحرافات ====
در راستای امامت، امام به تبیین احکام درست اسلام با عمل و نظر پرداخت و هرگز در این مسیر الهی کوتاهی نکرد. دعا و مناجات‌ها و عبادت‌های مأثور رسیده به دست ما نمونه ای از این دست است.<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای کمیل، سید بن طاووس اقبال الاعمال، مناجات عشر.</ref>
در راستای امامت، امام به تبیین احکام درست اسلام با عمل و نظر پرداخت و هرگز در این مسیر الهی کوتاهی نکرد. دعا و مناجات‌ها و عبادت‌های مأثور رسیده به دست ما نمونه ای از این دست است.<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای کمیل، سید بن طاووس اقبال الاعمال، مناجات عشر.</ref>



نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۴

سؤال

مهمترین فعالیت‌های حضرت علی(ع) در دوران خلفای راشدین چه بود؟

اصطلاح خلفای راشدین، به دوره حکومت سه فرد اول از حاکمان مسلمان و دوره خلافت پنج ساله امیرالمؤمنین را دوران خلفای راشدین می‌نامند. ۲۵ سال از امامت امام علی(ع) در دوران سه خلیفه اول سپری شد، اگر چه امام در این دوره از مصدر قدرت بر کنار بود، اما کارهای بسیاری در پیشبرد اهداف جامعه اسلامی انجام داد.

مهمترین فعالیت های امام علی در دوران خلفا

جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان بعد از پیامبر(ص)

امیرالمؤمنین در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ دین، ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم می‌دانست. امام از اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیری کرده و برای حفظ اسلام که اساسی‌ترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنان‌که خودش این دوره را تلخ‌ترین دوره حیاتش نامید.[۱]

مشورت دادن به خلفا

امام بعد از غصب خلافت توسط خلفا، از ایشان دوری نکرد و برای پیشبرد اهداف اسلام، همواره در کنار خلفا بوده و به ایشان در مسائل فقهی، قضاوت، اجتماعی و سیاسی مشورت می داد. در منابع تاریخ شیعه و اهل سنت، به نمونه های زیادی از مشاوره‌های امام به خلفا اشاره شده‌است.

تبیین صحیح احکام اسلام و مقابله با انحرافات

در راستای امامت، امام به تبیین احکام درست اسلام با عمل و نظر پرداخت و هرگز در این مسیر الهی کوتاهی نکرد. دعا و مناجات‌ها و عبادت‌های مأثور رسیده به دست ما نمونه ای از این دست است.[۲]

درباره تبیین احکام، در زمان سه خلیفه قبل از خود مطالب مهمی در منابع ذکر شده که به چند نمونه اشاره می‌شود:

مردی در زمان خلافت ابی بکر شراب خورد، و ابی بکر پس از اطلاع از این کار، به اقامه حد بر او برآمد، و مرد شراب خوار مدعی شد که به حرمت شراب آگاهی نداشتم؛ ابوبکر در حکم این مسئله گیر کرد که اقامه حدود نماید یا ترک کند.

به برخی از مشاوران خود گفت از علی حکم را سئوال کنید، از امام سئوال کردند فرمودند اگر دو شاهد از مهاجر و انصار که مورد اطمینان هستند، به حضورش در میان مسلمانان شهادت بدهند حد را درباره او جاری کن در غیر این صورت از او بخواه توبه کند، ابوبکر بر اساس حکم امام(ع) مرد را پس از عدم شهادت توبه داد و آزاد کرد.[۳]

۳. دفاع از دین اسلام در مقابل اهل کتاب

در روایتی دیگر نقل شده بعضی از بزرگان و علمای یهود آمدند به پیش ابی بکر، و از او پرسیدند. آیا تو جانشین پیامبری در بین این امت؟ جواب داد، بلی! گفتند ما در تورات خوانده‌ایم جانشینان انبیاء دانشمندترین و داناترین مردمان روزگار خود هستند؛ چند سئوال از تو داریم، آنها را پاسخ بده! آیا خداوند در آسمان است یا زمین، ابوبکر پاسخ داد خداوند در آسمان بر کرسی (تخت) است؛ عالم یهود جواب داد، پس زمین از خداوند خالی است و در برخی از مکان‌ها خدا هست و در بعضی نیست! ابوبکر از سخن مرد و نتیجه کلام خود که او گرفته بود به خشم آمده و گفت این سخن زنادقه است از من دور شو (برو گم شو) وگرنه می کشمت؛ روحانی یهودی با تعجب برگشت در حالی که دین اسلام را مسخره می‌کرد، امیرمومنان با او مواجه شده و فرمود ای یهودی به سئوال تو آگاه شدم که بدون پاسخ برگشتی، پاسخ ما به سئوال شما این است که خداوند منزه از مکان است؛ و در هر جا وجود دارد او به وجود آورنده مکان هاست، بزرگتر از این است که در مکان قرار گیرد اکنون من برای شما از تورات به گفتارم دلیل می‌آورم موسی نشسته بود. ملکی از مشرق آمد، موسی پرسید از کجا آمدی، جواب داد از پیش خداوند سپس ملکی از مغرب آمد؛ موسی پرسید از کجا آمدی، پاسخ داد از جانب خداوند، ملکی دیگر آمد، گفت از آسمان هفتم از پیش خداوند آمدم، ملکی آمد و گفت از زمین هفتم از پیش خدا آمدم، سپس موسی فرمود: منزه است پروردگاری که هیچ مکانی از وجودش خالی نیست یهودی گفت. شهادت می‌دهم که این سخنت حق است و تو سزاوار تری به مقام جانشینی پیامبرت از کسی که بر آن تکیه زده است.[۴] در این راستا اخبار و روایات معتبری از شیعه و اهل سنت نقل شده که می‌توانید در کتاب‌ها مراجعه کنید.

۴. تربیت برخی از رجال و بزرگان شیعه

یکی از شاخصه‌های بزرگ تمدن اسلامی، این است که انسان‌های بزرگی تربیت کرده است بزرگان همه در سایه آموزه‌های تمدن و اندیشه اسلامی، شخصیت یافته‌اند، بعد نرم‌افزاری تمدن اسلامی این میزان کارآئی داشته که بتواند انسان‌های لایق تربیت کند انسان‌هایی هم چون سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، مالک اشتر و … هریک از اینان بالقوه تمدن ساز و فرهنگ آفرین بودند، امیرمومنان دراین دوره برخی از خواص را به خود نزدیک کرد و در تربیت آنان کوشید، تا رد پای عرفان ناب اسلامی با تحریفات گم نشود آن حضرت در عرصه‌های مختلف به تربیت شاگردان پرداخت و از میان صحابه نخبگانی تربیت داد تا سیره نبوی از بین نرفته و استمرار یابد یارانی چون مالک ابن تیهّان، خزیمه بن ثابت، حبیب بن مظاهر، (صعصعه بن سوحان)[۵] و محمد بن ابی بکر و… تربیت یافتگان مکتب امیرمومنان علی(ع) بودند، که دامن پاکشان، محل رویش معرفت بوده.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

ـ کتب تاریخی درباره زندگی مولا علی(ع).

ـ دانشنامه امام علی(ع).


منابع

  1. شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.
  2. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای کمیل، سید بن طاووس اقبال الاعمال، مناجات عشر.
  3. علامه حلی، کشف الیقین، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۴۱۱ق، ص۶۸.
  4. شیخ مفید، همان، ج۱، ص۲۰۲؛ طبرسی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۹.
  5. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۲۴، ص۷۹.