سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
آیا حضرت زینب(س) از ناراحتی سربه محمل زدند و از سرشان خون جاری شد؟{{پایان سوال}}
آیا حضرت زینب(س) از ناراحتی سربه محمل زدند و از سرشان خون جاری شد؟{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
نقلی در برخی منابع شیعه آمده که حضرت زینب با دیدن سربریده امام حسین(ع) سر خود را به چوب محمل زد:  
{{درگاه|امام حسین}}
نقلی در برخی منابع شیعه آمده که [[حضرت زینب]] با دیدن سربریده امام حسین(ع) سر خود را به چوب محمل زد:  


{{نقل قول|مسلم جصّاص (گچکار) نقل کرده که به دستور ابن‌زیاد درهای دار الاماره را گچکارى می‌کردم، ناگاه فریادهایى بلند شد. کارگرم گفت: سر یکى از خارجی‌هایی که بر یزید خروج کرده را آورده‌اند. گفتم: آن خارجى کیست!؟گفت: حسین بن على(ع)! من صبر کردم تا کارگر رفت؛ ‌چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم.  
{{نقل قول|مسلم جصّاص (گچکار) نقل کرده که به دستور ابن‌زیاد درهای دار الاماره را گچکارى می‌کردم، ناگاه فریادهایى بلند شد. کارگرم گفت: سر یکى از خارجی‌هایی که بر یزید خروج کرده را آورده‌اند. گفتم: آن خارجى کیست!؟گفت: حسین بن على(ع)! من صبر کردم تا کارگر رفت؛ ‌چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم.  
خط ۱۰: خط ۱۱:
در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهل‌بیت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند. ... ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین(ع) پیشاپیش آنان بود را آوردند. زینب(س) با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی مَحْمِل‏ زد و خون از زیر مقنعه‌اش فرو ریخت،(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.)}}
در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهل‌بیت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند. ... ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین(ع) پیشاپیش آنان بود را آوردند. زینب(س) با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی مَحْمِل‏ زد و خون از زیر مقنعه‌اش فرو ریخت،(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.)}}


این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده و می‌گوید این روایت به‌صورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> البته علامه به منبع این روایت اشاره‌ای نمی‌کند. شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان، منبع این گزارش علامه مجلسى را کتاب‌های «نور العین فی مشهد الحسین» نوشته اسفراینى (وفات۴۱۸ق) و «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» طریحى (وفات۱۰۸۵ق) می‌داند.<ref>قمی، شیخ‌ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل‏، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۹۳۸،</ref>
این روایت را [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار]] نقل کرده و می‌گوید این روایت به‌صورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> البته علامه به منبع این روایت اشاره‌ای نمی‌کند. [[شیخ عباس قمى]] نویسنده [[کتاب مفاتیح الجنان]]، منبع این گزارش علامه مجلسى را کتاب‌های «[[نور العین فی مشهد الحسین]]» نوشته اسفراینى (وفات ۴۱۸ق) و «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» طریحى (وفات۱۰۸۵ق) می‌داند.<ref>قمی، شیخ‌ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل‏، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۹۳۸،</ref>


طرفداران [[قمه‌زنی]] به این روایت استناد کرده و معتقدند سر به چوبه محمل کوفتن توسط حضرت زینب(س) به حدی که از سر خون بیاید، نشان از جواز قمه‌زنی است.
طرفداران [[قمه‌زنی]] به این روایت استناد کرده و معتقدند سر به چوبه محمل کوبیدن توسط حضرت زینب(س) به حدی که از سر، خون بیاید، نشان از جواز قمه‌زنی است.


==نقد روایت سر به محمل کوبیدن==
==نقد روایت سر به محمل کوبیدن==
کتاب «[[نورالعین فی مشهد الحسین]]» را منبع اصلی این روایت دانسته‌اند. اسفراینی نویسنده این کتاب، از اهل‌سنت بوده است. بسیاری از علما، اعتقاد به بی‌اعتبار بودن این کتاب دارند. [[شیخ عباس قمی]]، نویسنده [[مفاتیح الجنان|کتاب مفاتیح الجنان]] معتقد است نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است؛ زیرا ایشان عقیله [[بنی‌هاشم]] و صاحب [[مقام رضا]] و تسلیم است. شیخ عباس قمی با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً مَحْمِل‏ی در کار نبود تا او سرش را به آن بکوبد.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۷۵.</ref> [[آیت‌الله محمد ارباب]] نیز در بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های مسلم جصاص (راوی روایت) تأکید دارد.<ref>محمد ارباب، الاربعین الحسینیه، چاپ اسوه، ص۲۳۲.</ref>  
کتاب «نورالعین فی مشهد الحسین» را منبع اصلی این روایت دانسته‌اند. اسفراینی نویسنده این کتاب، از [[اهل‌سنت]] بوده است. بسیاری از علما، اعتقاد به بی‌اعتبار بودن این کتاب دارند. [[شیخ عباس قمی]]، نویسنده کتاب مفاتیح الجنان معتقد است نسبت سر شکستن به حضرت زینب، بعید است؛ زیرا ایشان [[عقیله بنی‌هاشم]] و صاحب [[مقام رضا]] و تسلیم است. شیخ عباس قمی با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً مَحْمِل‏ی در کار نبود تا او سرش را به آن بکوبد.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۷۵.</ref> [[آیت‌الله محمد ارباب]] نیز در بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های «مسلم جصاص» (راوی روایت) تأکید دارد.<ref>محمد ارباب، الاربعین الحسینیه، چاپ اسوه، ص۲۳۲.</ref>  


محمد صحتی سردرودی از محققان معاصر در نقد این روایت، مواردی را ذکر کرده است:
محمد صحتی سردرودی از محققان معاصر در نقد این روایت، مواردی را ذکر کرده است:

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۹

سؤال
آیا حضرت زینب(س) از ناراحتی سربه محمل زدند و از سرشان خون جاری شد؟
درگاه‌ها
امام حسین.png


نقلی در برخی منابع شیعه آمده که حضرت زینب با دیدن سربریده امام حسین(ع) سر خود را به چوب محمل زد:

این روایت را علامه مجلسی در بحار الانوار نقل کرده و می‌گوید این روایت به‌صورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.[۱] البته علامه به منبع این روایت اشاره‌ای نمی‌کند. شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان، منبع این گزارش علامه مجلسى را کتاب‌های «نور العین فی مشهد الحسین» نوشته اسفراینى (وفات ۴۱۸ق) و «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» طریحى (وفات۱۰۸۵ق) می‌داند.[۲]

طرفداران قمه‌زنی به این روایت استناد کرده و معتقدند سر به چوبه محمل کوبیدن توسط حضرت زینب(س) به حدی که از سر، خون بیاید، نشان از جواز قمه‌زنی است.

نقد روایت سر به محمل کوبیدن

کتاب «نورالعین فی مشهد الحسین» را منبع اصلی این روایت دانسته‌اند. اسفراینی نویسنده این کتاب، از اهل‌سنت بوده است. بسیاری از علما، اعتقاد به بی‌اعتبار بودن این کتاب دارند. شیخ عباس قمی، نویسنده کتاب مفاتیح الجنان معتقد است نسبت سر شکستن به حضرت زینب، بعید است؛ زیرا ایشان عقیله بنی‌هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است. شیخ عباس قمی با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً مَحْمِل‏ی در کار نبود تا او سرش را به آن بکوبد.[۳] آیت‌الله محمد ارباب نیز در بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های «مسلم جصاص» (راوی روایت) تأکید دارد.[۴]

محمد صحتی سردرودی از محققان معاصر در نقد این روایت، مواردی را ذکر کرده است:

  • این جریان تنها در کتاب نورالعین نوشته شده و در سایر کتاب‌های معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است.
  • این جریان مستند روایی و تاریخی ندارد.
  • در این کتاب مطالب بی اعتبار و ضد و نقیض دیگری هم وجود دارد که در هیچ منبع دیگری نیامده و یا با منابع معتبر در تعارض است.[۵]


منابع

  1. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.
  2. قمی، شیخ‌ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل‏، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۹۳۸،
  3. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۷۵.
  4. محمد ارباب، الاربعین الحسینیه، چاپ اسوه، ص۲۳۲.
  5. محمد صحتی سردرودی، تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ص۲۰۹.