نزدیک بودن قیامت در آیه ۵۷ سوره نجم: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


آیه ۵۷ [[سوره نجم]]، از [[قیامت]] به «آزِفَة؛ نزدیک‌شونده» تعبیر کرده و گفته است آزفه (قیامت) نزدیک شد.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۳؛ قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۸۱.</ref> برخی [[تفسیر قرآن|مفسران]] معتقدند نزدیک شدن قیامت، با توجه به کوتاهی عمر دنیا قابل درک است؛ به‌ویژه اینکه [[قیامت صغری|قیامت صغرایِ]] هر فردی ([[برزخ]])، پس از مرگ او بر پا می‌شود.<ref name=":0">رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۲، ص۵۷۳؛. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۸۲.</ref> همچنین به گفته [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طَبْرسی]] مفسر شیعه و [[فخر رازی]] مفسر اهل سنت، زمان با زیادی گذشته و کمی آینده، همواره در حال نزدیک شدن است و با در نظر گرفتنِ آنچه گذشته، از آینده فقط اندکی باقی مانده است.<ref>رک: طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول،ج‏۱۶، ص۹۷؛. فخر رازی، محمد، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۲۲، ص۱۱۸.</ref>  
آیه ۵۷ [[سوره نجم]]، از [[قیامت]] به «آزِفَة؛ نزدیک‌شونده» تعبیر کرده و گفته است آزفه (قیامت) نزدیک شد.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۳؛ قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۸۱.</ref> برخی [[تفسیر قرآن|مفسران]] معتقدند نزدیک شدن قیامت، با توجه به کوتاهی عمر دنیا قابل درک است؛ به‌ویژه اینکه [[قیامت صغری|قیامت صغرایِ]] هر فردی ([[برزخ]])، پس از مرگ او بر پا می‌شود.<ref name=":0">مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۲، ص۵۷۳؛. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۸۲.</ref> همچنین به گفته [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طَبْرسی]] مفسر شیعه و [[فخر رازی]] مفسر اهل سنت، زمان با زیادی گذشته و کمی آینده، همواره در حال نزدیک شدن است و با در نظر گرفتنِ آنچه گذشته، از آینده فقط اندکی باقی مانده است.<ref>طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول،ج‏۱۶، ص۹۷؛. فخر رازی، محمد، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۲۲، ص۱۱۸.</ref>  


به باور برخی، دلیل تعبیر شدن از قیامت به «نزدیک‌شونده» این است که قیامت به یقین واقع خواهد شد. به اعتقاد آنها، آنچه آمدنش حتمی است،‌ نزدیک شمرده می‌شود.{{مدرک|date=دسامبر ۲۰۲۱}}نامگذاری قیامت به این نام، بیدارکننده انسان از غفلت نیز دانسته شده است.<ref name=":0" /> در آیه ۱۸ [[سوره غافر]] هم به جای قیامت از واژه آزفه استفاده شده است.
به باور برخی، دلیل تعبیر شدن از قیامت به «نزدیک‌شونده» این است که قیامت به یقین واقع خواهد شد. به اعتقاد آنها، آنچه آمدنش حتمی است،‌ نزدیک شمرده می‌شود.{{مدرک|date=دسامبر ۲۰۲۱}}نامگذاری قیامت به این نام، بیدارکننده انسان از غفلت نیز دانسته شده است.<ref name=":0" /> در آیه ۱۸ [[سوره غافر]] هم به جای قیامت از واژه آزفه استفاده شده است.

نسخهٔ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۰

سؤال
در آیه ۵۷ سوره نجم آمده است «روز قیامت نزدیک شده است». مراد از نزدیک شدن قیامت چیست؟


آیه ۵۷ سوره نجم، از قیامت به «آزِفَة؛ نزدیک‌شونده» تعبیر کرده و گفته است آزفه (قیامت) نزدیک شد.[۱] برخی مفسران معتقدند نزدیک شدن قیامت، با توجه به کوتاهی عمر دنیا قابل درک است؛ به‌ویژه اینکه قیامت صغرایِ هر فردی (برزخ)، پس از مرگ او بر پا می‌شود.[۲] همچنین به گفته فضل بن حسن طَبْرسی مفسر شیعه و فخر رازی مفسر اهل سنت، زمان با زیادی گذشته و کمی آینده، همواره در حال نزدیک شدن است و با در نظر گرفتنِ آنچه گذشته، از آینده فقط اندکی باقی مانده است.[۳]

به باور برخی، دلیل تعبیر شدن از قیامت به «نزدیک‌شونده» این است که قیامت به یقین واقع خواهد شد. به اعتقاد آنها، آنچه آمدنش حتمی است،‌ نزدیک شمرده می‌شود.[نیازمند منبع]نامگذاری قیامت به این نام، بیدارکننده انسان از غفلت نیز دانسته شده است.[۲] در آیه ۱۸ سوره غافر هم به جای قیامت از واژه آزفه استفاده شده است.

آیه ۵۷ سوره نجم

منابع

  1. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۳؛ قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۸۱.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۲، ص۵۷۳؛. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۸۲.
  3. طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول،ج‏۱۶، ص۹۷؛. فخر رازی، محمد، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۲۲، ص۱۱۸.