علت حوادثی مانند سیل و زلزله: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = کلام |شاخه فرعی۱ = عدل الهی |شاخه فرعی۲ = تفاوت...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
خط ۴: خط ۴:
  |شاخه فرعی۱ = عدل الهی
  |شاخه فرعی۱ = عدل الهی
  |شاخه فرعی۲ = تفاوت‌ها و شرور
  |شاخه فرعی۲ = تفاوت‌ها و شرور
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا خداوند حوادثي مانند سيل و زلزله را بوجود مي‌آورد تا انسانها از بين بروند؟
چرا خداوند حوادثی مانند سیل و زلزله را بوجود می‌آورد تا انسانها از بین بروند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
براي دريافت پاسخ مناسب توجه به نکات و دلايل ذيل لازم است:
برای دریافت پاسخ مناسب توجه به نکات و دلایل ذیل لازم است:


اولاً؛ توجه به اين نكته لازم است كه معلومات ما در برابر مجهولات بسيار ناچيز است، و آنچه ما از اسرار آفرينش و جهان هستي مي‌دانيم در برابر آنچه نمي‌دانيم همچون قطره‌اي در برابر اقيانوس عظيمي است. بنابراين اگر ما نتوانستيم اسرار وقوع فلان طوفان يا زلزله را دريابيم نمي‌توانيم به كّلي آن را مورد انتقاد قرار دهيم. در گذشته بسياري از مسائل را جزء شرور و آفات مي‌شمرديم، ولي امروز در پرتو پيشرفت‌هاي علمي و كشف اسرار تازه از جهان آفرينش آنها را مفيد و سودمند مي‌دانيم، في‌المثل در سابق قضاوت عمومي بر اين بود كه گريه پي‌در‌پي نوزادان جز شكنجه‌اي براي خودشان، و آزاري براي پدر و مادر بيش نيست. در حالي كه امروز مي‌گويند اگر اين گريه نباشد ممكن است نوزاد سلامت خود را به كلّي از دست دهد، گريه بهترين ورزش براي او است، گريه دستگاه تنفس او را به كار مي‌اندازد، جريان خون او را سريع مي‌كند، و تمام بافتهاي بدن را تغذيه مي‌كند، عضلات دست و پا را و سينه و شكم را قوي مي‌سازد، به علاوه رطوبتهاي اضافي موجود در مغز او را كه ممكن است مايه عفونت گردد بيرون مي‌فرستد.}}<ref>ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، مدرسه اميرالمؤمنين، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، ج۴، ص۴۴۳.</ref>  
اولاً؛ توجه به این نکته لازم است که معلومات ما در برابر مجهولات بسیار ناچیز است، و آنچه ما از اسرار آفرینش و جهان هستی می‌دانیم در برابر آنچه نمی‌دانیم همچون قطره‌ای در برابر اقیانوس عظیمی است؛ بنابراین اگر ما نتوانستیم اسرار وقوع فلان طوفان یا زلزله را دریابیم نمی‌توانیم به کّلی آن را مورد انتقاد قرار دهیم. در گذشته بسیاری از مسائل را جزء شرور و آفات می‌شمردیم، ولی امروز در پرتو پیشرفت‌های علمی و کشف اسرار تازه از جهان آفرینش آنها را مفید و سودمند می‌دانیم، فی‌المثل در سابق قضاوت عمومی بر این بود که گریه پی‌درپی نوزادان جز شکنجه‌ای برای خودشان، و آزاری برای پدر و مادر بیش نیست. در حالی که امروز می‌گویند اگر این گریه نباشد ممکن است نوزاد سلامت خود را به کلّی از دست دهد، گریه بهترین ورزش برای او است، گریه دستگاه تنفس او را به کار می‌اندازد، جریان خون او را سریع می‌کند، و تمام بافتهای بدن را تغذیه می‌کند، عضلات دست و پا را و سینه و شکم را قوی می‌سازد، به علاوه رطوبتهای اضافی موجود در مغز او را که ممکن است مایه عفونت گردد بیرون می‌فرستد.}}<ref>ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مدرسه امیرالمؤمنین، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، ج۴، ص۴۴۳.</ref>


پس بايد جهان طبيعت را از ديده عقل و خرد بررسي كرد نه از ديده عاطفي، و چه بسا داروي‌هاي تفکيکي و عاطفي، عادلانه‌ترين و اخلاقي‌ترين كارها را بد تلّقي كند، روي اين اساس حوادثي كه مايملك انسانهاي منطقه‌اي را نابود مي‌كند، از نظر جزء نگري، شّر و ناگوار است, ولي در مطالعه مجموعه حوادث طبيعت، چه بسا معلول يك رشته خيرهاي بي‌شمار قبلي بوده و يا سرچشمه پديد آمدن فراواني است كه زندگي انسانهاي بي‌شماري را تأمين مي‌كند، اين نوع شّر قليل در برابر آن خير كثير (كه تفكيك پذير نيستند) شّر محسوب نمي‌شود.
پس باید جهان طبیعت را از دیده عقل و خرد بررسی کرد نه از دیده عاطفی، و چه بسا داروی‌های تفکیکی و عاطفی، عادلانه‌ترین و اخلاقی‌ترین کارها را بد تلّقی کند، روی این اساس حوادثی که مایملک انسانهای منطقه‌ای را نابود می‌کند، از نظر جزء نگری، شّر و ناگوار است، ولی در مطالعه مجموعه حوادث طبیعت، چه بسا معلول یک رشته خیرهای بی‌شمار قبلی بوده یا سرچشمه پدید آمدن فراوانی است که زندگی انسانهای بی‌شماری را تأمین می‌کند، این نوع شّر قلیل در برابر آن خیر کثیر (که تفکیک‌پذیر نیستند) شّر محسوب نمی‌شود.


ثانياً؛ جهان طبيعت بر پايه اسباب و مسببّات استوار است و اصطكاك و تزاحم در طبيعت آن نهفته است، خواستن جهاني كه مرض و بيماري، مرگ و مير، تنازع و خصومت در ميان آفريده‌هاي آن نباشد، در حقيقت خواستن شيري است كه فاقد خوي، پنجه افكني و حمله وري در زندگي باشد، آتش در هر كجا باشد اثر ويژه آن سوزاندن است، خواه در كعبه و مسجد، خواه در خانه و مغازه، بنابراين نمي‌توان انتظار داشت كه جهان مادّه خارج از نظام علّيت، كاري را صورت دهد.<ref>ر.ك: سبحاني، جعفر، مدخل مسائل جديد در علم كلام، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص۱۲۳.</ref> البته عدل الهي ايجاب مي‌كند كه گرفتاران و حادثه ديدگان بي‌گناه را از طريق پاداشهاي اخروي و يا تخفيف در احكام، اعانت نمايد, همچنانكه در قرآن مي‌فرمايد: {{قرآن|و بشّر الصابرين، الّذين اذا اصبتهم مصيبهّ قالو انّا الله و انّا اليه راجعون اولئك عليهم طلوات منا ربهّم و رحمه<ref>بقره/ ۱۵۵ ـ ۱۵۷.</ref> و بشارت بده به صابران؛ کساني که در هنگام مواجهه با مصيبت مي گويند: ما از خدا خداييم و به سوي او باز مي گرديم، اينان کساني اند که رحمت خدا شامل حالشان مي شود ...
ثانیاً؛ جهان طبیعت بر پایه اسباب و مسببّات استوار است و اصطکاک و تزاحم در طبیعت آن نهفته است، خواستن جهانی که مرض و بیماری، مرگ و میر، تنازع و خصومت در میان آفریده‌های آن نباشد، در حقیقت خواستن شیری است که فاقد خوی، پنجه افکنی و حمله‌وری در زندگی باشد، آتش در هر کجا باشد اثر ویژه آن سوزاندن است، خواه در کعبه و مسجد، خواه در خانه و مغازه، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که جهان مادّه خارج از نظام علّیت، کاری را صورت دهد.<ref>ر. ک. سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص۱۲۳.</ref> البته عدل الهی ایجاب می‌کند که گرفتاران و حادثه دیدگان بی‌گناه را از طریق پاداشهای اخروی یا تخفیف در احکام، اعانت نماید، همچنانکه در قرآن می‌فرماید: {{قرآن|و بشّر الصابرین، الّذین اذا اصبتهم مصیبهّ قالو انّا الله و انّا الیه راجعون اولئک علیهم طلوات منا ربهّم و رحمه<ref>بقره/ ۱۵۵–۱۵۷.</ref> و بشارت بده به صابران؛ کسانی که در هنگام مواجهه با مصیبت می‌گویند: ما از خدا خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم، اینان کسانی اند که رحمت خدا شامل حالشان می‌شود …


ثالثاً؛ آنچه متّعلق به خلق و اراده خداست كمالاتي است كه از اين عالم به وجود مي‌آيد ولي شرور هميشه ملازم با نوعي عدم هستند كه نياز به آفريننده ندارند، مانند بيماري كه از نبود صحّت و عافيت ناشي مي‌شود و مرگ و فقر كه از نداشتن حيات و مال حاصل مي شود. البته شّر مطلق هرگز وجود خارجي ندارد.  
ثالثاً؛ آنچه متّعلق به خلق و اراده خداست کمالاتی است که از این عالم به وجود می‌آید ولی شرور همیشه ملازم با نوعی عدم هستند که نیاز به آفریننده ندارند، مانند بیماری که از نبود صحّت و عافیت ناشی می‌شود و مرگ و فقر که از نداشتن حیات و مال حاصل می‌شود. البته شّر مطلق هرگز وجود خارجی ندارد.


رابعاً؛ درست است كه انسان در دل بلاها و مصائب قرار گرفته و جهان ماّده آميخته با حوادث ناگواري چون طوفان، سيل و زلزله است، ولي چنان نيست كه بشر در كاهش بخشي ازآنها ناتوان باشد، او مي‌تواند باهوش خدا‌دادي از زيانهاي آنها بكاهد، بلكه از آنها به سود خود بهره گيرد. ساختن خانه‌هاي ضّد زلزله در مراكز زلزله خيز، و احداث سدّهاي استوار در محل‌هاي سيل‌خيز، بخشي از زيانهاي ناشي از اين دو حادثه طبيعي را جلوگيري مي‌كند و چه بسا انسان از آن به سود خود بهره مي‌گيرد.}}<ref>سبحاني، جعفر، همان، ص۱۲۲.</ref> علاوه، در مواردي هم كه چنين حوادثي منجر به مرگ و مير مي‌شود، در صورتي شّر و كاستي تلّقي مي‌شود كه زندگي دنيا دائمي و هدف قرار گيرد، ولي اگر مرگ به صورت ترك خانه‌اي و انتقال به منزلگاه برتر باشد، در اين صورت نعمت و كرامت خواهد بود.  
رابعاً؛ درست است که انسان در دل بلاها و مصائب قرار گرفته و جهان ماّده آمیخته با حوادث ناگواری چون طوفان، سیل و زلزله است، ولی چنان نیست که بشر در کاهش بخشی ازآنها ناتوان باشد، او می‌تواند باهوش خدادادی از زیانهای آنها بکاهد، بلکه از آنها به سود خود بهره گیرد. ساختن خانه‌های ضّد زلزله در مراکز زلزله خیز، و احداث سدّهای استوار در محل‌های سیل‌خیز، بخشی از زیانهای ناشی از این دو حادثه طبیعی را جلوگیری می‌کند و چه بسا انسان از آن به سود خود بهره می‌گیرد.}}<ref>سبحانی، جعفر، همان، ص۱۲۲.</ref> علاوه، در مواردی هم که چنین حوادثی منجر به مرگ و میر می‌شود، در صورتی شّر و کاستی تلّقی می‌شود که زندگی دنیا دائمی و هدف قرار گیرد، ولی اگر مرگ به صورت ترک خانه‌ای و انتقال به منزلگاه برتر باشد، در این صورت نعمت و کرامت خواهد بود.


خامساً؛ در قرآن و روايات اسلامي بخش عظمي از مصائب جوامع انساني، به عنوان مجازات گناهان دانسته شده است. ضمناً گناهان و كردار ناشايسته انسان، تكونياً و بر اساس قانون علّيت نه تنها دو مورد شخص گنهكار تأثير سؤ دارد، بلكه نسبت به سرنوشت ساير افراد جامعه نيز مؤثّر است، قرآن كريم صريحاً اعلام مي‌كند كه: {{قرآن|و اتّقوا فتنه لاتصيبّن الذّين ظلموا منكم خاّصه<ref>انفال/ ۲۵.</ref> يعني: از فتنه اي که تنها به ستمگران شما نمي رسد بترسيد و در مورد گروهي از امت هاي پيشين که هر کدام به خاطر گناهانشان گرفتار مجازاتهايي شدند مي فرمايد: «فكلّاً اخذنا بذنبه .. و منهم من اغرقنا و ماكان الله ليظلمهم و لكن كانوا انفسهم يظلمون.»<ref>عنكبوت/ ۴۰.</ref> يعني هر يک از ايشان را به گناهش گرفتار کرديم ... بعضي را غرق کرديم و اين خدا نبود که بر ايشان ستم کرد، بلکه خودشان بر خود ستم کردند.
خامساً؛ در قرآن و روایات اسلامی بخش عظمی از مصائب جوامع انسانی، به عنوان مجازات گناهان دانسته شده است. ضمناً گناهان و کردار ناشایسته انسان، تکونیاً و بر اساس قانون علّیت نه تنها دو مورد شخص گنهکار تأثیر سؤ دارد، بلکه نسبت به سرنوشت سایر افراد جامعه نیز مؤثّر است، قرآن کریم صریحاً اعلام می‌کند که: {{قرآن|و اتّقوا فتنه لاتصیبّن الذّین ظلموا منکم خاّصه<ref>انفال/ ۲۵.</ref> یعنی: از فتنه ای که تنها به ستمگران شما نمی‌رسد بترسید و در مورد گروهی از امت‌های پیشین که هر کدام به خاطر گناهانشان گرفتار مجازاتهایی شدند می‌فرماید: «فکلّاً اخذنا بذنبه .. و منهم من اغرقنا و ماکان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون.»<ref>عنکبوت/ ۴۰.</ref> یعنی هر یک از ایشان را به گناهش گرفتار کردیم … بعضی را غرق کردیم و این خدا نبود که بر ایشان ستم کرد، بلکه خودشان بر خود ستم کردند.


امام صادق(ع) مي فرمايد: هرگاه خدا بر قومي خشم گيرد ولي بر آن ها عذابي نازل نکند مايحتاج آن ها را گران مي کند و عمر ايشان را کوتاه مي کند و تجارتشان را کم سود و رود هاي آن را کم آب کرده و اشرار را بر آن ها حاکم مي کند و آن ها را از باران محروم مي کند.<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالنوار، ج۷۰، ص۳۵۳.</ref> و از حضرت امير نقل است که فرمود: «توقّوا الذنوب، فما من بليّه و لا نقص رزق الا بذنب ... » يعني از گناه پرهيز کنيد زيرا هيچ بلا و مصيبتي جز به سبب گناه رخ نمي‌دهد.<ref>محمد ري‌شهري، محمد، ميزان الحكمه، چاپ دوم، دارالحديث، ج۴، ص۱۹۰۰، ح۶۶۳۵.</ref>
امام صادق(ع) می‌فرماید: هرگاه خدا بر قومی خشم گیرد ولی بر آن‌ها عذابی نازل نکند مایحتاج آن‌ها را گران می‌کند و عمر ایشان را کوتاه می‌کند و تجارتشان را کم سود و رودهای آن را کم‌آب کرده و اشرار را بر آن‌ها حاکم می‌کند و آن‌ها را از باران محروم می‌کند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالنوار، ج۷۰، ص۳۵۳.</ref> و از حضرت امیر نقل است که فرمود: «توقّوا الذنوب، فما من بلیّه و لا نقص رزق الا بذنب …» یعنی از گناه پرهیز کنید زیرا هیچ بلا و مصیبتی جز به سبب گناه رخ نمی‌دهد.<ref>محمد ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، چاپ دوم، دارالحدیث، ج۴، ص۱۹۰۰، ح۶۶۳۵.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱. پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج۴، ص۴۴۰، ـ۵۰۶، چ۱، قم نسل جوان، ۱۳۶۹.  
== مطالعه بیشتر ==
۱. پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۴۴۰، ـ۵۰۶، چ۱، قم نسل جوان، ۱۳۶۹.


۲. مفاهيم القرآن، جعفر سبحاني، نگارش جعفر الهادي، ج۱، چ۲، ص۳۲۹ ـ ۳۳۴، قم: توحيد، ۱۴۰۴ ح. ق.  
۲. مفاهیم القرآن، جعفر سبحانی، نگارش جعفر الهادی، ج۱، چ۲، ص۳۲۹–۳۳۴، قم: توحید، ۱۴۰۴ ح.ق.


۳. آموزش عقايد، محمدتقي مصباح يزدي، ج۱، درس۲۰، ص۱۹۸، تهران: سازمان تبليغات.  
۳. آموزش عقاید، محمدتقی مصباح یزدی، ج۱، درس۲۰، ص۱۹۸، تهران: سازمان تبلیغات.


۴. مجموعه آثار، مرتضي مطّهري، ج۱، ص۱۴۷، چ مكّرر: قم:صدرا (عدل الهادي).  
۴. مجموعه آثار، مرتضی مطّهری، ج۱، ص۱۴۷، چ مکّرر: قم:صدرا (عدل الهادی).


۵. عقيده يك مسلمان، ناصر مكارم شيرازي، ص۶۰ ـ ۶۳، قم: مطبوعاتي هدف.
۵. عقیده یک مسلمان، ناصر مکارم شیرازی، ص۶۰–۶۳، قم: مطبوعاتی هدف.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۲

سؤال

چرا خداوند حوادثی مانند سیل و زلزله را بوجود می‌آورد تا انسانها از بین بروند؟

برای دریافت پاسخ مناسب توجه به نکات و دلایل ذیل لازم است:

اولاً؛ توجه به این نکته لازم است که معلومات ما در برابر مجهولات بسیار ناچیز است، و آنچه ما از اسرار آفرینش و جهان هستی می‌دانیم در برابر آنچه نمی‌دانیم همچون قطره‌ای در برابر اقیانوس عظیمی است؛ بنابراین اگر ما نتوانستیم اسرار وقوع فلان طوفان یا زلزله را دریابیم نمی‌توانیم به کّلی آن را مورد انتقاد قرار دهیم. در گذشته بسیاری از مسائل را جزء شرور و آفات می‌شمردیم، ولی امروز در پرتو پیشرفت‌های علمی و کشف اسرار تازه از جهان آفرینش آنها را مفید و سودمند می‌دانیم، فی‌المثل در سابق قضاوت عمومی بر این بود که گریه پی‌درپی نوزادان جز شکنجه‌ای برای خودشان، و آزاری برای پدر و مادر بیش نیست. در حالی که امروز می‌گویند اگر این گریه نباشد ممکن است نوزاد سلامت خود را به کلّی از دست دهد، گریه بهترین ورزش برای او است، گریه دستگاه تنفس او را به کار می‌اندازد، جریان خون او را سریع می‌کند، و تمام بافتهای بدن را تغذیه می‌کند، عضلات دست و پا را و سینه و شکم را قوی می‌سازد، به علاوه رطوبتهای اضافی موجود در مغز او را که ممکن است مایه عفونت گردد بیرون می‌فرستد.}}[۱]

پس باید جهان طبیعت را از دیده عقل و خرد بررسی کرد نه از دیده عاطفی، و چه بسا داروی‌های تفکیکی و عاطفی، عادلانه‌ترین و اخلاقی‌ترین کارها را بد تلّقی کند، روی این اساس حوادثی که مایملک انسانهای منطقه‌ای را نابود می‌کند، از نظر جزء نگری، شّر و ناگوار است، ولی در مطالعه مجموعه حوادث طبیعت، چه بسا معلول یک رشته خیرهای بی‌شمار قبلی بوده یا سرچشمه پدید آمدن فراوانی است که زندگی انسانهای بی‌شماری را تأمین می‌کند، این نوع شّر قلیل در برابر آن خیر کثیر (که تفکیک‌پذیر نیستند) شّر محسوب نمی‌شود.

ثانیاً؛ جهان طبیعت بر پایه اسباب و مسببّات استوار است و اصطکاک و تزاحم در طبیعت آن نهفته است، خواستن جهانی که مرض و بیماری، مرگ و میر، تنازع و خصومت در میان آفریده‌های آن نباشد، در حقیقت خواستن شیری است که فاقد خوی، پنجه افکنی و حمله‌وری در زندگی باشد، آتش در هر کجا باشد اثر ویژه آن سوزاندن است، خواه در کعبه و مسجد، خواه در خانه و مغازه، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که جهان مادّه خارج از نظام علّیت، کاری را صورت دهد.[۲] البته عدل الهی ایجاب می‌کند که گرفتاران و حادثه دیدگان بی‌گناه را از طریق پاداشهای اخروی یا تخفیف در احکام، اعانت نماید، همچنانکه در قرآن می‌فرماید: ﴿و بشّر الصابرین، الّذین اذا اصبتهم مصیبهّ قالو انّا الله و انّا الیه راجعون اولئک علیهم طلوات منا ربهّم و رحمه[۳] و بشارت بده به صابران؛ کسانی که در هنگام مواجهه با مصیبت می‌گویند: ما از خدا خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم، اینان کسانی اند که رحمت خدا شامل حالشان می‌شود …

ثالثاً؛ آنچه متّعلق به خلق و اراده خداست کمالاتی است که از این عالم به وجود می‌آید ولی شرور همیشه ملازم با نوعی عدم هستند که نیاز به آفریننده ندارند، مانند بیماری که از نبود صحّت و عافیت ناشی می‌شود و مرگ و فقر که از نداشتن حیات و مال حاصل می‌شود. البته شّر مطلق هرگز وجود خارجی ندارد.

رابعاً؛ درست است که انسان در دل بلاها و مصائب قرار گرفته و جهان ماّده آمیخته با حوادث ناگواری چون طوفان، سیل و زلزله است، ولی چنان نیست که بشر در کاهش بخشی ازآنها ناتوان باشد، او می‌تواند باهوش خدادادی از زیانهای آنها بکاهد، بلکه از آنها به سود خود بهره گیرد. ساختن خانه‌های ضّد زلزله در مراکز زلزله خیز، و احداث سدّهای استوار در محل‌های سیل‌خیز، بخشی از زیانهای ناشی از این دو حادثه طبیعی را جلوگیری می‌کند و چه بسا انسان از آن به سود خود بهره می‌گیرد.[۴] علاوه، در مواردی هم که چنین حوادثی منجر به مرگ و میر می‌شود، در صورتی شّر و کاستی تلّقی می‌شود که زندگی دنیا دائمی و هدف قرار گیرد، ولی اگر مرگ به صورت ترک خانه‌ای و انتقال به منزلگاه برتر باشد، در این صورت نعمت و کرامت خواهد بود.

خامساً؛ در قرآن و روایات اسلامی بخش عظمی از مصائب جوامع انسانی، به عنوان مجازات گناهان دانسته شده است. ضمناً گناهان و کردار ناشایسته انسان، تکونیاً و بر اساس قانون علّیت نه تنها دو مورد شخص گنهکار تأثیر سؤ دارد، بلکه نسبت به سرنوشت سایر افراد جامعه نیز مؤثّر است، قرآن کریم صریحاً اعلام می‌کند که: {{قرآن|و اتّقوا فتنه لاتصیبّن الذّین ظلموا منکم خاّصه[۵] یعنی: از فتنه ای که تنها به ستمگران شما نمی‌رسد بترسید و در مورد گروهی از امت‌های پیشین که هر کدام به خاطر گناهانشان گرفتار مجازاتهایی شدند می‌فرماید: «فکلّاً اخذنا بذنبه .. و منهم من اغرقنا و ماکان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون.»[۶] یعنی هر یک از ایشان را به گناهش گرفتار کردیم … بعضی را غرق کردیم و این خدا نبود که بر ایشان ستم کرد، بلکه خودشان بر خود ستم کردند.

امام صادق(ع) می‌فرماید: هرگاه خدا بر قومی خشم گیرد ولی بر آن‌ها عذابی نازل نکند مایحتاج آن‌ها را گران می‌کند و عمر ایشان را کوتاه می‌کند و تجارتشان را کم سود و رودهای آن را کم‌آب کرده و اشرار را بر آن‌ها حاکم می‌کند و آن‌ها را از باران محروم می‌کند.[۷] و از حضرت امیر نقل است که فرمود: «توقّوا الذنوب، فما من بلیّه و لا نقص رزق الا بذنب …» یعنی از گناه پرهیز کنید زیرا هیچ بلا و مصیبتی جز به سبب گناه رخ نمی‌دهد.[۸]


مطالعه بیشتر

۱. پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۴۴۰، ـ۵۰۶، چ۱، قم نسل جوان، ۱۳۶۹.

۲. مفاهیم القرآن، جعفر سبحانی، نگارش جعفر الهادی، ج۱، چ۲، ص۳۲۹–۳۳۴، قم: توحید، ۱۴۰۴ ح.ق.

۳. آموزش عقاید، محمدتقی مصباح یزدی، ج۱، درس۲۰، ص۱۹۸، تهران: سازمان تبلیغات.

۴. مجموعه آثار، مرتضی مطّهری، ج۱، ص۱۴۷، چ مکّرر: قم:صدرا (عدل الهادی).

۵. عقیده یک مسلمان، ناصر مکارم شیرازی، ص۶۰–۶۳، قم: مطبوعاتی هدف.


منابع

  1. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مدرسه امیرالمؤمنین، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، ج۴، ص۴۴۳.
  2. ر. ک. سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص۱۲۳.
  3. بقره/ ۱۵۵–۱۵۷.
  4. سبحانی، جعفر، همان، ص۱۲۲.
  5. انفال/ ۲۵.
  6. عنکبوت/ ۴۰.
  7. مجلسی، محمد باقر، بحارالنوار، ج۷۰، ص۳۵۳.
  8. محمد ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، چاپ دوم، دارالحدیث، ج۴، ص۱۹۰۰، ح۶۶۳۵.