سن بلوغ: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
تمامی فقها احتلام را نشانه بلوغ دانستهاند. | تمامی فقها احتلام را نشانه بلوغ دانستهاند. | ||
مشهور بین فقهای شیعه این است که دختر در سن نه سالگی به بلوغ میرسد. در این میان اختلافاتی وجود دارد که سن بلوغ دختر را منوط به نشانههایی میداند که باید در دختر ظاهر شود. | مشهور بین فقهای شیعه این است که دختر در سن نه سالگی به بلوغ میرسد. در این میان اختلافاتی وجود دارد که سن بلوغ دختر را منوط به نشانههایی میداند که باید در دختر ظاهر شود. از نظر حضرت آيت الله صانعي سن بلوغ دختران با نبود دو شرط ديگر، سيزده سال تمامِ قمري است. دليل بر اين فتوا علاوه بر وجوهي از قرآن و روايات، قاعده سهولت در دين است. چگونه مي توان بر خلاف اين قاعده، بار سنگين تکاليف و احکام و اجراي حدود کامل را بر دوش دختران نُه ساله قرار داد؛ در حالي که ضعيف و ناتوان و فاقد رشد بدني و قابليت ازدواج هستند؛ چگونه مي توان گفت که دينِ سهل و آسان از آنها عمل به تکاليف و احکام و مسايل شرعي و اجراي حدود کامل الاهي را همچون زنان و مردان ديگر خواسته و آنان چاره اي جز گردن نهادن به آن ندارند؟ آري، اگر نشانه هاي ديگر بلوغ، مانند حيض، پيش از سيزده سالگي پيدا شود، دختر مکلّف شده و احکام شرعي بر او واجب مي شود.<ref>آيينة نظر- آيتالله العظمی صانعی از نگاه ديگران </ref> | ||
آیت الله صانعی در نقد تعیین سن نه سالگی برای بلوغ دختر میفرماید: | |||
تمام | مستندات مشهور هم در تعيين نُه سالگي قابل مناقشه است؛ زيرا تمام رواياتي که مشهور فقها به آن استناد نموده اند، قطع نظر از ضعف سندي در برخي از آنها، هيچ يک بر بلوغ دختران در نُه سالگي، به صورت مطلق دلالت و ظهور ندارند و نُه سالگي به خودي خود ملاک نيست، بلکه نُه سالگي را با قيد قابليت ازدواج و يا قاعدگي و يا رشد و سن حداقلي، موضوع بلوغ معرفي کرده اند. از اين رو، سخن مشهور در استناد به اين روايت ها، تمام نيست. بنابراين بايد رواياتِ نُه سال را به صورتي حمل کرد که دختران در اين سن قابليت ازدواج پيدا کرده اند و در نتيجه سن از موضوعيت حکم تکليف دختران خارج مي شود. اگر کسي چنين حملي را در اين روايات نپذيرد، بايد اين روايت ها را کنار بگذراد؛ چون مخالف کتاب، سنّت، اصول و قواعد مسلّم است. | ||
'''اگر بپذيريم كه روايات نُه سالگي، بر تعيين اين سن به عنوان امر تعبّدي شرعي دلالت دارند، در نهايت با موثّقه عمّار تعارض خواهند داشت و از آن رو كه سنّي براي بلوغ در قرآن تعيين نشده، نمي توان هيچ کدام را مطابق قرآن دانست و از آن جهت كه عموم مذاهب اهل سنّت بلوغ دختران را پانزده سالگي به بالا مي دانند، هيچ كدام را نمي توان موافق عامه قلمداد كرد. پس، از اين تعارض و برابري اگر حكم به تساقط نشود، نمي توان به صورت تعييني فتوا به بلوغ سنّي دختران در نُه سالگي داد.''' | |||
'''فقهايي چون شيخ طوسي در مبسوط، ابن حمزه، ابن سعيد حلّي و قطب راوندي سن نُه سالگي را براي بلوغ نپذيرفته اند.'''<ref>آيينة نظر- آيتالله العظمی صانعی از نگاه ديگران</ref> | |||
برخی هم جدای از نشانهها، سن سیزده سالگی یا پانزده سالگی را سن بلوغ دختر میدانند. | |||
بلوغ | تمام مذاهب اهل سنت و شیعه اتفاق نظر دارند در صورتی که دختر حائض شود به سن بلوغ می رسد.<ref>جزیری، عبدالحمان، الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت، ج2، ص 412، دار الثقلین، بیروت، 1419.</ref> | ||
بلوغ | فقهای اهل سنت بلوغ دختر را ۱۵، برخی ۱۷ و بعضی ۱۸ میدانند.<ref>لفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت، ج2، ص 412</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۵
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
سن بلوغ پسر و دختر چند سال است؟
قول مشهور در میان فقها و طبق قانون مدنی کشور، سن بلوغ پسر ۱۵سال و دختر ۹ سال است. اما تعین سن بلوغ، همواره مورد مناقشه میان فقها و کارشناسان است و نظرات متفاوتی در اینباره گفته شده است. از جمله اینکه برخی سن را ملاک نمی دانند و تنهایی نشانه هایی برای پسر و دختر را ملاک بلوغ می دانند. همچون احتلام برای پسر و عادت ماهانه برای دختر.
تعریف بلوغ
بلوغ آغاز مرحلهای طبیعی در زندگی کودک است که در آن با پیدایی و شکوفایی غریزه جنسی و پدید آمدن برخی دگرگونیهای جسمی و روانی و رشد عقلی و ادراکی به مرتبه مردان و زنان نایل میشود. بلوغ در فقه و حقوق اسلامی، نقطه آغاز انجام تکالیف دینی و ورود به شمولیت مباحث حقوقی است.[۱]
بلوغ در آیات قرآن
در قرآن سن خاصی به عنوان اماره و علامت بلوغ بیان نگشته است. علامه طباطبائی و غالب مفسران در تفسیر آیه ۵۷ سوره نور، بلوغ را رشد عقلانی دانستهاند که توأم با رسایی حالات جنسی و جسمی باشد. و این که کودک بتواند حسن و قبح فعل خود را درک نماید.[۲]
بلوغ در روایات
روایاتی که از ائمه اطهار در این باب به دست ما رسیده است، چند دستهاند: برخی از روایات سن را تنها علامت بلوغ دانستهاند. پاره ای سن را به همراه قاعدگی در دختران و احتلام در پسران بیان داشته است. و دسته سوم تنها احتلام در پسران و قاعدگی در دختران را نشانه بلوغ ذکر کرده است و هیچ اشاره ای به سن ندارد.[۳]
هر پژوهندهای که هر سه دسته از روایات را بنگرد و آیات قرآن را ملاحظه کند، نیک در مییابد که بلوغ به سن بستگی ندارد، زیاده براین یک امری شرعی و دینی نیست، بلکه پدیدهای و جسمی و جنسی است و شارع مقدس اگر در گفتار خود علائم بلوغ را لحاظ کرده، ارشاد به حکم عقل نموده و سن را به عنوان یک قانون ثابت در امر بلوغ لحاظ نداشته است. چون پدیده بلوغ درهمه افراد در یک سن خاص به ثمر نمیرسد. ممکن است در دختری نه سالگی و در دیگری پانزده سالگی باشد؛ بنابراین روایاتی که سن را بهطور مطلق شرط بلوغ دانسته، باید حمل بر روایاتی کرد که سن را مقید به رشد جنسی و عقلی دانسته است و حمل مطلق بر مقید یک قاعده عقلایی و مورد اتفاق فقهاست؛ بنابراین فتوای غالب، که نه سالگی را شرط بلوغ میداند، پایه محکم قرآنی و حدیثی ندارد. و در صورت شک و تردید اجرای اصل برائت وعدم تکلیف، مسئله را روشن میسازد.[۴]
هر چند فتوای غالب فقها این است که دختران در نه سالگی و پسران در پانزده سالگی پا به دایره تکلیف میگذارند و باید واجبات شرعی را انجام داده و خود را از محرمات پرهیز دارند، ولی این مسئله از دیر زمان مورد اختلاف علمای شیعه و سنت بوده است.[۵]
نشانههای بلوغ پسر و دختر
تمامی فقها احتلام را نشانه بلوغ دانستهاند.
مشهور بین فقهای شیعه این است که دختر در سن نه سالگی به بلوغ میرسد. در این میان اختلافاتی وجود دارد که سن بلوغ دختر را منوط به نشانههایی میداند که باید در دختر ظاهر شود. از نظر حضرت آيت الله صانعي سن بلوغ دختران با نبود دو شرط ديگر، سيزده سال تمامِ قمري است. دليل بر اين فتوا علاوه بر وجوهي از قرآن و روايات، قاعده سهولت در دين است. چگونه مي توان بر خلاف اين قاعده، بار سنگين تکاليف و احکام و اجراي حدود کامل را بر دوش دختران نُه ساله قرار داد؛ در حالي که ضعيف و ناتوان و فاقد رشد بدني و قابليت ازدواج هستند؛ چگونه مي توان گفت که دينِ سهل و آسان از آنها عمل به تکاليف و احکام و مسايل شرعي و اجراي حدود کامل الاهي را همچون زنان و مردان ديگر خواسته و آنان چاره اي جز گردن نهادن به آن ندارند؟ آري، اگر نشانه هاي ديگر بلوغ، مانند حيض، پيش از سيزده سالگي پيدا شود، دختر مکلّف شده و احکام شرعي بر او واجب مي شود.[۶]
آیت الله صانعی در نقد تعیین سن نه سالگی برای بلوغ دختر میفرماید:
مستندات مشهور هم در تعيين نُه سالگي قابل مناقشه است؛ زيرا تمام رواياتي که مشهور فقها به آن استناد نموده اند، قطع نظر از ضعف سندي در برخي از آنها، هيچ يک بر بلوغ دختران در نُه سالگي، به صورت مطلق دلالت و ظهور ندارند و نُه سالگي به خودي خود ملاک نيست، بلکه نُه سالگي را با قيد قابليت ازدواج و يا قاعدگي و يا رشد و سن حداقلي، موضوع بلوغ معرفي کرده اند. از اين رو، سخن مشهور در استناد به اين روايت ها، تمام نيست. بنابراين بايد رواياتِ نُه سال را به صورتي حمل کرد که دختران در اين سن قابليت ازدواج پيدا کرده اند و در نتيجه سن از موضوعيت حکم تکليف دختران خارج مي شود. اگر کسي چنين حملي را در اين روايات نپذيرد، بايد اين روايت ها را کنار بگذراد؛ چون مخالف کتاب، سنّت، اصول و قواعد مسلّم است.
اگر بپذيريم كه روايات نُه سالگي، بر تعيين اين سن به عنوان امر تعبّدي شرعي دلالت دارند، در نهايت با موثّقه عمّار تعارض خواهند داشت و از آن رو كه سنّي براي بلوغ در قرآن تعيين نشده، نمي توان هيچ کدام را مطابق قرآن دانست و از آن جهت كه عموم مذاهب اهل سنّت بلوغ دختران را پانزده سالگي به بالا مي دانند، هيچ كدام را نمي توان موافق عامه قلمداد كرد. پس، از اين تعارض و برابري اگر حكم به تساقط نشود، نمي توان به صورت تعييني فتوا به بلوغ سنّي دختران در نُه سالگي داد.
فقهايي چون شيخ طوسي در مبسوط، ابن حمزه، ابن سعيد حلّي و قطب راوندي سن نُه سالگي را براي بلوغ نپذيرفته اند.[۷]
برخی هم جدای از نشانهها، سن سیزده سالگی یا پانزده سالگی را سن بلوغ دختر میدانند.
تمام مذاهب اهل سنت و شیعه اتفاق نظر دارند در صورتی که دختر حائض شود به سن بلوغ می رسد.[۸]
فقهای اهل سنت بلوغ دختر را ۱۵، برخی ۱۷ و بعضی ۱۸ میدانند.[۹]
منابع
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل بلوغ
- ↑ محمدتقی فاضل میبدی، بلوغ از دیدگاه فقهی و کارشناسی، نشریه صفیر حیات، بیست و شش
- ↑ محمدتقی فاضل میبدی، بلوغ از دیدگاه فقهی و کارشناسی، نشریه صفیر حیات، بیست و شش
- ↑ محمدتقی فاضل میبدی، بلوغ از دیدگاه فقهی و کارشناسی، نشریه صفیر حیات، بیست و شش
- ↑ محمدتقی فاضل میبدی، بلوغ از دیدگاه فقهی و کارشناسی، نشریه صفیر حیات، بیست و شش
- ↑ آيينة نظر- آيتالله العظمی صانعی از نگاه ديگران
- ↑ آيينة نظر- آيتالله العظمی صانعی از نگاه ديگران
- ↑ جزیری، عبدالحمان، الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت، ج2، ص 412، دار الثقلین، بیروت، 1419.
- ↑ لفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت، ج2، ص 412