محل حشر انسانها: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هاست' به 'ه است') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== تغییر صفات زمین در روز قیامت == | == تغییر صفات زمین در روز قیامت == | ||
در [[سوره زلزال]] که سخن از آغاز [[قیامت]] است چنین آمده است: «در آن زمان که زمین به زلزله میافتد و سنگینیهای درونش را بیرون میریزد.»<ref>زلزال/ ۱ و ۲.</ref> و در [[سوره الحاقه]] آمده است که «زمین و کوهها برداشته و در هم کوبیده میشوند و در آن روز واقعه عظیمی روی میدهد.»<ref>الحاقه/ ۱۴ و ۱۵.</ref> و در [[سوره طه]] اینچنین آمده است که «از تو (پیامبر) | در [[سوره زلزال]] که سخن از آغاز [[قیامت]] است چنین آمده است: «در آن زمان که زمین به زلزله میافتد و سنگینیهای درونش را بیرون میریزد.»<ref>زلزال/ ۱ و ۲.</ref> و در [[سوره الحاقه]] آمده است که «زمین و کوهها برداشته و در هم کوبیده میشوند و در آن روز واقعه عظیمی روی میدهد.»<ref>الحاقه/ ۱۴ و ۱۵.</ref> و در [[سوره طه]] اینچنین آمده است که «از تو (پیامبر) درباره کوهها سؤال میکنند، بگو پروردگارم آنها را از هم متلاشی میکند، سپس آن را به صورت زمینی هموار درمیآورد، آنچنان که اعوجاج و پستی و بلندی در آن نخواهی دید، در آن روز مردم از دعوت کننده ای که هیچ انحرافی در او نیست، پیروی میکنند و صداها در برابر خداوند مهربان به خشوع میگراید، آنچنان که جز صدای آهسته نمیشنوی.»<ref>طه/ ۱۰۵–۱۰۸.</ref> در آغاز سوره تکویر نیز سخن از خاموش شدن خورشید وتاریک شدن ستارگان و حرکت کوهها به میان آمده و در آغاز سوره انفطار از شکافتن آسمانها و پراکنده شدن کواکب و سپس برانگیخته شدن مردگان از قبرها مطالبی ذکر شده است. | ||
از مجموع این آیات و مانند آن و همچنین آیات مختلفی که میگویند انسانها از قبرها بار دیگر برانگیخته | از مجموع این آیات و مانند آن و همچنین آیات مختلفی که میگویند انسانها از قبرها بار دیگر برانگیخته |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۲
محل حشر انسانها کجاست آیا همین دنیا است یا مکان دیگری میباشد؟
محل حشر انسانها بنابر ظاهر بعضی از آیات قرآن و روایات زمین است. در روایاتی تغییراتی که برای زمین در روز قیامت ایجاد میشود ذکر شده است. بنابر روایات، محل حشر انسانها همین زمین اما با صفاتی متفاوت است. صاف شدن زمین و از بین رفتن کوهها، نابودی خورشید و ماه، و تغییر زمین به مکان صاف و کاملتر از مواردی است که در روایات به آن اشاره شده است.
تعیین سرنوشت در صحرای محشر
آنچه بهطور صریح از فرمایش قرآن کریم استفاده میشود این است که بعد از به هم خوردن نظام این عالم و نفخ صور، مردگان جهت تعیین سرنوشت نهایی شان زنده میشوند، فوج فوج و گروه گروه وارد صحرای محشر که محل تجمع خلایق است، میشوند.[۱] و نفخ صوری که مردگان با آن زنده میشوند، نفخ دومی است.[۲]
زمین مکان صحرای محشر
از ظاهر بعضی از آیات شریفه قرآن کریم و روایاتی که در ذیل آنها بیان شدهاند، استفاده میشود که محل حشر انسانها زمین است نه جای دیگر. یکی از آیاتی که میتوان گفت، نسبتاً این مسئله را واضح کرده است آیه ۴۸ سوره ابراهیم است که اوصاف زمین و آسمان را در آستانه قیامت بیان میکند و میفرماید: ﴿یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ ۖ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ؛ در آن روز (روز قیامت) زمین و آسمان، به زمین و آسمان دیگری تبدیل میشوند.﴾
در ذیل این آیه شریفه روایاتی از ابن عباس نقل شده است که: «در زمین و آسمان کاهش و افزایشی پدید میآید، پستی و بلندیهای زمین، درختان و… نابود میشوند و زمین امتداد پیدا کرده وسیعتر میشود، زمینی به وجود میآید که خونی در آن ریخته نشده باشد و گناهی بر روی آن صورت نگرفته باشد؛ خورشید، ماه و ستارگان آسمانها نیز از بین میروند.»[۳]
در منابع اهل سنت در ذیل آیه فوق روایتی آمده است که پیامبر(ص) فرمود: «در روز قیامت مردم وارد زمین کاملاً سفید رنگ میشوند…»[۴] اینکه در حدیث تعبیر زمین آمده است شاهد بر مدعا است که محل حشر انسانها زمین است.
مرحوم علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه سوم سوره انشقاق ﴿و اذا الارض مُدّت﴾ روایتی را از کتاب درالمنثور سیوطی نقل میکند که پیامبر (ص) فرمود: «زمین در روز قیامت مثل چرم دباغی شده کشیده میشود، آنگاه هر انسان فقط به اندازه جای دو پای خود جا دارد.»[۵]
بنابراین از ظاهر آیات شریفه (ابراهیم، ۴۸، انشقاق، ۳) و روایاتی که در ذیل آنها وارد شدهاند، استفاده میشود که محل و مکان حشر انسانها در روز قیامت زمین است امّا نه زمین فعلی، بلکه زمینی که بعد از به هم خوردن نظام فعلی عالم پدید میآید و متناسب با وضعیت عالم آخرت است.
تغییر صفات زمین در روز قیامت
در سوره زلزال که سخن از آغاز قیامت است چنین آمده است: «در آن زمان که زمین به زلزله میافتد و سنگینیهای درونش را بیرون میریزد.»[۶] و در سوره الحاقه آمده است که «زمین و کوهها برداشته و در هم کوبیده میشوند و در آن روز واقعه عظیمی روی میدهد.»[۷] و در سوره طه اینچنین آمده است که «از تو (پیامبر) درباره کوهها سؤال میکنند، بگو پروردگارم آنها را از هم متلاشی میکند، سپس آن را به صورت زمینی هموار درمیآورد، آنچنان که اعوجاج و پستی و بلندی در آن نخواهی دید، در آن روز مردم از دعوت کننده ای که هیچ انحرافی در او نیست، پیروی میکنند و صداها در برابر خداوند مهربان به خشوع میگراید، آنچنان که جز صدای آهسته نمیشنوی.»[۸] در آغاز سوره تکویر نیز سخن از خاموش شدن خورشید وتاریک شدن ستارگان و حرکت کوهها به میان آمده و در آغاز سوره انفطار از شکافتن آسمانها و پراکنده شدن کواکب و سپس برانگیخته شدن مردگان از قبرها مطالبی ذکر شده است.
از مجموع این آیات و مانند آن و همچنین آیات مختلفی که میگویند انسانها از قبرها بار دیگر برانگیخته میشوند.[۹] به خوبی استفاده میشود که نظام کنونی جهان به این صورت باقی نمیماند ولی به کلّی نابود هم نمیشود بلکه این جهان در هم میریزد و مردم به یک زمین کاملاً صاف و کاملتر قدم میگذارند[۱۰]
منابع جهت مطالعه بیشتر
- شهید عبدالحسین دستغیب. قیامت در قرآن. انتشارات اسلامی، هفتم، ۱۳۷۶.
- عبدلحسین دست غیب، معاد، کتابخانه مسجد جامعه عتیق شیراز، بی تا، بی نو.
- ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۵ و ۶، دارالکتب الاسلامیه، تهران، پنجم، ۱۳۷۷.
- زین العابدین قربانی لاهیجی، بسوی جهان ابدی، سایه ۱۳۷۵، اول.
- محمدباقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه وحی و فلسفه، چاپ دانشگاه تهران. دوم، دیماه ۱۳۶۳.
- سیدمحمد حسین تهرانی، معادشناسی، ج۱–۵، علامه طباطبایی، مشهد، چهارم، ۱۴۱۸ هـ.
- جعفر سبحانی، معاد انسان و جهان، ۲۸۸–۲۸۹، کتابخانه صدرا، دیماه ۱۳۵۸.
منابع
- ↑ قربانی لاهیجی، زین العابدین، به سوی جهان ابدی، انتشارات سایه، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص۳۵۵.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، بررسیهای اسلامی، قم، مؤسسه انتشارات هجرت، بی تا، ص۳۱۶؛ و ر.ک. دیونی، امیر، حیات جاودانه، معاونت امور اساتید و دروس و معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص۲۸۳.
- ↑ سبّاعی، ابراهیم، سفر فی عالم البعث الی یوم الحشر، بیروت، دارالمحجه البیضاء، چاپ اول، ۱۴۲۳ هـ، ص۱۹۶.
- ↑ عمر سلیمان الاشقر، الیوم الآخر، القیامه الکبری، اردن، دارالنفاس، چاپ نهم، ۱۴۲۱، ص۶۵، به نقل از صحیح بخاری و مسلم.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، جامعه مدرسین، ج۲۰، ص۲۴۷.
- ↑ زلزال/ ۱ و ۲.
- ↑ الحاقه/ ۱۴ و ۱۵.
- ↑ طه/ ۱۰۵–۱۰۸.
- ↑ یس/ ۵۱، قمر/ ۷، معارج/ ۴۳، حج/ ۷ و…
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، ۱۳۶۹، ج۱۰، ص۳۹۰–۳۹۲.