تفاوت اعتقاد به مهدویت در شیعه و اهلسنت: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
مقصود اهل سنّت از مهدویت نوعی این است که در [[آخرالزمان]] شخصی از نوادگان [[پیامبر اکرم(ص)]] به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد؛ گرچه اکنون وجود خارجی ندارد. | مقصود اهل سنّت از مهدویت نوعی این است که در [[آخرالزمان]] شخصی از نوادگان [[پیامبر اکرم(ص)]] به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد؛ گرچه اکنون وجود خارجی ندارد. | ||
== مهدویت شخصی == | ==مهدویت شخصی== | ||
شیعه به «مهدویت شخصی» اعتقاد دارد. مقصود مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ [[امام مهدی(ع)|مهدی موعود(ع)]] شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده [[ظهور]] خواهد کرد، و او فرزند [[امام حسن عسکری(ع)]] است. | شیعه به «مهدویت شخصی» اعتقاد دارد. مقصود مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ [[امام مهدی(ع)|مهدی موعود(ع)]] شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده [[ظهور]] خواهد کرد، و او فرزند [[امام حسن عسکری(ع)]] است. | ||
== مهدویت نوعی == | ==مهدویت نوعی== | ||
برخی از [[اهل سنّت]]، به «مهدویت نوعی» معتقدند. مقصود آنها از مهدویت نوعی این است که در [[آخرالزمان]] شخصی از نوادگان [[پیامبر اکرم(ص)]] به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد و دنیا را همان گونه که از ظلم پر شده از عدل و داد پر خواهد نمود؛ گرچه او اکنون وجود خارجی ندارد. | برخی از [[اهل سنّت]]، به «مهدویت نوعی» معتقدند. مقصود آنها از مهدویت نوعی این است که در [[آخرالزمان]] شخصی از نوادگان [[پیامبر اکرم(ص)]] به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد و دنیا را همان گونه که از ظلم پر شده از عدل و داد پر خواهد نمود؛ گرچه او اکنون وجود خارجی ندارد. | ||
== | == اشکال به مهدویت نوعی == | ||
بر اساس اعتقاد [[علم کلام|کلامی]]ِ شیعه، که پشتوانه ادلهٔ عقلی و نقلی دارد، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، [[معصوم]] و منصوب از طرف [[خدا]] خالی نخواهد بود؛ زیرا بدون وجود امام که واسطه فیض است، جریان فیض الهی در عالَم امکان ندارد؛ و و فقط در سایه وجود امام در هر عصر زندگی و بقای آن امکانپذیر خواهد بود. برای رساندن اهمیت این مطلب [[امام صادق(ع)]] گفته است: «اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که میمیرد امام است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.</ref> | بر اساس اعتقاد [[علم کلام|کلامی]]ِ شیعه، که پشتوانه ادلهٔ عقلی و نقلی دارد، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، [[معصوم]] و منصوب از طرف [[خدا]] خالی نخواهد بود؛ زیرا بدون وجود امام که واسطه فیض است، جریان فیض الهی در عالَم امکان ندارد؛ و و فقط در سایه وجود امام در هر عصر زندگی و بقای آن امکانپذیر خواهد بود. برای رساندن اهمیت این مطلب [[امام صادق(ع)]] گفته است: «اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که میمیرد امام است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.</ref> | ||
مبنای | === مبانی ضرورت وجود امام در هر زمان === | ||
مبنای اینکه وجود امام در هر زمانی ضروری است، امور ذیلاند: | |||
*'''امام واسطه فیض تکوین است''': اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده، جهان هستی فرو میپاشد. از امام رضا(ع) نقل شده اگر روی زمین بی امام میشد، زمینی و بشری نمیماند و همه از بین میرفتند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۲.</ref> از این رو بی وجود امام(ع)، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز نیست خواهد بود. | *'''امام واسطه فیض تکوین است''': اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده، جهان هستی فرو میپاشد. از امام رضا(ع) نقل شده اگر روی زمین بی امام میشد، زمینی و بشری نمیماند و همه از بین میرفتند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۲.</ref> از این رو بی وجود امام(ع)، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز نیست خواهد بود. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
و از همین رو هم نظریهٔ [[اهل سنت]] مردود است که میگویند امام مهدی(عج) در [[آخرالزمان]] متولد میشود<ref>البته برخی از علمای اهل سنت معتقدند که امام مهدی(عج) متولد شدهاند.</ref> چون مخالف با ادله مسلم کلامی و تاریخی است، و هم نظریهٔ صوفیانهٔ برخی عرفا، چه آن که در مهدویت عصمت و نص و انتصاب شرط است. | و از همین رو هم نظریهٔ [[اهل سنت]] مردود است که میگویند امام مهدی(عج) در [[آخرالزمان]] متولد میشود<ref>البته برخی از علمای اهل سنت معتقدند که امام مهدی(عج) متولد شدهاند.</ref> چون مخالف با ادله مسلم کلامی و تاریخی است، و هم نظریهٔ صوفیانهٔ برخی عرفا، چه آن که در مهدویت عصمت و نص و انتصاب شرط است. | ||
== مهدی نوعی و شخصی نزد عارفان == | ==مهدی نوعی و شخصی نزد عارفان== | ||
تعبیر «مهدی نوعی» و «مهدی شخصی» کاربرد دیگری نیز دارد که نزد [[عارف|عارفان]] رواج دارد. برخی از عارفان اهل سنّت، مانند مولوی معتقدند در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد خواه از نسل [[امام علی(ع)]] باشد و خواه از نسل عمر بن خطاب باشد. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است. در برابر، به اعتقاد شیعه در هر زمان باید امام معصوم(ع) موجود باشد، زیرا بدون او زمین مضطرب خواهد شد؛ و این نظر مبتنی بر روایات بسیار زیاد از اهل بیت(ع) است.{{پایان پاسخ}} | تعبیر «مهدی نوعی» و «مهدی شخصی» کاربرد دیگری نیز دارد که نزد [[عارف|عارفان]] رواج دارد. برخی از عارفان اهل سنّت، مانند مولوی معتقدند در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد خواه از نسل [[امام علی(ع)]] باشد و خواه از نسل عمر بن خطاب باشد. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است. در برابر، به اعتقاد شیعه در هر زمان باید امام معصوم(ع) موجود باشد، زیرا بدون او زمین مضطرب خواهد شد؛ و این نظر مبتنی بر روایات بسیار زیاد از اهل بیت(ع) است.{{پایان پاسخ}} | ||
نسخهٔ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۵۳
مهدویت نوعیه و شخصیه چیست و بر نظریه مهدویت نوعیه چه اشکالی وارد است؟
برخی از اهل سنّت، «مهدویت نوعی»، و شیعه امامی «مهدویت شخصی» را قبول دارد. مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود(ع) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او فرزند امام حسن عسکری(ع) است.
مقصود اهل سنّت از مهدویت نوعی این است که در آخرالزمان شخصی از نوادگان پیامبر اکرم(ص) به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد؛ گرچه اکنون وجود خارجی ندارد.
مهدویت شخصی
شیعه به «مهدویت شخصی» اعتقاد دارد. مقصود مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود(ع) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او فرزند امام حسن عسکری(ع) است.
مهدویت نوعی
برخی از اهل سنّت، به «مهدویت نوعی» معتقدند. مقصود آنها از مهدویت نوعی این است که در آخرالزمان شخصی از نوادگان پیامبر اکرم(ص) به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد و دنیا را همان گونه که از ظلم پر شده از عدل و داد پر خواهد نمود؛ گرچه او اکنون وجود خارجی ندارد.
اشکال به مهدویت نوعی
بر اساس اعتقاد کلامیِ شیعه، که پشتوانه ادلهٔ عقلی و نقلی دارد، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، معصوم و منصوب از طرف خدا خالی نخواهد بود؛ زیرا بدون وجود امام که واسطه فیض است، جریان فیض الهی در عالَم امکان ندارد؛ و و فقط در سایه وجود امام در هر عصر زندگی و بقای آن امکانپذیر خواهد بود. برای رساندن اهمیت این مطلب امام صادق(ع) گفته است: «اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که میمیرد امام است».[۱]
مبانی ضرورت وجود امام در هر زمان
مبنای اینکه وجود امام در هر زمانی ضروری است، امور ذیلاند:
- امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده، جهان هستی فرو میپاشد. از امام رضا(ع) نقل شده اگر روی زمین بی امام میشد، زمینی و بشری نمیماند و همه از بین میرفتند.[۲] از این رو بی وجود امام(ع)، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز نیست خواهد بود.
- امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن کتاب همیشگی انسانها است، پس مخاطب حقیقی آن که حقیقت قرآن را درک کند نیز، باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلب و روحش جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جز امامان(ع) نمیتواند باشد. بقای استمرار قرآن جز با پذیرش وجود کسی که حامل و مخاطب حقیقی آیات آن باشد، قابل تصور نیست و چنین شخصی همان امام زمان(ع) است.
بر این اساس، وجود امام در هر زمانی لازم است؛ اما از آنجا که بنابر دلایل تاریخی یازده امام به شهادت رسیدهاند و امام دوازدهم(ع) به دنیا آمده است، وجود او ضروری است، اگرچه در غیبت باشد. امام علی(ع) نیز گفته است: «زمین هیچگاه از حجّت خالی نمیماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است یا خائف و پنهان، تا حجتها و برهانهای خدا باطل نشود.»[۳] از این رو همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد و از آنجا که شرایط جهان به جائی رسید که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را نپذیرفتند، تنها راه وجود انسان کامل و کشته نشدن او، (و علتهای دیگری که بر ما پوشیده است)، غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور او فراهم شود.
علّامه طباطبائی در همین باره میگوید: برای هر انسانی یک حجّت باید باشد زیرا خلقت او بدون غایت نمیشود و اگر حجت نباشد، یعنی غایت ندارد، و صدور چنین فعلی از خداوند متعال محال است، بنابراین، بازگشت این مسئله به این است که فعل خداوند متعال غایت میخواهد.
به عبارت دیگر: عالم انسانی دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود، و هدایت بشر و انسان حجت (هادی) میخواهد؛ و اگر حجت (امام) از بین برود (و یا نباشد) باید غایت از بین برود، و اگر غایت از بین برود. فعل خدا (خلقت) بی غایت میشود و لغویت در خلقت لازم میآید و صدور چنین امری از خدای (حکیم) محال است.[۴] خداوند متعال میفرماید: ما آسمان و زمین و موجودات میان آن دو را جز به حق و هدف دار نیافریدیم.[۵]
بنابراین گذشته از ادله نقلی و روایات معتبر و فراوانی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) دلالت صریح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد ادله عقلی و وجدانی که به گوشه ای از آن اشاره گردید ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس امام زمان(ع) را به اثبات میرسانند.
و از همین رو هم نظریهٔ اهل سنت مردود است که میگویند امام مهدی(عج) در آخرالزمان متولد میشود[۶] چون مخالف با ادله مسلم کلامی و تاریخی است، و هم نظریهٔ صوفیانهٔ برخی عرفا، چه آن که در مهدویت عصمت و نص و انتصاب شرط است.
مهدی نوعی و شخصی نزد عارفان
تعبیر «مهدی نوعی» و «مهدی شخصی» کاربرد دیگری نیز دارد که نزد عارفان رواج دارد. برخی از عارفان اهل سنّت، مانند مولوی معتقدند در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد خواه از نسل امام علی(ع) باشد و خواه از نسل عمر بن خطاب باشد. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است. در برابر، به اعتقاد شیعه در هر زمان باید امام معصوم(ع) موجود باشد، زیرا بدون او زمین مضطرب خواهد شد؛ و این نظر مبتنی بر روایات بسیار زیاد از اهل بیت(ع) است.
مطالعه بیشتر
- انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، استاد حسن زادهٔ آملی.
- راهنماشناسی، استاد مصباح یزدی.
منابع
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۲.
- ↑ اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.
- ↑ در محضر علامه طباطبائی، ص۸۸–۸۹، محمد حسین رخشاد. انتشارات نهاوندی، قم.
- ↑ حجر/۸۵.
- ↑ البته برخی از علمای اهل سنت معتقدند که امام مهدی(عج) متولد شدهاند.