ویژگیهای جامعه مهدوی: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=== جامعه مهدوی بعد از ظهور === | === جامعه مهدوی بعد از ظهور === | ||
* رشد تربیت انسانی: جزء اصلی در تشکیل اجتماع صالح انسانی، خود انسان است. اصلاحات و تحولات و انقلابها، نخست باید از درون انسان آغاز گردد و سپس به برون جامعه سرایت کند. اقتصاد، سیاست، جنگ، صلح، اخلاق،... همه و همه به انسان برمی گردد. از این رو، ساختن انسان و پرورش و رشد انسانیت انسان و تربیت اصولی افراد مقدمه اصلی تشکیل هر نظام صالح و انسانی است؛ بنابراین یکی از مهمترین اهداف امام مهدی (ع) تربیت انسانهای صالح خواهد بود.<ref>عصر زندگی، ص۶–۲۰۵، (با تلخیص و تصرف).</ref> | * '''رشد تربیت انسانی''': جزء اصلی در تشکیل اجتماع صالح انسانی، خود انسان است. اصلاحات و تحولات و انقلابها، نخست باید از درون انسان آغاز گردد و سپس به برون جامعه سرایت کند. اقتصاد، سیاست، جنگ، صلح، اخلاق،... همه و همه به انسان برمی گردد. از این رو، ساختن انسان و پرورش و رشد انسانیت انسان و تربیت اصولی افراد مقدمه اصلی تشکیل هر نظام صالح و انسانی است؛ بنابراین یکی از مهمترین اهداف امام مهدی (ع) تربیت انسانهای صالح خواهد بود.<ref>عصر زندگی، ص۶–۲۰۵، (با تلخیص و تصرف).</ref> | ||
* مساوات: مساوات و برابری در نظام تکوین و آفرینش در هر رنگ، نژاد، زبان، شکل و… برابری در برابر قانون، برابری در بهرهبرداری از مواهب طبیعی (معادن، طبیعت، جنگلها،...) برابری در تقسیم بیت المال،<ref>همان، ص۱۴۲–۱۳۳، (با تصرف).</ref> به نحوی که در همه زمینهها، جامعه از تبعیض و بی عدالتی خالی شده و مساوات برقرار میگردد. | * '''مساوات''': مساوات و برابری در نظام تکوین و آفرینش در هر رنگ، نژاد، زبان، شکل و… برابری در برابر قانون، برابری در بهرهبرداری از مواهب طبیعی (معادن، طبیعت، جنگلها،...) برابری در تقسیم بیت المال،<ref>همان، ص۱۴۲–۱۳۳، (با تصرف).</ref> به نحوی که در همه زمینهها، جامعه از تبعیض و بی عدالتی خالی شده و مساوات برقرار میگردد. | ||
* عدالت اجتماعی: انسانها، تشنه عدالت و خواهان آرمان و ایدئولوژی و مکتبی که این تشنگی را فرو بنشاند و آتش بیدادگری را خاموش کند و عدالت را عملا در جامعه حاکم سازد. بر اصل عدل، آسمانها و زمین برپا شدهاست. عدالت، زمینه حیات اجتماعی تنها، در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی، عامل اصلی حیات و زندگی انسانی، اصل عدالت و عدل است<ref>همان، ص۳۳–۲۳ (با تصرف).</ref> و جامعه مهدوی از چنین اصل مهمی برخوردار میگردد. | * '''عدالت اجتماعی''': انسانها، تشنه عدالت و خواهان آرمان و ایدئولوژی و مکتبی که این تشنگی را فرو بنشاند و آتش بیدادگری را خاموش کند و عدالت را عملا در جامعه حاکم سازد. بر اصل عدل، آسمانها و زمین برپا شدهاست. عدالت، زمینه حیات اجتماعی تنها، در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی، عامل اصلی حیات و زندگی انسانی، اصل عدالت و عدل است<ref>همان، ص۳۳–۲۳ (با تصرف).</ref> و جامعه مهدوی از چنین اصل مهمی برخوردار میگردد. | ||
* رفاه اقتصادی و معیشتی: جامعه مهدوی بعد از ظهور، از رفاه کامل اقتصادی برخوردار است. جامعه بشری واحدی، تشکیل میگردد که مانند خانواده ای زندگی میکنند و مسئله ناهنجار دستهبندی جوامع به جامعه پیشرفته و ابرقدرت، و جامعه در حال رشد، و جامعه عقب مانده و محروم، از میان میرود و بشریت بهطور کلی به رفاه اقتصادی و بینیازی دست مییابد و همین یگانگی زمینه رشد و تعالی معنوی و فکری انسان را میسازد.<ref>همان، ص۱۰۷.</ref> | * '''رفاه اقتصادی و معیشتی''': جامعه مهدوی بعد از ظهور، از رفاه کامل اقتصادی برخوردار است. جامعه بشری واحدی، تشکیل میگردد که مانند خانواده ای زندگی میکنند و مسئله ناهنجار دستهبندی جوامع به جامعه پیشرفته و ابرقدرت، و جامعه در حال رشد، و جامعه عقب مانده و محروم، از میان میرود و بشریت بهطور کلی به رفاه اقتصادی و بینیازی دست مییابد و همین یگانگی زمینه رشد و تعالی معنوی و فکری انسان را میسازد.<ref>همان، ص۱۰۷.</ref> | ||
* امنیت اجتماعی: امنیت اجتماعی، زمینه همه فعالیتهای درست و مفید اجتماعی است و شرط لازم رشد و تکامل فرد و جامعه. با امنیت اجتماعی، منافع همه تأمین میشود و حق هر حق داری تأمین میگردد. تضاد و درگیری به حداقل میرسد، و در صورت بروز تضاد و درگیری، هر کس در محدوده حقوق خویش محدود میگردد و قانون مانع تجاوز و دست درازی اوست. جامعه مهدوی در اثر مدیریت بی بدیل امام معصوم پیاده شدن اصول انسانی و بر طرف شدن عوامل دلهره، نگرانی و ترس از امنیت اجتماعی در همه عرصهها بهرهمند میگردد.<ref>همان، ص۱۹۹–۱۹۷ (با تلخیص و تصرف).</ref> | * '''امنیت اجتماعی''': امنیت اجتماعی، زمینه همه فعالیتهای درست و مفید اجتماعی است و شرط لازم رشد و تکامل فرد و جامعه. با امنیت اجتماعی، منافع همه تأمین میشود و حق هر حق داری تأمین میگردد. تضاد و درگیری به حداقل میرسد، و در صورت بروز تضاد و درگیری، هر کس در محدوده حقوق خویش محدود میگردد و قانون مانع تجاوز و دست درازی اوست. جامعه مهدوی در اثر مدیریت بی بدیل امام معصوم پیاده شدن اصول انسانی و بر طرف شدن عوامل دلهره، نگرانی و ترس از امنیت اجتماعی در همه عرصهها بهرهمند میگردد.<ref>همان، ص۱۹۹–۱۹۷ (با تلخیص و تصرف).</ref> | ||
* سامان یابی زندگی: اجتماعات انسانی پیش از ظهور، دارای چنین ویژگیهایی است: ۱. انحراف در شناخت حق. ۲. گسیختن روابط انسانی. ۳. گسستن روابط خانوادگی. ۴. انگیزههای غیرانسانی در روابط اجتماعی. ۵. روابط سودجویانه و استثماری. ۶. حاکمیت معیارهای سرمایهداری. ۷. تضییع عبادات. ۸. جدایی و تفرقه. ۹. کنار گذاشتن اصول و چنگ زدن به فروع. در چنین دوره و زمانه ناهنجار و آشفته، زندگی سراسر درد و رنج است که به دست امام منجی، همه این علل و عوامل و راه و روشهای مرگ آور و ویرانگر، نابود میگردد، و جامعه از اصول و آرمانهای حیات بخش بهرهمند میگردد.<ref>همان، ص۲۵۹–۲۳۸، (با تصرف و تلخیص).</ref> | * '''سامان یابی زندگی''': اجتماعات انسانی پیش از ظهور، دارای چنین ویژگیهایی است: ۱. انحراف در شناخت حق. ۲. گسیختن روابط انسانی. ۳. گسستن روابط خانوادگی. ۴. انگیزههای غیرانسانی در روابط اجتماعی. ۵. روابط سودجویانه و استثماری. ۶. حاکمیت معیارهای سرمایهداری. ۷. تضییع عبادات. ۸. جدایی و تفرقه. ۹. کنار گذاشتن اصول و چنگ زدن به فروع. در چنین دوره و زمانه ناهنجار و آشفته، زندگی سراسر درد و رنج است که به دست امام منجی، همه این علل و عوامل و راه و روشهای مرگ آور و ویرانگر، نابود میگردد، و جامعه از اصول و آرمانهای حیات بخش بهرهمند میگردد.<ref>همان، ص۲۵۹–۲۳۸، (با تصرف و تلخیص).</ref> | ||
* رشد عقلی و تکامل علم: در روزگار رستاخیز امام مهدی(ع) نقطههای ابهام و تردید و سرگردانی، محو میشود و انسان، دوران تکرار اشتباهها و تجربههای پیاپی را پشت سر میگذارد. هر روز به شناختهای تازه و اصیل، دست پیدا میکند و بدینسان، هر روز او و هر گام او در همه مسائل حیات و ابعاد زندگی، گامی به پیش است و واپس گرایی و تکرار در آن راه ندارد و در آن زمان است که بشر به مرز نهایی و آرمانی تکامل شناخت و خردورزی، دست مییابد.<ref>همان، ص۱۹۰–۱۸۸، (با تصرف و تلخیص).</ref> | * '''رشد عقلی و تکامل علم''': در روزگار رستاخیز امام مهدی(ع) نقطههای ابهام و تردید و سرگردانی، محو میشود و انسان، دوران تکرار اشتباهها و تجربههای پیاپی را پشت سر میگذارد. هر روز به شناختهای تازه و اصیل، دست پیدا میکند و بدینسان، هر روز او و هر گام او در همه مسائل حیات و ابعاد زندگی، گامی به پیش است و واپس گرایی و تکرار در آن راه ندارد و در آن زمان است که بشر به مرز نهایی و آرمانی تکامل شناخت و خردورزی، دست مییابد.<ref>همان، ص۱۹۰–۱۸۸، (با تصرف و تلخیص).</ref> | ||
* وحدت عقیدتی و مرامی: جهان بینیهای گوناگون و متضاد، بطور قطع تفرقه و دوگانگی و ناسازگاری اجتماعی پدیدمیآورد، و از وحدت و یگانگی مردمان مانع میگردد. اما در دوران ظهور امام(ع)، جهان بینی واحدی بر جهان حاکم میگردد، و یکپارچگی و یگانگی واقعی در عقیده و مرام مردم، پدید میآید. و مردمان همه یک دل و یک زبان به سوی سعادت و صلاح، حرکت میکنند.<ref>همان، ص۱۰۱–۹۹ (با تصرف و تلخیص).</ref> | * '''وحدت عقیدتی و مرامی''': جهان بینیهای گوناگون و متضاد، بطور قطع تفرقه و دوگانگی و ناسازگاری اجتماعی پدیدمیآورد، و از وحدت و یگانگی مردمان مانع میگردد. اما در دوران ظهور امام(ع)، جهان بینی واحدی بر جهان حاکم میگردد، و یکپارچگی و یگانگی واقعی در عقیده و مرام مردم، پدید میآید. و مردمان همه یک دل و یک زبان به سوی سعادت و صلاح، حرکت میکنند.<ref>همان، ص۱۰۱–۹۹ (با تصرف و تلخیص).</ref> | ||
* حکومت مستضعفان: برای اجرای عدالت راستین، حاکمیت فرودستان محروم، ضرورت دارد، زیرا که در تمامی دوران گذشته تاریخ، مورد اصلی ظلم و بی عدالتی، طبقات محروم بودهاند و سرانجام باید پدیده ناهنجار و ضد بشری «استضعاف» از میان برود. روشن است که زورمندان و زر به دستان، دو عامل اصلی استضعاف بخشهای عظیم انسانی در گذشته و اکنون بودهاند و هستند. دفاع از حقوق پایمال شده فرودستان و مستضعفان آنگاه امکان دارد که حاکمیت به دست آنان سپرده شود. از این رو، حاکمیت مستضعفان، از شاخههای اصلی اجرای عدالت مطلق است و از ویژگیهای جامعه مهدوی، حاکمیت مستضعفان میباشد.<ref>همان، ۱۷۴–۱۷۳، (با تلخیص و تصرف).</ref> | * '''حکومت مستضعفان''': برای اجرای عدالت راستین، حاکمیت فرودستان محروم، ضرورت دارد، زیرا که در تمامی دوران گذشته تاریخ، مورد اصلی ظلم و بی عدالتی، طبقات محروم بودهاند و سرانجام باید پدیده ناهنجار و ضد بشری «استضعاف» از میان برود. روشن است که زورمندان و زر به دستان، دو عامل اصلی استضعاف بخشهای عظیم انسانی در گذشته و اکنون بودهاند و هستند. دفاع از حقوق پایمال شده فرودستان و مستضعفان آنگاه امکان دارد که حاکمیت به دست آنان سپرده شود. از این رو، حاکمیت مستضعفان، از شاخههای اصلی اجرای عدالت مطلق است و از ویژگیهای جامعه مهدوی، حاکمیت مستضعفان میباشد.<ref>همان، ۱۷۴–۱۷۳، (با تلخیص و تصرف).</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |
نسخهٔ ۱۳ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۸
سؤال
جامعه مهدوی چه ویژگیها و خصویاتی دارد؟
ویژگیهای جامعه مهدوی
جامعه مهدوی را در یک نگاه کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
- جامعه مهدوی قبل از ظهور امام عصر(ع).
- جامعه مهدوی بعد از ظهور امام عصر(ع).
جامعه مهدوی قبل از ظهور
- انتظار: بارزترین خصوصیت جامعه قبل از ظهور امام عصر (ع) ، انتظار میباشد. و بیشترین اثرگذاری انتظار در بعد تعهدها و مسؤولیتهای اجتماعی و احساس دیگرخواهی و انسان دوستی، عینیّت مییابد. امام موعود، غمگسار راستین غمزدگان و یار و یاور واقعی مظلومان و حامی حقیقی مستضعفان است. پس جامعه منتظِر و انسانهای دارای خصلت انتظار باید در زمینه خواستها و هدفهای امام شان عمل کنند و اگر چنین شد، در قلمرو جامعه منتظر، محروم تهی دست و بیمار بی درمان و دلتنگ و افسرده و اندوهگین و گرفتاری باقی نخواهند ماند.[۱]
- صبر و پایداری: سیدالشهداء(ع) فرمود: «... آگاه باشید که صبرکننده در غیبت او بر اذیّت و تکذیب (دشمنان) به منزله جهاد با شمشیر است در پیش روی پیغمبر(ص)»[۲] صبر و ثابت قدم بودن، خصوصیتی مهم برای جامعه مهدوی، میباشد، چرا که به سبب طولانی شدن غیبت امام، بسیاری ریزش کرده و دست از اعتقاد و دین خویش، میشویند.
- زمینهسازی برای ظهور: از دیگر خصوصیتهای جامعه مهدوی، زمینهسازی برای ظهور، دعا برای حفظ ایمان و دعا برای تعجیل فرج میباشد. از آنجا که روز به روز هجمه دشمنان و شبهه افکنیها علیه مذهب تشیع رو به افزایش است، چه بسیار از سست ایمانها از اعتقاد خود برگشته، منحرف میشوند؛ لذا در روایات، دعاهایی برای حفظ خود، از بلاهای زمانه وارد شده، همچنین، جامعه مهدوی، بی صبرانه مشتاق حضور امام (ع) در جامعه میباشد، چرا که با ظهور آن حضرت، تمام خوبیها و برکات از آسمان و زمین به سوی مردم، سرازیر میشود.[۳]
جامعه مهدوی بعد از ظهور
- رشد تربیت انسانی: جزء اصلی در تشکیل اجتماع صالح انسانی، خود انسان است. اصلاحات و تحولات و انقلابها، نخست باید از درون انسان آغاز گردد و سپس به برون جامعه سرایت کند. اقتصاد، سیاست، جنگ، صلح، اخلاق،... همه و همه به انسان برمی گردد. از این رو، ساختن انسان و پرورش و رشد انسانیت انسان و تربیت اصولی افراد مقدمه اصلی تشکیل هر نظام صالح و انسانی است؛ بنابراین یکی از مهمترین اهداف امام مهدی (ع) تربیت انسانهای صالح خواهد بود.[۴]
- مساوات: مساوات و برابری در نظام تکوین و آفرینش در هر رنگ، نژاد، زبان، شکل و… برابری در برابر قانون، برابری در بهرهبرداری از مواهب طبیعی (معادن، طبیعت، جنگلها،...) برابری در تقسیم بیت المال،[۵] به نحوی که در همه زمینهها، جامعه از تبعیض و بی عدالتی خالی شده و مساوات برقرار میگردد.
- عدالت اجتماعی: انسانها، تشنه عدالت و خواهان آرمان و ایدئولوژی و مکتبی که این تشنگی را فرو بنشاند و آتش بیدادگری را خاموش کند و عدالت را عملا در جامعه حاکم سازد. بر اصل عدل، آسمانها و زمین برپا شدهاست. عدالت، زمینه حیات اجتماعی تنها، در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی، عامل اصلی حیات و زندگی انسانی، اصل عدالت و عدل است[۶] و جامعه مهدوی از چنین اصل مهمی برخوردار میگردد.
- رفاه اقتصادی و معیشتی: جامعه مهدوی بعد از ظهور، از رفاه کامل اقتصادی برخوردار است. جامعه بشری واحدی، تشکیل میگردد که مانند خانواده ای زندگی میکنند و مسئله ناهنجار دستهبندی جوامع به جامعه پیشرفته و ابرقدرت، و جامعه در حال رشد، و جامعه عقب مانده و محروم، از میان میرود و بشریت بهطور کلی به رفاه اقتصادی و بینیازی دست مییابد و همین یگانگی زمینه رشد و تعالی معنوی و فکری انسان را میسازد.[۷]
- امنیت اجتماعی: امنیت اجتماعی، زمینه همه فعالیتهای درست و مفید اجتماعی است و شرط لازم رشد و تکامل فرد و جامعه. با امنیت اجتماعی، منافع همه تأمین میشود و حق هر حق داری تأمین میگردد. تضاد و درگیری به حداقل میرسد، و در صورت بروز تضاد و درگیری، هر کس در محدوده حقوق خویش محدود میگردد و قانون مانع تجاوز و دست درازی اوست. جامعه مهدوی در اثر مدیریت بی بدیل امام معصوم پیاده شدن اصول انسانی و بر طرف شدن عوامل دلهره، نگرانی و ترس از امنیت اجتماعی در همه عرصهها بهرهمند میگردد.[۸]
- سامان یابی زندگی: اجتماعات انسانی پیش از ظهور، دارای چنین ویژگیهایی است: ۱. انحراف در شناخت حق. ۲. گسیختن روابط انسانی. ۳. گسستن روابط خانوادگی. ۴. انگیزههای غیرانسانی در روابط اجتماعی. ۵. روابط سودجویانه و استثماری. ۶. حاکمیت معیارهای سرمایهداری. ۷. تضییع عبادات. ۸. جدایی و تفرقه. ۹. کنار گذاشتن اصول و چنگ زدن به فروع. در چنین دوره و زمانه ناهنجار و آشفته، زندگی سراسر درد و رنج است که به دست امام منجی، همه این علل و عوامل و راه و روشهای مرگ آور و ویرانگر، نابود میگردد، و جامعه از اصول و آرمانهای حیات بخش بهرهمند میگردد.[۹]
- رشد عقلی و تکامل علم: در روزگار رستاخیز امام مهدی(ع) نقطههای ابهام و تردید و سرگردانی، محو میشود و انسان، دوران تکرار اشتباهها و تجربههای پیاپی را پشت سر میگذارد. هر روز به شناختهای تازه و اصیل، دست پیدا میکند و بدینسان، هر روز او و هر گام او در همه مسائل حیات و ابعاد زندگی، گامی به پیش است و واپس گرایی و تکرار در آن راه ندارد و در آن زمان است که بشر به مرز نهایی و آرمانی تکامل شناخت و خردورزی، دست مییابد.[۱۰]
- وحدت عقیدتی و مرامی: جهان بینیهای گوناگون و متضاد، بطور قطع تفرقه و دوگانگی و ناسازگاری اجتماعی پدیدمیآورد، و از وحدت و یگانگی مردمان مانع میگردد. اما در دوران ظهور امام(ع)، جهان بینی واحدی بر جهان حاکم میگردد، و یکپارچگی و یگانگی واقعی در عقیده و مرام مردم، پدید میآید. و مردمان همه یک دل و یک زبان به سوی سعادت و صلاح، حرکت میکنند.[۱۱]
- حکومت مستضعفان: برای اجرای عدالت راستین، حاکمیت فرودستان محروم، ضرورت دارد، زیرا که در تمامی دوران گذشته تاریخ، مورد اصلی ظلم و بی عدالتی، طبقات محروم بودهاند و سرانجام باید پدیده ناهنجار و ضد بشری «استضعاف» از میان برود. روشن است که زورمندان و زر به دستان، دو عامل اصلی استضعاف بخشهای عظیم انسانی در گذشته و اکنون بودهاند و هستند. دفاع از حقوق پایمال شده فرودستان و مستضعفان آنگاه امکان دارد که حاکمیت به دست آنان سپرده شود. از این رو، حاکمیت مستضعفان، از شاخههای اصلی اجرای عدالت مطلق است و از ویژگیهای جامعه مهدوی، حاکمیت مستضعفان میباشد.[۱۲]
مطالعه بیشتر
- عصر زندگی، محمد حکیمی.
- مکیال المکارم، سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی.
- مهدی منتظر، جواد خراسانی.
- حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان.
- ظهور نور، علی سعادت پرور، ترجمه: سیدمحمدجواد وزیری فرد.
- پیدای پنهان، مسعود پورسید آقایی.
منابع
- ↑ حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۹–۲۷۸ (با تلخیص و تصرف).
- ↑ خراسانی، محمدجواد، مهدی منتظر، ص۴۵۳.
- ↑ مهدی منتظر، ص۳–۴۶۲، (با تلخیص و تصرف).
- ↑ عصر زندگی، ص۶–۲۰۵، (با تلخیص و تصرف).
- ↑ همان، ص۱۴۲–۱۳۳، (با تصرف).
- ↑ همان، ص۳۳–۲۳ (با تصرف).
- ↑ همان، ص۱۰۷.
- ↑ همان، ص۱۹۹–۱۹۷ (با تلخیص و تصرف).
- ↑ همان، ص۲۵۹–۲۳۸، (با تصرف و تلخیص).
- ↑ همان، ص۱۹۰–۱۸۸، (با تصرف و تلخیص).
- ↑ همان، ص۱۰۱–۹۹ (با تصرف و تلخیص).
- ↑ همان، ۱۷۴–۱۷۳، (با تلخیص و تصرف).