تردید در قدرت مطلق خدا با شیوع کرونا

سؤال

اکنون کرونا تمام جهان را فراگرفته و از هیچ‌کس حتی خدا هم کاری ساخته نیست! اگر خدا قدرت دارد جلوی این ویروس را بگیرد!

حوادث عالم بخشی از نظام آفرینش است که با علم و قدرت الهی محقق شده است. اگر شخصی انتظار داشته باشد خدا با قدرت خود مانع تحقق این حوادث و اتفاقات شود، در واقع خواستار تغییر و در هم ریختن نظام آفرینش است. خداوند جهان را آفریده تا انسان از دل طبیعت برخاسته و در بستر حوادث زندگی، رشد یافته و کامل شود. وظیفه نوع انسان، آبادی زمین، استخراج ظرفیت‌ها و استعدادها است و این جز با علم، عقلانیت، تلاش و مبارزه صورت نمی‌گیرد. فیلسوفان گفته‌اند جهان بر پایه تضاد نیروها سامان یافته و اگر تضاد نبود، فیض خداوند از جهان قطع می‌شد.

وجود و شیوع برخی بلاها مانند بیماری کرونا، نه تنها دلیلی بر عدم وجود خدا نیست، بلکه ثابت می‌کند که نیرویی بالاتر از نیروی بشر وجود دارد که عمق قدرت و دانش او فهم ناشدنی است و می‌تواند با موجودی بسیار کوچک، ادعاهای انسان‌ها را در هم فرو ریزد. بشر با همه پیشرفت‌های خیره‌کننده و ادعاهای بزرگ، همچنان در مواجهه با پدیده‌ای که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شود، ضعیف و درمانده است. وجود بیماری کرونا ثابت کرد تمام زندگی بشری با موجودی که در ذات خود ناتوان و ناچیز است به یک‌باره به هم می‌ریزد.

هر پدیده‌ای در جهان، ویژگی‌های تکوینی خاصی دارد. جسم انسان نیز ویژگی‌های خاصی دارد که موجب آسیب‌پذیری در برابر برخی از باکتری‌ها و ویروس‌ها است. اعتقاد و ایمان معنوی مربوط به روح انسان است و موجب تغییر در ساختمان بدنی انسان نمی‌شود. این‌که ویروس در انسان‌های دیندار اثر نکند یا دینداران بتوانند به روش‌هایی غیر از روش‌های درمانی دیگر انسان‌ها درمان شوند، انتظار نابه‌جایی است. بدن انسان مسلمان و کافر تفاوتی ندارد، تفاوت آنها در فکر و صفات روحی است نه در جسم و ویژگی‌های جسمی.

همان‌گونه که آثار و پیامدهای ویروس در بدن مؤمن و غیرمؤمن یکسان است، روش درمان دارویی مسلمان و غیرمسلمان نیز مشابه است؛ بنابراین ادعای اینکه مسلمانان باید به شیوه‌ای متفاوت از کافران درمان شوند تا درستی اعتقادات‌شان اثبات شود، سخن نامعقولی است. ایمان و اعتقاد دینی مبانی و دلائل خاص فکری خود را دارد و به ساختمان بدنی افراد ارتباطی ندارد. همه ذرات عالم به فرمان خدا است و خواست خدا این است که امور جهان به‌طور طبیعی و بر اساس اسباب مادی به پیش رود، ولی خرق عادت هم ممکن است و هم وقوع یافته است.