فایده امام غایب: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} بنابر روايت: لولا الحجه لساخت الارض بأهلها، چگونه ممكن است...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۶

سؤال

بنابر روايت: لولا الحجه لساخت الارض بأهلها، چگونه ممكن است كه زمين از حجت خداوند، بيش از هزار سال خالي بماند! اگر مهدي وجود دارد ولي غائب است، اين وجود چه اثري دارد و اگر وجود ندارد پس روايت فوق صحيح نيست؟

اولا روايت فوق روايت صحيحي است و در كتب شيعه و سني با مضامين مختلفي وارد گرديده است به عنوان نمونه:

۱- سبط بن جوري از علماي اهل سنت در تذكره الخواص نقل مي كند: پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: «ستارگان امان اهل آسمانند، اگر نابود شوند اهل آسمان نيز نابود مي گردند. اهل بيت من امان ساكنين زمين مي باشند، پس اگر اهل بيت من وجود نداشته باشند اهل زمين نيز هلاك مي گردند.»[۱]

۲- ابو حمزه مي گويد: خدمت امام صادق(عليه السلام) عرض كردم: آيا زمين بدون وجود امام باقي مي ماند؟ فرمود: «اگر زمين بي امام گردد فرو خواهد رفت.»[۲]

حال اين امام يا ظاهر است و يا غايب و پنهان است. همانطور كه امام الحرمين جويني در فرائد السمطين و علامه قندوزي حنفي در ينابيع الموده در ضمن نقل حديث مفصلي از امام سجاد(عليه السلام) به اين مطلب اشاره نموده اند، آنجا كه فرمود: «ولو لا ما علي الارض منا لساخت باهلها، ثمّ قال: ولم تخل منذ خلق اللّه آدم من حجه الله فيها اما ظاهر مشهور او غائب مستور و لا تخلوا الي ان تقوم الساعه من حجه ولو لا ذلك لم يعبد اللّه...»[۳] يعني اگر ما روي زمين نبوديم اهلش را فرو مي برد و آنگاه فرمود: از روزي كه خدا آدم را آفريده تا حال هيچگاه زمين از حجتي خالي نبوده است، ولي آن حجت گاهي ظاهر و مشهور و گاهي غايب و مستور بوده است. تا قيامت نيز از حجت خالي نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمي شود.

بنابراين معناي روايت مورد سوال اين است كه اگر حجت وجود نداشته باشد زمين اهلش را فرو خواهد برد نه اينكه اگر حجت ظهور نداشته باشد. و روشن شدكه اين اثر تكويني وجود امام است و بين غيبت و حضور او فرقي نيست.

اما فايده امام غايب چيست؟ آيا وجود و عدم او برابر نيست؟

اين سؤال تازگي نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلكه از روايات اسلامي بر مي آيد كه حتي پيش از تولد حضرت مهدي(عج) نيز اين سؤال مطرح بوده و هنگامي كه پيامبر اسلام و ائمه پيشين، از مهدي(عج) و غيبت طولاني آن حضرت سخن به ميان مي آوردند با چنين سوالي روبرو مي شدند و به آن پاسخ مي گفتند. به عنوان نمونه، پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله وسلم) در پاسخ اين پرسش كه آيا شيعه در زمان غيبت، از وجود قائم فايده مي برد؟ فرمود: بلي. سوگند به پروردگارم كه مرا به پيامبري برانگيخت در دوران غيبتش از او نفع مي برند و از نور ولايتش بهره مي گيرند همانگونه كه از خورشيد به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها...[۴]

اشعه معنوي وجود امام، هنگامي هم كه در پشت ابرهاي غيبت پنهان است داراي آثار گوناگوني است كه با وجود متوقف شدن كلاس تعليم و تربيت و رهبري مستقيم، فلسفه وجودي او را آشكار مي سازد اينك برخي از اين فوائد و آثار را به اختصار بررسي مي كنيم.

۱- جان جهان: طبق براهيني كه در كتب دانشمندان اقامه شده است و احاديثي كه در موضوع امامت وارد شده وجود مقدس امام، غايت نوع و فرد كامل انسانيت و رابطه ميان عالم مادي و عالم ربوبي است. اگر امام روي زمين نباشد نوع انسان منقرض خواهد شد. اگر امام نباشد خدا به حد كمال شناخته و عبادت نخواهد شد. اگر امام نباشد رابطه بين عالم مادي و دستگاه آفرينش منقطع مي گردد. اشراقات و افاضات عوالم غيبي اولا بر آينه پاك قلب امام و سپس به وسيله او بر دلهاي ساير افراد نازل مي گردد. امام، قلب عالم وجود و رهبر و مربي نوع انسان است و معلوم است كه حضور و غيبت او در تحقق اين آثار تفاوتي ندارد،[۵] .

امام سجاد(عليه السلام) فرمودند: ما پيشواي مسلمين و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنين و رهبر نيكان و صاحب اختيار مسلمين هستيم. ما امان اهل زمين هستيم، چنانكه ستارگان امان اهل آسمانند، به واسطه ما است كه آسمان بر زمين فرود نمي آيد مگر وقتي كه خدا بخواهد، به واسطه ما باران رحمت حق نازل و بركات زمين خارج مي شود. اگر ما روي زمين نبوديم اهلش را فرو مي برد و آنگاه فرمود: از روزي كه خدا آدم را آفريده تا حال هيچگاه زمين از حجت خالي نبوده است ولي آن حجت گاهي ظاهر و مشهور و گاهي غايب و مستور مي باشد، تا قيامت نيز از حجت خالي نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمي شود.

۲- اميد بخشي: فايده ديگر وجود امام غايب اين است كه خود اين موضوع كه امام حي و زنده داريم و ملجأ و پناهگاه و حافظ شريعت است، مايه اميدواري و آرامش بخش دلهاي مسلمين و منتظران آن حضرت است، و اين اميدواري يكي از بزرگترين اسباب موفقيت و پيشرفت در هدف مي باشد. هر گروهي كه يأس و نااميدي خانه دل شان را تاريك نموده باشد و چراغ اميد و آرزو در آن نتابد، هرگز روي موفقيت را نخواهد ديد. آري اوضاع آشفته و اسف بار جهان و سيل بنيان كن ماديّت و كسادي بازار علوم و معارف ديني و محروميت طبقه ضعيف و توسعه فنون استعمار و جنگ هاي سرد و گرم و مسابقات تسليحاتي، روشنفكران و خيرخواهان بشر را مضطرب كرده است به طوري كه ممكن است گاهي در اصل قابليت اصلاح بشر ترديد نمايند. تنها روزنه اميدي كه براي بشر مفتوح است همان انتظار فرج و فرا رسيدن عصر درخشان حكومت توحيد و نفوذ قوانين الهي است.

انتظار فرج است كه قلب هاي مأيوس و لرزان را آرامش بخشيده، مرهم دل هاي زخم دار طبقه محروم مي گردد. نويدهاي مسرّت بخش حكومت توحيد است كه عقايد مؤمنين را نگهداري نموده و در دين پايدارشان مي كند. ايمان به غلبه حق است كه خيرخواهان بشر را به فعاليت و كوشش وادار مي كند از اين جهت در روايات اهل بيت(ع) انتظار فرج، از بهترين عبادات و در رديف شهادت در راه حق شمرده شده است.[۶]

۳- پاسداري از آئين خدا: يكي ديگر از آثار وجود امام عصر اين است كه آن حضرت با بصيرت و بينايي كامل در حل و فصل امور ضروري مردم و دفاع از حوزه مقدسه اسلام كوشش مي نمايد، از مشكلات مسلمين گره گشايي مي كند، از گرفتاران دادرسي مي كند، اجتماعاتي كه به منظور برهم زدن اساس اسلام تأسيس شود متفرق مي سازد.

حاصل آنكه: فايده وجود امام منحصر به ظهور و قيام او در آخر الزمان و اينكه ظاهراً در كارها تصرف و دخالت داشته باشد نيست، بلكه اشعه معنوي وجود امام هنگامي هم كه در پشت ابرهاي غيبت پنهان است داراي آثار گوناگوني است. از جلمه: ۱- حفظ نظام عالم و جلوگيري از انقراض نوع بشر، ۲- اميد بخشي به منتظران ظهور، ۳- پاسداري از آئين خدا و حل مسائل و مشكلات ضروري مردم.


مطالعه بيشتر

۱- دادگستر جهان، ابراهيم اميني.

۲- امامت و مهدويت، لطف الله صافي.


منابع

  1. سبط بن جوزي، تذكره الخواص الامه، چاپ سوم، ۱۲۸۵، ص۱۸۲.
  2. كليني، اصول كافي، چاپ المکتبهالاسلاميه، ۱۳۸۱، ج۱، ص۳۳۴.
  3. جويني، فرائد السمطين، بيروت، مؤسسه المحمود، ۱۴۰۰ هـ ق، ج۱، ص۴۵، قندوزي حنفي، ينابيع الموده، ج۲، ص۲۱۷ .
  4. فاضل قندوزي، ينابيع الموده، ج۳، ص۳۰۸. و نيز روايتي به اين مضمون در فرائد السمطين جويني، ج۱، ص۴۵، ح ۱۱ آمده است.
  5. دادگستر جهان، همان، ص۱۵۴ .
  6. دادگستر جهان همان، ص۱۵۷ ـ ۱۵۸. صافي، لطف اللّه، امامت و مهدويت، انتشارات حضرت معصومه، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۱۵۵ ـ ۱۵۶.