تفاوت اعمال در عصر غیبت و عصر ظهور: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==وضعیت انسان در عصر حضور == | |||
بر اساس روایات بعد از ظهور و بعد از تسلط بر صالحان بر روی زمین، انسانها در کمال صلح و صفا و برادری و بدون هیچ گونه نزاع و دشمنی زندگی خواهند کرد. امام باقر(ع) میفرمایند: در آن زمان مردمان از کیس (اموال) برادران خود برمیدارند در حالی که هیچکس دیگری را منع نمیکند.<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ناشر، مکتب المولف، انتشارات سلمان فارسی، ۱۴۲۲ق، چاپ اول ج۳، ص۱۷۴–۱۷۰.</ref> هم چنین علم و عقل مردم به نهایت خود میرسد: | بر اساس روایات بعد از ظهور و بعد از تسلط بر صالحان بر روی زمین، انسانها در کمال صلح و صفا و برادری و بدون هیچ گونه نزاع و دشمنی زندگی خواهند کرد. امام باقر(ع) میفرمایند: در آن زمان مردمان از کیس (اموال) برادران خود برمیدارند در حالی که هیچکس دیگری را منع نمیکند.<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ناشر، مکتب المولف، انتشارات سلمان فارسی، ۱۴۲۲ق، چاپ اول ج۳، ص۱۷۴–۱۷۰.</ref> هم چنین علم و عقل مردم به نهایت خود میرسد: | ||
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۸
این مقاله هماکنون به دست Rezvani در حال ویرایش است. |
چگونه میشود که مردمان زمان حکومت امام زمان(ع) همه خوب باشند اما انسانهای عصر غیبت بر اساس اعمالشان از آنها بازخواست میشود. آیا این عدالت است؟
وضعیت انسان در عصر حضور
بر اساس روایات بعد از ظهور و بعد از تسلط بر صالحان بر روی زمین، انسانها در کمال صلح و صفا و برادری و بدون هیچ گونه نزاع و دشمنی زندگی خواهند کرد. امام باقر(ع) میفرمایند: در آن زمان مردمان از کیس (اموال) برادران خود برمیدارند در حالی که هیچکس دیگری را منع نمیکند.[۱] هم چنین علم و عقل مردم به نهایت خود میرسد:
- امام صادق(ع) فرمودند: علم بیست و هفت حرف است، آنچه پیامبران آوردهاند و مردم تا آن زمان (زمان ظهور) میدانند، تنها دو حرف است، هنگامی که حضرت ظهور کنند بیست و پنج حرف دیگر را به مردم میآموزند تا علم کامل گردد.[۲]
- امام باقر(ع) میفرمایند: هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند سبحان دستش را روی سر مردم قرار میدهد، سپس عقلهای مردم زیاد شده و صبر و حلم آنان کامل میگردد.[۳]
سنجش اعمال مردم در زمان غیبت و زمان ظهور
در این که چه تفاوتی میان اعمال مردم در زمان غیبت و زمان ظهور وجود دارد احتمالاتی مطرح می شود:
حسابرسی دقیق اعمال برای همه انسانها
اگر گفته شود انسانهای زمان ظهور امام زمان، دیگر نسبت به اعمال آنها سنجیده نشده و مؤاخذه نمیشوند، سخن ناصواب و نادرستی است. قرآن به صراحت بیان میکند تمام انسانها مسئول اعمال خود هستند و تنها با این معیار سنجیده میشوند: قرآن در سوره زلزال میفرماید: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ۶وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ۷؛ پس هرکس هموزن ذره ای نیکی کند، آن نیکی را ببیند*و هرکس هموزن ذره ای بدی کند، آن بدی را ببیند.﴾(زلزال:۶-۷)
ابتدای سوره راجع به احوالات قیامت است، یعنی تمام انسانهای خلق شده تا روز قیامت طبق اعمال و رفتار خود سنجیده میشوند و همگی مکلف به دستورات الهیاند، در صورت انجام آن فرامین، پاداش گرفته و نتیجهاش بهشت برین خواهد بود و اگر مخالفت کنند، عِقاب شده و نتیجهاش عذاب و جهنم خواهد بود. این آیه و این مطلب مختص به زمان خاصی نیست بلکه در تمام زمانها جاری است. درست است انسانهای زمان حکومت امام زمان(عج) طبق روایات وارد شده از عقل و معرفت بالایی برخوردار میشوند ولی این رشد سبب مؤاخذه نشدن آنان نمیگردد، بلکه آنان نیز مانند تمام انسانهای گذشته نسبت به اعمال خود مسئول اند و سنجیده میشوند.
اختیار انسان در انجام و ترک گناه
اگر منظور این است که انسانهای زمان عصر حضور امام زمان، همگی بدون اختیار و اراده، متّقی و پارسا میشوند، و بدون اراده خود خوب میگردند، لذا همگی اهل بهشت شده و مؤاخذه نمیشوند، ولی مردمان اعصار گذشته میبایست خودشان تلاش کنند و خود متّقی شوند و بهشت را کسب کنند، این حرف نیز اشتباه است. زیرا خداوند انسان را مختار آفریده و نیز ثواب و عقاب، تنها با بودن این اختیار معنی پیدا میکند. یعنی اگر مثلاً انسانی نسبت به کاری مجبور باشد و از خود اراده ای نداشته باشد و خداوند بخواهد بخاطر آن کار غیرارادی او را عذاب کند یا اجر و مزدی دهد، این کار قبیح است و ناپسند و عقل آن را زشت میشمارد و کار قبیح هم از خداوند صادر نمیگردد.
روایاتی که در مقدمه ذکر شد که بیان کرده بودند علم و عقل و معرفت انسانها به نهایت خود میرسد، هرگز به معنای نفی اختیار و آزادی مردم نیست، تمام انسانها طبق آیه قرآن در انتخاب اصل دین و عمل بر طبق دستورات آن کاملاً مختار و آزادند، لذا عقاب و ثواب، بهشت و جهنم معنا پیدا میکند قرآن در این باره میفرماید: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ؛ در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست [کسی حق ندارد کسی را از روی اجبار وادار به پذیرفتن دین کند، بلکه هر کسی باید آزادانه با به کارگیری عقل و با تکیه بر مطالعه و تحقیق، دین را بپذیرد]﴾(بقره:۲۵۶)
در دین هیچ اجبار و اکراهی نیست. هیچ انسانی در هیچ زمانی مجبور به پذیرش دین نیست، و الا اگر دین او از روی جبر باشد ارزش چندانی ندارد و پاداشی هم نخواهد داشت. هر مقدار علم و آگاهی و معرفت انسانی بالا رود باز انسان قوه اختیار و تصمیمگیری خودرا از دست نخواهد داد و باز نسبت به کردار خود مسئول و مورد بازخواست قرار میگیرد. در نتیجه متقی و پارسا شدن در زمان حضرت نیز اختیاری است و این خود انسانها هستند که با اختیار خود دین حضرت را قبول و از دستورات ایشان اطاعت میکنند. آنچه مسلم است این است که حضرت از مفاسد و گناهان اجتماعی جلوگیری کرده و مظاهر و مکانهای فساد و تباهی را از بین میبرد ولی اینکه حضرت در امور شخصی و اعتقادی و افعال قلبی انسانها دخالتی داشته باشند، مطلبی قابل قبول نیست حضرت نسبت به این امور وظیفه ندارند و هر شخص خود مسئول اعمال خودش میباشد. خلاصه اینکه رشد و بالندگی عقلی انسانها در زمان حکومت حضرت هرگز به معنی نفی اختیار و سلب آزادی آنها در اعمال و کردارشان نمیباشد.
عدالت الهی در برخورداری انسانها از امکانات هر عصر
اگر منظور این است که چون انسانهای عصر حضور امام زمان از رشد و بالندگی عقلی و معرفتی و علمی برخوردارند و سایر انسانها در اعصار گذشته از این نعمت محروم بودهاند، لذا عدالت الهی زیر سئوال میرود، در پاسخ باید گفت: قرآن در سوره بقره میفرماید: ﴿لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ؛ خدا هیچ کس را جز به اندازه توانایی اش تکلیف نمی کند.﴾(بقره:۲۸۶)
خداوند هیچکس را به بیش از توان خود تکلیف نمیکند. این معنای عدالت است، یعنی خداوند در روز قیامت از هر فرد به اندازه توانایی علم، درک و معرفت او تکلیف میخواهد. یعنی اگر از انسانهای کنونی و از انسانهای زمان حکومت که دارای عقل و علم کامل شدهاند به یک اندازه تکلیف بخواهد جای این سئوال میماند که آیا این عدالت است یا خیر.
طبق آیه بالا آنان که از چنین مزایایی برخوردارند دارای تکالیف و اعمال سنگین تری نسبت به مردمان سایر اعصار خواهند بود و روز قیامت نیز با توجه به این مزایا بازخواست میشوند. این سنت الهی در تمام زمان جاری است، قطعاً یک عالم دینی یا یک انسان ساده که خیلی از علم دین نمیداند در نزد خداوند یکسان نیستند و البته اجر و مزد آنها نیز یکسان نخواهد بود. در نتیجه مقتضای عدل الهی این نیست که به همه انسانها به یک نسبت علم و آگاهی و شعور و معرفت دهد، بلکه مقتضای عدالت حضرت حق این است که از هر کس به اندازه تواناییهای او تکلیف بخواهد و بازخواست کند و بر همین مبنا پاداش دهد یا عقاب کند.
این در حالی است که در بعضی روایات انتظار فرج را بهترین عمل نامیدهاند. هم چنین انسانهای زمان غیبت کبری را که بر عقیده خود ثابت قدم ماندهاند، برترین انسانها معرفی کرده است، بهطور مثال پیغمبر اکرم(ص) میفرمایند: افضل اعمال امت من انتظار فرج است.[۴]
هم چنین امام سجاد(ع) میفرمایند: برای دوازدهمین وصی از اوصیاء پیغمبر غیبتی است و برای مردمان زمان غیبت او که قائل به امامت او هستند و منتظر او، فضیلتی است بیشتر از مردمان تمام زمانها و… آنان مجاهدانی هستند که در زمان رسول خدا(ص) با شمشیرهای شان میجنگیدند، آنها مخلصان حقیقی خداوند و شیعیان واقعی ما هستند.[۵] این روایات بیان میکنند مردمان زمان غیبت، حتی بر مردمان زمان حکومت حضرت با آن همه علم و عقل برترند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ دادگستر جهان، آیت الله امینی.
۲ـ سودای روی دوست، مرتضی آقا تهرانی.
۳ـ منتخب الأثر، آیت الله صافی گلپایگانی.