تأویل قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
تأویل قرآن چیست؟ چه کسانی می‌توانند قرآن را تأویل کنند؟
تأویل قرآن چیست؟ چه کسانی می‌توانند قرآن را تأویل کنند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}تأویل قرآن معنایِ باطنیِ قرآن است و تنها [[خدا]] و [[راسخون در علم]] از آن آگاهی دارند. بر اساس [[روایت|روایات]]، راسخون در علم [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] هستند.


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==

نسخهٔ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۷

سؤال

تأویل قرآن چیست؟ چه کسانی می‌توانند قرآن را تأویل کنند؟

تأویل قرآن معنایِ باطنیِ قرآن است و تنها خدا و راسخون در علم از آن آگاهی دارند. بر اساس روایات، راسخون در علم پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند.

مفهوم‌شناسی

تأویل در روایات به «مفهوم باطنی قرآن» معنا شده است. در روایتی امام باقر(ع)، ظاهر قرآن را تنزیل و باطن آن را تأویل دانسته است.[۱] بر اساس روایات، قرآن افزون بر معنای ظاهر، معنای باطنی نیز دارد.[۲] در اصطلاح علوم قرآنی، معنای باطنی به مواردی گفته می‌شود که ظاهر الفاظ آیات، دلالتی بر آن ندارد و از دسترس عموم مردم بیرون است.[۳]

برای نمونه، ظاهر آیات ۵ و ۶ سوره قصص بیانگر اراده خدا در نابودی فوعون و پیروزی حضرت موسی(ع) و یاران او است. در برخی روایات، این آیات به پیامبر(ص)[۴] و اهل بیت(ع)[۵] تأویل شده است.

فرق تفسیر با تأویل

در روایات به تفاوت میان تأویل و تفسیر اشاره شده است.[۶] اگر چه تفسیر نیز مانند تأویل شامل باطن قرآن می‌شود،[۷] ولی تأویل عالی‌ترین نماد مراد خدا است.[۸]

تفاوت دیگر تأویل با تفسیر این است که تأویل ناظر به حقایق خارجی است[۹] که ممکن است بخشی از آن در گذشته اتفاق افتاده باشد و بخشی از آن هنوز تحقق پیدا نکرده باشد.[۱۰] مانند آیه ۱۰۵ سوره انبیاء و آیه ۵۵ سوره نور که روایات به ظهور امام مهدی(ع) تأویل برده‌اند.

عالمان به تأویل

بیشتر مفسران شیعه بر اساس آیه ۷ سوره آل عمران، معتقدند عالمان به تأویل، خدا و راسخان در علم هستند. به باور آنان، راسخان در علم کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب نظرند. روایات متعددی وارد شده است که راسخان در علم را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسیر کرده‌اند.[۱۱] غیر از افراد گفته شده کسی از تأویل و معنای باطنی قرآن آگاهی ندارد، زیرا تأویل از ظاهر الفاظ قرآن دانسته نمی‌شود.

منابع

  1. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‌همان، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۸۹، ص۹۷، ح ۶۴.
  2. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج۳۳، ص۱۵۵.
  3. مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن‌شناسی، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۸۶، چاپ اول، ج۲، ص۲۶۱.
  4. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‌مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج۵۳، ص۱۴۳، ح ۱۶۲.
  5. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‏۵۳همان، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۳، ص۲۶.
  6. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق‏، چاپ چهارم، ج۱، همان، کلینی، محمد، الکافی، ج‏۱، ص۶۴.
  7. جابر بن یزید جُعفی می‌گوید از تفسیر چیزی از قرآن از امام باقر (علیه السلام) پرسش نمودم و امام (علیه السلام) جواب دادند. سپس دوباره از آن چیز پرسش نمودم و حضرت جواب دیگری به من دادند. به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم در این مسئله جوابی غیر از جواب نخست دادید؛ امام (علیه السلام) فرمودند: «یَا جَابِرُ إِنَّ لِلْقُرْآنِ بَطْناً وَ لِلْبَطْنِ بَطْناً وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ لِلظَّهْرِ ظَهْرٌ». المحاسن، ج‏۲، ص۳۰۰، ح ۵.
  8. فاکر میبدی، محمد، مبانی تفسیر روایی، ص۳۵.
  9. مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن‌شناسی، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۸۶، چاپ اول، مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن‌شناسی، پیشین، ج۲، ص۲۴۴.
  10. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‌مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، پیشین، ج‏۸۹، ص۹۷، ح ۶۴.
  11. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق‏، چاپ چهارم، ج۱، ص۲۱۳، ح ۲؛ همچنین نگاه کنید به تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲۵.