انواع اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
کلمه اختیار در عرف و در مباحث علمی به چند صورت استفاده می‌شود:
کلمه اختیار در عرف و در مباحث علمی به چند صورت استفاده می‌شود:


'''اختیار در مقابل اکراه''' این معنا که در امور حقوقی مصطلح است، به این معنا است که مثلاَ انسان در معامله‌ای که می‌خواهد انجام بدهد و چیزی را بفروشد با رضایت خودش باشد نه با تهدید و اجبار دیگران. چرا که معامله انسان مکره باطل است.
'''اختیار در مقابل اکراه.''' این معنا بیشتر در امور حقوقی استفاده می‌شود، به این معنا است که عمل انسان با رضایت همراه باشد نه با تهدید و اجبار دیگران.


'''اختیار در مقابل اضطرار''' گاهی اختیار به این معناست که انسان در شرایط خوب و مناسبی است یک فعلی را بدون هیچ خطر جانی یا مالی انجام می‌دهد یا ترک می‌کند، در مقابل فعلی که با اضطرار انجام می‌گیرد. مثل خوردن گوشت مردار که حرام است ولی در صورت اضطرار و گرسنگی شدید که منجر به مرگ می‌شود حلال می‌شود.
'''اختیار در مقابل اضطرار.''' گاهی اختیار به این معناست که انسان در شرایط خوب و مناسبی است و یک فعل را بدون هیچ خطر جانی یا مالی انجام می‌دهد یا ترک می‌کند. در مقابل فعلی که با اضطرار انجام می‌گیرد. مثل خوردن [[گوشت مردار]] که حرام است ولی در صورت اضطرار و گرسنگی شدید که منجر به مرگ می‌شود حلال می‌شود.


'''اختیار به معنای قصد و گزینش''' به این معنا که آدم عاقل، راه‌های مختلف و متعددی در پیش روی داشته باشد و او با انتخاب و اراده و قصد خود، یکی از این چند راه را برگزیند و فعلی را انجام دهد یا ترک کند.
'''اختیار به معنای قصد و گزینش.''' انسان، راه‌های مختلف و متعددی داشته باشد و با انتخاب، اراده و قصد یکی از این چند راه را برگزیند و فعلی را انجام دهد یا ترک کند.


'''اختیار در مقابل جبر'''<nowiki> گاهی اختیار در معنای وسیعی بکار می‌رود و آن این است که کاری از فاعل، تنها با میل و رغبت خودش صادر شود، بدون اینکه از سوی عامل دیگری تحت فشار قرار بگیرد. این معنا از معانی دیگر اختیار وسیع‌تر است. چرا که در معانی گذشته اختیار فقط برای انسان‌ها معنا داشت و دارای شرایطی بود.}}</nowiki><ref>مثلاً در معنای سومی که اختیار به معنای قصد بود مخصوص فاعلهائی بود که قبلاً کارشان را تصور کرده باشند و سپس به آن شوقی پیدا کنند و آنگاه قصد انجام آنرا بگیرند امّا در معنای چهارم تنها شرط این است که فعل از روی رضایت و رغبت انجام بگیرد.</ref> امّا این معنا از اختیار شامل خدا و فرشتگان و سایر مجردات هم می‌شود.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، انتشارات در راه حق، ص۳۷۵–۳۷۷.</ref> لازم است ذکر شود در مباحث جبر و اختیار انسان، این معنا از اختیار مراد است. در آنجا ثابت می‌شود که انسان با اراده و انتخاب و تصمیم‌گیری خود فعلی را می‌تواند انجام بدهد یا ترک کند، بدون اینکه از طرف شخص یا قدرت مافوقی آزادی و انتخاب از او سلب شود و مجبور به انجام یا ترک فعلی شود.
'''اختیار در مقابل جبر.''' گاهی اختیار در معنای وسیعی استفاده می‌شود. کاری از شخص، تنها با میل و رغبت خودش صادر شود، بدون اینکه از سوی عامل دیگری تحت فشار قرار بگیرد. این معنا از معانی دیگر اختیار وسیع‌تر است؛ زیرا در معانی گذشته اختیار فقط برای انسان‌ها معنا داشت و دارای شرایطی بود، اما این معنا از اختیار شامل خدا، فرشتگان و سایر مجردات نیز می‌شود.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، انتشارات در راه حق، ص۳۷۵–۳۷۷.</ref> در بحث جبر و اختیار انسان، این معنا از اختیار مراد است. در آنجا ثابت می‌شود که انسان با اراده و انتخاب و تصمیم‌گیری خود می‌تواند فعلی را انجام بدهد یا ترک کند، بدون اینکه از طرف شخص یا قدرت مافوقی، آزادی و انتخاب از او سلب شود و مجبور به انجام یا ترک فعلی شود.<span></span>
 
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۰

سؤال
اختیار به چه معنا و دارای چه انواعی است؟

کلمه اختیار در عرف و در مباحث علمی به چند صورت استفاده می‌شود:

اختیار در مقابل اکراه. این معنا بیشتر در امور حقوقی استفاده می‌شود، به این معنا است که عمل انسان با رضایت همراه باشد نه با تهدید و اجبار دیگران.

اختیار در مقابل اضطرار. گاهی اختیار به این معناست که انسان در شرایط خوب و مناسبی است و یک فعل را بدون هیچ خطر جانی یا مالی انجام می‌دهد یا ترک می‌کند. در مقابل فعلی که با اضطرار انجام می‌گیرد. مثل خوردن گوشت مردار که حرام است ولی در صورت اضطرار و گرسنگی شدید که منجر به مرگ می‌شود حلال می‌شود.

اختیار به معنای قصد و گزینش. انسان، راه‌های مختلف و متعددی داشته باشد و با انتخاب، اراده و قصد یکی از این چند راه را برگزیند و فعلی را انجام دهد یا ترک کند.

اختیار در مقابل جبر. گاهی اختیار در معنای وسیعی استفاده می‌شود. کاری از شخص، تنها با میل و رغبت خودش صادر شود، بدون اینکه از سوی عامل دیگری تحت فشار قرار بگیرد. این معنا از معانی دیگر اختیار وسیع‌تر است؛ زیرا در معانی گذشته اختیار فقط برای انسان‌ها معنا داشت و دارای شرایطی بود، اما این معنا از اختیار شامل خدا، فرشتگان و سایر مجردات نیز می‌شود.[۱] در بحث جبر و اختیار انسان، این معنا از اختیار مراد است. در آنجا ثابت می‌شود که انسان با اراده و انتخاب و تصمیم‌گیری خود می‌تواند فعلی را انجام بدهد یا ترک کند، بدون اینکه از طرف شخص یا قدرت مافوقی، آزادی و انتخاب از او سلب شود و مجبور به انجام یا ترک فعلی شود.

منابع

  1. ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، انتشارات در راه حق، ص۳۷۵–۳۷۷.