حائلشدن خداوند میان انسان و قلبش در آیه ۲۴ سوره انفال: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۹
منظور از آیه: ﴿أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ﴾ (انفال/۲۴) چیست؟ چگونه خداوند بین مرد و قلب او حائل میشود؟ و آیا این حائل شدن به نفع انسان است یا به ضرر او؟
آنچه مسلم است معنی «قلب» در قرآن کریم، بیشتر در چیزی استعمال میشود که آدمی به وسیله آن درک میکند و احکام عواطف باطنیاش را ظاهر و آشکار میسازد، یعنی همان روح و عقل آدمی که به وسیله آن حکم میکند، چیزی را دوست یا دشمن میدارد، میترسد، امیداور میشود، آرزو میکند و خوشحال میشود. اما این که، خداوند چگونه میان انسان و روح و عقل او قرار میگیرد، احتمالات فراوانی از جانب مفسران درباره آن داده شده:
- اشاره به شدت نزدیکی خداوند به بندگان است، آن چنانکه گویی در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته، همان گونه که قرآن کریم میفرماید: ﴿وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ﴾ ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم.
- اشاره به آن است که گردش دلها و فکرها به دست خداست، آن چنانکه در دعا میخوانیم: «یا مقلب القلوب و الابصار، ای کسی که گردش دلها و فکرها به دست تو است».
- منظور این است که اگر لطف خدا نبود، هرگز انسان به حقانیت حق و باطل بودن باطل، پی نمیبرد.
- منظور این است که خداوند میان انسان و قلبش به وسیله مرگ حائل ایجاد میکند، لذا مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند.
اما وجه جمع همه این تفسیرها به این است که بگوییم: خداوند در همه جا حاضر و ناظر و به همه موجودات احاطه دارد و مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست و به همین دلیل انسان نه چیزی را میتواند از او پنهان بدارد و نه کاری را بیتوفیق او انجام دهد و نه سزاوار است به غیر او روی آورد و از غیر او تقاضا کند، چرا که او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان، او به یک یک اجزاء وجودی انسان و توابع آنها محیط است و بهطور حقیقت همه آنها را مالک است و در آنها به هر صورت که بخواهد تصرف میکند و از ملک خود و تصرفاتش هر مقدار که به خواهد به انسان واگذار مینماید و به او تملیک میکند، پس خداوند، بین انسان و تمام اجزاء وجودش و تمامی توابع آنها حائل است، و بین او و قلبش، بین او و گوشش، بین او و چشمش، بین او بدنش، و بین او و جانش، هر مقدار از آنها را به هر نحوی که به خواهد به سود انسان تملیک میکند و هر مقدار را که نخواهد نمیکند.
خلاصه آن که: این حائل شدن در همه حال به نفع انسان است، زیرا اگر قدری تأمل و اندیشه نماید میتواند خدا را در خود بیابد و با مدد از او، از مهلکه و گرفتاری نجات یابد و از حوادث مختلف روزگار، و امتحانهای آن موفق بیرون آید.
مطالعه بیشتر
۱. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی رحمه ا…، مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی؛ ج۹، ص۶۲ – ۵۸، ۱۳۶۴ هـ. ش، دفتر نشر اسلامی.
۲. تفسیر نمونه، آیت ا… مکارم شیرازی، ج۷، ص۱۳۰ – ۱۲۹، دارالکتب اسلامیه.