شیوه برخورد با افراد جاهل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
در قرآن کریم روش‌های مختلفی برای برخورد با افراد جاهل و بی‌خرد بیان شده است. در یک آیه از قرآن کریم، خداوند فرمود: «هنگامی‌که شخص جاهلی با شما برخورد کرد و شما را با تندی خطاب کرد شما با سلامت و صبر و بردباری با او رفتار کنید»، {{قرآن|... وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا}}<ref>فرقان: ۲۵/ ۶۳.</ref> دربارهٔ این آیه تفسیرهای گوناگونی بیان شده است، یکی از آن تفاسیر؛ تفسیر نمونه است که می‌فرماید: «و هنگامی که جاهلان آن‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت می‌پردازند در جواب آن‌ها (سلام) می‌گویند. سلامی که نشانه بی اعتنایی توأم با بزرگواری است، نه ناشی از ضعف، سلامی که ناشی از عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است سلام و وداع گفتن با سخنان بی‌رویه آن‌ها است، نه سلام تحیّت که نشانه محبت و پیوند و دوستی است، خلاصه سلامی که نشانه حلم و بردباری و بزرگواری است.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۱۴۹.</ref> در این آیه اشاره به حلم و بردباری در برابر جاهلان شده که یکی از ویژگی‌های مهمّ برای مقابله با افراد نادان است و همین باعث خواهد شد که آن‌ها بر جهل و نادانی خود پی برده و از لجاجت دست بکشند تا زمینه‌ای برای قبول حقایق و هدایت آن‌ها بشود، در تأیید این مطلب «که اگر در برابر دشنام و ناسزای جاهلان و بی خردان بردباری نشان دهیم و با بزرگواری از گناهانشان چشم پوشی کنیم، باعث خواهد شد که آن‌ها به هدایت برسند و از لجاجت دست بکشند.» قران کریم، می‌فرماید:
در قرآن کریم روش‌های مختلفی برای برخورد با افراد جاهل و بی‌خرد بیان شده است. در یک آیه از قرآن کریم، خداوند فرمود: «هنگامی‌که شخص جاهلی با شما برخورد کرد و شما را با تندی خطاب کرد شما با سلامت و صبر و بردباری با او رفتار کنید»، {{قرآن|... وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا}}<ref>فرقان: ۲۵/ ۶۳.</ref> دربارهٔ این آیه تفسیرهای گوناگونی بیان شده است، یکی از آن تفاسیر؛ تفسیر نمونه است که می‌فرماید: «و هنگامی که جاهلان آن‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت می‌پردازند در جواب آن‌ها (سلام) می‌گویند. سلامی که نشانه بی اعتنایی توأم با بزرگواری است، نه ناشی از ضعف، سلامی که ناشی از عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است سلام و وداع گفتن با سخنان بی‌رویه آن‌ها است، نه سلام تحیّت که نشانه محبت و پیوند و دوستی است، خلاصه سلامی که نشانه حلم و بردباری و بزرگواری است.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۱۴۹.</ref> در این آیه اشاره به حلم و بردباری در برابر جاهلان شده که یکی از ویژگی‌های مهمّ برای مقابله با افراد نادان است و همین باعث خواهد شد که آن‌ها بر جهل و نادانی خود پی برده و از لجاجت دست بکشند تا زمینه‌ای برای قبول حقایق و هدایت آن‌ها بشود، در تأیید این مطلب «که اگر در برابر دشنام و ناسزای جاهلان و بی خردان بردباری نشان دهیم و با بزرگواری از گناهانشان چشم پوشی کنیم، باعث خواهد شد که آن‌ها به هدایت برسند و از لجاجت دست بکشند.» قران کریم، می‌فرماید:


{{قرآن|وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَه وَلا السَّیِّئَه ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَه کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ}}<ref>. فصّلت: ۴۱/۳۴.</ref> هرگز نیکی و بدی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن تا دشمنان سر سخت هم‌چون دوستان گرم و صمیمی شوند.
{{قرآن|وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَه وَلا السَّیِّئَه ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَه کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ|ترجمه=هرگز نیکی و بدی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن تا دشمنان سر سخت هم‌چون دوستان گرم و صمیمی شوند.|سوره=فصلت|آیه=۳۴}}


در تفیسر نمونه در ذیل این آیه می‌فرماید: «و به وسیله حقّ، باطل را دفع کن و با حلم و مدارا جهل و خشونت را و با عفو و گذشت به مقابله با خشونت‌ها بر خیز و هرگز بدی را با بدی و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی که این روش انتقام جویان است و موجب لجاجت و سرسختی مُنحرفان می‌گردد و در پایان آیه به فلسفهٔ عمیق این برنامه در یک جمله کوتاه اشاره کرده، می‌فرماید: « نتیجه این کار آن خواهد شد که دشمنان سرسخت هم‌چون دوستان گرم و صمیمی شوند.» <ref>همان، ج۲۰، ص۲۸۰</ref>
در تفیسر نمونه در ذیل این آیه می‌فرماید: «و به وسیله حقّ، باطل را دفع کن و با حلم و مدارا جهل و خشونت را و با عفو و گذشت به مقابله با خشونت‌ها بر خیز و هرگز بدی را با بدی و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی که این روش انتقام جویان است و موجب لجاجت و سرسختی مُنحرفان می‌گردد و در پایان آیه به فلسفهٔ عمیق این برنامه در یک جمله کوتاه اشاره کرده، می‌فرماید: « نتیجه این کار آن خواهد شد که دشمنان سرسخت هم‌چون دوستان گرم و صمیمی شوند.» <ref>همان، ج۲۰، ص۲۸۰</ref>


مفاهیم گوناگونی که از آیات استفاده می‌شود نشانگر این است که مراحل جهل مختلف است یک مرتبه از جهل با برخورد صحیح و مسالمت آمیز، باعث اصلاح و بیداری و آگاهی طرف می‌شود، ولی مرحلهٔ مهمّ و خطرناک آن است که: با برخورد مسالمت آمیز قابل اصلاح نیست و ممکن است خود انسان گرفتار آثار سوء آن شود؛ از این روی، باید از آن‌ها اعراض و دوری جست. در آیهٔ بعد به این قسم از نوع جهل اشاره دارد می‌فرماید: {{قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ}}<ref> اعراف: ۷/ ۱۹۹</ref> با آن‌ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی‌ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان (و با آن‌ها ستیزه مکن).
مفاهیم گوناگونی که از آیات استفاده می‌شود نشانگر این است که مراحل جهل مختلف است یک مرتبه از جهل با برخورد صحیح و مسالمت آمیز، باعث اصلاح و بیداری و آگاهی طرف می‌شود، ولی مرحلهٔ مهمّ و خطرناک آن است که: با برخورد مسالمت آمیز قابل اصلاح نیست و ممکن است خود انسان گرفتار آثار سوء آن شود؛ از این روی، باید از آن‌ها اعراض و دوری جست. در آیهٔ بعد به این قسم از نوع جهل اشاره دارد می‌فرماید: {{قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ|ترجمه=با آن‌ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی‌ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان (و با آن‌ها ستیزه مکن).|سوره=اعراف|آیه=۱۹۹}}


در تفسیر انوار درخشان می‌فرماید: «از جمله سیره و روش اهل ایمان آن است که به رفتار ناسزای مردم بی‌خرد و به گفتار هتک آمیز آنان توّجه ننماید و نادیده بگیرد و از اعتراض و سرزنش به آن‌ها صرف نظر کند و چنان‌چه در مقام معارضه یا دفاع از خود برآید، ناگزیر است که با رفتار بیهوده و گفتار جاهلانه اقدام نماید.» <ref> الحسینی الهمدانی، سید محمد، قم، انتشارات انوار درخشان، کتابفروشی لطفی، ج۷، ص۲۰۳. </ref> تفسیر نمونه دربارهٔ آیهٔ فوق می‌فرماید: «اعرض عن الجهلین». یعنی این که، «از جاهلان روی بگردان و با آن‌ها ستیزه مکن»، رهبران و مبلّغان در مسیر خود با افراد متعصّب، لجوج، جاهل و بی‌خبر و افرادی که از سطح فکر و اخلاق آن‌ها بسیار پائین‌تراند، روبه‌رو می‌شوند، از آن‌ها دشنام می‌شنوند و. . . راه پیروزی بر این مشکل گل‌آویز شدن با جاهلان نیست، بلکه بهترین راه تحمّل، حوصله و نادیده گرفتن این‌گونه کارها است. <ref>. تفسیر نمونه، ج۷، ص۶۴. </ref>
در تفسیر انوار درخشان می‌فرماید: «از جمله سیره و روش اهل ایمان آن است که به رفتار ناسزای مردم بی‌خرد و به گفتار هتک آمیز آنان توّجه ننماید و نادیده بگیرد و از اعتراض و سرزنش به آن‌ها صرف نظر کند و چنان‌چه در مقام معارضه یا دفاع از خود برآید، ناگزیر است که با رفتار بیهوده و گفتار جاهلانه اقدام نماید.» <ref> الحسینی الهمدانی، سید محمد، قم، انتشارات انوار درخشان، کتابفروشی لطفی، ج۷، ص۲۰۳. </ref> تفسیر نمونه دربارهٔ آیهٔ فوق می‌فرماید: «اعرض عن الجهلین». یعنی این که، «از جاهلان روی بگردان و با آن‌ها ستیزه مکن»، رهبران و مبلّغان در مسیر خود با افراد متعصّب، لجوج، جاهل و بی‌خبر و افرادی که از سطح فکر و اخلاق آن‌ها بسیار پائین‌تراند، روبه‌رو می‌شوند، از آن‌ها دشنام می‌شنوند و. . . راه پیروزی بر این مشکل گل‌آویز شدن با جاهلان نیست، بلکه بهترین راه تحمّل، حوصله و نادیده گرفتن این‌گونه کارها است. <ref>. تفسیر نمونه، ج۷، ص۶۴. </ref>

نسخهٔ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۲

سؤال

دیدگاه قرآن کریم، در رابطه با شیوهٔ برخورد با اشخاص جاهل چگونه می‌باشد، بیان کنید؟


معنای جاهل در روایات

امام علی(ع) می‌فرماید: «الجاهل من جهل قدره[۱]؛ جاهل به کسی گفته می‌شود که نسبت به خودش معرفت نداشته باشد و خود را نشناخته باشد و از قدر و ارزش خود مطّلع نباشد.» در جای دیگر حضرت می‌فرماید: «الجاهل من جهل امره؛ جاهل و نادان کسی است که نسبت به تکالیف و اَوامری که متوجّه اوست، آگاه نباشد به عبارت دیگر به مسئولیّت خود آگاهی و اطلاع نداشته باشد.»[۲]

در جای دیگر فرمود: «الجاهل من اطاع هواه فی معصیه ربه؛ بی‌خبر و نادان کسی است که مطیع هوای نفس خود باشد و معصیّت پروردگار را مرتکب شود و نافرمانی خداوند را بنماید.»[۳] و هم‌چنین فرمود: «الجاهل من یعتمد علی أمله و یقصر فی عمله؛ کسی که اعتماد بر آرزوهای خود کند، ولی عمل او کم و ناقص باشد به شخصی که این خصوصیّات را داشته باشد، جاهل گفته می‌شود.»[۴] و این شخص از واقعیّت‌های زندگی غافل و بی‌خبر خواهد ماند. از روایت‌های فوق این نتیجه به دست می‌آید که: جاهل واقعی کسی است که ارزش واقعی خود را نشناسد و به تکالیفی که بر عهده‌اش گذاشته‌اند، ناآگاه باشد و به خاطر اطاعت هوای نفس از اطاعت خداوند دور بماند و هم‌چنین به آرزوهای طولانی خود دل بسته، اعمال خود را ناقص کرده باشد به چنین شخصی جاهل واقعی گفته می‌شود.

روش برخورد با جاهلان در قرآن کریم

در قرآن کریم روش‌های مختلفی برای برخورد با افراد جاهل و بی‌خرد بیان شده است. در یک آیه از قرآن کریم، خداوند فرمود: «هنگامی‌که شخص جاهلی با شما برخورد کرد و شما را با تندی خطاب کرد شما با سلامت و صبر و بردباری با او رفتار کنید»، ﴿... وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا[۵] دربارهٔ این آیه تفسیرهای گوناگونی بیان شده است، یکی از آن تفاسیر؛ تفسیر نمونه است که می‌فرماید: «و هنگامی که جاهلان آن‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت می‌پردازند در جواب آن‌ها (سلام) می‌گویند. سلامی که نشانه بی اعتنایی توأم با بزرگواری است، نه ناشی از ضعف، سلامی که ناشی از عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است سلام و وداع گفتن با سخنان بی‌رویه آن‌ها است، نه سلام تحیّت که نشانه محبت و پیوند و دوستی است، خلاصه سلامی که نشانه حلم و بردباری و بزرگواری است.»[۶] در این آیه اشاره به حلم و بردباری در برابر جاهلان شده که یکی از ویژگی‌های مهمّ برای مقابله با افراد نادان است و همین باعث خواهد شد که آن‌ها بر جهل و نادانی خود پی برده و از لجاجت دست بکشند تا زمینه‌ای برای قبول حقایق و هدایت آن‌ها بشود، در تأیید این مطلب «که اگر در برابر دشنام و ناسزای جاهلان و بی خردان بردباری نشان دهیم و با بزرگواری از گناهانشان چشم پوشی کنیم، باعث خواهد شد که آن‌ها به هدایت برسند و از لجاجت دست بکشند.» قران کریم، می‌فرماید:

﴿وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَه وَلا السَّیِّئَه ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَه کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛ هرگز نیکی و بدی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن تا دشمنان سر سخت هم‌چون دوستان گرم و صمیمی شوند.(فصلت:۳۴)

در تفیسر نمونه در ذیل این آیه می‌فرماید: «و به وسیله حقّ، باطل را دفع کن و با حلم و مدارا جهل و خشونت را و با عفو و گذشت به مقابله با خشونت‌ها بر خیز و هرگز بدی را با بدی و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی که این روش انتقام جویان است و موجب لجاجت و سرسختی مُنحرفان می‌گردد و در پایان آیه به فلسفهٔ عمیق این برنامه در یک جمله کوتاه اشاره کرده، می‌فرماید: « نتیجه این کار آن خواهد شد که دشمنان سرسخت هم‌چون دوستان گرم و صمیمی شوند.» [۷]

مفاهیم گوناگونی که از آیات استفاده می‌شود نشانگر این است که مراحل جهل مختلف است یک مرتبه از جهل با برخورد صحیح و مسالمت آمیز، باعث اصلاح و بیداری و آگاهی طرف می‌شود، ولی مرحلهٔ مهمّ و خطرناک آن است که: با برخورد مسالمت آمیز قابل اصلاح نیست و ممکن است خود انسان گرفتار آثار سوء آن شود؛ از این روی، باید از آن‌ها اعراض و دوری جست. در آیهٔ بعد به این قسم از نوع جهل اشاره دارد می‌فرماید: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ؛ با آن‌ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی‌ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان (و با آن‌ها ستیزه مکن).(اعراف:۱۹۹)

در تفسیر انوار درخشان می‌فرماید: «از جمله سیره و روش اهل ایمان آن است که به رفتار ناسزای مردم بی‌خرد و به گفتار هتک آمیز آنان توّجه ننماید و نادیده بگیرد و از اعتراض و سرزنش به آن‌ها صرف نظر کند و چنان‌چه در مقام معارضه یا دفاع از خود برآید، ناگزیر است که با رفتار بیهوده و گفتار جاهلانه اقدام نماید.» [۸] تفسیر نمونه دربارهٔ آیهٔ فوق می‌فرماید: «اعرض عن الجهلین». یعنی این که، «از جاهلان روی بگردان و با آن‌ها ستیزه مکن»، رهبران و مبلّغان در مسیر خود با افراد متعصّب، لجوج، جاهل و بی‌خبر و افرادی که از سطح فکر و اخلاق آن‌ها بسیار پائین‌تراند، روبه‌رو می‌شوند، از آن‌ها دشنام می‌شنوند و. . . راه پیروزی بر این مشکل گل‌آویز شدن با جاهلان نیست، بلکه بهترین راه تحمّل، حوصله و نادیده گرفتن این‌گونه کارها است. [۹]

آیات در این زمینه بسیار است[۱۰] و به همین مختصر بسنده شد. نکته‌ای که در این‌جا قابل ملاحظه می‌باشد این است که آیاتی را که در بالا ذکر کردیم اختصاص به امر به معروف و هدایت ندارد بلکه مطلق برخورد با افراد است چه در مقام امر به معروف و نهی از منکر باشد و چه غیر آن.


مطالعه بیشتر

۱. ترجمه تفسیر المیزان سید محمد حسین طباطبایی، مترجم سید محمد باقر موسوی همدانی ج، ۹ ص، ۳۶.

۲. ترجمه تفسیر مجمع البیان مؤلف ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی، انشارات فرهانی ج، ۹ ص، ۴۶.

منابع

  1. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ هـ. ش، ص۷۳.
  2. همان.
  3. همان.
  4. همان.
  5. فرقان: ۲۵/ ۶۳.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۱۴۹.
  7. همان، ج۲۰، ص۲۸۰
  8. الحسینی الهمدانی، سید محمد، قم، انتشارات انوار درخشان، کتابفروشی لطفی، ج۷، ص۲۰۳.
  9. . تفسیر نمونه، ج۷، ص۶۴.
  10. . ر.ک. قصص: ۲۸/۵۵، مومنون: ۲۳/۹۶.