تأثیر سخنان امام علی(ع) بر ادبیات فارسی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۹ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

آیا ممکن است که نهج البلاغه بر ادبیات فارسی تأثیر گذاشته باشد؟ چون در برخی شعرهای شعرای ایرانی مطالبی شبیه مطالب نهج البلاغه دیده می‌شود.

نهج البلاغه و ادبیات فارسی

از آنجا که نهج البلاغه به‌عنوان مجموعه سخنان امام علی‌(ع) با رویکردی ادبی توسط سید رضی (۳۵۹ق-۴۰۶ق) جمع آوری شده، تأثیر آن بر ادب عربی و فارسی مورد توجه محققان بوده است. گفته شده که از روزی که این کتاب در ابتدای قرن پنجم تألیف شده تأثیر ژرف و گسترده‌ای بر ادبیات عربی و فارسی نهاده است.[۱] به نقل از برخی محققان، سخنان امام علی(ع) از هنگام پیدایش ادب فارسی جدید در قرن چهارم قمری تأثیر دامنه داری بر این ادبیات داشته است؛ آنچنان که برخی در آثار شاعران فارسی زبان، پیش از تألیف نهج البلاغه یا همزمان یا کمی بعد از آن، مطالبی یافته اند که متأثر از سخنان امام علی(ع) است[۲]

از نظر محققان، پس از تألیف نهج البلاغه، از آنجا که سخنان امام علی(ع) یکجا و در کتابی جذاب گرد آمده بود، ادیبان جهان اسلام، از جمله ادیبان فارسی‌زبان، برای سرودن اشعار خود یا نگارش آثار ادبی به نثر از مضامین کتاب نهج البلاغه استفاده می‌کردند.[۳] آنچنان که در اشعار قدیمی‌ترین شاعر پارسی‌گوی پس از اسلام در ایران، رودکی سمرقندی (۲۴۴-۳۲۹ق) مشهور به آدم الشعراء که اشعار کمی از او باقی مانده، این تأثیر دیده می‌شود؛ رودکی در بیتی چنین سروده است:

اندر بلای سخت پدید آید فضل و بزرگمردی و سالاری[۴]

از نظر برخی،[۵] این بیت برگرفته از مضمون سخنی از امام علی(ع) در نهج البلاغه است: «في تَقَلُّبِ الْأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ؛ در گردش و دگرگونى‌هاى روزگار است كه گوهر مردان شناخته آيد».[۶]

فردوسی و نهج البلاغه

برخی محققان از استفاده حکیم ابوالقاسم فردوسی از مضامین کلام امام علی(ع) در نهج البلاغه خبر داده‌اند. گفته شده که فردوسی از آنجا که بر مذهب شیعه امامیه بوده و دارای تربیت عقلگرای شیعی ایرانی بوده، از معارف عقلی و شیعی امام علی(ع) در شاهنامه استفاده کرده است.[۷] برخی ابیات توحیدی فردوسی در دیباچه نهج البلاغه را تأثیرپذیرفته از برخی خطبههای توحیدی امام علی(ع) در نهج البلاغه دانسته‌اند؛ از جمله:

ز نام و نشان و گمان برتر است نگارنده برشده گوهر است
به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه[۸]

این ابیات دیباچه شاهنامه برگرفته از این قسمت از نهج البلاغه دانسته شده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَطَنَ خَفِيَّاتِ الْأَمُوُرِ وَ دَلَّتْ عَلَيْهِ أَعْلَامُ الظُّهُورِ وَ امْتَنَعَ عَلَى عَيْنِ الْبَصِيرِ... سَبَقَ فِي الْعُلُوِّ فَلَا شَيْ‏ءَ أَعْلَى مِنْهُ... لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ... تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يَقُولُ الْمُشَبِّهُونَ بِهِ وَ الْجَاحِدُونَ لَهُ عُلُوّاً كَبِيراً؛ سپاس خدایی را که هر نهانی را می‌داند و هر موجودی بر وجود او راه‌نماینده است و چشم بینا دیدنش نتواند... از همه برتر است و هیچکس برتر از او نیست... خردها را به چگونگی صفات خویش آگاه نساخته... فراتر است از آنچه اهل تشبیه و انکار درباره او می‌گویند؛ بسیار فراتر»[۹]

ناصرخسرو و نهج البلاغه

سایر شاعران فارسی‌گوی و نهج البلاغه

منابع

  1. جعفری، محمدمهدی، «تأثیر نهج البلاغه بر ادب فارسی»، در نامه شهیدی (جشن‌نامه استاد دکتر سید جعفر شهیدی)، تهران، طرح نو، ۱۳۷۴ش، ص۲۱۵.
  2. جعفری، «تأثیر نهج البلاغه بر ادب فارسی»، ص۲۲۱.
  3. جعفری، «تأثیر نهج البلاغه بر ادب فارسی»، ص۲۲۱-۲۲۲.
  4. رودکی سمرقندی، جعفر بن محمد، دیوان رودکی، تحقیق جهانگیر منصور، تهران، انتشارات ناهید، ۱۳۷۳ش، ص۱۵۶.
  5. جعفری، «تأثیر نهج البلاغه بر ادب فارسی»، ص۲۲۲.
  6. نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۸۹۶-۸۹۷.
  7. جعفری، «تأثیر نهج البلاغه بر ادب فارسی»، ص۲۲۲.
  8. فردوسی، ابوالقاسم حسن بن علی، شاهنامه، تحقیق ژول مول، تهران، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی با همکاری مؤسسه فرانکلین، ۱۳۵۳ش، ص۳.
  9. نهج البلاغه، ص۱۱۴-۱۱۷.