پیش نویس:دیدگاه مرتضی مطهری درباره «زیارت کاروان اسیران کربلا در روز اربعین»
اعتقاد به تحریف
از بین دانشمندان شیعه فقط مرحوم محدث نوری و شهيد مطهری معتقدند که کاروان اسرای اهل بيت(ع) در اولین اربعين شهادت امام حسین(ع) به زيارت ایشان نرفتند و همچنین واقعهی ملاقات با جابر صحت ندارد.[۱][۲][۳] محدث نوری احتمالا اولین کسی بوده که چنین باوری داشته است. شهید مطهری نیز که ظاهرا از محدث نوری متاثر بوده است، در این مسئله از وی تبعیت کرده و به تحریف در واقعه اربعین معتقد شده است. طبق نظر شهید مطهری این يک جريان ساختگی بوده و يكي از دروغهایی است كه جامعه مرده آن را پذيرفته است.
دلایل شهید مطهری
مرحوم مطهری مجموعا سه دلیل بر ساختگی بودن زیارت اربعین میآورد:
- عقل این مطلب را تکذیب میکند.
- این مطلب تنها در لهوف سید ابن طاوس ذکر شده است که نزد هیچ یک از صاحبان مقاتل معتبر نيست. یکی از دلایل عدم اعتبار آن این است که سید ابن طاوس آن را در جوانی نوشته است.
- هيچكدام از مورخين و مقتل نويسان اسلام اين مطلب را ننوشتهاند، بلکه تكذيب كردهاند.
نقد دلایل شهید مطهری
دلیل اول: تکذیب عقل
شهيد مطهری گفته است: «عقل هم تكذيب میكند»، در حاليكه چنين نيست و عقل چنین واقعهای را تکذیب نمیکند. اتفاقا عقل تأييد و تحسين میكند كه اهل بيت امام حسين(ع) از كنار اين حادثه به اين سادگی نگذرند. زیرا از نظر عاطفی بسيار بعيد است كه انسان بعد از از دست دادن عزیزانش بر سر مزار آنان نرود و در آنجا عزاداری نكند. بلکه آنچه مخالف عقل است نرفتن کاروان اسرا به کربلا است. زیرا شهر مدينه بعد از سرزمين كربلاست و كربلا در بين راه سوريه كنونی(شام) و كشور عراق واقع شده است.
بنا بر این از نظر عقلی هيچ مانعی وجود ندارد كه خاندان امام حسين(ع) در راه بازگشت به مدينه در اولين فرصت به زيارت قبور مطهر شهيدان رفته باشند. پس تکذیب واقعه اربعین توسط عقل معنا ندارد جر آنکه از نظر زمانی فاصلهی بین شام و کربلا آنقدر طولانی باشد که طی این مسافت در این مدت زمان محال باشد.
دلیل دوم: عدم اعتبار کتاب لهوف
اینکه شهید مطهری جوان بودن صاحب لهوف در هنگام نوشتن این کتاب را دلیل بر عدم اعتبار آن میداند، درست نیست. زیرا جوان بودن مولف یک کتاب نمیتواند دليلی بر رد مطلب آن کتاب باشد. اتفاقا نيرويی كه انسان در جوانی برای پژوهش و تحقيق دارد، در كهن سالی ندارد.
دلیل سوم: ذکر نشدن در کتب تاریخی
اینطور نیست که این واقعه در هیچ کتاب تاریخی ذکر نشده باشد. زیرا اولا مرحوم سيد بن طاوس خودش يكی از مقتل نويسانی است كه آن مطلب را نقل كرده است. ثانیا مورخان دیگری این واقعه را با صراحت یا اشاره بیان کردهاند. از جمله:
- ابن نما نيز در مثيرالاحزان
- علامه مجلسی در بحار الانوار
- ابو ریحان بیرونی در آثار الباقیه
- شیخ بهایی در توضیح المقاصد
- قاضی طباطبایی
- شیخ طوسی