پرش به محتوا

سرایت بیماری‌ها از نظر اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لیکدهی داخلی.)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[اسلام]] نه تنها به واقعیت سرایت بیماری معتقد است، بلکه اصل را در بیماری، مسری بودن آن می‌داند، مگر آن که خلافش معلوم شود. [[عیادت]] از بیمار نیز، تنها در صورت قابل سرایت نبودن توصیه شده است.
[[اسلام]] نه تنها به واقعیت سرایت بیماری معتقد است، بلکه اصل را در بیماری، مسری بودن آن می‌داند، مگر آن که خلافش معلوم شود. [[عیادت]] از بیمار نیز، تنها در صورت قابل سرایت نبودن بیماری توصیه شده است.


اما [[روایت]] {{عربی|لا عَدْوَى...‏|ترجمه=سرایت وجود ندارد...}} موجب برخی برداشت‌های غلط گردیده است. سند این روایت بسیار ضعیف است. متاسفانه برخی افراط‌گرایان در حوزه [[طب سنتی]] با استناد به این روایت، از بیماری‌های واگیر پرهیز ندارند و دیگران را هم تشویق به بی‌مبالاتی در این زمینه می‌کنند. این روایت برخلاف روایات متعددی است که از همنشینی با بیماران منع کرده‌اند.  
اما [[روایت]] {{عربی|لا عَدْوَى...‏|ترجمه=سرایت وجود ندارد...}} موجب برخی برداشت‌های غلط گردیده است. سند این روایت بسیار ضعیف است. متاسفانه برخی افراط‌گرایان در حوزه [[طب سنتی]] با استناد به این روایت، از بیماری‌های واگیر پرهیز ندارند و دیگران را هم تشویق به بی‌مبالاتی در این زمینه می‌کنند. این روایت برخلاف روایات متعددی است که از همنشینی با بیماران منع کرده‌اند.  
خط ۱۴: خط ۱۴:
در منابع دینی به سرایت برخی بیماری‌ها تصریح شده است و نمی‌توان در اصل آن تشکیک نمود:
در منابع دینی به سرایت برخی بیماری‌ها تصریح شده است و نمی‌توان در اصل آن تشکیک نمود:


* در [[روایت|روایتی]] از [[پیامبر اسلام(ص)]] نقل شده که فرمودند: «فرد بیمار نزد شخص سالم نرود».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۲.</ref> به نظر می‌رسد این روایت با روایات متعدد در استحباب [[عیادت]] از بیمار در تعارض است. اما این روایت در صورت نامشخص بودن نوع بیماری از لحاظ سرایت است. مطابق این روایت، اصل در بیماری‌ها سرایت است؛ و عمل مستحبِ عیادت، تنها در صورتی مجاز است که از عدم سرایت بیماری اطمینان داشتیم.
* در [[روایت|روایتی]] از [[پیامبر اسلام(ص)]] نقل شده که فرمودند: «فرد بیمار نزد شخص سالم نرود».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۲.</ref> به نظر می‌رسد این روایت با روایات متعدد در استحباب [[عیادت]] از بیمار در تعارض است. اما این روایت در صورت نامشخص بودن نوع بیماری از لحاظ سرایت است. مطابق این روایت، اصل در بیماری‌ها سرایت است؛ و عمل مستحبِ عیادت، تنها در صورتی مجاز است که از عدم سرایت بیماری اطمینان داشته باشیم.


* همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است: «از جذامی فرار کن چنان‌که از شیر می‌گریزی».<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۳۱</ref> طبق روایتی دیگر، فردی جذامی نزد پیامبر(ص) آمد تا با آن حضرت [[بیعت]] کند، اما پیامبر(ص) بدون دست دادن بیعت او را پذیرفت.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۳.</ref> از طرف دیگر در برخی گزارش‌ها نقل شده که پیامبر(ص)<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۲.</ref> و [[اهل بیت(ع)]]<ref>کلینی، محمدبن‌یعقوب بن اسحق، الأصول، فروع، الروضه من الکافی، مصحح علی‌اکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۳.</ref> با جذامیان هم غذا شده‌اند. میان روایاتِ فرار از جذام و روایاتِ هم‌غذا شدن با جذامی تعارضی نیست؛ زیرا بیماری جذام دو گونه است؛ نوع خشک که مسری نیست؛ و نوعی که مسری است؛ بنابراین جذامیانی که بیماری مسری دارند از ورود به شهرها و میان مردم منع می‌شدند. به احتمال زیاد، جذامیانی که با [[معصومان(ع)]] هم غذا شده‌اند، بیماری‌شان مسری نبوده است.
* همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است: «از جذامی فرار کن چنان‌که از شیر می‌گریزی».<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۳۱</ref> طبق روایتی دیگر، فردی جذامی نزد پیامبر(ص) آمد تا با آن حضرت [[بیعت]] کند، اما پیامبر(ص) بدون دست دادن بیعت او را پذیرفت.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۳.</ref> از طرف دیگر در برخی گزارش‌ها نقل شده است که پیامبر(ص)<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۲.</ref> و [[اهل بیت(ع)]]<ref>کلینی، محمدبن‌یعقوب بن اسحق، الأصول، فروع، الروضه من الکافی، مصحح علی‌اکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۳.</ref> با جذامیان هم غذا شده‌اند. میان روایاتِ فرار از جذام و روایاتِ هم‌غذا شدن با جذامی تعارضی نیست؛ زیرا بیماری جذام دو گونه است؛ نوع خشک که مسری نیست؛ و نوعی که مسری است؛ بنابراین جذامیانی که بیماری مسری دارند از ورود به شهرها و میان مردم منع می‌شدند. به احتمال زیاد، جذامیانی که با [[معصومان(ع)]] هم غذا شده‌اند، بیماری‌شان مسری نبوده است.
* فردی از [[امام کاظم(ع)]] پرسید: «اگر طاعون در شهری آمد و من آن‌جا بودم، باید از آن‌جا خارج شوم؟» امام فرمودند: «بله». پرسید: «اگر در روستایی بود؟» فرمودند: «بله». پرسید: «اگر در خانه بود؟» فرمودند: «بله، خارج شوید». راوی پرسید: «ما از رسول‌خدا(ص) این‌گونه نقل می‌کنیم که از طاعون فرار کردن مانند فرار کردن از جهاد است!» امام(ع) فرمودند: «پیامبر خدا(ص) این را برای کسانی فرمودند که در نقاط حساس و مرزهای مبارزه با دشمن بودند و وقتی آن‌جا طاعون آمد، سربازان از ترس فرار کرده و جبهه را خالی کردند».<ref>حرعاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۳۰.</ref>
* فردی از [[امام کاظم(ع)]] پرسید: «اگر طاعون در شهری آمد و من آن‌جا بودم، باید از آن‌جا خارج شوم؟» امام فرمودند: «بله»؛ پرسید: «اگر در روستایی بود؟» فرمودند: «بله»؛
پرسید: «اگر در خانه بود؟» فرمودند: «بله، خارج شوید»؛ راوی پرسید: «ما از رسول‌خدا(ص) این‌گونه نقل می‌کنیم که از طاعون فرار کردن مانند فرار کردن از جهاد است!» امام(ع) فرمودند: «پیامبر خدا(ص) این را برای کسانی فرمودند که در نقاط حساس و مرزهای مبارزه با دشمن بودند و وقتی آن‌جا طاعون آمد، سربازان از ترس فرار کرده و جبهه را خالی کردند».<ref>حرعاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۳۰.</ref>
* پیامبر(ص) فرمودند: «به افراد مبتلا به خوره زیاد نگاه نکنید و وقتی با آنان گفت‌وگو می‌کنید، به اندازه یک نیزه از آنان دور باشید».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۳.</ref> احتمال دارد توصیه به نگاه نکردن، جنبه بهداشت روانی برای دو طرف داشته باشد. اما فاصله یک نیزه که در روایت آمده، حدود دو متر است و این اندازه امروزه نیز برای جلوگیری از سرایت بیماری توسط متخصصان توصیه می‌شود.
* پیامبر(ص) فرمودند: «به افراد مبتلا به خوره زیاد نگاه نکنید و وقتی با آنان گفت‌وگو می‌کنید، به اندازه یک نیزه از آنان دور باشید».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۳.</ref> احتمال دارد توصیه به نگاه نکردن، جنبه بهداشت روانی برای دو طرف داشته باشد. اما فاصله یک نیزه که در روایت آمده، حدود دو متر است و این اندازه امروزه نیز برای جلوگیری از سرایت بیماری توسط متخصصان توصیه می‌شود.
* [[امام سجاد(ع)]] در [[نفرین]] به دشمنان اسلام می‌فرمایند: «[خدایا!] آب‌هایشان را به وبا و غذاهایشان را با دردها (امراض) بیامیز».<ref>صحیفه سجادیه، دعای۲۷.</ref> در این روایت، امام(ع) ضمن معرفی بستر میکروب وبا که آب است، از خدا می‌خواهد که آب دشمنان را به این میکروب بیامیزد تا بدان مبتلا شوند. از این روایت به دست می‌آید که امام(ع) به سرایت معتقد است و وجود بیماری مسری از مسلمات اسلام است.
* [[امام سجاد(ع)]] در [[نفرین]] به دشمنان اسلام می‌فرمایند: «[خدایا!] آب‌هایشان را به وبا و غذاهایشان را با دردها (امراض) بیامیز».<ref>صحیفه سجادیه، دعای۲۷.</ref> در این روایت، امام(ع) ضمن معرفی بستر میکروب وبا که آب است، از خدا می‌خواهد که آب دشمنان را به این میکروب بیامیزد تا بدان مبتلا شوند. از این روایت به دست می‌آید که امام(ع) به سرایت معتقد است و وجود بیماری مسری از مسلمات اسلام است.
خط ۲۶: خط ۲۷:
این روایت در منابع شیعی چنین نقل شده است:
این روایت در منابع شیعی چنین نقل شده است:


::«نضر بن قرواش جمّال (شتردار) می‌گوید: از امام صادق(ع) درباره شتری که جرب (بیماری پوستی انگلی) دارد پرسیدم که آیا آن را از ترس سرایت جرب از دیگر شترانم جدا کنم؟ امام(ع) فرمود: یک بادیه‌نشین نزد رسول خدا(ع) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من به گوسفند و گاو و شتر ارزان قیمت برمی‌خورم که به «جرب» مبتلا هستند، دوست ندارم که آن‌ها را بخرم، مبادا جربشان به شتر و گوسفندانم سرایت کند؛ پیامبر خدا(ع) به او فرمود: پس، چه کسی اولی را مبتلا کرد؟ سپس فرمود: سرایت (عدوی) و ... در اسلام نیست».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۵۵، ص۳۱۸.</ref>
::«نضر بن قرواش جمّال (شتردار) می‌گوید: از امام صادق(ع) درباره شتری که جرب (بیماری پوستی انگلی) دارد پرسیدم که آیا آن را از ترس سرایت جرب از دیگر شترانم جدا کنم؟ امام(ع) فرمود: یک بادیه‌نشین نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من به گوسفند و گاو و شتر ارزان قیمت برمی‌خورم که به «جرب» مبتلا هستند، دوست ندارم که آن‌ها را بخرم، مبادا جربشان به شتر و گوسفندانم سرایت کند؛ پیامبر خدا(ص) به او فرمود: پس، چه کسی اولی را مبتلا کرد؟ سپس فرمود: سرایت (عدوی) و ... در اسلام نیست».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۵۵، ص۳۱۸.</ref>


برخی از افراط‌گرایان در حوزه [[طب سنتی]] با استناد به ظاهر این روایت، از بیماری‌های مسری پرهیز ندارند و دیگران را هم تشویق به بی‌مبالاتی در این زمینه می‌کنند. آنها معتقدند مقصود روایت این است که مسلمان با در پیش گرفتن سبک زندگی اسلامی بیمار نخواهد شد و با اشاره به روایاتِ هم‌غذا شدن [[معصومان(ع)]] با بیماران جذامی، [[توکل به خدا]] را حل مشکل می‌دانند. این توجیه با روایات دوری از بیماری‌های واگیردار تعارض دارد و تفاوت میان جزام واگیردار با غیر واگیردار نیز استدلال آن‌را خدشه‌دار می‌کند.
برخی از افراط‌گرایان در حوزه [[طب سنتی]] با استناد به ظاهر این روایت، از بیماری‌های مسری پرهیز ندارند و دیگران را هم تشویق به بی‌مبالاتی در این زمینه می‌کنند. آنها معتقدند مقصود روایت این است که فرد مسلمان با در پیش گرفتن سبک زندگی اسلامی بیمار نخواهد شد و با اشاره به روایاتِ هم‌غذا شدن [[معصومان(ع)]] با بیماران جذامی، [[توکل به خدا]] را حل مشکل می‌دانند. این توجیه با روایات دوری از بیماری‌های واگیردار تعارض دارد و تفاوت میان جذام واگیردار با غیر واگیردار نیز استدلال آن‌را خدشه‌دار می‌کند.


=== پذیرش اصل سرایت و رد حکم آن ===
=== پذیرش اصل سرایت و رد حکم آن ===
«عدوی» در روایات دیگر در کنار «طیره» ([[فال بد]]) آمده است. طیره یکی از موارد نه‌گانه‌ای است که در [[حدیث رفع]] بیان شده است. مطابق نظر مشهور علما، موارد نه‌گانه حدیث رفع، حقیقت‌شان نفی نشده، بلکه آثار یا حکم آن موارد، توسط [[خداوند]] از مسلمانان برداشته شده است. سرایت نیز به مانند طیره و موارد دیگر تنها رفع حکم و نفی آثار حقوقی آن است و نه رفع اصل آن.  
«عدوی» در روایات دیگر در کنار «طیره» ([[فال بد]]) آمده است. طیره یکی از موارد نه‌گانه‌ای است که در [[حدیث رفع]] بیان شده است. مطابق نظر مشهور علما، موارد نه‌گانه حدیث رفع، حقیقت‌شان نفی نشده است، بلکه آثار یا حکم آن موارد، توسط [[خداوند]] از مسلمانان برداشته شده است. سرایت نیز به مانند طیره و موارد دیگر تنها رفع حکم و نفی آثار حقوقی آن شده است و اصل آن حقیقتی غیر قابل انکار بوده و هست.  


این معنا به سخن [[امام علی(ع)]] تأیید می‌شود که {{عربی|و الطیره لیست بحق، والعدوی لیست بحق|ترجمه=فال بد زدن حق نیست، و سرایت حق نیست}}<ref>نهج البلاغه، حکمت۴۰۰.</ref> در این روایت منظور امام این نیست که سرایت وجود ندارد، بلکه حکم آن را نفی می‌فرماید و شخصی که بیماری از او سرایت کرده، ضامن نیست و در صورت سرایت بیماری، هیچ حقی برای شخص مبتلا شده نسبت به فرد مبتلا کننده به وجود نمی‌آید و نمی‌تواند به این بهانه از او طلب خسارت کند یا او را مسئول بیماری خود بداند.
این معنا به سخن [[امام علی(ع)]] تأیید می‌شود که {{عربی|و الطیره لیست بحق، والعدوی لیست بحق|ترجمه=فال بد زدن حق نیست، و سرایت حق نیست}}<ref>نهج البلاغه، حکمت۴۰۰.</ref> در این روایت منظور امام(ع) این نیست که سرایت وجود ندارد، بلکه حکم آن را نفی می‌فرماید و شخصی که بیماری از او سرایت کرده، ضامن نیست و در صورت سرایت بیماری، هیچ حقی برای شخص مبتلا شده نسبت به فرد مبتلا کننده به وجود نمی‌آید و نمی‌تواند به این بهانه از او طلب خسارت کند یا او را مسئول بیماری خود بداند.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۰: خط ۵۱:
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
خط ۵۹: خط ۶۰:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:علم و دین]]
automoderated
۵۴۳

ویرایش