پرش به محتوا

نسبت گناه به پیامبران در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه'
جز (جایگزینی متن - ' ج ' به ' ج')
(جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
خط ۱۱: خط ۱۱:


==انتساب مجازی گناه به انبیا==
==انتساب مجازی گناه به انبیا==
از نکاتی که در زبان‌شناسی قرآن کریم مورد توجه قرار می‌گیرد، این است که برخی از آیات به شیوهٔ «ایّاکَ اعنی وَ اسمَعی یا جاره»<ref>ر.ك: مجمع البحرين، ج۳، ص۲۵۲، ماده ى جور.</ref> نازل شده‌اند.<ref>ر.ك: عيون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۶۱; بحارالانوار، ج۱۷، ص۷۱; و تفسير القمى، ج۲، ص۲۵۱</ref> این جمله در زبان عربی تقریبا برابر با ضرب‌المثلی فارسی است که می‌گوید: «در، به تو می‌گویم، دیوار، تو بشنو». برخی از آیاتی که به پیامبر چنین خطاب های دارند چنین است:
از نکاتی که در زبان‌شناسی قرآن کریم مورد توجه قرار می‌گیرد، این است که برخی از آیات به شیوه «ایّاکَ اعنی وَ اسمَعی یا جاره»<ref>ر.ك: مجمع البحرين، ج۳، ص۲۵۲، ماده ى جور.</ref> نازل شده‌اند.<ref>ر.ك: عيون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۶۱; بحارالانوار، ج۱۷، ص۷۱; و تفسير القمى، ج۲، ص۲۵۱</ref> این جمله در زبان عربی تقریبا برابر با ضرب‌المثلی فارسی است که می‌گوید: «در، به تو می‌گویم، دیوار، تو بشنو». برخی از آیاتی که به پیامبر چنین خطاب های دارند چنین است:


* [[پیامبر اکرم(ص)]] تردیدی در الهی بودن وحی ندارد، ولی در [[قرآن]] با جملاتی از این دست مورد خطاب قرار می‌گیرد: {{قرآن|فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ ۚ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ|ترجمه=و [به فرض محال] اگر از آنچه بر تو نازل کردیم در شک و تردیدی، از آنان که پیش از تو کتاب [آسمانی] می خواندند بپرس [کتابی که نزول قرآن را از سوی خدا خبر داده] تا روشن شود که حق از سوی پروردگارت به سوی تو آمده؛ بنابراین از تردیدکنندگان مباش|سوره=یونس|آیه=۹۴}}. این آیه نشانگر دو دلی پیامبر نیست؛ بلکه راهی برای تحقیق و جستجو فرا روی مخاطبان قرآن قرار می‌دهد و از آنان می‌خواهد که برای برطرف ساختن شک و تردید خود، از دانشمندان یهودی و مسیحی که ویژگی‌های پیامبر خاتم را می‌دانند، پرسش نمایند.<ref>الهدى الى دين المصطفى، ج۱، ص۱۶۸; و آموزش عقايد، ج۲ـ۱، ص۲۵۷.</ref>
* [[پیامبر اکرم(ص)]] تردیدی در الهی بودن وحی ندارد، ولی در [[قرآن]] با جملاتی از این دست مورد خطاب قرار می‌گیرد: {{قرآن|فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ ۚ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ|ترجمه=و [به فرض محال] اگر از آنچه بر تو نازل کردیم در شک و تردیدی، از آنان که پیش از تو کتاب [آسمانی] می خواندند بپرس [کتابی که نزول قرآن را از سوی خدا خبر داده] تا روشن شود که حق از سوی پروردگارت به سوی تو آمده؛ بنابراین از تردیدکنندگان مباش|سوره=یونس|آیه=۹۴}}. این آیه نشانگر دو دلی پیامبر نیست؛ بلکه راهی برای تحقیق و جستجو فرا روی مخاطبان قرآن قرار می‌دهد و از آنان می‌خواهد که برای برطرف ساختن شک و تردید خود، از دانشمندان یهودی و مسیحی که ویژگی‌های پیامبر خاتم را می‌دانند، پرسش نمایند.<ref>الهدى الى دين المصطفى، ج۱، ص۱۶۸; و آموزش عقايد، ج۲ـ۱، ص۲۵۷.</ref>
خط ۱۷: خط ۱۷:
* در آیه ۴۳ سوره توبه، رسول خدا(ص) از این که به خواسته گروهی سست ایمان تن داده و آنان را از شرکت در جهاد معاف داشته است، چنین بازخواست می‌شود: {{قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ|ترجمه=خدا تو را مورد بخشش و لطف قرار دهد، چرا پیش از آنکه [راستگویی] راستگویان بر تو روشن شود، و دروغگویان را بشناسی [از روی مهر و محبتی که به ایشان داری] به آنان اجازه [ترک جنگ] دادی؟|سوره=توبه|آیه=۴۳}}.
* در آیه ۴۳ سوره توبه، رسول خدا(ص) از این که به خواسته گروهی سست ایمان تن داده و آنان را از شرکت در جهاد معاف داشته است، چنین بازخواست می‌شود: {{قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ|ترجمه=خدا تو را مورد بخشش و لطف قرار دهد، چرا پیش از آنکه [راستگویی] راستگویان بر تو روشن شود، و دروغگویان را بشناسی [از روی مهر و محبتی که به ایشان داری] به آنان اجازه [ترک جنگ] دادی؟|سوره=توبه|آیه=۴۳}}.


با اندکی تأمل روشن می‌گردد که عتاب و سرزنش این آیه، در واقع، دامنگیر کسانی است که بدون داشتن عذری حقیقی، از شرکت در جهاد سرباز می‌زنند و بهانه‌های واهی را پشتوانهٔ خانه نشینی خود می‌سازند.<ref>بحارالانوار، ج۱۷، ص۴۶; و الميزان، ج۹، ص۲۵۸.</ref> این گروه اگر هم با مخالفت پیامبر روبه رو می‌شدند، در تصمیم خود بازنگری نمی‌کردند و قداست سرسپردگی در برابر فرمان رسول خدا (ص) را نیز در هم می‌شکستند. افزون بر این که حضور این سست ایمانان در جهاد، جز تضعیف روحیهٔ دیگران حاصلی نداشت و چنان‌که در آیات بعدی همین سوره آمده است به فساد و تباهی می‌انجامید.
با اندکی تأمل روشن می‌گردد که عتاب و سرزنش این آیه، در واقع، دامنگیر کسانی است که بدون داشتن عذری حقیقی، از شرکت در جهاد سرباز می‌زنند و بهانه‌های واهی را پشتوانه خانه نشینی خود می‌سازند.<ref>بحارالانوار، ج۱۷، ص۴۶; و الميزان، ج۹، ص۲۵۸.</ref> این گروه اگر هم با مخالفت پیامبر روبه رو می‌شدند، در تصمیم خود بازنگری نمی‌کردند و قداست سرسپردگی در برابر فرمان رسول خدا (ص) را نیز در هم می‌شکستند. افزون بر این که حضور این سست ایمانان در جهاد، جز تضعیف روحیه دیگران حاصلی نداشت و چنان‌که در آیات بعدی همین سوره آمده است به فساد و تباهی می‌انجامید.


از آنچه گذشت به دست می‌آید که این آیه، بر خلاف آنچه برخی پنداشته‌اند،<ref>ر.ك: الكشاف، ج۲، ص۲۷۴; تفسير البيضاوى، ج۲، ص185 و Isma, The Encyclopedia of Religion, V7, p465.
از آنچه گذشت به دست می‌آید که این آیه، بر خلاف آنچه برخی پنداشته‌اند،<ref>ر.ك: الكشاف، ج۲، ص۲۷۴; تفسير البيضاوى، ج۲، ص185 و Isma, The Encyclopedia of Religion, V7, p465.
</ref> نه تنها پیامبر را سرزنش نمی‌کند، بلکه با ظاهری عتاب آلود به ستایش از وی می‌پردازد. این مدحِ عتاب نما بدان معناست که دل‌سوزی پیامبر اکرم(ص) برای مردمان به حدی است که حتی رسواییِ خطاکاران را نیز نمی‌پسندد و با موافقت با خواستهٔ آنان، پرده از نفاق و دو رویی شان بر نمی‌گیرد.
</ref> نه تنها پیامبر را سرزنش نمی‌کند، بلکه با ظاهری عتاب آلود به ستایش از وی می‌پردازد. این مدحِ عتاب نما بدان معناست که دل‌سوزی پیامبر اکرم(ص) برای مردمان به حدی است که حتی رسواییِ خطاکاران را نیز نمی‌پسندد و با موافقت با خواسته آنان، پرده از نفاق و دو رویی شان بر نمی‌گیرد.


==حسنات الابرار سیئات المقربین==
==حسنات الابرار سیئات المقربین==
بسیاری از کارها که بر همگان روا است، شایستهٔ مقرّبان درگاه الهی نیست، که «حَسَناتُ الابرارُ سَیئاتُ المُقَرّبین»<ref>اين سخن مشهور در برخى از منابع، از احاديث نبوى به شمار آمده است. ر.ك: كشف الغمه، ج۳، ص۴۵.</ref> (کارهای نیک صالحان، گناهان است‌ برای مقربین) یعنی درجه آنها آنقدر بالا است که کارهایی که برای اینها حسنه و درجه است و اینها را بالا می‌برد برای آنها سیئه است و آنها را پایین می‌آورد. چه بسا از معصومان عملی سر زند که هر چند حرام شرعی نیست، ولی با مقام و منزلت والای آنان سازگاری ندارد و در اصطلاح «ترک اولی» خوانده می‌شود. این لغزش‌های کوچک به گونه‌ای در قرآن برجسته گردیده‌اند که ظاهربینان را به تردید می‌افکند و این پرسش را پیش روی آدمی قرار می‌دهد که اگر پیامبران معصوم‌اند، دلیل این همه پافشاری بر لغزش‌های آنان چیست.  
بسیاری از کارها که بر همگان روا است، شایسته مقرّبان درگاه الهی نیست، که «حَسَناتُ الابرارُ سَیئاتُ المُقَرّبین»<ref>اين سخن مشهور در برخى از منابع، از احاديث نبوى به شمار آمده است. ر.ك: كشف الغمه، ج۳، ص۴۵.</ref> (کارهای نیک صالحان، گناهان است‌ برای مقربین) یعنی درجه آنها آنقدر بالا است که کارهایی که برای اینها حسنه و درجه است و اینها را بالا می‌برد برای آنها سیئه است و آنها را پایین می‌آورد. چه بسا از معصومان عملی سر زند که هر چند حرام شرعی نیست، ولی با مقام و منزلت والای آنان سازگاری ندارد و در اصطلاح «ترک اولی» خوانده می‌شود. این لغزش‌های کوچک به گونه‌ای در قرآن برجسته گردیده‌اند که ظاهربینان را به تردید می‌افکند و این پرسش را پیش روی آدمی قرار می‌دهد که اگر پیامبران معصوم‌اند، دلیل این همه پافشاری بر لغزش‌های آنان چیست.  


امیرمؤمنان(ع) در پاسخ به پرسشی از این دست، این نکته را خاطر نشان می‌سازند که یادآوری این کاستی‌ها برای آن است که مردم در بزرگ داشت انبیا به خطا نروند و آنان را در جایگاه خدایی ننشانند و بدانند که آفریدگان هر اندازه درجات تعالی را بپیمایند، از کمال ویژهٔ الهی فروترند.<ref>ر.ك: الاحتجاج، ج۲ـ۱، ص۲۴۹.</ref>
امیرمؤمنان(ع) در پاسخ به پرسشی از این دست، این نکته را خاطر نشان می‌سازند که یادآوری این کاستی‌ها برای آن است که مردم در بزرگ داشت انبیا به خطا نروند و آنان را در جایگاه خدایی ننشانند و بدانند که آفریدگان هر اندازه درجات تعالی را بپیمایند، از کمال ویژه الهی فروترند.<ref>ر.ك: الاحتجاج، ج۲ـ۱، ص۲۴۹.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
کاربر ناشناس