|
|
خط ۴: |
خط ۴: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| «اَحقاف» جمع «حقف» بر وزن حِبر يعني خط طولاني از ريگ روان كه به چپ و راست روان است.}}<ref>راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، الدار الشاميه، ۱۴۱۶ ق، ص۲۴۸.</ref> و نيز به معني تپه بزرگ شن (توده ريگ) كه از وزيدن بادها به طور قوس درآمده است.
| | سوره احقاف، از جمله [[سورههای مکی]] و دارای ۴۶ آیه میباشد. احقاف جمع حِقف به معنی ریگ روان است. احقاف منازل [[قوم عاد]] بود که [[حضرت هود(ع)]] بر آنها مبعوث شد. بنابر قول معتبر، قوم عاد در جنوب جزیرة العرب حوالی یمن کنونی است. از جمله محتوای این سوره میتوان، به نزول قرآن توسط خداوند، بطلان پرستش غیر از خدا، پاداش استقامت در ایمان، لزوم احسان به پدر و مادر، دادگاه عدل الهی برا کافران و عمومیت دعوت پیامبر(ص) حتی برای جنّیان، اشاره کرد. |
|
| |
|
| احقاف منازل قوم عاد بود كه حضرت هود(ع) بر آنها مبعوث شد {{قرآن|وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالأحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلا تَعْبُدُوا إِلا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ<ref>احقاف/ ۲۱</ref> [سرگذشت هود] برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين (احقاف) بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشتههاى دور و نزديك آمده بودند كه: جز خداى يگانه را نپرستيد! [و گفت:] من بر شما از عذاب روزى بزرگ مىترسم!.
| | ==معنای لغوی و اصطلاحی== |
| | «اَحقاف» جمع «حِقف» به معنی خط طولاني از ريگ روان كه به چپ و راست روان است، میباشد.<ref>راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، الدار الشاميه، ۱۴۱۶ ق، ص۲۴۸.</ref> همچنین به معني تپه بزرگ شن (توده ريگ) كه از وزيدن بادها به طور قوس درآمده است، نیز استعمال شده است. |
|
| |
|
| طبق معني لغوي احقاف، مشخص ميشود كه سرزمين عاد ريگستان بوده است. امّا در اينكه اين منطقه در كدام يک از سرزمين جهان بوده است نظراتي ارائه گرديده كه در تفسير شريف مجمعالبيان آمده است:<ref>ابو علي الفضل بن الحسن الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، قم، منشورات مكتبه آيت الله المرعشي، ۱۴۰۳ ق، ج۵، ص۸۹ .</ref>
| | احقاف منازل [[قوم عاد]] بود كه [[حضرت هود(ع)]] بر آنها مبعوث شد {{قرآن|وَ اذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالأحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلا تَعْبُدُوا إِلا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ|ترجمه=برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين (احقاف) بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشتههاى دور و نزديك آمده بودند كه: جز خداى يگانه را نپرستيد! [و گفت:] من بر شما از عذاب روزى بزرگ مىترسم.|سوره=احقاف|آیه=۲۱}} |
|
| |
|
| ۱ـ «احقاف» صحراي بسيار وسيع از شنهاي روان است كه در جنوب جزيره العرب حوالي يمن قرار دارد<ref>كلانتري، الياس، لغات قرآن در تفسير مجمع البيان، انتشارات بيان، ۱۳۶۳، ص۱۴.</ref> و اين قول از قتاده است كه فرموده ريگزاري مشرف بر دريا از يمن است.
| | ==مکان احقاف== |
| | منطقه احقاف، به صورت ریگستانی بوده است و در مورد مکان امروزی آن، نظراتي ارائه گرديده است كه در تفسير مجمعالبيان آمده است:<ref>ابو علي الفضل بن الحسن الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، قم، منشورات مكتبه آيت الله المرعشي، ۱۴۰۳ ق، ج۵، ص۸۹ .</ref> |
| | * «احقاف» صحراي بسيار وسيع از شنهاي روان است كه در جنوب [[جزيره العرب]] حوالي [[يمن]] قرار دارد<ref>كلانتري، الياس، لغات قرآن در تفسير مجمع البيان، انتشارات بيان، ۱۳۶۳، ص۱۴.</ref> و اين قول از قتاده است كه فرموده ريگزاري مشرف بر دريا از يمن است. |
| | * « احقاف» نام وادي اي است ميان عمان و مهره (بروزن بهره) اين قول از ابن عباس است. |
| | * بنابر قول ابن اسحاق « احقاف» ريگزاري است كه از عمان تا [[حضرموت]] امتداد دارد. |
| | *برخي از صاحبنظران به يقين درمورد آن سرزمين نظري ندادهاند و چنين گفتهاند كه احقاف منازل قوم عاد بود و به تحقيق جاي آن معلوم نيست چون قوم عاد بر بسياري از بلاد تسلّّّّّط يافته بودند و حضرت هود(ع) در يكي از مراكز آنان به رسالت مبعوث شده بود.<ref>ميرزا ابوالحسن شعراني، نشر طوبي، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۸۱.</ref> |
|
| |
|
| ۲ـ « احقاف» نام وادي اي است ميان عمان و مهره (بروزن بهره) اين قول از ابن عباس است.
| | با توجه به اینکه از آيات ديگر قرآن در [[سوره شعراء]] بر ميآيد كه قوم عاد در جائي زندگي ميكردند كه آب فراوان و درختان جالب داشته است، نظریه دوم و سوم بعید به نظر میرسد. بنابر این نظریه اول تقويت ميشود كه قسمت جنوبي جزيره العرب حوالي يمن باشد كه سرزمين قوم عاد در عين مصون نبودن از شنهاي روان داراي آب و درخت بوده است.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، انتشارات اسلاميه، ۱۳۶۴، ج۲۱، ص۳۵۱ .</ref> |
| | |
| ۳ـ و بنابر قول ابن اسحاق « احقاف» ريگزاري است كه از عمان تا حضر موت امتداد دارد.
| |
| | |
| ۴ـ برخي از صاحبنظران به يقين درمورد آن سرزمين نظري ندادهاند و چنين گفتهاند كه احقاف منازل قوم عاد بود و به تحقيق جاي آن معلوم نيست چون قوم عاد بر بسياري از بلاد تسلّّّّّط يافته بودند مانند مغولان در قرون وسطي و هود پيغمبر(ع) در يكي از مراكز آنان به رسالت مبعوث شده بود.<ref>ميرزا ابوالحسن شعراني، نشر طوبي، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۸۱.</ref>
| |
| | |
| نظريّه شماره ۲ و۳ بعيد است زيرا از آيات ديگر قرآن در سوره شعراء بر ميآيد كه قوم عاد در جائي زندگي ميكردند كه آب فراوان داشت و درختان جالب، و در امكنهاي كه معرفي شده كه در قلب جزيره عربستان ميان حضر موت و عمان باشد كه خشك و بي آب است، بسيار بعيد است.
| |
| | |
| پس همان نظر اوّل تقويت ميشود كه قسمت جنوبي جزيره حوالي يمن باشد كه سرزمين قوم عاد در عين مصون نبودن از شنهاي روان داراي آب و درخت بوده است.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، انتشارات اسلاميه، ۱۳۶۴، ج۲۱، ص۳۵۱ .</ref>
| |
|
| |
|
| ==محتواي سوره احقاف== | | ==محتواي سوره احقاف== |
| | اين سوره در [[مكّه]] نازل شده است و داراي «۴۶» آيه میباشد.<ref>طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، ۱۳۹۳ ق، ج۱۸، ص۱۸۴.</ref> محتوای این سوره عبارت است از: |
|
| |
|
| اين سوره در مكّه نازل شده و داراي «۳۵» آيه است،<ref>طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، ۱۳۹۳ ق، ج۱۸، ص۱۸۴.</ref> و دارای این معارف می باشد :
| | *'''بيان عظمت [[قرآن]]''': {{قرآن|تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ|ترجمه=اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است|سوره=احقاف|آیه=۲}} |
| | | *'''حق بودن آفرينش جهان''': {{قرآن|مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى|ترجمه=ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان اين دو است جز بحق و براى سرآمد معيّنى نيافريديم؛ امّا كافران از آنچه انذار مىشوند روى گردانند!|سوره=احقاف|آیه=۳}} |
| ==۱ – بيان عظمت قرآن==
| | *'''بطلان پرستش غیر از خداوند''': {{قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ...|۴|وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ|۵|ترجمه=به آنان بگو: اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مىكنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟...(۴) چه كسى گمراهتر است از آن كس كه معبودى غير خدا را مىخواند كه تا قيامت هم به او پاسخ نمىگويد و از خواندن آنها [كاملا] بیخبر است؟!(۵)|سوره=احقاف|آیه=۴ و ۵}} |
| | | *'''پاداش استقامت در [[ایمان]]''': {{قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ|۱۳|أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ|۱۴|ترجمه=كسانى كه گفتند: پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مىشوند. آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن مىمانند؛ اين پاداش اعمالى است كه انجام مىدادند|سوره=احقاف|آیه=۱۴ و ۱۵}} |
| « حم . اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است! .» <ref>. احقاف / ۲ – ۱ .</ref>
| | *'''احسان به پدر و مادر''': {{قرآن|وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا...|ترجمه=و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر خود سفارش کردیم...|سوره=احقاف|آیه=۱۵}} |
| | | *'''دادگاه [[عدل الهی]] و جزای کافران''': {{قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ|ترجمه=آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مىكنند [به آنها گفته مىشود:] طيّبات و پاکیهایتان را در زندگى دنيا از بین بردید و از لذتهای آن استفاده کردید؛ اما امروز عذاب ذلّتبار بخاطر استكبارى كه در زمين بنا حق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مىداديد؛ جزاى شما خواهد بود|سوره=احقاف|آیه=۲۰}} |
| ==۲ - حق بودن آفرينش جهان==
| | * '''گسترش و عموميّت دعوت [[پيامبر(ص)]] حتی برای جنّیان''': {{قرآن|وَ إِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا ۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ|ترجمه=به ياد آور] هنگامى كه گروهى از جنّ را به سوى تو متوجّه ساختيم كه قرآن را بشنوند؛ وقتى حضور يافتند به يكديگر گفتند: (خاموش باشيد و بشنويد!) و هنگامى كه پايان گرفت، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بيم دادند!|سوره=احقاف|آیه=۲۹}} |
| | |
| « ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان اين دو است جز بحق و براى سرآمد معيّنى نيافريديم؛ امّا كافران از آنچه انذار مىشوند روى گردانند! »<ref>. احقاف / ۳ .</ref>
| |
| | |
| ==۳ - مبارزه قاطع بر ضدّ هرگونه شرك و بتپرستي شرط پيروزي ايمان و استقامت==
| |
| | |
| « به آنان بگو: (اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مىكنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ كتابى آسمانى پيش از اين، يا اثر علمى از گذشتگان براى من بياوريد [كه دليل صدق گفتار شما باشد] اگر راست مىگوييد!) چه كسى گمراهتر است از آن كس كه معبودى غير خدا را مىخواند كه تا قيامت هم به او پاسخ نمىگويد و از خواندن آنها [كاملا] بىخبر است؟! [و صداى آنها را هيچ نمىشنود!] و هنگامى كه مردم محشور مىشوند، معبودهاى آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتّى عبادت آنها را انكار مىكنند! هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مىشود، كافران در برابر حقّى كه براى آنها آمده مىگويند: (اين سحرى آشكار است!) بلكه مىگويند: (اين آيات را بر خدا افترا بسته است!) بگو: (اگر من آن را بدروغ به خدا نسبت داده باشم [لازم است مرا رسوا كند و] شما نمىتوانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد! او كارهايى را كه شما در آن وارد مىشويد بهتر مىداند؛ همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد؛ و او آمرزنده و مهربان است!) بگو: (من پيامبر نوظهورى نيستم؛ و نمىدانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مىشود پيروى مىكنم، و جز بيمدهنده آشكارى نيستم!) . بگو: به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد [چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود]؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمىكند!. كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: اگر [اسلام] چيز خوبى بود، هرگز آنها [در پذيرش آن] بر ما پيشى نمىگرفتند! و چون خودشان بوسيله آن هدايت نشدند مىگويند: اين يك دروغ قديمى است! . و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود [نشانههاى آن را بيان كرده]، و اين كتاب هماهنگ با نشانههاى تورات است در حالى كه به زبان عربى و فصيح و گوياست، تا ظالمان را بيم دهد و براى نيكوكاران بشارتى باشد! . كسانى كه گفتند: پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مىشوند. . آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن مىمانند؛ اين پاداش اعمالى است كه انجام مىدادند.»<ref>. احقاف / ۱۴ – ۴ .</ref>
| |
| | |
| == ۴- احسان به پدر و مادر==
| |
| | |
| « ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مىكند و با ناراحتى بر زمين مىگذارد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است؛ تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مىگويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و كار شايستهاى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوى تو بازمىگردم و توبه مىكنم، و من از مسلمانانم! »<ref>. احقاف / ۱۵</ref>
| |
| | |
| ==۵ - توحيد مردم در مسئله معاد و دادگاه عدل پروردگار==
| |
| | |
| « آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مىكنند [به آنها گفته مىشود:] از طيّبات و لذائذ در زندگى دنيا خود استفاده كرديد و از آن بهره گرفتيد؛ اما امروز عذاب ذلّتبار بخاطر استكبارى كه در زمين بناحق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مىداديد؛ جزاى شما خواهد بود! »<ref>. احقاف / ۲۰.</ref>
| |
| | |
| == ۶- هشدار به مشركان و مجرمان==
| |
| | |
| به عنوان هشدار به مشركان و مجرمان گوشهاي از داستان قوم عاد را كه ساكن سرزمين احقاف بودند : «[سرگذشت هود] برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين (احقاف) بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشتههاى دور و نزديك آمده بودند كه: جز خداى يگانه را نپرستيد! [و گفت:] من بر شما از عذاب روزى بزرگ مىترسم! آنها گفتند: آيا آمدهاى كه ما را [با دروغهايت] از معبودانمان بازگردانى؟! اگر راست مىگويى عذابى را كه به ما وعده مىدهى بياور! ...»<ref>. احقاف / ۲۸- ۲۱ .</ref>
| |
| | |
| == ۷- اشاره به گسترش و عموميّت دعوت پيامبر اسلام(ص) ==
| |
| | |
| تا آنجا كه شامل طايفه جنّ هم ميشود: « به ياد آور] هنگامى كه گروهى از جنّ را به سوى تو متوجّه ساختيم كه قرآن را بشنوند؛ وقتى حضور يافتند به يكديگر گفتند: (خاموش باشيد و بشنويد!) و هنگامى كه پايان گرفت، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بيم دادند! گفتند: (اى قوم ما! ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده، هماهنگ با نشانههاى كتابهاى پيش از آن، كه به سوى حقّ و راه راست هدايت مىكند. اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد! و هر كس به دعوت كننده الهى پاسخ نگويد، هرگز نمىتواند از چنگال عذاب الهى در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياورى براى او نيست؛ چنين كسانى در گمراهى آشكارند!»<ref>. احقاف / ۳۲- ۲۹ .</ref>
| |
| | |
| ==۸ - دعوت پيامبر اسلام(ص) به صبر و استقامت==
| |
|
| |
|
| « آيا آنها نمىدانند خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده و از آفرينش آنها ناتوان نشده است، مىتواند مُردگان را زنده كند؟! آرى او بر هر چيز تواناست! روزى را به ياد آور كه كافران را بر آتش عرضه مىدارند [و به آنها گفته مىشود:] آيا اين حقّ نيست؟! مىگويند: (آرى، به پروردگارمان سوگند [كه حقّ است]!) [در اين هنگام خداوند] مىگويد: (پس عذاب را بخاطر كفرتان بچشيد!) پس صبر كن آنگونه كه پيامبران (اُولو العزم) صبر كردند، و براى [عذاب] آنان شتاب مكن! هنگامى كه وعدههايى را كه به آنها داده مىشود ببينند، احساس مىكنند كه گويى فقط ساعتى از يك روز [در دنيا] توقّف داشتند؛ اين ابلاغى است براى همگان؛ آيا جز قوم فاسق هلاك مىشوند؟! » <ref>. احقاف / ۳۵ – ۳۳ .</ref>
| |
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
خط ۷۹: |
خط ۵۳: |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه = شد |
| | تیترها = | | | تیترها = شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش = شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی = شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر = شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت = الف |
| | کیفیت = | | | کیفیت = د |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |