پرش به محتوا

تعاریف ایمان نخبه‌گرایانه یا عمومی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
ایا تعاریف از ایمان نخبه گرایانه است و یا برای عموم مردم مناسب است؟
آیا تعاریف از ایمان نخبه گرایانه است یا برای عموم مردم مناسب است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
نخبه‌گرا بودن یعنی تعریف تنها شامل تعدادی از نخبگان شود. «رويارويي مجذوبانه با خداوند»، تعریف مجتهد شبستری، به اقرار خودش نخبه‌گرایانه است؛<ref>مجله کیان، سال ۱۳۷۹، ش ۵۲، ص۱۰–۱۱.</ref> چنان‌که تعریف مصطفی ملکیان که ایمان به «دویدن در پی آواز حقیقت» نیز چنین است. اما تعریف به معرفت قلبی و به معنای امید در تعریف عبدالکریم سروش، عمومیت دارد و تنها شامل نخبگان نمی‌شود.<ref>کیان، ش ۵۲، ص۵۱.</ref>
نخبه‌گرا بودن یعنی تعریف تنها شامل تعدادی از نخبگان شود. «رویارویی مجذوبانه با خداوند»، تعریف [[محمد مجتهد شبستری]]، به اقرار او نخبه‌گرایانه است؛<ref>مجله کیان، سال ۱۳۷۹، ش ۵۲، ص۱۰–۱۱.</ref> چنان‌که تعریف [[مصطفی ملکیان]] که ایمان را به «دویدن در پی آواز حقیقت» تعریف نموده نیز چنین است. اما تعریف به معرفت قلبی در تعریف سنتی و برگرفته از [[قرآن]] و روایات [[معصومین(ع)]] و به معنای امید در تعریف [[عبدالکریم سروش]]، عمومیت دارد و تنها شامل نخبگان نمی‌شود.<ref>کیان، ش ۵۲، ص۵۱.</ref>


این ایراد گرفته می‌شود که لحن قرآن در باب ایمان، نخبه‌گرایانه است. آن‌جا که می‌گوید {{قرآن|وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ|سوره=هود:۱۷ رعد:۱|ترجمه=لکن بیش‌تر مردمان به آن ایمان نمی‌آورند.}} و یا {{قرآن|وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ|سوره=یوسف|آیه=۱۰۶|ترجمه=و بيشترشان به خدا ايمان نياورند بلكه همچنان مشركند.}} از این آیات مختص بودن ایمان برای نخبگان نتیجه گرفته می‌شود. اما باید توجه داشت بیشتر این نمونه‌ها که حدود هفتاد آیه است درباره علم است {{قرآن|وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ|سوره = اعراف|آیه = ۱۸۷|ترجمه = لیکن اکثر مردم بر این حقیقت آگاه نیستند.}} و پس از آن، موضوع درباره شکر است؛ {{قرآن|وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ|سوره = غافر|آیه = ۶۱|ترجمه = لیکن بیش‌تر مردم شکرگذار نیستند.}}
در تعریف ایمان در قرآن نیز این ایراد گرفته می‌شود که لحن قرآن در باب ایمان، نخبه‌گرایانه است. آن‌جا که می‌گوید {{قرآن|وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ|سوره=هود:۱۷ رعد:۱|ترجمه=لکن بیش‌تر مردمان به آن ایمان نمی‌آورند.}} یا {{قرآن|وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ|سوره=یوسف|آیه=۱۰۶|ترجمه=و بیشترشان به خدا ایمان نیاورند بلکه همچنان مشرکند.}} از این آیات مختص بودن ایمان برای نخبگان نتیجه گرفته می‌شود.  
 
اما باید توجه داشت بیشتر این نمونه‌ها که حدود هفتاد آیه است درباره علم است {{قرآن|وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ|سوره = اعراف|آیه = ۱۸۷|ترجمه = لیکن اکثر مردم بر این حقیقت آگاه نیستند.}} و پس از آن، موضوع درباره شکر است؛ {{قرآن|وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ|سوره = غافر|آیه = ۶۱|ترجمه = لیکن بیش‌تر مردم شکرگذار نیستند.}}


در توضیح می‌توان چنین گفت که:
در توضیح می‌توان چنین گفت که:
خط ۱۲: خط ۱۴:
* در بیش‌تر این نمونه‌ها از تعبیر «اکثرهم» استفاده شده که همراه با ضمیر است و این ضمایر اشاره به اقوام سابق دارد؛ پس معنا چنین است که مثلاً «اکثر قوم ابراهیم چنین‌اند»، و به این ترتیب عمومیت ندارد.
* در بیش‌تر این نمونه‌ها از تعبیر «اکثرهم» استفاده شده که همراه با ضمیر است و این ضمایر اشاره به اقوام سابق دارد؛ پس معنا چنین است که مثلاً «اکثر قوم ابراهیم چنین‌اند»، و به این ترتیب عمومیت ندارد.


* در آن نمونه‌هایی که آیه ناظر به ایمان بوده و عمومیت نیز داشته باشد، مراد ایمان کامل و توحید ناب است.<ref>المیزان، ج۱۸، ص۲۷۴، و ج۱۵، ص۲۵۲.</ref> به تعبیر دیگر ایمان مراتبی دارد و مرتبه بالا و کامل آن تنها در افرادی نادر پدید می‌آید. ایمان مراتبی دیگر نیز دارد که شامل غیر نخبگان هم می‌شود.
* در آن نمونه‌هایی که آیه ناظر به ایمان بوده و عمومیت نیز داشته باشد، مراد ایمان کامل و توحید ناب است.<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۸، ص۲۷۴، و ج۱۵، ص۲۵۲.</ref> به تعبیر دیگر ایمان مراتبی دارد و مرتبه بالا و کامل آن تنها در افرادی نادر پدید می‌آید. ایمان مراتبی دیگر نیز دارد که شامل غیر نخبگان هم می‌شود.


* باید میان تعریف محدود و کم بودن مصداق تفاوت گذاشت. بدین معنا که گاه ما از ابتدا تعریف ایمان را چنان محدود و همراه با خسّت بیان می‌کنیم که مصادیق نادری داشته باشد؛ اما زمانی تعریف به خودی خود عمومیت دارد، ولی مصادیق خالص آن اندک‌اند. با توجه به این نکته باید گفت تعریف ایمان به معنای، معرفت قلبی، در عین حال که تعریفی پیشینی است، به کار هدایت جامعه می‌آید، و عمومیت لازم را نیز داراست؛ هرچند مصداق خالص و تمام‌عیار آن بسیار اندک باشد.
* باید میان تعریف محدود و کم بودن مصداق، تفاوت گذاشت. بدین معنا که گاه از ابتدا تعریف ایمان چنان محدود بیان شده که مصادیق نادری داشته باشد؛ اما زمانی تعریف به خودی خود عمومیت دارد، ولی مصادیق خالص آن اندک‌اند. با توجه به این نکته باید گفت تعریف ایمان به معنای، معرفت قلبی، در عین حال که تعریفی پیشینی یعنی مبتنی بر تعریف قرآن و [[سنت]] از ایمان  است، به کار [[هدایت]] جامعه می‌آید، و عمومیت لازم را نیز داراست؛ هرچند مصداق خالص و تمام‌عیار آن بسیار اندک باشد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۳۰: خط ۳۲:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج
  | کیفیت = د
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱٬۴۰۷

ویرایش