پرش به محتوا

دلیل عدم ضعف در خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - ' ج ' به ' ج')
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۹: خط ۹:


== تعریف ضعف و عجز ==
== تعریف ضعف و عجز ==
عجز به معنی عقب افتادن از چیزی و قرار گرفتن در دنباله کاری است، سپس به عنوان قصور و ناتوانی از انجام کار در مقابل قدرت به کار رفته است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص ۱۶۳.</ref> بنابراین عجز در صورتی صادق است که قدرت در آن مورد بتواند إعمال شود و در تعریف قدرت گفته‌اند: عبارت است از اینکه فاعل به گونه ای باشد که هرگاه بخواهد فعل را انجام دهد و هرگاه نخواهد انجام ندهد. پس اوّلا خواست و اراده لازم است و ثانیاً قدرت فعل و ترک را در بر می‌گیرد و ثالثاً اراده از قدرت محدودتر است و هم اینکه اراده مسبوق به علم است.<ref>جمعی از نویسندگان، معارف اسلامی۱، ص ۹–۷۸.</ref> مسئله [[قدرت خداوند]] از اهم مباحث صفات کمال و جمال است که از هر نظر نامحدود و بی پایان است و هر امر ممکنی را شامل می‌شود، قدرتی که توأم با اختیار و مشیّت است، هر زمان اراده کند انجام می‌دهد و هر زمان اراده محو و نابودی چیزی را کند، از میان می‌رود<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص ۱۶۰.</ref> اما مقدور بودن هر چیزی مستلزم تحقق آن نیست و تنها اموری تحقق می‌یابند که [[اراده الهی]] به ایجاد آنها تعلق گرفته باشد، پس دایره مرادات تنگ‌تر از مقدورات است<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، ص ۵–۳۸۲.</ref> و خداوند حکیم جز کار شایسته و حکیمانه انجام نمی‌دهد ولو اینکه مقدور او باشد.
عجز به معنی عقب افتادن از چیزی و قرار گرفتن در دنباله کاری است، سپس به عنوان قصور و ناتوانی از انجام کار در مقابل قدرت به کار رفته است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص۱۶۳.</ref> بنابراین عجز در صورتی صادق است که قدرت در آن مورد بتواند إعمال شود و در تعریف قدرت گفته‌اند: عبارت است از اینکه فاعل به گونه ای باشد که هرگاه بخواهد فعل را انجام دهد و هرگاه نخواهد انجام ندهد. پس اوّلا خواست و اراده لازم است و ثانیاً قدرت فعل و ترک را در بر می‌گیرد و ثالثاً اراده از قدرت محدودتر است و هم اینکه اراده مسبوق به علم است.<ref>جمعی از نویسندگان، معارف اسلامی۱، ص۹–۷۸.</ref> مسئله [[قدرت خداوند]] از اهم مباحث صفات کمال و جمال است که از هر نظر نامحدود و بی پایان است و هر امر ممکنی را شامل می‌شود، قدرتی که توأم با اختیار و مشیّت است، هر زمان اراده کند انجام می‌دهد و هر زمان اراده محو و نابودی چیزی را کند، از میان می‌رود<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص۱۶۰.</ref> اما مقدور بودن هر چیزی مستلزم تحقق آن نیست و تنها اموری تحقق می‌یابند که [[اراده الهی]] به ایجاد آنها تعلق گرفته باشد، پس دایره مرادات تنگ‌تر از مقدورات است<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، ص۵–۳۸۲.</ref> و خداوند حکیم جز کار شایسته و حکیمانه انجام نمی‌دهد ولو اینکه مقدور او باشد.


== ادله قدرت و عدم عجز الهی ==
== ادله قدرت و عدم عجز الهی ==
=== برهان سعه وجودی ===
=== برهان سعه وجودی ===
خداوند هستی بی پایان و نا محدود است و چنین وجودی بطور مسلّم بر همه چیز توانا است، زیرا عجز و ناتوانی از انجام یک کار و منظور، یا بواسطه محدود بودن قدرت فاعل است یا بر اثر محدود بودن وسایل تولید یا وجود مانع. (و با فرض یک قدرت نامحدود همه شرایط فراهم و موانع از بین خواهد رفت) و اگر فرضاً خداوند بر چیزی قادر نباشد آیا می‌توان تصور کرد وجود و قدرت دیگری بر آن چیز قادر باشد؟ اگر بگوییم نمی‌توان تصور کرد معلوم می‌شود آن موضوع اساساً محال است و قابل این نیست که مشمول قدرت شود، و اگر می‌توان تصور کرد که وجود دیگری قادر بر آن باشد، معلوم می‌شود آن وجود از خدایی که ما تصور کرده‌ایم بزرگتر است؛ در حالیکه کاملتر از خداوند نمی‌توان پیدا کرد؛ زیرا او وجودی است که از هر نظر بی پایان است و کاملتر از او تصور نمی‌شود<ref>مکارم شیرازی، خدا را چگونه بشناسیم، ص ۱–۹۰.</ref> و هر قدر فاعل از نظر مرتبه وجودی کاملتر باشد، دارای قدرت بیشتر خواهد بود و طبعاً موجودی که دارای کمال بی‌نهایت باشد، قدرتش نا محدود است.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص ۱۰۰–۹۹.</ref>
خداوند هستی بی پایان و نا محدود است و چنین وجودی بطور مسلّم بر همه چیز توانا است، زیرا عجز و ناتوانی از انجام یک کار و منظور، یا بواسطه محدود بودن قدرت فاعل است یا بر اثر محدود بودن وسایل تولید یا وجود مانع. (و با فرض یک قدرت نامحدود همه شرایط فراهم و موانع از بین خواهد رفت) و اگر فرضاً خداوند بر چیزی قادر نباشد آیا می‌توان تصور کرد وجود و قدرت دیگری بر آن چیز قادر باشد؟ اگر بگوییم نمی‌توان تصور کرد معلوم می‌شود آن موضوع اساساً محال است و قابل این نیست که مشمول قدرت شود، و اگر می‌توان تصور کرد که وجود دیگری قادر بر آن باشد، معلوم می‌شود آن وجود از خدایی که ما تصور کرده‌ایم بزرگتر است؛ در حالیکه کاملتر از خداوند نمی‌توان پیدا کرد؛ زیرا او وجودی است که از هر نظر بی پایان است و کاملتر از او تصور نمی‌شود<ref>مکارم شیرازی، خدا را چگونه بشناسیم، ص۱–۹۰.</ref> و هر قدر فاعل از نظر مرتبه وجودی کاملتر باشد، دارای قدرت بیشتر خواهد بود و طبعاً موجودی که دارای کمال بی‌نهایت باشد، قدرتش نا محدود است.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۰۰–۹۹.</ref>


=== برهان امکان و وجوب ===
=== برهان امکان و وجوب ===
در اثبات [[واجب الوجود]] ثابت شده است که سلسله ممکنات و معلولات به علّت العلل بازمی‌گردد و اگر علت العلل فاقد آنها بود (یعنی قدرت بر ایجاد آنها نداشت) به وجود نمی‌آمدند؛ پس پیدایش هر موجود نشانه قدرت آفریننده آن است<ref>جمعی از نویسندگان، معارف اسلامی، ص ۹–۷۸.</ref> و تمام ممکنات و پدیده‌ها نه تنها در آغاز وجود یافتن، که در بقاء خود نیز، متکی به او و مخلوق او هستند و این است معنی قدرت مطلقه خداوند بر همه چیز.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص 17۶–۱۷۴.</ref>
در اثبات [[واجب الوجود]] ثابت شده است که سلسله ممکنات و معلولات به علّت العلل بازمی‌گردد و اگر علت العلل فاقد آنها بود (یعنی قدرت بر ایجاد آنها نداشت) به وجود نمی‌آمدند؛ پس پیدایش هر موجود نشانه قدرت آفریننده آن است<ref>جمعی از نویسندگان، معارف اسلامی، ص۹–۷۸.</ref> و تمام ممکنات و پدیده‌ها نه تنها در آغاز وجود یافتن، که در بقاء خود نیز، متکی به او و مخلوق او هستند و این است معنی قدرت مطلقه خداوند بر همه چیز.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص17۶–۱۷۴.</ref>


=== دلیل تجربی و علمی ـ حسّ و مشاهده ===
=== دلیل تجربی و علمی ـ حسّ و مشاهده ===
عالم هستی با پدیده‌های عظیم و شگرفش و با ریزه کاریهای دقیق و ظریفش، همه نشانه‌های قدرت او است و دلایل نا محدود بودن آن<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص ۱۶۰.</ref> صدها هزار نوع گیاه و جاندار ریز و درشت و میلیون‌ها ستاره و کهکشان با حرکات متنوع و ساختمان عجیب سلول‌ها و اتم‌ها و نظم حیرت‌انگیز حاکم بر همه این‌ها است و از همه جالبتر اینکه همه با یک قلم و مرکّب ترسیم شده‌اند و تمام موجودات زنده به واحدهای کوچکی به نام سلول و تمام جهان مادّه به واحد کوچکی به نام اتم بازمی‌گردد.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص 17۶–۱۷۴.</ref>
عالم هستی با پدیده‌های عظیم و شگرفش و با ریزه کاریهای دقیق و ظریفش، همه نشانه‌های قدرت او است و دلایل نا محدود بودن آن<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص۱۶۰.</ref> صدها هزار نوع گیاه و جاندار ریز و درشت و میلیون‌ها ستاره و کهکشان با حرکات متنوع و ساختمان عجیب سلول‌ها و اتم‌ها و نظم حیرت‌انگیز حاکم بر همه این‌ها است و از همه جالبتر اینکه همه با یک قلم و مرکّب ترسیم شده‌اند و تمام موجودات زنده به واحدهای کوچکی به نام سلول و تمام جهان مادّه به واحد کوچکی به نام اتم بازمی‌گردد.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص17۶–۱۷۴.</ref>


== عدم تعلق قدرت به محال ==
== عدم تعلق قدرت به محال ==
در پاسخ به سؤالاتی نظیر اینکه آیا خدا می‌تواند مثل خود را بسازد یا موجودی بسازد که نتواند آن را معدوم سازد یا نتواند آن را حرکت دهد؟ آیا این جهان وسیع را می‌تواند در درون تخم مرغ جای دهد؟ و سؤالات دیگری از این قبیل، اگر بگویید می‌تواند، باور کردنی نیست؛ زیرا شرک و محدودیت قدرت و محال لازم می‌آید و اگر بگویید نمی‌تواند پس خدا را عاجز دانسته‌اید.
در پاسخ به سؤالاتی نظیر اینکه آیا خدا می‌تواند مثل خود را بسازد یا موجودی بسازد که نتواند آن را معدوم سازد یا نتواند آن را حرکت دهد؟ آیا این جهان وسیع را می‌تواند در درون تخم مرغ جای دهد؟ و سؤالات دیگری از این قبیل، اگر بگویید می‌تواند، باور کردنی نیست؛ زیرا شرک و محدودیت قدرت و محال لازم می‌آید و اگر بگویید نمی‌تواند پس خدا را عاجز دانسته‌اید.


پاسخ اصلی این نوع سؤالات این است که قدرت به امور ممکنه تعلق می‌گیرد نه به محالات ذاتی متناقض، یعنی این امور از قابلیت هستی بیرون هستند، مثلا: خدا مثل خود را بیافریند یعنی در عین اینکه مخلوق و ممکن و پدیده است، خالق و واجب و قدیم باشد، یعنی هم باشد و هم نباشد و این یک عبارت متناقضی است و صورت مسئله غلط است مثل اینکه ۲۰ پرتقال را به۴۰ نفر تقسیم کنیم که به هر کدام یک عدد کامل برسد؟ سؤال دارای تناقض است و قابل طرح نیست تا نوبت به جواب برسد.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص ۱۸۴.</ref>
پاسخ اصلی این نوع سؤالات این است که قدرت به امور ممکنه تعلق می‌گیرد نه به محالات ذاتی متناقض، یعنی این امور از قابلیت هستی بیرون هستند، مثلا: خدا مثل خود را بیافریند یعنی در عین اینکه مخلوق و ممکن و پدیده است، خالق و واجب و قدیم باشد، یعنی هم باشد و هم نباشد و این یک عبارت متناقضی است و صورت مسئله غلط است مثل اینکه ۲۰ پرتقال را به۴۰ نفر تقسیم کنیم که به هر کدام یک عدد کامل برسد؟ سؤال دارای تناقض است و قابل طرح نیست تا نوبت به جواب برسد.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۴، ص۱۸۴.</ref>


[[امام علی(ع)]] در پاسخ این نوع سؤالات فرمود: به خدا نسبت عجز نمی‌توان داد اما آن چیزی که تو گفتی امکان ندارد و قدرت به امر ممتنع تعلق نمی‌گیرد.<ref>نور الثقلین، ج۱، ص ۳۹، به نقل از: دهقان، اکبر، هزار و یک نکته از قرآن کریم، ص ۶۰.</ref>
[[امام علی(ع)]] در پاسخ این نوع سؤالات فرمود: به خدا نسبت عجز نمی‌توان داد اما آن چیزی که تو گفتی امکان ندارد و قدرت به امر ممتنع تعلق نمی‌گیرد.<ref>نور الثقلین، ج۱، ص۳۹، به نقل از: دهقان، اکبر، هزار و یک نکته از قرآن کریم، ص۶۰.</ref>


پاسخ قرآن به این سؤال:
پاسخ قرآن به این سؤال:
خط ۳۲: خط ۳۲:
{{قرآن|و ما کان اللّه لیعجزه من شیء فی السّموات و لا فی الأرض انّه کان علیماً قدیرا}} نه چیزی در آسمانها و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.<ref>فاطر/ ۴۴.</ref>
{{قرآن|و ما کان اللّه لیعجزه من شیء فی السّموات و لا فی الأرض انّه کان علیماً قدیرا}} نه چیزی در آسمانها و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.<ref>فاطر/ ۴۴.</ref>


در این آیه مسئله عمومیت [[قدرت خداوند]] در دو بعد مطرح شده است. نخست نفی هر گونه عجز و ناتوانی از او و سپس بیان توانائی او بر هر چیز؛ عجز و ناتوانی در برابر چیزی یا ناشی از جهل و بی‌خبری است که قدرت مقابله با حادثه را از شخص می‌گیرد یا بر اثر ضعف و بی‌خبری است. اما کسی که هم عالم است و هم قادر، نه در برابر حادثه ای غافلگیر می‌شود و نه از مقابله با آن عاجز و ناتوان می‌گردد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص ۱۷۲.</ref>
در این آیه مسئله عمومیت [[قدرت خداوند]] در دو بعد مطرح شده است. نخست نفی هر گونه عجز و ناتوانی از او و سپس بیان توانائی او بر هر چیز؛ عجز و ناتوانی در برابر چیزی یا ناشی از جهل و بی‌خبری است که قدرت مقابله با حادثه را از شخص می‌گیرد یا بر اثر ضعف و بی‌خبری است. اما کسی که هم عالم است و هم قادر، نه در برابر حادثه ای غافلگیر می‌شود و نه از مقابله با آن عاجز و ناتوان می‌گردد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص۱۷۲.</ref>


«قل اللّهم مالک الملک…» بگو ای خدای مالک حکومت‌ها به هر کس بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر کس بخواهی می‌گیری هر کس را بخواهی عزّت می‌دهی و هر کس را بخواهی خوار می‌کنی، تمام خوبیها به دست تو است تو بر هر چیزی قادری، شب را در روز داخل می‌کنی و روز را در شب و زنده را از مرده بیرون می‌آوری و مرده را از زنده و به هر کسی بخواهی بدون حساب روزی می‌بخشی.<ref>آل عمران / ۲۶ و ۲۵.</ref> در این دو آیه ۱۲ مرتبه از قدرت خداوند نام برده شده است، تا روح توحید را در انسان شکوفا کند.<ref>دهقان، اکبر، هزار و یک نکته از قرآن کریم، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ص ۶۰.</ref>
«قل اللّهم مالک الملک…» بگو ای خدای مالک حکومت‌ها به هر کس بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر کس بخواهی می‌گیری هر کس را بخواهی عزّت می‌دهی و هر کس را بخواهی خوار می‌کنی، تمام خوبیها به دست تو است تو بر هر چیزی قادری، شب را در روز داخل می‌کنی و روز را در شب و زنده را از مرده بیرون می‌آوری و مرده را از زنده و به هر کسی بخواهی بدون حساب روزی می‌بخشی.<ref>آل عمران / ۲۶ و ۲۵.</ref> در این دو آیه ۱۲ مرتبه از قدرت خداوند نام برده شده است، تا روح توحید را در انسان شکوفا کند.<ref>دهقان، اکبر، هزار و یک نکته از قرآن کریم، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ص۶۰.</ref>


== مخالفان عمومیت قدرت خداوند ==
== مخالفان عمومیت قدرت خداوند ==
خط ۴۵: خط ۴۵:
ج: بعضی، افعال قبیح را مقدور خداوند ندانسته‌اند. پاسخ اینکه امکان ذاتی غیر از امکان وقوعی است؛ ظلم و فساد از حکیم صادر نمی‌شود، نه اینکه قدرت بر آنها نداشته باشد.
ج: بعضی، افعال قبیح را مقدور خداوند ندانسته‌اند. پاسخ اینکه امکان ذاتی غیر از امکان وقوعی است؛ ظلم و فساد از حکیم صادر نمی‌شود، نه اینکه قدرت بر آنها نداشته باشد.


د: بعضی خدا را قادر بر امور محال ندانسته‌اند. پاسخ اینکه قدرت به امور محال تعلق نمی‌گیرد<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص ۱۸۴–۱۷۸، (خلاصه شده).</ref> عدم تعلق قدرت بر امور محال نشانه عجز نیست.
د: بعضی خدا را قادر بر امور محال ندانسته‌اند. پاسخ اینکه قدرت به امور محال تعلق نمی‌گیرد<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۴، ص۱۸۴–۱۷۸، (خلاصه شده).</ref> عدم تعلق قدرت بر امور محال نشانه عجز نیست.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۵۱: خط ۵۱:


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱. آموزش عقاید، ج۱، ص ۱۰۰–۹۹.
۱. آموزش عقاید، ج۱، ص۱۰۰–۹۹.


۲. پیام قرآن، ج۴، مبحث قدرت خداوند.
۲. پیام قرآن، ج۴، مبحث قدرت خداوند.