۷٬۰۶۳
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر.ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر. ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== مفهوم واجب الوجوب == | == مفهوم واجب الوجوب == | ||
واجب الوجود یعنی آنچه وجودش ضروری است. تصور هرکس درباره خداوند، عبارت است از موجودی که نبودنش محال است و ضرورتاً و لزوماً باید باشد.<ref> | واجب الوجود یعنی آنچه وجودش ضروری است. تصور هرکس درباره خداوند، عبارت است از موجودی که نبودنش محال است و ضرورتاً و لزوماً باید باشد.<ref>نگاه کنید به مطهری، مرتضی، شرح منظومه (مختصر)، انتشارات حکمت، چاپ اول، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۱۳۵.</ref> این مفهوم در مقابل ممکن الوجود است که فقط امکان وجود دارد. | ||
هر مفهومی که نسبت آن با وجود، سنجیده شود از سه صورت خارج نیست: | هر مفهومی که نسبت آن با وجود، سنجیده شود از سه صورت خارج نیست: | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
* وجود و عدم در آن مساوی است، و موجود بودن آن ضرورتی ندارد و میتوان تصور کرد که رابطه آن با وجود، گسستنی و جداشدنی است. به چنین مفهومی «ممکن الوجود» میگویند. | * وجود و عدم در آن مساوی است، و موجود بودن آن ضرورتی ندارد و میتوان تصور کرد که رابطه آن با وجود، گسستنی و جداشدنی است. به چنین مفهومی «ممکن الوجود» میگویند. | ||
* موجود بودن آن غیرممکن است و هرگز به وجود متصف نمیشود، که به آن «ممتنع الوجود» میگویند.<ref> | * موجود بودن آن غیرممکن است و هرگز به وجود متصف نمیشود، که به آن «ممتنع الوجود» میگویند.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، سید محمد حسین، نهایه الحکمه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه، ۱۳۶۲ش، ص۴۳ و ۴۸ و ۶۵؛ و مغنیه، محمد جواد، مغنیه، ترجمه محمدرضا عطایی، خطوط برجستهای از فلسفه و کلام اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۴ش، ص۴۵–۴۲؛ و نگاه کنید به خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه فی عقاید الاسلامیه، ترجمه سیروس (مرتضی) متقی نژاد، قم، احسن الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۵–۳۴.</ref> مانند شریک برای خدای متعال که وجود آن محال است. | ||
میتوان واجب الوجود را چنین نیز تعریف کرد: «واجب الوجود، موجودی ضروری الوجود است که هستیاش، عین ذاتش بوده و محتاج به چیزی نباشد و قائم به ذات خودش باشد نه متکی بر غیر».<ref> | میتوان واجب الوجود را چنین نیز تعریف کرد: «واجب الوجود، موجودی ضروری الوجود است که هستیاش، عین ذاتش بوده و محتاج به چیزی نباشد و قائم به ذات خودش باشد نه متکی بر غیر».<ref>نگاه کنید به شرح منظومه، همان، ص۱۳۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |