۸٬۳۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر.ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
طه حسین ادیب و نویسنده معروف و معاصر مصر در کتاب «علی و بنوه» بعد از داستان مردی که در جریان جنگ جمل دچار تردید شده بود، بعد از نقل کلام امام به آن مرد، میگوید: من پس از وحی و سخن خدا، جوابی پرجلال تر و شیواتر از این جواب ندیده و نشنیدهام.<ref>مرتضی، مطهری، همان، ص۱۶.</ref> همچنین از خلیل بن احمد پرسیدند: علی(ع) شجاع تر است یا عنبسه یا بسطام؟ گفت: «عنبسه و بسطام را با افراد بشر باید مقایسه کرد علی ما فوق افراد بشر است.» | طه حسین ادیب و نویسنده معروف و معاصر مصر در کتاب «علی و بنوه» بعد از داستان مردی که در جریان جنگ جمل دچار تردید شده بود، بعد از نقل کلام امام به آن مرد، میگوید: من پس از وحی و سخن خدا، جوابی پرجلال تر و شیواتر از این جواب ندیده و نشنیدهام.<ref>مرتضی، مطهری، همان، ص۱۶.</ref> همچنین از خلیل بن احمد پرسیدند: علی(ع) شجاع تر است یا عنبسه یا بسطام؟ گفت: «عنبسه و بسطام را با افراد بشر باید مقایسه کرد علی ما فوق افراد بشر است.» | ||
با توجّه به سخنان بزرگان اهل سنّت که نقل شده، میتوان گفت که شیعیان در مورد نهج البلاغه غلّو نمیکنند، بلکه عظمت نهج البلاغه زیاد است و کتاب روایی در میان عامه و شیعه وجود ندارد که به این اندازه شرح بر آن نگاشته شده باشد. سیّد هبه الله شهرستانی گوید: پنجاه شرح برای نهج البلاغه نوشته شده است، که در میان آنها از علماء متقدّم: ابوالحسین و فخررازی و قطب راوندی و کمال الدین محمّد میثم بحرانی هستند، و متاخّرین شیخ محمّد عبده و عبدالحمید بن ابی الحدید است.<ref>ابن ابی الحدید، مقدمه شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، ج۱، ص۱۰.</ref>/<ref>برای اطلاع بیشتر | با توجّه به سخنان بزرگان اهل سنّت که نقل شده، میتوان گفت که شیعیان در مورد نهج البلاغه غلّو نمیکنند، بلکه عظمت نهج البلاغه زیاد است و کتاب روایی در میان عامه و شیعه وجود ندارد که به این اندازه شرح بر آن نگاشته شده باشد. سیّد هبه الله شهرستانی گوید: پنجاه شرح برای نهج البلاغه نوشته شده است، که در میان آنها از علماء متقدّم: ابوالحسین و فخررازی و قطب راوندی و کمال الدین محمّد میثم بحرانی هستند، و متاخّرین شیخ محمّد عبده و عبدالحمید بن ابی الحدید است.<ref>ابن ابی الحدید، مقدمه شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، ج۱، ص۱۰.</ref>/<ref>برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به محمد عبده و ابن ابی الحدید، مقدّمه شرح نهج البلاغه.</ref> | ||
بنابراین بدون شک خاندان پیامبر اسلام(ص) از نظر علمی سرآمد همه مردم بودند و در بین این خاندان امام علی(ع) شاخصترین فرد بود، تا جایی که پیامبر اسلام(ص) درباره ایشان فرمودند: «اعلم امتی من بعدی علی بن ابی طالب» داناترین امتم بعد از من علی بن ابی طالب است.<ref>سلیمان بن قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶، ج۱، ص۲۱۶، ح۲۷.</ref> و در حدیث دیگر که اهل سنت هم در کتابهای خود نقل کردهاند، درباره علی(ع) فرمودند: «انا مدینه العلم و علی بابها، فمن اراد العلم فلیاتها من بابها» من شهر علمم و علی در آن است، هر کسی که علم میخواهد باید از در آن وارد شود،<ref>محمد بن علی حاکم نیشابوری، مستدرک حاکم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶، ج۳، ص۱۲۷–۱۲۸؛ متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه رسالت، ج۱۱، ص۶۱۴، ح ۳۲۹۷۸ و ۳۲۹۷۹.</ref> و در تاریخ آمده است که خلفاء ثلاثه و به خصوص خلیفه دوم بارها در مسائل علمی به امام علی(ع) مراجعه و ایشان مشکلات علمی آنها را برطرف میکردند، و این سخن از خلیفه دوم معروف است که «لولا علی لهلک عمر» اگر علی نبود عمر هلاک میشد.<ref>موفق بن احمد بن محمد مکی خوارزمی، المناقب، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۱، ص۸۱، ح۶۵؛ سلیمان بن ابراهیم قندورزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶، ج۱ ص۲۱۶، ح۲۸.</ref> | بنابراین بدون شک خاندان پیامبر اسلام(ص) از نظر علمی سرآمد همه مردم بودند و در بین این خاندان امام علی(ع) شاخصترین فرد بود، تا جایی که پیامبر اسلام(ص) درباره ایشان فرمودند: «اعلم امتی من بعدی علی بن ابی طالب» داناترین امتم بعد از من علی بن ابی طالب است.<ref>سلیمان بن قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶، ج۱، ص۲۱۶، ح۲۷.</ref> و در حدیث دیگر که اهل سنت هم در کتابهای خود نقل کردهاند، درباره علی(ع) فرمودند: «انا مدینه العلم و علی بابها، فمن اراد العلم فلیاتها من بابها» من شهر علمم و علی در آن است، هر کسی که علم میخواهد باید از در آن وارد شود،<ref>محمد بن علی حاکم نیشابوری، مستدرک حاکم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶، ج۳، ص۱۲۷–۱۲۸؛ متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه رسالت، ج۱۱، ص۶۱۴، ح ۳۲۹۷۸ و ۳۲۹۷۹.</ref> و در تاریخ آمده است که خلفاء ثلاثه و به خصوص خلیفه دوم بارها در مسائل علمی به امام علی(ع) مراجعه و ایشان مشکلات علمی آنها را برطرف میکردند، و این سخن از خلیفه دوم معروف است که «لولا علی لهلک عمر» اگر علی نبود عمر هلاک میشد.<ref>موفق بن احمد بن محمد مکی خوارزمی، المناقب، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۱، ص۸۱، ح۶۵؛ سلیمان بن ابراهیم قندورزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶، ج۱ ص۲۱۶، ح۲۸.</ref> |