پرش به محتوا

پیش نویس:زیارت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


== معنای زیارت ==
== معنای زیارت ==
زیارت از ریشه «زور» می‌باشد و به معنای قصد کردن و تمایل به چیزی است. خواه از دور باشد یا از نزدیک یا با گرایش قلبی و قصد همراه باشد یا اعم از این که با اکرام و تعظیم زیارت شونده همراه باشد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|ص=260|ج=2}}</ref> اما زیارت در اصطلاح عرفی به قصد و تمایلی گفته می‌شود که افزون بر میل و حرکت حسی، قلب هم گرایش جدی پیدا کرده و نسبت به زیارت شونده با اکرام و تعظیم قلبی و انس روحی همراه باشد.<ref>{{پک|1=طریحی|2=1375|ک=مجمع البحرین‏|ص=320|ج=3}}</ref> البته هر چه مزور برتر و کامل تر باشد، قصد جدی تر و درجه تکریم و تعظیم نیز برتر خواهد بود.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=آشنایی اجمالی با زیارت|زبان=}}</ref>
زیارت از ریشه «زور» می‌باشد و به معنای قصد کردن و تمایل به چیزی است. خواه از دور باشد یا از نزدیک یا با گرایش قلبی و قصد همراه باشد یا اعم از این که با اکرام و تعظیم زیارت شونده همراه باشد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|ص=260|ج=2}}</ref> اما زیارت در اصطلاح عرفی به قصد و تمایلی گفته می‌شود که افزون بر میل و حرکت حسی، [[قلب سلیم و قلب منیب در قرآن|قلب]] هم گرایش جدی پیدا کرده و نسبت به زیارت شونده با اکرام و تعظیم قلبی و انس روحی همراه باشد.<ref>{{پک|1=طریحی|2=1375|ک=مجمع البحرین‏|ص=320|ج=3}}</ref> البته هر چه مزور برتر و کامل تر باشد، قصد جدی تر و درجه تکریم و تعظیم نیز برتر خواهد بود.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=آشنایی اجمالی با زیارت|زبان=}}</ref>


== زیارت در تاریخ اسلام ==
== زیارت در تاریخ اسلام ==
زیارت در تاریخ اسلامی سبقه دیرین دارد. پایه گذار زیارت قبور مسلمانان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) بودند. ایشان در واقعه حدیبیه بر سر قبر آمنه رفتند و برای ایشان گریستند و به مرمت و باز سازی قبر ایشان پرداختند. هم چنین پس از حجه الوداع نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفتند.<ref>{{پک|1=طبرسی|2=1408|ک=مجمع البیان|ص=87|ج=8}}</ref> همچنین بیهقی و محدثان دیگر نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم(ص) قبور شهدا را در احد زیارت کرد.<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الأنوار|ص=441|ج=10}}</ref> درباره امام علی(ع) نقل کرده‌اند که آن حضرت به قصد زیارت حضرت فاطمه(س) بیرون می‌رفتند و بر سر مزار آن حضرت حاضر شده و گریه می‌کردند و برای آن حضرت دعا می‌کردند.<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الأنوار|ص=441|ج=10}}</ref>
زیارت در تاریخ اسلامی سابقه دیرین دارد. پایه گذار زیارت قبور مسلمانان [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] بودند. ایشان در واقعه حدیبیه بر سر قبر آمنه رفتند و برای ایشان گریستند و به مرمت و باز سازی قبر ایشان پرداختند. هم چنین پس از [[حجة الوداع]] نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفتند.<ref>{{پک|1=طبرسی|2=1408|ک=مجمع البیان|ص=87|ج=8}}</ref> همچنین بیهقی و محدثان دیگر نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم(ص) قبور شهدا را در اُحد زیارت کرد.<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الأنوار|ص=441|ج=10}}</ref> درباره [[امام علی(ع)]] نقل کرده‌اند که آن حضرت به قصد زیارت حضرت فاطمه(س) بیرون می‌رفتند و بر سر مزار آن حضرت حاضر شده و گریه می‌کردند و برای آن حضرت دعا می‌کردند.<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الأنوار|ص=441|ج=10}}</ref>


علاوه بر این تاریخ نشان می‌دهد که زیارت امام حسین(ع) از شور انگیزترین زیارت‌ها بوده و مورد تأکید و تشویق امامان بوده است. از سال ۶۱ هجری تا سال ۱۳۲ هجری که شیعیان تحت فشار حکومت بنی امیه نتوانسته‌اند زیارت کنند باز هم به با سختی و به صورت مخفیانه به زیارت امام حسین(ع) می‌رفتند.<ref>{{پک|1=شوشتری|2=1394|ک=امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة)|ص=361}}</ref>
علاوه بر این تاریخ نشان می‌دهد که زیارت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] از شور انگیزترین زیارت‌ها بوده و مورد تأکید و تشویق امامان بوده است. از سال ۶۱ هجری تا سال ۱۳۲ هجری که شیعیان تحت فشار حکومت بنی امیه نتوانسته‌اند زیارت کنند باز هم به با سختی و به صورت مخفیانه به زیارت امام حسین(ع) می‌رفتند.<ref>{{پک|1=شوشتری|2=1394|ک=امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة)|ص=361}}</ref>


== زیارت در قرآن و سنت ==
== زیارت در قرآن و سنت ==


=== مشروعیت و جواز ===
=== مشروعیت و جواز ===
از برخی آیات قرآن کریم همانند آیه ۸۴ سوره توبه استفاده می‌شود که پیامبر اسلام(ص) بر جنازه مردگان نماز می‌خواندند و به زیارت آن‌ها می‌رفتند و برای آن‌ها طلب مغفرت می‌نمود. امّا بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟|زبان=}}</ref> هم چنین برخی از مفسرین از این آیه استفاده کرده‌اند که ایستادن در کنار قبر مومنان و دعا برای آنان و نیز زیارت اموات از صالحان و معصومان امری پسندیده، مشروع و جایز است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=72|ج=8}}</ref><ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=360|ج=9}}</ref> هم چنین قرآن کریم در آیه ۳۶ سوره نور به صورت کلی به مکان‌های مقدس اشاره کرده و انسان را به اهمیت و احترام آن‌ها توجه داده است. خانه‌هایی که در این آیه به آن‌ها توجه داده شده است همان مراکزی هستند که به فرمان پروردگار استحکام یافته و مرکز یاد خداست و حقایق اسلام و احکام خدا از آنها نشر می‌یابد و آنها مرکز مشکات انوار الهی، ایمان، هدایت و دارای تقدس و احترام هستند.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=481|ج=14}}</ref>
از برخی آیات قرآن کریم همانند آیه ۸۴ سوره توبه استفاده می‌شود که پیامبر اسلام(ص) بر جنازه مردگان نماز می‌خواندند و به زیارت آن‌ها می‌رفتند و برای آن‌ها طلب مغفرت می‌نمود. امّا بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟|زبان=}}</ref> هم چنین برخی از مفسرین از این آیه استفاده کرده‌اند که ایستادن در کنار قبر مومنان و [[دعا]] برای آنان و نیز زیارت اموات از صالحان و معصومان امری پسندیده، مشروع و جایز است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=72|ج=8}}</ref><ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=360|ج=9}}</ref> هم چنین قرآن کریم در آیه ۳۶ سوره نور به صورت کلی به مکان‌های مقدس اشاره کرده و انسان را به اهمیت و احترام آن‌ها توجه داده است. خانه‌هایی که در این آیه به آن‌ها توجه داده شده است همان مراکزی هستند که به فرمان پروردگار استحکام یافته و مرکز یاد خداست و حقایق اسلام و احکام خدا از آن ها نشر می‌یابد و آن ها مرکز مشکات انوار الهی، ایمان، هدایت و دارای تقدس و احترام هستند.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=481|ج=14}}</ref>


=== فوائد و آثار ===
=== فوائد و آثار ===
زیارت در روایات اسلامی شیعه و اهل تسنن مورد سفارش و تاکید قرار گرفته است و فوائدی برای آن ذکر شده است. به عنوان مثال از امام علی(ع) نقل شده است: «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا».<ref>{{پک|1=شیخ حر عاملی‏|2=1409|ک=وسائل الشیعة|ص=223|ج=3}}</ref> یا مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که توصیه به زیارت قبور نموده‌اند و یادآوردی مرگ را ثمره آن بیان کرده‌اند. زیارت قبور موجب یادآوری مرگ است.»<ref>{{پک|1=ابن ماجه|2=1418|ک=سنن إبن ماجة|ص=94|ج=3}}</ref> هم چنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «و صلوا علی حیث ما کنتم فان صلاتکم و سلامکم یبلغنی؛ در هر حال که هستید، بر من درود فرستید، همانا درود و سلام شما به من می‌رسد.»<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک= بحار الأنوار (ط- بیروت)|ص=190|ج=97}}</ref>
زیارت در روایات اسلامی [[مذهب شیعه|شیعه]] و اهل تسنن مورد سفارش و تاکید قرار گرفته است و فوائدی برای آن ذکر شده است. به عنوان مثال از امام علی(ع) نقل شده است: «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا».<ref>{{پک|1=شیخ حر عاملی‏|2=1409|ک=وسائل الشیعة|ص=223|ج=3}}</ref> یا مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که توصیه به زیارت قبور نموده‌اند و یادآوردی [[تشبیه مرگ به سفر در کلام امام علی(ع)|مرگ]] را ثمره آن بیان کرده‌اند. زیارت قبور موجب یادآوری مرگ است.»<ref>{{پک|1=ابن ماجه|2=1418|ک=سنن إبن ماجة|ص=94|ج=3}}</ref> هم چنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «و صلوا علی حیث ما کنتم فان صلاتکم و سلامکم یبلغنی؛ در هر حال که هستید، بر من درود فرستید، همانا درود و سلام شما به من می‌رسد.»<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک= بحار الأنوار (ط- بیروت)|ص=190|ج=97}}</ref>


بر اساس تصریح قرآن در آیه ۱۶۹ سوره آل عمران نیز برخی انسان‌ها پس از مرگ دارای حیات هستند؛ لذا زیارت آن‌ها و توجه به آن‌ها می‌تواند منشأ اثر باشد.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=آشنایی اجمالی با زیارت|زبان=}}</ref>
بر اساس تصریح قرآن در آیه ۱۶۹ سوره آل عمران نیز برخی انسان‌ها پس از مرگ دارای حیات هستند؛ لذا زیارت آن‌ها و توجه به آن‌ها می‌تواند منشأ اثر باشد.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=آشنایی اجمالی با زیارت|زبان=}}</ref>
خط ۳۱: خط ۳۱:


==== استحباب زیارت معصومین(ع) ====
==== استحباب زیارت معصومین(ع) ====
روایاتی که استحباب زیارت اهل بیت(ع) مخصوصاً امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و پیامبر اسلام(ص) از آن استفاده می‌شود از حد تواتر گذشته است. به عنوان مثال امام صادق(ع) در باب زیارت امام حسین(ع) می‌فرمایند: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ [اللَّهُ‏] لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ؛ یعنی هر کسی قبر حسین(ع) را زیارت کند در حالی که حق و جایگاه ایشان را بشناسد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد.<ref>{{پک|1= ابن قولویه‏|2=1356|ک=کامل الزیارات|ص=138}}</ref>
روایاتی که استحباب زیارت اهل بیت(ع) مخصوصاً امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و پیامبر اسلام(ص) از آن استفاده می‌شود از حد [[حدیث متواتر|تواتر]] گذشته است. به عنوان مثال [[امام صادق(ع) پایه‌گذار مکتب شیعه|امام صادق(ع)]] در باب زیارت امام حسین(ع) می‌فرمایند: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ [اللَّهُ‏] لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ؛ یعنی هر کسی قبر حسین(ع) را زیارت کند در حالی که حق و جایگاه ایشان را بشناسد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد.<ref>{{پک|1= ابن قولویه‏|2=1356|ک=کامل الزیارات|ص=138}}</ref>


== آداب زیارت ==
== آداب زیارت ==
خط ۳۹: خط ۳۹:


== عقیده وهابیت در مورد زیارت ==
== عقیده وهابیت در مورد زیارت ==
وهابیت آموزه های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص این فرقه در مسئله توحید در عبادت است. وهابی‌ها با داخل نمودن امور متعددی در معنای عبادت، دایره توحید در عبادت را آن قدر ضیق کرده‌اند که امکان عملی بر طبق آن را باقی نگذاشته است و در مقام عمل حتی خود آنان هم نمی‌توانند از موحّدین در عبادت به شمار آیند.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>
[[وهابیت]] آموزه های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص این فرقه در مسئله توحید در عبادت است. وهابی‌ها با داخل نمودن امور متعددی در معنای عبادت، دایره توحید در عبادت را آن قدر ضیق کرده‌اند که امکان عملی بر طبق آن را باقی نگذاشته است و در مقام عمل حتی خود آنان هم نمی‌توانند از موحّدین در عبادت به شمار آیند.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


ابن تیمیه می‌گوید: عبادت اسم جامعی است برای هر چه که خداوند آن را دوست داشته و می‌پسندد. این چیز می‌تواند در قالب گفتار باشد و می‌تواند به شکل عمل باطنی، و ظاهری مثل نماز، زکات، روزه و حج، راستگویی، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد. آنان هر عملی را که حاکی از احترام و تعظیم غیر خدا باشد موجب شرک و کفر می‌دانند و لذا به پیروی از این عقیده، شفاعت، توسل، تبرک زیارت قبور انبیاء و اولیاء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صدای بلند بر پیامبر اسلام خصوصاً در کنار قبر آن حضرت، جشن و شادی در میلادهای پیامبر و ائمه(ع) سوگواری در روزهای وفات و شهادت آنان و ساختن قبّه بر قبور مبارک آنان و هر چیز دیگری که از احترام، تعظیم، تقدس آنها چه در عمل و چه در قول حکایت بکند به اعتقاد وهابیت حرام و غیرمشروع بوده و اعتقاد به این امور و عمل به آنها را باعث شرک و کفر می‌دانند.<ref>{{پک|1=سبحانی|2=1412|ک=فی ظلال التوحید|ص=25}}</ref>
[[ابن تیمیه و اهل سنت|ابن تیمیه]] می‌گوید: عبادت اسم جامعی است برای هر چه که خداوند آن را دوست داشته و می‌پسندد. این چیز می‌تواند در قالب گفتار باشد و می‌تواند به شکل عمل باطنی، و ظاهری مثل نماز، زکات، روزه و حج، راستگویی، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد. آنان هر عملی را که حاکی از احترام و تعظیم غیر خدا باشد موجب شرک و کفر می‌دانند و لذا به پیروی از این عقیده، [[شفاعت]]، [[حقیقت توسل|توسل]]، تبرک زیارت قبور انبیاء و اولیاء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صدای بلند بر پیامبر اسلام خصوصاً در کنار قبر آن حضرت، جشن و شادی در میلادهای پیامبر و ائمه(ع) سوگواری در روزهای وفات و شهادت آنان و ساختن قبّه بر قبور مبارک آنان و هر چیز دیگری که از احترام، تعظیم، تقدس آن ها چه در عمل و چه در قول حکایت بکند به اعتقاد وهابیت حرام و غیرمشروع بوده و اعتقاد به این امور و عمل به آن ها را باعث شرک و کفر می‌دانند.<ref>{{پک|1=سبحانی|2=1412|ک=فی ظلال التوحید|ص=25}}</ref>


== دلیل وهابیت ==
== دلیل وهابیت ==


وهابیت تنها دلیلی را که بر حرمت زیارت قبور توانسته اقامه کند حدیث «لا تُشدّ الرحال» است که در متون اهل سنت چنین نقل شده است: «... عن أبی هُرَیْرَةَ یَبْلُغُ بِهِ النبی(ص) لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلا إلی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِی هذا وَ مَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الْأَقْصَی»؛ از ابو هریره نقل شده که از پیامبر به او رسیده است که بار سفر بسته نمی شود، مگر به سوی سه مسجد، مسجد من (مسجد النبی)، و مسجد الحرام و مسجد الاقصی.»<ref>{{پک|1=أبو الحسین القشیری النیسابوری|2=1407|ک=صحیح مسلم|ص=1014|ج=2}}</ref>
وهابیت تنها دلیلی را که بر حرمت زیارت قبور توانسته اقامه کند حدیث «لا تُشدّ الرحال» است که در متون [[اهل سنت از دیدگاه وهابیت|اهل سنت]] چنین نقل شده است: «... عن أبی هُرَیْرَةَ یَبْلُغُ بِهِ النبی(ص) لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلا إلی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِی هذا وَ مَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الْأَقْصَی»؛ از ابو هریره نقل شده که از پیامبر به او رسیده است که بار سفر بسته نمی شود، مگر به سوی سه مسجد، مسجد من (مسجد النبی)، و مسجد الحرام و [[مسجد الاقصی]].»<ref>{{پک|1=أبو الحسین القشیری النیسابوری|2=1407|ک=صحیح مسلم|ص=1014|ج=2}}</ref>


بزرگان وهابیت در کتاب‌های خود به حدیث مذکور به صورت فراوان پرداخته و با استفاده از آن حرمت زیارت قبور را نتیجه گرفته اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref> به عنوان نمونه از دو کتاب معتبر وهابیت استدلال به این حدیث بر حرمت زیارت قبور نقل می‌شود:
بزرگان وهابیت در کتاب‌های خود به حدیث مذکور به صورت فراوان پرداخته و با استفاده از آن حرمت زیارت قبور را نتیجه گرفته اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref> به عنوان نمونه از دو کتاب معتبر وهابیت استدلال به این حدیث بر حرمت زیارت قبور نقل می‌شود:
# سلیمان بن عبدالله بن عبدالوهاب از حدیث فوق حرمت زیارت قبور را این گونه نتیجه می گیرد: در نفی مذکور در حدیث «شدّ الرحال» زیارت قبور و مشاهد نیز داخل می‌باشد؛ یا به اعتبار این که نهی از چنین سفری شده است و به تبع از سفر برای زیارت قبور و مشاهد نیز نهی شده است یا به اعتبار این که نفی استحباب از چنین سفری شده است و در نتیجه از زیارت قبور و مشاهد نیز نفی استحباب شده است. اما در یک روایت صحیح به صراحت با صیغه نهی آمده است؛ بنابراین نهی برای آن متعین می شود و به همین علت صحابه منع را از آن فهمیده‌اند.»<ref>{{پک|1=بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب|2=1415|ک=یسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید|ص=313|ج=1}}</ref>
# سلیمان بن عبدالله بن عبدالوهاب از حدیث فوق حرمت زیارت قبور را این گونه نتیجه می گیرد: در نفی مذکور در حدیث «شدّ الرحال» زیارت قبور و مشاهد نیز داخل می‌باشد؛ یا به اعتبار این که نهی از چنین سفری شده است و به تبع از سفر برای زیارت قبور و مشاهد نیز نهی شده است یا به اعتبار این که نفی استحباب از چنین سفری شده است و در نتیجه از زیارت قبور و مشاهد نیز نفی استحباب شده است. اما در یک روایت صحیح به صراحت با صیغه نهی آمده است؛ بنابراین نهی برای آن متعین می شود و به همین علت [[صحابه]] منع را از آن فهمیده‌اند.»<ref>{{پک|1=بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب|2=1415|ک=یسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید|ص=313|ج=1}}</ref>
# ابن تیمیه در این رابطه می گوید: «سفر کردن برای وقوف در غیر عرفات، مسجد الاقصی و هم چنین قبر سایر انبیاء و مشایخ جایز نیست و مسلمانان بر این معنی اتفاق نظر دارند. بلکه آن چه ظهور بیشتری دارد این است که علماء معتقدند هیچ کسی نباید برای زیارت قبری از قبور سفر کند. ریشه اعتقاد مذکور این است که دین مبتنی بر دو اصل است؛ یکی اینکه تنها خدای یگانه ای که شریک ندارد باید عبادت شود و عبادت غیر از او شرک است. دیگر این که عبادت خدا نیز تنها از راهی باید باشد که تشریع شده است؛ لذا نباید خدای متعال با بدعت عبادت شود؛ چناچه که خداوند فرمود است: {{قرآن|فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا|ترجمه= پس کسی که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.}}<ref>{{پک|1=بن تیمیة الحرانی أبو العباس|2=بی تا|ک=کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة|ص=150-151|ج=26}}</ref>
# ابن تیمیه در این رابطه می گوید: «سفر کردن برای وقوف در غیر [[عرفات]]، مسجد الاقصی و هم چنین قبر سایر انبیاء و مشایخ جایز نیست و مسلمانان بر این معنی اتفاق نظر دارند. بلکه آن چه ظهور بیشتری دارد این است که علماء معتقدند هیچ کسی نباید برای زیارت قبری از قبور سفر کند. ریشه اعتقاد مذکور این است که دین مبتنی بر دو اصل است؛ یکی اینکه تنها خدای یگانه ای که شریک ندارد باید عبادت شود و عبادت غیر از او شرک است. دیگر این که عبادت خدا نیز تنها از راهی باید باشد که تشریع شده است؛ لذا نباید خدای متعال با بدعت عبادت شود؛ چناچه که خداوند فرمود است: {{قرآن|فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا|ترجمه= پس کسی که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.}}<ref>{{پک|1=بن تیمیة الحرانی أبو العباس|2=بی تا|ک=کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة|ص=150-151|ج=26}}</ref>


== نقد دیدگاه وهابیت ==
== نقد دیدگاه وهابیت ==
فرقه وهابیت گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای تکفیر مسلمانان می باشد. این فرقه که توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمری ابداع و پایه‌گذاری شد، بر اساس عقاید ابن تیمیه و ابن قیم جوزی، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزه فقه و احکام در مقابل دین اسلام، اعم از مذهب تشیع و مذهب تسنن، قد علم کرده است و با این بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و سایر مسلمین را خارج از دین اسلام و محکوم به کفر و شرک کرده‌اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>
فرقه وهابیت گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای [[تکفیر مسلمانان|تکفیر]] مسلمانان می باشد. این فرقه که توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمری ابداع و پایه‌گذاری شد، بر اساس عقاید ابن تیمیه و ابن قیم جوزی، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزه فقه و احکام در مقابل دین اسلام، اعم از مذهب تشیع و مذهب تسنن، قد علم کرده است و با این بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و سایر مسلمین را خارج از دین اسلام و محکوم به کفر و شرک کرده‌اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


وهابی‌ها دقیقاً بر خلاف آیات قرآنی و روایات نبوی و سیره اصحاب و مسلمین و حکم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و میل خودشان طوری تفسیر کرده‌اند که نه تنها راه و طریق به سوی اسلام را مسدود نموده‌اند، بلکه خط بطلان بر دین مبین اسلام کشیده و امکان مسلمان شدن را از هر کسی گرفته‌اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>
وهابی‌ها دقیقاً بر خلاف آیات قرآنی و روایات نبوی و سیره اصحاب و مسلمین و حکم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و میل خودشان طوری تفسیر کرده‌اند که نه تنها راه و طریق به سوی اسلام را مسدود نموده‌اند، بلکه خط بطلان بر دین مبین اسلام کشیده و امکان مسلمان شدن را از هر کسی گرفته‌اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
احادیثی که این فرقه به عنوان دلیل ذکر کرده‌اند حتی از دیدگاه علماء اهل سنت بر حرمت زیارت قبور دلالت ندارند و لذا برای فرقه وهابیت دلیلی باقی نمی‌ماند؛ بلکه احادیث متعددی بر جواز بلکه بر استحباب زیارت قبور در متون معتبر اهل سنت از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>
احادیثی که این فرقه به عنوان دلیل ذکر کرده‌اند حتی از دیدگاه علماء اهل سنت بر حرمت زیارت قبور دلالت ندارند و لذا برای فرقه وهابیت دلیلی باقی نمی‌ماند؛ بلکه احادیث متعددی بر جواز بلکه بر استحباب زیارت قبور در متون معتبر اهل سنت از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


در اینکه عبادت فقط برای خدا است و عبادت غیر خدا با توحید در عبادت منافات دارد هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. لکن هر فعل یا قول انسان که حاکی از تعظیم و تکریم غیر خدا و نیز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غیر خدا باشد نمی‌تواند عبادت محسوب گردد؛ زیرا بالاترین درجه خشوع و خضوع که عبارت از سجده باشد در برابر غیر خدا در قرآن نه تنها جایز شمرده شده است بلکه امر و دستور الهی بر آن وجود دارد. اگر سجده از مصادیق عبادت باشد هرگز خداوند به ملائکه دستور نمی‌داد که در برابر حضرت آدم(ع) به سجده بیفتند و نیز شیطان نباید در اثر عدم سجده کافر شده و ملعون درگاه الهی قرار می‌گرفت، بلکه بنابر معیار وهابیت باید از موحدین بشمار می‌آمد و این فرشته‌ها است که با این عمل‌شان کافر شده‌اند.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=183|ج=1}}</ref>
در اینکه عبادت فقط برای خدا است و عبادت غیر خدا با توحید در عبادت منافات دارد هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. لکن هر فعل یا قول انسان که حاکی از تعظیم و تکریم غیر خدا و نیز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غیر خدا باشد نمی‌تواند عبادت محسوب گردد؛ زیرا بالاترین درجه خشوع و خضوع که عبارت از سجده باشد در برابر غیر خدا در قرآن نه تنها جایز شمرده شده است بلکه امر و دستور الهی بر آن وجود دارد. اگر سجده از مصادیق عبادت باشد هرگز خداوند به [[ملائکه]] دستور نمی‌داد که در برابر [[حضرت آدم(ع)]] به سجده بیفتند و نیز شیطان نباید در اثر عدم سجده کافر شده و ملعون درگاه الهی قرار می‌گرفت، بلکه بنابر معیار وهابیت باید از موحدین به شمار می‌آمد و این فرشته‌ها است که با این عمل‌شان کافر شده‌اند.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=183|ج=1}}</ref>


به هر حال اساس این اعتقادات کلی وهابیت را دشمنی و عداوت سران و پیشوایان وهابیت با اهل بیت(ع) تشکیل می‌دهد؛ یعنی بزرگان وهابیت چون ادامه دهنده راه بنی امیه و دشمنان اهل بیت بوده و هستند، به همین جهت حرمت، شرک و کفر را در رابطه با زیارت، توسل، شفاعت و امثال این‌ها مطرح می‌کنند زیرا این مطالب بیشتر درباره اهل بیت(ع) موضوعیت دارند.<ref>{{پک/بن|1=رهبر1|ک=khamenei.ir|ف=بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج|زبان=}}</ref><ref>{{پک/بن|1=رهبر1|ک=khamenei.ir|ف=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم|زبان=}}</ref>
به هر حال اساس این اعتقادات کلی وهابیت را دشمنی و عداوت سران و پیشوایان وهابیت با اهل بیت(ع) تشکیل می‌دهد؛ یعنی بزرگان وهابیت چون ادامه دهنده راه [[بنی‌امیه|بنی امیه]] و دشمنان اهل بیت بوده و هستند، به همین جهت حرمت، شرک و کفر را در رابطه با زیارت، توسل، شفاعت و امثال این‌ها مطرح می‌کنند زیرا این مطالب بیشتر درباره اهل بیت(ع) موضوعیت دارند.<ref>{{پک/بن|1=رهبر1|ک=khamenei.ir|ف=بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج|زبان=}}</ref><ref>{{پک/بن|1=رهبر1|ک=khamenei.ir|ف=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم|زبان=}}</ref>


== نقد استدلال وهابیت به حدیث «لا تشدّ الرحال» ==
== نقد استدلال وهابیت به حدیث «لا تشدّ الرحال» ==
خط ۷۱: خط ۷۱:
ثانیاً کلمه «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ» نهی نیست که از آن حرمت سفر به سوی غیر این سه مسجد به دست آید بلکه صیغه نفی است به این معنا که به سوی غیر از این سه مسجد بار سفر بسته نمی‌شود. نویسنده کتاب شرح توحید ادعا کرده است که در یک روایت صحیح دیگر، این حدیث با صیغه نهی نقل شده است در حالی که نه این حدیث را نقل کرده است و نه منبعی را که این حدیث در آن نقل شده باشد ذکر کرده است.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>
ثانیاً کلمه «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ» نهی نیست که از آن حرمت سفر به سوی غیر این سه مسجد به دست آید بلکه صیغه نفی است به این معنا که به سوی غیر از این سه مسجد بار سفر بسته نمی‌شود. نویسنده کتاب شرح توحید ادعا کرده است که در یک روایت صحیح دیگر، این حدیث با صیغه نهی نقل شده است در حالی که نه این حدیث را نقل کرده است و نه منبعی را که این حدیث در آن نقل شده باشد ذکر کرده است.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


ثالثاً به گفته علماء اهل سنت این سخن رسول خدا بر فضلیت این سه مسجد دلالت دارد؛ یعنی اگر کسی می خواهد سفر کند به سوی این سه مسجد سفر کند و در آن‌ها به عبادت بپردازد. بر این مطلب در کتاب‌های متعدد اهل سنت تاکید شده است. به عنوان مثال ابو سعید در کتاب فضائل مکه می گوید: «مکه حرم خداوند است و کسانی که در مکه هستند از عذاب خدا در امان می باشند و یک روز ماندن در حرم خدا بهتر از روزه گرفتن و ماندن یک دهر در غیر آن است و به همین علت است که از رسول خدا روایت شده است که: «لا تشد الرحال إلا الی ثلاثة مساجد مسجدی هذا والمسجد الحرام والمسجد الأقصی» و از مساجد دیگری نام نبرده است. هم چنین رسول خدا فرموده است: یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) با هزار نماز در جاهای دیگر برابری می کند به جز مسجد الحرام که یک نماز در آن برابر با صد هزار نماز در جاهای دیگر است. و یک نماز در مسجد الاقصی برابر با پانصد نماز در جاهای دیگر می‌باشد».<ref>{{پک|1=أبو سعید|2=1400|ک=فضائل مکة والسکن فیها|ص=22|ج=1}}</ref> علاوه بر این نووی نیز در شرح صحیح مسلم گفته است که این حدیث فضیلت این مساجد سه گانه را بیان می کند و معنای آن در نزد جمهور علماء این است که «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد فضیلتی ندارد و این که برخی می گویند «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد سه گانه حرام است یک سخن غلط و باطل میباشد.<ref>{{پک|1=نیشابوری|2=1430|ک=الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی)|ص=326|ج=4}}</ref>
ثالثاً به گفته علماء اهل سنت این سخن رسول خدا بر فضلیت این سه مسجد دلالت دارد؛ یعنی اگر کسی می خواهد سفر کند به سوی این سه مسجد سفر کند و در آن‌ها به عبادت بپردازد. بر این مطلب در کتاب‌های متعدد اهل سنت تاکید شده است. به عنوان مثال ابو سعید در کتاب فضائل مکه می گوید: «مکه حرم خداوند است و کسانی که در مکه هستند از عذاب خدا در امان می باشند و یک روز ماندن در حرم خدا بهتر از روزه گرفتن و ماندن یک دهر در غیر آن است و به همین علت است که از رسول خدا(ص) روایت شده است که: «لا تشد الرحال إلا الی ثلاثة مساجد مسجدی هذا والمسجد الحرام والمسجد الأقصی» و از مساجد دیگری نام نبرده است. هم چنین رسول خدا(ص) فرموده است: یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) با هزار نماز در جاهای دیگر برابری می کند به جز [[مسجد الحرام]] که یک نماز در آن برابر با صد هزار نماز در جاهای دیگر است. و یک نماز در مسجد الاقصی برابر با پانصد نماز در جاهای دیگر می‌باشد».<ref>{{پک|1=أبو سعید|2=1400|ک=فضائل مکة والسکن فیها|ص=22|ج=1}}</ref> علاوه بر این نووی نیز در شرح صحیح مسلم گفته است که این حدیث فضیلت این مساجد سه گانه را بیان می کند و معنای آن در نزد جمهور علماء این است که «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد فضیلتی ندارد و این که برخی می گویند «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد سه گانه حرام است یک سخن غلط و باطل می باشد.<ref>{{پک|1=نیشابوری|2=1430|ک=الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی)|ص=326|ج=4}}</ref>


=== نقد دوم ===
=== نقد دوم ===
ابن حجر عسقلانی شارح صحیح بخاری می گوید اگر حدیث «شدّ الرحال» مطلق باشد و حمل بر حرمت سفر به سوی غیر این مساجد سه گانه شود، تمام سفر‌ها مثل سفر برای تجارت، صله رحم، طلب علم و امثال آن‌ها حرام خواهند بود؛ لذا معنای درست این حدیث این خواهد بود که برای عبادت و نماز به سوی این مساجد بار سفر بسته شود و به سوی مساجد دیگر فضیلتی برای این کار نیست؛ بنابراین سخن کسی که گفته است سفر برای زیارت قبر شریف (قبر نبی) و قبرهای صالحین حرام است باطل می شود.<ref>{{پک|1=العسقلانی الشافعی|2=بی تا|ک=فتح الباری شرح صحیح البخاری|ص=66|ج=3}}</ref>
ابن حجر عسقلانی شارح [[صحیح بخاری]] می گوید اگر حدیث «شدّ الرحال» مطلق باشد و حمل بر حرمت سفر به سوی غیر این مساجد سه گانه شود، تمام سفر‌ها مثل سفر برای تجارت، [[صله‌رحم|صله رحم]]، طلب علم و امثال آن‌ها حرام خواهند بود؛ لذا معنای درست این حدیث این خواهد بود که برای عبادت و نماز به سوی این مساجد بار سفر بسته شود و به سوی مساجد دیگر فضیلتی برای این کار نیست؛ بنابراین سخن کسی که گفته است سفر برای زیارت قبر شریف (قبر نبی) و قبرهای صالحین حرام است باطل می شود.<ref>{{پک|1=العسقلانی الشافعی|2=بی تا|ک=فتح الباری شرح صحیح البخاری|ص=66|ج=3}}</ref>


=== نقد سوم ===
=== نقد سوم ===
افزون بر این که این حدیث هیچ گونه دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد. احادیثی در متون اهل سنت نقل شده که دلالت بر استحباب زیارت قبور دارند. هرچند در برخی از این احادیث آمده است که در ابتداء زیارت قبور از طرف پیامبر اسلام(ص) منع شده است لکن بعدا یا بلا فاصله این منع نسخ شده و پیامبر اسلام(ص) به زیارت قبور دستور داده اند و در نتیجه زیارت قبور از طرف رسول خدا(ص) در این روایات جایز بلکه مستحب قرار داده شده است.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref> به برخی از متون اشاره می‌شود:
افزون بر این که این حدیث هیچ گونه دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد. احادیثی در متون اهل سنت نقل شده که دلالت بر استحباب زیارت قبور دارند. هرچند در برخی از این احادیث آمده است که در ابتداء زیارت قبور از طرف پیامبر اسلام(ص) منع شده است لکن بعدا یا بلا فاصله این منع [[نسخ]] شده و پیامبر اسلام(ص) به زیارت قبور دستور داده اند و در نتیجه زیارت قبور از طرف رسول خدا(ص) در این روایات جایز بلکه مستحب قرار داده شده است.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref> به برخی از متون اشاره می‌شود:
* حاکم نیشابوری می گوید احادیثی که در نهی زیارت قبور آمده‌اند منسوخ شده‌اند و ناسخ آن حدیثی است که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که فرمود: «قد کنت نهیتکم عن زیارة القبور ألا فزوروها فقد أذن الله تعالی لنبیه(ص) فی زیارة قبر أمه و هذا الحدیث مخرج فی الکتابین الصحیحین للشیخین رضی الله عنهما» یعنی من قبلا از زیارت قبور شما را منع کرده بودم اما آگاه باشید پس قبرها را زیارت کنید به راستی که خداوند متعال به پیامبرش اجازه داد که قبر مادرش را زیارت کند. این حدیث در صحیحین (صحیح بخاری و مسلم) نقل شده است. و در نقل دیگری آمده است که پیامبر(ص) فرمود: «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإن فیها عبرة»؛ من شما را از زیارت قبور منع کرده بودم پس قبر‌ها را زیارت کنید زیرا این کار عبرت برای شما است.<ref>{{پک|1=الحاکم النیسابوری|2=1411|ک=المستدرک علی الصحیحین|ص=530|ج=1}}</ref>
* حاکم نیشابوری می گوید احادیثی که در نهی زیارت قبور آمده‌اند منسوخ شده‌اند و ناسخ آن حدیثی است که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که فرمود: «قد کنت نهیتکم عن زیارة القبور ألا فزوروها فقد أذن الله تعالی لنبیه(ص) فی زیارة قبر أمه و هذا الحدیث مخرج فی الکتابین الصحیحین للشیخین رضی الله عنهما» یعنی من قبلا از زیارت قبور شما را منع کرده بودم اما آگاه باشید پس قبرها را زیارت کنید به راستی که خداوند متعال به پیامبرش اجازه داد که قبر مادرش را زیارت کند. این حدیث در صحیحین (صحیح بخاری و مسلم) نقل شده است. و در نقل دیگری آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإن فیها عبرة»؛ من شما را از زیارت قبور منع کرده بودم پس قبر‌ها را زیارت کنید زیرا این کار عبرت برای شما است.<ref>{{پک|1=الحاکم النیسابوری|2=1411|ک=المستدرک علی الصحیحین|ص=530|ج=1}}</ref>
* هم چنین نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ألا فزوروا القبور فإنها تزهد فی الدنیا وتذکر الآخرة» یعنی آگاه باشید قبرها را زیارت کنید زیرا قبرها موجب زهد در دنیا و یاد آخرت می‌شود یا «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإنها تذکرکم الموت» یعنی شما را از زیارت قبرها نهی کرده بودم پس آن‌ها را زیارت کنید زیرا قبرها مرگ را به یاد شما می آورد.<ref>{{پک|1=الحاکم النیسابوری|2=1411|ک=المستدرک علی الصحیحین|ص=531|ج=1}}</ref>
* هم چنین نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ألا فزوروا القبور فإنها تزهد فی الدنیا وتذکر الآخرة» یعنی آگاه باشید قبرها را زیارت کنید زیرا قبرها موجب زهد در دنیا و یاد آخرت می‌شود یا «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإنها تذکرکم الموت» یعنی شما را از زیارت قبرها نهی کرده بودم پس آن‌ها را زیارت کنید زیرا قبرها مرگ را به یاد شما می آورد.<ref>{{پک|1=الحاکم النیسابوری|2=1411|ک=المستدرک علی الصحیحین|ص=531|ج=1}}</ref>
* در صحیح مسلم نیز آمده است که سفارش پیامبر اکرم(ص) این است که به زیارت اهل قبور بروید که این عمل مایه یادآوری سرای دیگر است.<ref>{{پک|1=نیشابوری|2=بی تا|ک=صحیح مسلم|ص=64|ج=3}}</ref>
* در [[صحیح مسلم]] نیز آمده است که سفارش پیامبر اکرم(ص) این است که به زیارت اهل قبور بروید که این عمل مایه یادآوری سرای دیگر است.<ref>{{پک|1=نیشابوری|2=بی تا|ک=صحیح مسلم|ص=64|ج=3}}</ref>
* نووی می گوید در حدیثی که پیامبر اکرم(ص) در زیارت قبرستان بقیع فرموده است که گفته شود «... السلام علیکم دار قوم مؤمنین وانا ان شاء الله بکم لاحقون» دلیل بر استحباب زیارت قبور است و سلام دادن به اهل قبور و دعاء برای آنان و ترحم بر آنان مستحب می باشد. از این سخن که «یخرج من آخر اللیل إلی البقیع» که در این حدیث آمده است، به دست می آید که زیارت در آخر شب فضیلت دارد.<ref>{{پک|1=النووی|2=1392|ک=صحیح مسلم بشرح النووی|ص=41|ج=7}}</ref>
* نووی می گوید در حدیثی که پیامبر اکرم(ص) در زیارت قبرستان بقیع فرموده است که گفته شود «... السلام علیکم دار قوم مؤمنین وانا ان شاء الله بکم لاحقون» دلیل بر استحباب زیارت قبور است و سلام دادن به اهل قبور و دعاء برای آنان و ترحم بر آنان مستحب می باشد. از این سخن که «یخرج من آخر اللیل إلی البقیع» که در این حدیث آمده است، به دست می آید که زیارت در آخر شب فضیلت دارد.<ref>{{پک|1=النووی|2=1392|ک=صحیح مسلم بشرح النووی|ص=41|ج=7}}</ref>


۱٬۴۹۷

ویرایش