پرش به محتوا

پیش نویس:معارف الفاظ قرآن/وحیانی بودن الفاض قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است و یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می باشد؟
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است و یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می باشد؟
{{پایان سوال}}الفاظ قرآن کریم نیز همانند معانی و محتوای قرآن از جانب خداوند نازل شده است. تحدی در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی تسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی می تواند دلیل بر این مدعا باشد.{{درگاه|قرآن}}
{{پایان سوال}}الفاظ [[قرآن]] نیز همانند معانی و محتوای آن از جانب خداوند نازل شده است. [[تحدی قرآن|تحدی]] در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی توسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی می تواند دلیل بر این مدعا باشد.{{درگاه|قرآن}}


== دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند ==
== دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند ==


=== '''1.تحدي قرآن''' ===
=== '''1.تحدي قرآن''' ===
قرآن كريم معجزه پيامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرين پيامبر الهي مي‌باشد و بايد معجزه ايشان تا قيامت باقي بماند. به همين خاطر خداوند قرآن را به صورتي قرار داده است تا ابد باقي بماند و به صورت معجزه براي همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شك معجزه براي پيامبران وسيله اثباتي به شمار مي‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گيرد و گواه باشد كه از جهان غيب پيام آورده‌اند. معجزه بايد به گونه‌اي انجام گيرد كه كارشناسان به خوبي تشخيص دهند كه آن چه ارائه شده به درستي نشانه عالم غيب و بيرون از توان بشريّت است. از همين رو بزرگ ترين و مهم ترين معجزه اسلام قرآن است كه با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نمي‌تواند ساخته بشر باشد. لذا قرآن کریم آنان را به تحدّي و هم‌آوردي دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=345}}</ref> تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می شود.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=201|ج=13}}</ref>
قرآن كريم [[معجزه]] پيامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرين پيامبر الهي مي‌باشد و بايد معجزه ايشان تا قيامت باقي بماند. به همين خاطر خداوند قرآن را به صورتي قرار داده است تا ابد باقي بماند و به صورت معجزه براي همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شك معجزه براي پيامبران وسيله اثباتي به شمار مي‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گيرد و گواه باشد كه از جهان غيب پيام آورده‌اند. معجزه بايد به گونه‌اي انجام گيرد كه كارشناسان به خوبي تشخيص دهند كه آن چه ارائه شده به درستي نشانه عالم غيب و بيرون از توان بشريّت است. از همين رو بزرگ ترين و مهم ترين معجزه اسلام قرآن است كه با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نمي‌تواند ساخته بشر باشد. لذا قرآن کریم آنان را به تحدّي و هم‌آوردي دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=345}}</ref> تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می شود.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=201|ج=13}}</ref>


=== '''2ـ آيات قرآن''' ===
=== '''2ـ آيات قرآن''' ===
در برخی آیات قرآن همانند آیه 98 سوره نحل، آیه 45 و 106 سوره اسراء، آیه 6 سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژه‌هاي تلاوت، قرائت و ترتيل استفاده شده است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58}}</ref> تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است. لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو كردن سخنان ديگران است. یعنی الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كننده، آن را صرفاً تلاوت مي‌كند و از خود چيزي را تغییر نمی دهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|ص=76|ج=2}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک= التحقيق في كلمات القرآن الكريم‏|ص=395|ج=1}}</ref> قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم مي‌كند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مي‌نمود. به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=6}}.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58 - 59}}</ref>
در برخی آیات قرآن همانند آیه 98 [[سوره نحل]]، آیه 45 و 106 سوره اسراء، آیه 6 سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژه‌هاي تلاوت، قرائت و ترتيل استفاده شده است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58}}</ref> تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است. لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو كردن سخنان ديگران است. یعنی الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كننده، آن را صرفاً تلاوت مي‌كند و از خود چيزي را تغییر نمی دهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|ص=76|ج=2}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک= التحقيق في كلمات القرآن الكريم‏|ص=395|ج=1}}</ref> قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم مي‌كند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مي‌نمود. به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=6}}.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58 - 59}}</ref>


علاوه بر این در برخی آیات همانند{{قرآن|وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۖ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ|ترجمه=و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانی که دیدار [قیامت] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، می گویند: قرآنی غیر این بیاور یا آن را [به آیاتی دیگر که خوش آیند طبع ما باشد] تغییر ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغییر دهم؛ جز آنچه را به من وحی می شود، پیروی نمی کنم؛ من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می ترسم.|سوره=یونس|آیه=15}}، خداوند اجازه و اختيار تبديل و تغيير در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. اين سلب اختيار، نشان دهنده آن است كه الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=244|ج=8}}</ref>
علاوه بر این در برخی آیات همانند{{قرآن|وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۖ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ|ترجمه=و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانی که دیدار [قیامت] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، می گویند: قرآنی غیر این بیاور یا آن را [به آیاتی دیگر که خوش آیند طبع ما باشد] تغییر ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغییر دهم؛ جز آنچه را به من وحی می شود، پیروی نمی کنم؛ من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می ترسم.|سوره=یونس|آیه=15}}، خداوند اجازه و اختيار تبديل و تغيير در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. اين سلب اختيار، نشان دهنده آن است كه الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=244|ج=8}}</ref>


=== 3 '''ـ حفظ وحی توسط خداوند''' ===
=== 3 '''ـ حفظ وحی توسط خداوند''' ===
پيامبر اكرم(ص) تلاش مي‌كرد كه آيات وحي شده را حفظ كند به همين جهت، در آغاز نبوّت آيات را مرتب در حال وحي تكرار مي‌كرد تا اين‌كه خداوند در آیه 16 تا 18 سوره قیامت او را از اين كار نهي كرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آن را خوانديم از خواندن ما پيروي كن». حفظ وحي نشان مي‌دهد كه الفاظ و كلمات در اختيار پيامبر نبوده بلكه الفاظ و كلمات از سوي خداوند مي‌باشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=296|ج=25}}</ref>
[[پيامبر اكرم(ص)]] تلاش مي‌كرد كه آيات وحي شده را حفظ كند به همين جهت، در آغاز نبوّت آيات را مرتب در حال وحي تكرار مي‌كرد تا اين‌كه خداوند در آیه 16 تا 18 سوره قیامت او را از اين كار نهي كرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آن را خوانديم از خواندن ما پيروي كن». حفظ وحي نشان مي‌دهد كه الفاظ و كلمات در اختيار پيامبر نبوده بلكه الفاظ و كلمات از سوي خداوند مي‌باشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=296|ج=25}}</ref>


=== '''4ـ تفاوت قرآن و حديث قدسي از لحاظ سبك و بيان و شيوه تركيب كلمات''' ===
=== '''4ـ تفاوت قرآن و [[حديث قدسي]] از لحاظ سبك و بيان و شيوه تركيب كلمات''' ===
اين تفاوت و دوگانگي كه واقعيتي انكار ناپذير است و با اندك توجهي آشكار مي‌شود، بهترين گواه بر عدم دخالت پيامبر اکرم(ص) در شكل گيري ساختار لفظي و بياني قرآن است.<ref>{{پک|1=حسینی|2=1379|ک=پژوهش های قرآنی|ف=وحياني بودن الفاظ قرآن}}</ref>
اين تفاوت و دوگانگي كه واقعيتي انكار ناپذير است و با اندك توجهي آشكار مي‌شود، بهترين گواه بر عدم دخالت پيامبر اکرم(ص) در شكل گيري ساختار لفظي و بياني قرآن است.<ref>{{پک|1=حسینی|2=1379|ک=پژوهش های قرآنی|ف=وحياني بودن الفاظ قرآن}}</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
۱٬۴۹۷

ویرایش