۱٬۴۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|قرآن}} | {{درگاه|قرآن}} | ||
'''قراء سبعه'''، قاریان هفتگانه عبارتاند از: | '''قراء سبعه'''، قاریان هفتگانه عبارتاند از: عبداللّه بن عامر یحصبی (متوفای ۱۱۸)؛ عبداللّه بن کثیر دارمی (متوفای۱۲۰)؛ عاصم بن ابی النجود اسدی (متوفای۱۲۸)؛ زبان ابوعمرو بن علا مازنی (متوفای ۱۵۴)؛ حمزه بن حبیب زیات (متوفای ۱۵۶)؛ نافع بن عبدالرحمان اللیثی (متوفای ۱۶۹)؛ علی بن حمزه کسائی (متوفای ۱۸۹). | ||
عبداللّه بن عامر یحصبی (متوفای ۱۱۸)؛ عبداللّه بن کثیر دارمی (متوفای۱۲۰)؛ عاصم بن ابی النجود اسدی (متوفای۱۲۸)؛ زبان ابوعمرو بن علا مازنی (متوفای ۱۵۴)؛ حمزه بن حبیب زیات (متوفای ۱۵۶)؛ نافع بن عبدالرحمان اللیثی (متوفای ۱۶۹)؛ علی بن حمزه کسائی (متوفای ۱۸۹). | |||
علمای شیعه در معتبر بودن قرائتهای هفتگانه سه دیدگاه دارند: | علمای شیعه در معتبر بودن قرائتهای هفتگانه سه دیدگاه دارند: | ||
خط ۱۵: | خط ۱۳: | ||
== چرایی اختلاف قرائتها == | == چرایی اختلاف قرائتها == | ||
مسلمانان در اصل قرآن با هم اختلافی نداشتند؛ اما قاریان بر سر قرائت صحیح برخی کلمات | مسلمانان در اصل [[قرآن]] با هم اختلافی نداشتند؛ اما قاریان بر سر قرائت صحیح برخی کلمات با هم اختلاف پیدا کرده و هریک طبق اجتهاد خود و دلایلی که در دست داشت، قرائت خود را توجیه میکرد. برخی از عوامل باعث بهوجود آمدن اختلاف در قرائتها شد: | ||
# '''ابتدایی بودن خط:''' خط در میان عربها به صورت اولیه وجود داشته و عموم مردم با فنون خط و چگونگی درستنگاری آشنا نبودند و بسیاری از کلمات را به مقیاس تلفظ مینوشتند. در رسم الخطِ ابتدایی، برخی از کلمات به شکلی نگاشته میشد که به چند وجه قابل خواندن بود. به عنوان نمونه برخی، آیه {{قرآن|لإیلافِ قُرَیْشٍ}}<ref>سوره قریش، آیه۱.</ref> را با حذف همزه و اثبات (یا) (لیلاف قریش) میخواند و برخی (لئلاف قریش) میخواند. آیه {{قرآن|إِیلافِهِمْ رِحْلَه الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ}}<ref>سوره قریش، آیه۲.</ref> را برخی از قاریان با حذف (یا) و اثبات همزه (الافهم) میخواند.<ref>طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسر، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۸۲۷.</ref> | # '''ابتدایی بودن خط:''' خط در میان عربها به صورت اولیه وجود داشته و عموم مردم با فنون خط و چگونگی درستنگاری آشنا نبودند و بسیاری از کلمات را به مقیاس تلفظ مینوشتند. در رسم الخطِ ابتدایی، برخی از کلمات به شکلی نگاشته میشد که به چند وجه قابل خواندن بود. به عنوان نمونه برخی، آیه {{قرآن|لإیلافِ قُرَیْشٍ}}<ref>سوره قریش، آیه۱.</ref> را با حذف همزه و اثبات (یا) (لیلاف قریش) میخواند و برخی (لئلاف قریش) میخواند. آیه {{قرآن|إِیلافِهِمْ رِحْلَه الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ}}<ref>سوره قریش، آیه۲.</ref> را برخی از قاریان با حذف (یا) و اثبات همزه (الافهم) میخواند.<ref>طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسر، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۸۲۷.</ref> | ||
# '''بینقطه بودن حروف:''' در رسمالخط اولیه، حروف نقطه نداشت. میان «س، ش»، «ب، ت، ث»، «ج، ح، خ»، «د، ذ» و… هیچ تفاوتی در نوشتن وجود نداشت و خواننده مجبور بود با دقت در معانی جمله و ترکیب کلامی، تشخیص دهد | # '''بینقطه بودن حروف:''' در رسمالخط اولیه، حروف نقطه نداشت. میان «س، ش»، «ب، ت، ث»، «ج، ح، خ»، «د، ذ» و… هیچ تفاوتی در نوشتن وجود نداشت و خواننده مجبور بود با دقت در معانی جمله و ترکیب کلامی، تشخیص دهد حرف موجود، جیم است یا حاء یا خاء. به عنوان نمونه {{قرآن|فَتَبَيَّنُوا}} در آیه ۶ [[سوره حجرات]] در قرائت کسائی (فتثبتوا) آمده است.<ref>نشار، عمر بن قاسم، المکرر فیما تواتر من القراءات السبع و تحرر، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق، ص۹۳.</ref> | ||
# '''نبودن علایم و حرکات:''' کلمات قرآنی بدون هیچگونه علامت، اعراب و حرکتی نوشته میشد. برای خواننده غیر عرب مشکل بود تا چگونگی حرکات کلمه را تشخیص دهد. به عنوان نمونه حمزه و کسائی آیه {{قرآن|قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ}}<ref>سوره بقره، آیه۲۵۹.</ref> را به صیغه فعل | # '''نبودن علایم و حرکات:''' کلمات قرآنی بدون هیچگونه علامت، اعراب و حرکتی نوشته میشد. برای خواننده غیر عرب مشکل بود تا چگونگی حرکات کلمه را تشخیص دهد. به عنوان نمونه حمزه و کسائی آیه {{قرآن|قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ}}<ref>سوره بقره، آیه۲۵۹.</ref> را به صیغه فعل امر خواندهاند و دیگران به صیغه فعل مضارع خواندهاند<ref>بن حموش، مکی، الکشف عن وجوه القراءآت السبع و عللها و حججها، محقق: رمضان، محیی الدین، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۳۱۲.</ref> | ||
# '''نبودن الف در کلمات:''' یکی دیگر از عواملی که در رسمالخط مشکل میآفرید، نبودن الف در رسمالخط آن روز بود. این امر (اسقاط الف وسط کلمه) بعدها در بسیاری از موارد منشأ اختلاف قرائت گردید مثلاً نافع و ابوعمرو و ابن کثیر {{قرآن|وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ}}<ref>سوره بقره، آیه۹.</ref> را (و ما یُخادِعُونَ) با الف خواندهاند به دلیل | # '''نبودن الف در کلمات:''' یکی دیگر از عواملی که در رسمالخط مشکل میآفرید، نبودن الف در رسمالخط آن روز بود. این امر (اسقاط الف وسط کلمه) بعدها در بسیاری از موارد منشأ اختلاف قرائت گردید مثلاً نافع و ابوعمرو و ابن کثیر {{قرآن|وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ}}<ref>سوره بقره، آیه۹.</ref> را (و ما یُخادِعُونَ) با الف خواندهاند به دلیل آنکه این کلمه در اول آیه با همین وزن و با الف نوشته شده بوده است: {{قرآن| یُخادِعُونَ اللَّهَ}} گمان بردهاند این کلمه هم همان گونه است.<ref>بن حموش، مکی، الکشف عن وجوه القراءآت السبع و عللها و حججها، محقق: رمضان، محیی الدین، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۲۲۴.</ref> در صورتی که مقتضای معنای آیه، بدون الف است و ... . | ||
# '''لهجههای مختلف قوم عرب و عواملی دیگر.'''<ref>معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص۶۰–۹. زرکشی، البرهان، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۰ ق، ج۱، ص ۳۱۸. حجتی، محمّد باقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۵، ص۲۷۷.</ref> | # '''لهجههای مختلف قوم عرب و عواملی دیگر.'''<ref>معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص۶۰–۹. زرکشی، البرهان، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۰ ق، ج۱، ص ۳۱۸. حجتی، محمّد باقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۵، ص۲۷۷.</ref> | ||
== قاریان هفتگانه == | == قاریان هفتگانه == | ||
در رابطه با طبقات قراء اختلافاتی وجود دارد؛ هم در اصل طبقات و هم در افرادی که در آن طبقات نام برده میشوند. برخی فقط پنج طبقه از طبقات قراء را نام بردهاند؛<ref>طباطبایی، محمد حسین، قرآن در اسلام، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۵.</ref> برخی هشت طبقه را نام | در رابطه با طبقات قراء اختلافاتی وجود دارد؛ هم در اصل طبقات و هم در افرادی که در آن طبقات نام برده میشوند. برخی فقط پنج طبقه از طبقات قراء را نام بردهاند؛<ref>طباطبایی، محمد حسین، قرآن در اسلام، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۵.</ref> برخی هشت طبقه را نام بردهاند.<ref>طاهری، حبیبالله، درسهایی از علوم قرآنی، قم، اسوه، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref> | ||
طبقه اول عدهای از اصحاب [[حضرت محمد|رسول خدا(ص)]] بودند که به تعلیم و تعلّم قرآن اشتغال داشتند. این گروه قرائت را از رسولخدا(ص) میگرفتند. [[امیرالمؤمنین|امیرمومنان علی(ع)]]؛ عبداللّه بن مسعود؛ ابیّ بن کعب؛ زید بن ثابت از جمله قاریان این طبقه هستند.<ref>ذهبی، محمد بن احمد، معرفة القراء الکبار علی الطبقات و الأعصار، استانبول - ترکیه، مرکز البحوث الإسلامیة التابع لوقف الدیانة الترکی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۰۲.</ref> بعد از صحابه، [[تابعین]] بودند که حیات [[پیامبر(ص)]] را درک نکردهاند.<ref>سخاوی، محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، بیروت، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۳. خطیب، محمد عجاج، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، بیروت۱۴۱۷ق، ص۴۱۰.</ref> این افراد قرآن را از صحابه نخستین فرا گرفتهاند از جمله: عبدالله بن عباس؛ ابو الأسود الدؤلی از اصحاب امیر المؤمنین(ع)؛ علقمة بن قیس نخعی کوفی، از خواص ابن مسعود و از افراد مورد وثوق امیر المؤمنین(ع)؛ عبد اللّه بن حبیب اسلمی. وی قرائت را از ابن مسعود فرا گرفت و به امیر المؤمنین(ع) عرضه کرد و … .<ref>معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۷۴.</ref> | |||
تعداد قاریان قرآن و طبقات در هر عصری افزایش مییافت و هر قاری، راویانی داشت که چگونگی قرائت را از او فرا گرفته و به دیگران میآموختند. مردم، قرآن را به قرائتهای مختلفی میخواندند و این باعث اختلاف در قرائت قرآن میشد. سرانجام شخصی به نام ابوبکر احمد بن موسی بن عباس بن مجاهد (۲۴۵–۳۲۴ هـ ق) معروف به «ابن مجاهد» از بین قرائت قاریان مشهوری که استادی و مهارت ویژهای در قرائت قرآن داشتند و با واسطههای اندکی قرائتشان را از پیامبر خدا(ص) اخذ کرده بودند، هفت تن را برگزیده و با نوشتن کتابها به جمع و تدوین قرائت آنان پرداخت و دیگر اجازه نداد قرائتهای غیر از این هفت قرائت تدریس شود.<ref>محیسن، محمد سالم، معجم حفاظ القرآن عبر التاریخ، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۲۰. جرمی، ابراهیم، معجم علوم القرآن، دمشق، دار القلم، ۱۴۲۲ق، ص۲۱۹.</ref> | تعداد قاریان قرآن و طبقات در هر عصری افزایش مییافت و هر قاری، راویانی داشت که چگونگی قرائت را از او فرا گرفته و به دیگران میآموختند. مردم، قرآن را به قرائتهای مختلفی میخواندند و این باعث اختلاف در قرائت قرآن میشد. سرانجام شخصی به نام ابوبکر احمد بن موسی بن عباس بن مجاهد (۲۴۵–۳۲۴ هـ ق) معروف به «ابن مجاهد» از بین قرائت قاریان مشهوری که استادی و مهارت ویژهای در قرائت قرآن داشتند و با واسطههای اندکی قرائتشان را از پیامبر خدا(ص) اخذ کرده بودند، هفت تن را برگزیده و با نوشتن کتابها به جمع و تدوین قرائت آنان پرداخت و دیگر اجازه نداد قرائتهای غیر از این هفت قرائت تدریس شود.<ref>محیسن، محمد سالم، معجم حفاظ القرآن عبر التاریخ، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۲۰. جرمی، ابراهیم، معجم علوم القرآن، دمشق، دار القلم، ۱۴۲۲ق، ص۲۱۹.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
# '''ابن عامر''': عبد اللّه بن عامر یحصبی (متوفای ۱۱۸ق) قاری دمشق، از بزرگان تابعی بود. قرائت را از مغیره بن ابی شهاب مخزومی، از عثمان بن عفان، از رسول اللّه(ص) فرا گرفت.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۱۹.</ref> دو نفر قرائت ابن عامر را با واسطه از او روایت کردهاند: یک) هشام بن عمار الدمشقی. دو) عبد اللّه بن أحمد بن بشیر بن ذکوان.<ref>بیلی، احمد، الإختلاف بین القراءات، بیروت، دار الجیل، ص۸۰.</ref> | # '''ابن عامر''': عبد اللّه بن عامر یحصبی (متوفای ۱۱۸ق) قاری دمشق، از بزرگان تابعی بود. قرائت را از مغیره بن ابی شهاب مخزومی، از عثمان بن عفان، از رسول اللّه(ص) فرا گرفت.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۱۹.</ref> دو نفر قرائت ابن عامر را با واسطه از او روایت کردهاند: یک) هشام بن عمار الدمشقی. دو) عبد اللّه بن أحمد بن بشیر بن ذکوان.<ref>بیلی، احمد، الإختلاف بین القراءات، بیروت، دار الجیل، ص۸۰.</ref> | ||
# '''ابن کثیر''': عبداللّه بن کثیر دارمی (متوفای۱۲۲ق) از قاریان مکه بود.<ref>ذهبی، محمد بن احمد، معرفة القراء الکبار علی الطبقات و الأعصار، استانبول - ترکیه، مرکز البحوث الإسلامیة التابع لوقف الدیانة الترکی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۹۷.</ref> راویان معروف وی احمد بن محمد بن عبد اللّه مشهور به بزّی و محمد بن عبد الرحمن بن خالد ملقب به قنبل است.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۱.</ref> | # '''ابن کثیر''': عبداللّه بن کثیر دارمی (متوفای۱۲۲ق) از قاریان مکه بود.<ref>ذهبی، محمد بن احمد، معرفة القراء الکبار علی الطبقات و الأعصار، استانبول - ترکیه، مرکز البحوث الإسلامیة التابع لوقف الدیانة الترکی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۹۷.</ref> راویان معروف وی احمد بن محمد بن عبد اللّه مشهور به بزّی و محمد بن عبد الرحمن بن خالد ملقب به قنبل است.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۱.</ref> | ||
# '''عاصم''': عاصم بن ابی النجود اسدی (متوفای۱۲۷ یا ۱۲۸ق) قاری کوفه، از طبقه سوم و تابعی بود.<ref>دانی، عثمان بن سعید، جامع البیان فی القراءات السبع، الشارقه - امارات، جامعة الشارقه. کلیة الدراسات العلیا و البحث العلمی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۲.</ref> دو راوی او حفص بن سلیمان ـ پسر خوانده او ـ (۱۸۰–۹۰) و شعبه | # '''عاصم''': عاصم بن ابی النجود اسدی (متوفای۱۲۷ یا ۱۲۸ق) قاری کوفه، از طبقه سوم و تابعی بود.<ref>دانی، عثمان بن سعید، جامع البیان فی القراءات السبع، الشارقه - امارات، جامعة الشارقه. کلیة الدراسات العلیا و البحث العلمی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۲.</ref> دو راوی او حفص بن سلیمان ـ پسر خوانده او ـ (۱۸۰–۹۰) و شعبه ابوبکر بن عیاش (۱۹۳–۹۵) هستند. حفص قرائت عاصم را دقیقتر و مضبوطتر میدانست و قرائت عاصم به وسیله او منتشر شده و تا امروز متداول است.<ref>عقرباوی، زیدان محمود، المرشد فی علم التجوید، دار الفرقان- عمان، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۸۴.</ref> قرائت حفص از عاصم همین قرائتی است که امروزه در اکثر کشورهای اسلامی رایج است. | ||
# '''ابو عمرو''': زبان ابوعمرو بن علا مازنی (متوفای ۱۵۴) قاری بصره بود. دو راوی او، دوری حفص بن عمر (متوفای۲۴۶) و سوسی صالح بن زیاد (متوفای ۲۶۱) هستند که او را درک نکردهاند و به واسطه یزیدی قرائت را از او گرفتهاند.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۳.</ref> | # '''ابو عمرو''': زبان ابوعمرو بن علا مازنی (متوفای ۱۵۴) قاری بصره بود. دو راوی او، دوری حفص بن عمر (متوفای۲۴۶) و سوسی صالح بن زیاد (متوفای ۲۶۱) هستند که او را درک نکردهاند و به واسطه یزیدی قرائت را از او گرفتهاند.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۳.</ref> | ||
# '''حمزه''': حمزه بن حبیب زیات (متوفای ۱۵۶) قاری کوفه بود. دو راوی او خلف بن هشام (۲۲۹–۱۵۰) و خلاد بن خالد (متوفای ۲۲۰) هستند که قرائت را با واسطه ابو عیسی سلیم بن عیسی حنفی کوفی از او گرفتهاند.<ref name=":0">زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۴.</ref> | # '''حمزه''': حمزه بن حبیب زیات (متوفای ۱۵۶) قاری کوفه بود. دو راوی او خلف بن هشام (۲۲۹–۱۵۰) و خلاد بن خالد (متوفای ۲۲۰) هستند که قرائت را با واسطه ابو عیسی سلیم بن عیسی حنفی کوفی از او گرفتهاند.<ref name=":0">زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۴.</ref> | ||
# '''نافع''': نافع بن عبدالرحمان اللیثی (متوفای ۱۶۹) قاری مدینه، بود.دو راوی او عیسی بن مینا (۲۲۰–۱۲۰) معروف به قالون ـ پسرخوانده نافع ـ و ورش عثمان بن سعید (۱۹۷–۱۱۰) هستند. این قرائت در برخی از کشورهای مغرب عربی امروزه رایج است.<ref name=":0"/> | # '''نافع''': نافع بن عبدالرحمان اللیثی (متوفای ۱۶۹) قاری مدینه، بود. دو راوی او عیسی بن مینا (۲۲۰–۱۲۰) معروف به قالون ـ پسرخوانده نافع ـ و ورش عثمان بن سعید (۱۹۷–۱۱۰) هستند. این قرائت در برخی از کشورهای مغرب عربی امروزه رایج است.<ref name=":0"/> | ||
# '''کسائی''': علی بن حمزه (متوفای ۱۸۹) قاری کوفه بود. دو راوی او لیث بن خالد (متوفای ۲۴۰) و دوری حفص بن عمر(متوفای ۲۴۶) ـ که راوی ابوعمرو هم بود، هستند.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۶.</ref> | # '''کسائی''': علی بن حمزه (متوفای ۱۸۹) قاری کوفه بود. دو راوی او لیث بن خالد (متوفای ۲۴۰) و دوری حفص بن عمر(متوفای ۲۴۶) ـ که راوی ابوعمرو هم بود، هستند.<ref>زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ترجمه: محسن آرمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۶.</ref> | ||
پنج نفر از قاریان هفتگانه (غیر از ابن عامر و ابو عمرو) ایرانیالاصل هستند.<ref>علامی، ابوالفضل، پژوهشی در علم تجوید، قم، یاقوت، ۱۳۸۱ش، ص۲۸.</ref> عاصم، ابو عمرو، حمزه و کسائی، شیعه بودند.<ref>معرفت، محمدهادی، تاریخ قرآن، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۹.</ref> | پنج نفر از قاریان هفتگانه (غیر از ابن عامر و ابو عمرو) ایرانیالاصل هستند.<ref>علامی، ابوالفضل، پژوهشی در علم تجوید، قم، یاقوت، ۱۳۸۱ش، ص۲۸.</ref> عاصم، ابو عمرو، حمزه و کسائی، [[شیعه]] بودند.<ref>معرفت، محمدهادی، تاریخ قرآن، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۹.</ref> | ||
== اعتبار قرائتهای هفتگانه == | == اعتبار قرائتهای هفتگانه == | ||
علمای شیعه در معتبر بودن قرائتهای هفتگانه سه دیدگاه دارند: | علمای شیعه در معتبر بودن قرائتهای هفتگانه سه دیدگاه دارند: | ||
# برخی از علما قرائتهای هفتگانه را متواتر میدانند. ابن مطهر، ابن فهد، محقق ثانی، شهید ثانی و شیخ حرّ عاملی از جمله علمایی هستند که تواتر قرائات را پذیرفتهاند.<ref>کمالی دزفولی، علی، شناخت قرآن، تهران، اسوه، ۱۳۷۰ش، ص۱۷۳.</ref> مراد از تواتر، قرائتی است که در زمان امامان(ع) شایع بوده و منعی نفرمودهاند و از این کشف میشود که آن بزرگواران، قرائت آنان را صحیح دانستهاند.<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۹، باب القرائه، ص۲۹۲.</ref> | # برخی از علما قرائتهای هفتگانه را متواتر میدانند. ابن مطهر، ابن فهد، محقق ثانی، شهید ثانی و شیخ حرّ عاملی از جمله علمایی هستند که تواتر قرائات را پذیرفتهاند.<ref>کمالی دزفولی، علی، شناخت قرآن، تهران، اسوه، ۱۳۷۰ش، ص۱۷۳.</ref> مراد از تواتر، قرائتی است که در زمان [[امامان(ع)]] شایع بوده و منعی نفرمودهاند و از این کشف میشود که آن بزرگواران، قرائت آنان را صحیح دانستهاند.<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۹، باب القرائه، ص۲۹۲.</ref> | ||
# برخی بر این باورند که خواندن نماز و تلاوت قرآن با این قرائتها درست است، هر چند متواتر بودن قرائتها را قبول ندارند.<ref>خوئی، ابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۲ش، ص۲۲۲.</ref> | # برخی بر این باورند که خواندن [[نماز]] و [[تلاوت قرآن]] با این قرائتها درست است، هر چند متواتر بودن قرائتها را قبول ندارند.<ref>خوئی، ابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۲ش، ص۲۲۲.</ref> | ||
# برخی بر این باورند که در میان این قرائتها، قرائت متواتر وجود دارد هر چند برخی نیز متواتر نیستند.<ref>میرمحمدی زرندی، ابوالفضل، تاریخ و علوم قرآن، قم. دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۱۷۱.</ref> | # برخی بر این باورند که در میان این قرائتها، قرائت متواتر وجود دارد هر چند برخی نیز متواتر نیستند.<ref>میرمحمدی زرندی، ابوالفضل، تاریخ و علوم قرآن، قم. دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۱۷۱.</ref> | ||
ویرایش