پرش به محتوا

پیش نویس:برخورد شهید مدرس با رضاشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:


== کتک‌خوردن مدرس در دوره ریاست الوزرایی رضاخان ==
== کتک‌خوردن مدرس در دوره ریاست الوزرایی رضاخان ==
در جریان انتخابات مجلس پنجم (۱۳۰۲ش)، رضا‌خان با اعمال قدرت غیرقانونی، مقام ریاست الوزرایی را به‌دست گرفت. او پس از این انتخاب تلاش کرد تا با تغییر حکومت سلطنتی به جمهوری راه رسیدن به قدرت مطلق را برای خود هموار کند. جمهوری‌خواهی رضاخان با مقاومت مدرس در مجلس با شکست رو به رو شد و مدرس در جریان این مقاومت از سوی نمایندگان طرفدار رضاخان مضروب شد.<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بی‌جا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بی‌تا، ج۲، ص۱۲۰–۱۲۹.</ref> کتک‌خوردن مدرس موجب شد تا نمایندگان دیگری هم به فراکسیون اقلیت مجلس به رهبری مدرس بپیوندند و با طرح جمهوری مخالفت کنند. با این همراهی عملاً طرح جمهوری رضاخانی منتفی شد.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۲، ص۴۸۲–۴۸۳.</ref>  
در جریان انتخابات مجلس پنجم (۱۳۰۲ش)، رضا‌خان با اعمال قدرت غیرقانونی، مقام ریاست الوزرایی را به‌دست گرفت. او پس از این انتخاب تلاش کرد تا با تغییر حکومت سلطنتی به جمهوری راه رسیدن به قدرت مطلق را برای خود هموار کند. جمهوری‌خواهی رضاخان با مقاومت مدرس در مجلس با شکست رو به رو شد و مدرس در جریان این مقاومت از سوی نمایندگان طرفدار رضاخان مضروب شد.<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بی‌جا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بی‌تا، ج۲، ص۱۲۰–۱۲۹.</ref> کتک‌خوردن مدرس موجب شد تا نمایندگان دیگری هم به فراکسیون اقلیت مجلس به رهبری مدرس بپیوندند و با طرح جمهوری مخالفت کنند. با این همراهی عملاً طرح جمهوری رضاخانی منتفی شد.<ref>مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۸۲–۴۸۳.</ref>  


درگیری مدرس با رضاخان در این دوره به درخواست استیضاح رضاخان از سوی مدرس و همراهانش در مجلس منجر شد. سوء‌سیاست داخلی و خارجی، اقدام علیه قانون اساسی و حکومت مشروطه و امتناع از تسلیم اموال مقصران به دولت از سوی رضاخان موجب شد تا مدرس و همراهانش درخواست استیضاح رضاخان را در تاریخ هفتم مرداد ۱۳۰۴ش، به مجلس تقدیم کنند. طرحی که با اعمال نفوذ و تهدید جانی نمایندگان استیضاح کننده توسط رضاخان به شکست انجامید.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۳، ص۱۲۵–۱۵۲.</ref>
درگیری مدرس با رضاخان در این دوره به درخواست استیضاح رضاخان از سوی مدرس و همراهانش در مجلس منجر شد. سوء‌سیاست داخلی و خارجی، اقدام علیه قانون اساسی و حکومت مشروطه و امتناع از تسلیم اموال مقصران به دولت از سوی رضاخان موجب شد تا مدرس و همراهانش درخواست استیضاح رضاخان را در تاریخ هفتم مرداد ۱۳۰۴ش، به مجلس تقدیم کنند. طرحی که با اعمال نفوذ و تهدید جانی نمایندگان استیضاح کننده توسط رضاخان به شکست انجامید.<ref>مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۳، ص۱۲۵–۱۵۲.</ref>


== سلطنت رضاشاه تا شهادت مدرس ==
== سلطنت رضاشاه تا شهادت مدرس ==
پس از انقراض [[قاجاریه]] و آغاز حکومت پهلوی، رضاشاه به دنبال ترور مدرس بود؛ تروری که با هوشمندی مدرس با شکست مواجه می‌شود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۳۵–۱۳۶.</ref>  
پس از انقراض [[قاجاریه]] و آغاز حکومت پهلوی، رضاشاه به دنبال ترور مدرس بود؛ تروری که با هوشمندی مدرس با شکست مواجه می‌شود.<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بی‌جا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بی‌تا، ج۲، ص۱۳۵–۱۳۶.</ref>  


رضاشاه برای برخورد نهایی و دستگیری مدرس منتظر اتمام مجلس ششم و سلب مصونیت سیاسی مدرس بود.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۴، ص۳۹۶.</ref> پس از اتمام مجلس ششم، مدرس که در انتخابات مجلس هفتم شرکت کرده بود با اعمال قدرت رضاخان حتی یک رأی هم به نامش ثبت نشده بود. این تقلب آشکار موجب دور ماندن مدرس از مجلس شد. مدرس طی نطقی به نحوۀ برگزاری انتخابات اعتراض کرد و عنوان کرد که حداقل باید یک رأی که خودش به نام خودش در صندوق انداخته، برای او ثبت می‌شد.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۵، ص۳۸-۴۰.</ref>
رضاشاه برای برخورد نهایی و دستگیری مدرس منتظر اتمام مجلس ششم و سلب مصونیت سیاسی مدرس بود.<ref>مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۴، ص۳۹۶.</ref> پس از اتمام مجلس ششم، مدرس که در انتخابات مجلس هفتم شرکت کرده بود با اعمال قدرت رضاخان حتی یک رأی هم به نامش ثبت نشده بود. این تقلب آشکار موجب دور ماندن مدرس از مجلس شد. مدرس طی نطقی به نحوۀ برگزاری انتخابات اعتراض کرد و عنوان کرد که حداقل باید یک رأی که خودش به نام خودش در صندوق انداخته، برای او ثبت می‌شد.<ref>مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۵، ص۳۸-۴۰.</ref>


بعد از انتخاب نشدن مدرس برای وکالت مجلس، رضاشاه از مدرس می‌خواهد تا از سیاست کناره‌گیری کند. مدرس با تندی این درخواست را رد می‌کند و دخالت در سیاست را وظیفۀ انسانی و شرعی خود در راه آزادی به‌شمار می‌برد.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۵، ص۴۰.</ref> علاوه بر این، برخی تأیید و همراهی مدرس با قیام [[آقا نورالله اصفهانی]]، در دی‌ماه ۱۳۰۵ش، را عاملی دیگر برای تبعید و برخورد قهرآمیز رضاشاه با مدرس به‌شمار برده‌اند.  
بعد از انتخاب نشدن مدرس برای وکالت مجلس، رضاشاه از مدرس می‌خواهد تا از سیاست کناره‌گیری کند. مدرس با تندی این درخواست را رد می‌کند و دخالت در سیاست را وظیفۀ انسانی و شرعی خود در راه آزادی به‌شمار می‌برد.<ref>مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۵، ص۴۰.</ref> علاوه بر این، برخی تأیید و همراهی مدرس با قیام [[آقا نورالله اصفهانی]]، در دی‌ماه ۱۳۰۵ش، را عاملی دیگر برای تبعید و برخورد قهرآمیز رضاشاه با مدرس به‌شمار برده‌اند.  


دستگیری مدرس در شب دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۳۰۷ش، با ضرب و شتم مدرس و فرزندانش همراه شد. مدرس پس از انتقال به [[مشهد]]، از آنجا به قریۀ خواف که قریه‌ای عموماً سنی‌نشین بود، انتقال داده شد. تبعید مدرس به خواف ارتباط او را با مرکز به کلی قطع کرد.<ref>برای اطلاع مفصل از جزئیات دستگیری و تبعید مدرس ن.ک: مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۵، ص ۴۱-۴۶.</ref> مدرس مدت هفت سال در خواف و سپس به کاشمر منتقل شد. سرانجام مدرس، در ۱۰ آذر ۱۳۱۶ش، به دستور رضاشاه توسط مأمورانی که از تهران فرستاده شده بودند ابتدا مسموم و سپس خفه شد. مدفن مدرس در کاشمر تا زمان سقوط رضاشاه نامشخص بود و پس از آن توسط افراد محلی مکان آن مشخص شد.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۵، ص۶۷-۷۰؛ نیز: دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>
دستگیری مدرس در شب دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۳۰۷ش، با ضرب و شتم مدرس و فرزندانش همراه شد. مدرس پس از انتقال به [[مشهد]]، از آنجا به قریۀ خواف که قریه‌ای عموماً سنی‌نشین بود، انتقال داده شد. تبعید مدرس به خواف ارتباط او را با مرکز به کلی قطع کرد.<ref>برای اطلاع مفصل از جزئیات دستگیری و تبعید مدرس ن.ک: مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۵، ص ۴۱-۴۶.</ref> مدرس مدت هفت سال در خواف و سپس به کاشمر منتقل شد. سرانجام مدرس، در ۱۰ آذر ۱۳۱۶ش، به دستور رضاشاه توسط مأمورانی که از تهران فرستاده شده بودند ابتدا مسموم و سپس خفه شد. مدفن مدرس در کاشمر تا زمان سقوط رضاشاه نامشخص بود و پس از آن توسط افراد محلی مکان آن مشخص شد.<ref>مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۵، ص۶۷-۷۰؛ نیز: دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بی‌جا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بی‌تا، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
۱٬۵۰۵

ویرایش