۳۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و تزویر گفته میشود به کار میرود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیة|جلد=۶|صفحه=۲۲۱|مکان=تهران|سال=۱۳۷۴}}</ref> از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=۱۳۷۴|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیة|جلد=۲۴|صفحه=۲۹۰|مکان=تهران}}</ref> امانت نقیض و ضد خیانت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان اللسان تهذیب لسان العرب|سال=۱۴۱۳|نام=عبدالله علی|نام خانوادگی=مهنا|ناشر=دار الکتب العلمیة|جلد=۱|صفحه=۴۶|مکان=بیروت}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العین|سال=۱۴۰۹|نام=خلیل بن احمد|نام خانوادگی=فراهیدی|ناشر=هجرت|جلد=۸|صفحه=۳۸۹|مکان=قم}}</ref> | نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و [[تزویر]] گفته میشود به کار میرود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیة|جلد=۶|صفحه=۲۲۱|مکان=تهران|سال=۱۳۷۴}}</ref> از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=۱۳۷۴|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیة|جلد=۲۴|صفحه=۲۹۰|مکان=تهران}}</ref> امانت نقیض و ضد خیانت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان اللسان تهذیب لسان العرب|سال=۱۴۱۳|نام=عبدالله علی|نام خانوادگی=مهنا|ناشر=دار الکتب العلمیة|جلد=۱|صفحه=۴۶|مکان=بیروت}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العین|سال=۱۴۰۹|نام=خلیل بن احمد|نام خانوادگی=فراهیدی|ناشر=هجرت|جلد=۸|صفحه=۳۸۹|مکان=قم}}</ref> | ||
=== تفسیر آیه === | === تفسیر آیه === | ||
[[شیخ طوسی]] (۴۶۰ق)، شیخ الطائفة، در تفسیر آیه میفرماید: منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند منظور این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، در بین شما به امین بودن شناخته میشدم. نصح به معنای این است که در معامله شخص از احتمال فساد در نیت پاک و خالص باشد. همچنین آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند برای معرفی، خودش را مدح و تعریف کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التبیان فی تفسیر القرآن|تاریخ=بیتا|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دار احیاءالتراث العربی|جلد=۴|صفحه=۴۴۳|مکان=بیروت}}</ref> | |||
[[سید محمدحسین طباطبایی|طباطبایی]] (۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر قرآن، در تفسیر آیه مینویسد: منظور هود(ع) از این کلام این است که من از جهت اينكه فرستادهاى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيامهاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در بارهام مىپنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مىخوانم حيلهگر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شدهام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكردم. جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمىخواهم. هود(ع) در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=۱۳۹۳|نام=سید محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=موسسة الاعلمی للمطبوعات|جلد=۸|صفحه=۱۷۸|مکان=بیروت}}</ref> | |||
[[جعفر سبحانی|سبحانی]]، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، در تفسیر آیه مینویسد: حضرت هود(ع) خود را رسول خداوند معرفی میکند و بعد دو صفت از اخلاق مومنین را درباره خود میگوید: امانت و نصیحت. شخص امین دروغ نمیگوید و شخص نصیحت کننده خیانت نمیکند. هود(ع) از باب مدح کردن و تعریف از خود، این دو صفت را برای خود ذکر نمیکند، بلکه چون فرستاده خداوند است برای اتمام حجت با مخاطب خود، صفات خود را معرفی میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منیة الطالبین فی تفسیر القرآن المبین|سال=۱۳۹۵|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|ناشر=موسسه امام صادق(ع)|جلد=۱۱|صفحه=۲۶۳|مکان=قم}}</ref> | |||
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، تفسیر آیه مینویسد: هود(ع) به قوم خود میفرماید که من وظیفه دارم رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آن هم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر (<bdi>۱۳۷۴</bdi>). ''تفسیر نمونه''. ج. ۶. تهران: دار الکتب الاسلامیة. ص. <bdi>.۲۲۸</bdi></ref> | |||
[[محسن قرائتی|قرائتی]]، مفسر معاصر، اینکه هود(ع) خود را به عنوان ناصح و امین معرفی میکند را به خاطر این میداند که دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است. اگر دلسوزی و ناصح بودن همراه با امانت داری نباشد، خطرناک است، زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد. از طرفی آیه نشان دهنده این است که در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، بیان ویژگی های مثبت خود مانعی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نور|سال=۱۳۸۸|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|ناشر=مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن|جلد=۳|صفحه=۹۴|مکان=تهران}}</ref> | |||
فخر رازی (۶۰۶ق)، فقیه و فیلسوف و مفسر اهل سنت، در تفسیر آیه مینویسد: هود(ع) خود را با صفت ناصح معرفی میکند، که مشابه این کلام از نوح(ع) هم ذکر شده است، با این تفاوت که هود(ع) خود را ناصح معرفی میکند که بر وزن اسم فاعل میباشد اما نوح(ع) در یک جمله فعلیه میگوید «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این است که نوح(ع) خطاب به خداوند میفرماید که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار میشده است، با فعل آمده است، اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شب ندارد بلکه دلالت دارد بر اینکه شخص بر این کار ثابت قدم بوده و نصحیت کننده بودن درباره او استقرار دارد اما نه به صورت تکرار هر روزه و هر لحظهای این نصحیت و دعوت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التفسیر الکبیر|تاریخ=۱۴۲۰|نام=محمد بن عمر|نام خانوادگی=فخر رازی|ناشر=دار احیاء التراث العربی|جلد=۴|صفحه=۳۰۰|مکان=بیروت}}</ref> هود(ع) همچنین خود را به عنوان امین معرفی میکند که منظور از آن چند مطلب است: اول) کافران به هود(ع) گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ایشان هم در پاسخ خود را امین و راستگو معرفی میکند. دوم) ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند امانت داری است، به همین خاطر ایشان خود را امین معرفی میکند تا رسالت و نبوت خود را ثابت و محکم کند. سوم) هود(ع) به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن و امانت داری شناخته می شدم و شما از من هیچ مکر و حیله و دروغی مشاهده نکردید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستم، حالا چرا بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟<ref>فخر رازی، محمد بن عمر (<bdi>۱۴۲۰</bdi>). ''التفسیر الکبیر''. ج. ۴. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص. <bdi>۳۰۱</bdi>.</ref> | [[فخر رازی]] (۶۰۶ق)، فقیه و فیلسوف و مفسر اهل سنت، در تفسیر آیه مینویسد: هود(ع) خود را با صفت ناصح معرفی میکند، که مشابه این کلام از نوح(ع) هم ذکر شده است، با این تفاوت که هود(ع) خود را ناصح معرفی میکند که بر وزن اسم فاعل میباشد اما نوح(ع) در یک جمله فعلیه میگوید «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این است که نوح(ع) خطاب به خداوند میفرماید که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار میشده است، با فعل آمده است، اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شب ندارد بلکه دلالت دارد بر اینکه شخص بر این کار ثابت قدم بوده و نصحیت کننده بودن درباره او استقرار دارد اما نه به صورت تکرار هر روزه و هر لحظهای این نصحیت و دعوت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التفسیر الکبیر|تاریخ=۱۴۲۰|نام=محمد بن عمر|نام خانوادگی=فخر رازی|ناشر=دار احیاء التراث العربی|جلد=۴|صفحه=۳۰۰|مکان=بیروت}}</ref> هود(ع) همچنین خود را به عنوان امین معرفی میکند که منظور از آن چند مطلب است: اول) کافران به هود(ع) گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ایشان هم در پاسخ خود را امین و راستگو معرفی میکند. دوم) ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند امانت داری است، به همین خاطر ایشان خود را امین معرفی میکند تا رسالت و نبوت خود را ثابت و محکم کند. سوم) هود(ع) به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن و امانت داری شناخته می شدم و شما از من هیچ مکر و حیله و دروغی مشاهده نکردید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستم، حالا چرا بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟<ref>فخر رازی، محمد بن عمر (<bdi>۱۴۲۰</bdi>). ''التفسیر الکبیر''. ج. ۴. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص. <bdi>۳۰۱</bdi>.</ref> | ||
ت | ت |
ویرایش