۳۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==ناصح امین== | ==ناصح امین== | ||
تفسیر ایت الله سبحانی(منیة الطالبین) | |||
ج۱۱ ص ۲۶۳ | |||
حضرت هود بعد از اینکه خود را به عنوان فرستاده پروردگار عالمیان معرفی می کند، به دو صفتی که صفات کریمان است خود را توصیف میکند، این دو صفت اخلاق مومنین است: امانت و نصیحت، شخص امین دروغ نمیگوید و شخص نصحیت کننده خیانت نمیکند. | |||
اینکه هود علیه السلام این دو صفت را برای خود ذکر میکند نه از باب تعریف خود و مدح خود است، بلکه همچون فرستاده یک شخص عالی مقام است که برای اتمام حجت با مخاطب خود را معرفی میکند. | |||
تفسیر نمونه ج۶ ص ۲۲۸ | |||
حضرت هود خطاب به قوم خود میفرماید که وظیفه دارم رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آنهم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. یعنی ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است. | |||
نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است، این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت و خیرخواهی و بدون تقلب و فریب و تزویر گفته میشود به کار می رود(ج۶ ص ۲۲۱) | |||
نصح در اصل به معنی خیرخواهی خالصانه است، از انجا که خیرخواهی واقعی باید توام با محکم کاری باشد واژه نصح گاه به این معنی نیز امده است. | |||
التبیان شیخ طوسی ج۴ ص ۴۴۳ | |||
منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده شما و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند که معنای ان این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، دربین شما به امین بودن شناخته میشدم. | |||
نصح به معنای این است که در معامله از احتمال و نشانه فساد در نیت شخص پاک و خالص باشد. | |||
آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند نفس خود را تزکیه کند و با معرفی خود خود را مبرا کند. | |||
مجمع البیان طبرسی ج۴ ص ۶۷۴ | |||
من در دعوت شما به طاعت خداوند و توحید او نصیحت کننده و دلسوز هستم ، و در اوردن رسالتی که خداوند بر عهده من قرار داده است ثقه و راستگو و مورد اطمینان هستم، پس دروغ نمیگویم و رسالت پروردگار را تغییر نمیدهم. | |||
گفته اند که معنای ان این است من پیش از پیامبری هم در بین شما به امانت شناخته میشدم پس چگونه مرا در رسالت و پیامبریم تکذیب میکیند؟ | |||
جوامع الجامع طبرسی ج ۱ ص ۴۴۵ | |||
من در دعوتم به يگانگى خدا و اطاعت دستورات او، خيرخواهى مورد اطمينان براى شما هستم، و در ابلاغ رسالت امينم پس دروغ نمىگويم و آن را تغيير نمىدهم.[1] | |||
قرائتی نور ج۳ ص ۹۴ | |||
دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است، اگر دلسوزی همراه امانت نباشد خطرناک است زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد. | |||
بیان ویژگی های مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، مانعی ندارد. | |||
تفسیر کبیر فخر رازی ج۴ ص ۳۰۰ | |||
حضرت هود خود را با صفت ناصح معرفی می کنند، که مشابه این کلام از حضرت نوح هم میباشد با این تفاوت که حضرت هود خود را ناصح معرفی میکند که بر وزن اسم فاعل میباشد اما حضرت نوح با جمله ای فعلیه میگوید که «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این باشد که حضرت نوح خطاب به خداوند میفرمایند که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار میشد، به لفظ فعل امده است اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شبه ندارد اما دلالت دارد بر ثابت بودن و استقرار داشتن شخص بر این امر اما نه به نحو تکرار هر روزه و آن به آن. | |||
ص۳۰۱ | |||
حضرت هود خود را به عنوان امین معرفی می کند که منظور از ان چند امر است: اولا در جواب به این کلام کفار که گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ثانیا نشان اینکه ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند بر امانت است به همین خاطر ایشان خود را امین مینامد تا رسالت و نبوت خود را تقریر و تحکیم کند. ثالثا کانه اینکه ایشان خطاب به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن شناخته می شدم و شما از من هیچ مرک و حیله و دروغی ندیدید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستنم حال چگونه بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟ | |||
المیزان ج۸ ص ۱۷۸ | |||
يعنى من از جهت اينكه فرستادهاى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيامهاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در بارهام مىپنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مىخوانم حيلهگر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شدهام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكرده، جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمىخواهم. و در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.[2] | |||
---- | |||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش