|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
| جلال الدین آشتیانی شارحِ فلسفۀ متعالیه و عرفان نظری است. او در ۱۳۰۴ ش / ۱۹۲۵ م در آشتیان متولد شد. آشتیانی از شاگردان علامه طباطبایی ، میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا احمد آشتیانی بود. وی در ۱۳۳۸ ش / ۱۹۵۹ م، به عضویت هیئت علمی دانشکدۀ الٰهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد درآمد و دو سال پساز آن نیز به رتبۀ دانشیاری ارتقا یافت.در سوم فروردین ۱۳۸۴ بر اثر بیماری آلزایمر روی در نقاب خاک کشید و در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.<ref>طباطبایی، جواد، «آشتیانی، جلال الدین»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | | جلال الدین آشتیانی شارحِ فلسفۀ متعالیه و عرفان نظری است. او در ۱۳۰۴ ش / ۱۹۲۵ م در آشتیان متولد شد. آشتیانی از شاگردان علامه طباطبایی ، میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا احمد آشتیانی بود. وی در ۱۳۳۸ ش / ۱۹۵۹ م، به عضویت هیئت علمی دانشکدۀ الٰهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد درآمد و دو سال پساز آن نیز به رتبۀ دانشیاری ارتقا یافت.در سوم فروردین ۱۳۸۴ بر اثر بیماری آلزایمر روی در نقاب خاک کشید و در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.<ref>طباطبایی، جواد، «آشتیانی، جلال الدین»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.</ref> |
| == محتوا == | | == محتوا == |
| در فصل اول کتاب، به بررسی اقوال در وجود پرداخته شده است و به این نکته اشاره شده است که جماعتی از اشاعره به اشتراک لفظی در وجود قائلند و جماعتی از محققین اهل حکمت فرمودهاند: وجود، حقیقت واحد و دارای مراتب متعدده متکثره مقوله به تشکیک است. جماعت دیگری معروف به مشاء به اصالت وجود و اعتباریت ماهیات قائلند.
| |
| فصل دوم، به تعریف وجود اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، ابتدا به نظر ابنسینا درباره تعریف وجود اشاره کرده، سپس به توضیح کلام شیخ پرداخته است.
| |
| فصل سوم درباره وجود ذهنی است.
| |
| فصل چهارم، مربوط به بساطت حقیقت وجود است. نویسنده در این فصل به بیان بساطت حقیقت وجود و علت آن از دیدگاه برخی بزرگان مثل ملاصدرا و آقا علی مدرس پرداخته است.
| |
| فصل پنجم درباره شمول وجود است.
| |
| در فصل ششم، از تمایز در موجودات بحث شده است.
| |
| فصل هفتم درباره اصالت وجود است. نویسنده در این فصل به بیان آراء و دلایل فلاسفه در اثبات اصالت وجود پرداخته است.
| |
| در فصل هشتم، به بررسی ملاک تشخص در وجودات پرداخته شده و نویسنده در این فصل، به نظر بزرگان درباره ملاک تشخص در وجودات اشاره کرده است.
| |
| در فصل نهم، به تبیین این موضوع پرداخته شده که وجود، مشترک معنوی و مفهوم عام بدیهی است.
| |
| در فصل دهم، قول فهلویون پیرامون وجود، مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این نظر، وجود، حقیقت واحد و دارای مراتب مختلف است.
| |
| در فصل یازدهم، حقیقت وجود حقتعالی مورد بحث قرار گرفته است.
| |
| موضوع فصل دوازدهم، مظاهر متجلی از حق است.
| |
| در فصل سیزدهم، به بحث از مراتب وجودی پرداخته شده است.
| |
| فصل چهاردهم به اشکالات اشراقیون اختصاص یافته است.
| |
| در فصل پانزدهم به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت از طریق جعل پرداخته شده است.
| |
| فصل شانزدهم اختصاص به اثبات مبدأ وجود به طریقه حکمای الهی یافته است.
| |
| در فصل هفدهم به اثبات این مطلب پرداخته شده است که واجبالوجود به حسب شدت وجود، تناهی ندارد.
| |
| نویسنده در فصل هجدهم به دنبال این مطلب است که حقتعالی مبدأ و غایت برای جمیع اشیاء است.
| |
| در فصل نوزدهم به اثبات وجود، عین ماهیت حق است و حقتعالی وجودی زائد بر ماهیت ندارد، پرداخته شده است.
| |
| فصل بیستم به صفات حقتعالی اختصاص یافته است.
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |