trustworthy
۶۶۰
ویرایش
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) (اصلاح نویسه) |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) (اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[حکومت در عصر غیبت|حکومت]] در جامعه اسلامی تنها متعلق به خدا است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=19|صفحه=294|مکان=بیروت}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=460|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> اما درباره این موضوع سوالی قابل طرح است و آن این که خدا چگونه میخواهد بر مردم حکومت کند؟ ممکن نیست که خداوند در مقابل مردم قرار بگیرد و ایشان را امر و نهی نماید! پاسخ این است که حکومت متعلق به خدا است اما حکومت الهی توسط انسان اداره میشود. انسانی که در رأس حکومت قرار میگیرد، چه معصوم(ع) باشد و چه شخص غیر معصوم که دارای ملاکهای مورد نظر [[دین اسلام]] است، دستورات الهی و دین اسلام را در جامعه اجراء مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> بنابراین اداره جامعه و حکومت توسط انسان به معنای این نیست که انسانِ حاکم هرگونه که هوای نفس او مطالبه میکند بر مردم حکمرانی مینماید بلکه او مجری دستورات حاکم حقیقی میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref> | [[حکومت در عصر غیبت|حکومت]] در جامعه اسلامی تنها متعلق به خدا است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=19|صفحه=294|مکان=بیروت}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=460|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> اما درباره این موضوع سوالی قابل طرح است و آن این که خدا چگونه میخواهد بر مردم حکومت کند؟ ممکن نیست که خداوند در مقابل مردم قرار بگیرد و ایشان را امر و نهی نماید! پاسخ این است که حکومت متعلق به خدا است اما حکومت الهی توسط انسان اداره میشود. انسانی که در رأس حکومت قرار میگیرد، چه معصوم(ع) باشد و چه شخص غیر معصوم که دارای ملاکهای مورد نظر [[دین اسلام]] است، دستورات الهی و دین اسلام را در جامعه اجراء مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> بنابراین اداره جامعه و حکومت توسط انسان به معنای این نیست که انسانِ حاکم هرگونه که هوای نفس او مطالبه میکند بر مردم حکمرانی مینماید بلکه او مجری دستورات حاکم حقیقی میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref> | ||
== خصوصیات انسانِ حاکم == | == خصوصیات انسانِ حاکم == | ||
در رابطه با ویژگی انسان یا انسانهایی که باید بر جامعه حکومت کنند، مکاتب گوناگون آراء و نظرات مختلفی ارائه کردهاند. عده ای معتقدند «الملکُ لمن غَلَب» یعنی ملک و فرمانروایی برای کسی است که بر دیگران غلبه پیدا کند و زور بیشتری داشته باشد. عده ای دیگر معتقدند آن کسی حاکم است که مردم آن را قبول داشته باشند. عده ای دیگر آن کسی را حاکم میدانند که از خاندان خاصی باشد و ... . اما قرآن کریم در پاسخ به این سوال که «حاکم بر جامعه چه کسی است» میفرماید:{{قرآن|إنّما ولیّکُمُ الله و رسولُه و الذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة و یُؤتُون الزّکاة و هم راکِعون|ترجمه=همانا ولی شما خدا، رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آوردند و اقامه صلاة کردند و زکات را ادا کردند.|سوره=مائده|آیه=55}} <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461 و 462|مکان=قم}}</ref> یا میفرماید:{{قرآن|اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم|ترجمه=خدا، رسول و اولی الامر را اطاعت کنید.|سوره=نساء|آیه= | در رابطه با ویژگی انسان یا انسانهایی که باید بر جامعه حکومت کنند، مکاتب گوناگون آراء و نظرات مختلفی ارائه کردهاند. عده ای معتقدند «الملکُ لمن غَلَب» یعنی ملک و فرمانروایی برای کسی است که بر دیگران غلبه پیدا کند و زور بیشتری داشته باشد. عده ای دیگر معتقدند آن کسی حاکم است که مردم آن را قبول داشته باشند. عده ای دیگر آن کسی را حاکم میدانند که از خاندان خاصی باشد و ... . اما قرآن کریم در پاسخ به این سوال که «حاکم بر جامعه چه کسی است» میفرماید:{{قرآن|إنّما ولیّکُمُ الله و رسولُه و الذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة و یُؤتُون الزّکاة و هم راکِعون|ترجمه=همانا ولی شما خدا، رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آوردند و اقامه صلاة کردند و زکات را ادا کردند.|سوره=مائده|آیه=55}} <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461 و 462|مکان=قم}}</ref> یا میفرماید:{{قرآن|اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم|ترجمه=خدا، رسول و اولی الامر را اطاعت کنید.|سوره=نساء|آیه=۵۹}}. اگر انسان حاکم معصوم(ع) باشد که از سوی خدا تعیین میشود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امامت و رهبری|عنوان کتاب=امامت و رهبری|سال=1389|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=26|مکان=قم}}</ref> اما اگر معصوم(ع) نباشد مستقیماً از سوی خدا تعیین نمیشود بلکه ملاکهایی از جانب او وارد شده است که شخص دارای آن ملاکها میتواند توسط مردم به عنوان حاکم انتخاب شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت فقیه|عنوان کتاب=ولایت فقیه|سال=1373|نام=روح الله|نام خانوادگی=خمینی|ناشر=موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)|صفحه=39 و 40|مکان=تهران}}</ref> | ||
== معنای مردمی بودن حکومت == | == معنای مردمی بودن حکومت == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== مردمی بودن حکومت اسلامی به هر دو معنی == | == مردمی بودن حکومت اسلامی به هر دو معنی == | ||
اسلام حقیقتاً به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است. در صدر اسلام حکومت [[پیغمبر اکرم(ص)]] و تا مدّتی بعد از رحلت ایشان، حکومت جامعه اسلامی یک حکومت مردمی بود. در دوران [[امیرالمؤمنین (ع)]] مردم در صحنهٔ حکومت به معنای واقعی دخالت داشتند، نظر میدادند، رأی میدادند و تصمیم میگرفتند. در حکومت ایشان حقّ مشورت بر اساس آیه {{قرآن|و شاوِرهُم فی الأمر|ترجمه=در کار با آنها مشورت کن|سوره=آل عمران|آیه= | اسلام حقیقتاً به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است. در صدر اسلام حکومت [[پیغمبر اکرم(ص)]] و تا مدّتی بعد از رحلت ایشان، حکومت جامعه اسلامی یک حکومت مردمی بود. در دوران [[امیرالمؤمنین (ع)]] مردم در صحنهٔ حکومت به معنای واقعی دخالت داشتند، نظر میدادند، رأی میدادند و تصمیم میگرفتند. در حکومت ایشان حقّ مشورت بر اساس آیه {{قرآن|و شاوِرهُم فی الأمر|ترجمه=در کار با آنها مشورت کن|سوره=آل عمران|آیه=۱۵۹}}، متعلّق به مردم بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبههای نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref> | ||
== نقش مردم == | == نقش مردم == |