پرش به محتوا

تعیین حاکم در جامعه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲: خط ۱۲:


== معنای مردمی بودن حکومت ==
== معنای مردمی بودن حکومت ==
مردمی بودن حکومت به دو معنا است:
* '''معنای اول:''' این است که [[مردم‌سالاری در انتخابات|مردم]] در اداره‌ حکومت، تشکیل آن، تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت در این معنی یعنی نقش دادن به مردم در حکومت و اداره جامعه.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>
* '''معنای دوم:''' این است که حکومت در خدمت مردم است. آن چه برای حاکم مطرح است، منافع عامّه‌ی مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقه‌ی معین.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>


* یک معنای آن این است که [[مردم‌سالاری در انتخابات|مردم]] در اداره‌ حکومت، تشکیل آن، تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت در این معنی یعنی نقش دادن به مردم در حکومت و اداره جامعه.
تا زمانی که حکومت مردمی به معنای اوّلی تأمین نشود، یعنی مردم نقشی در حکومت نداشته باشند، نمی شود گفت که حکومت مردمی و در خدمت مردم است. لذا نمی شود از هر حکومتی در دنیا این ادّعا را باور کرد که در خدمت مردم خود است. حکومتی که با مردم خود ارتباط مستقیم نداشته باشد و به آرای مردم متّکی نباشد و مردم آن در صحنه‌های فعّالیت اجتماعی در کنار دستگاه حاضر نباشند، نمی تواند ادّعا کند که در خدمت مردم است. امروز بسیاری از حکومت ها همانند حکومت های غربی در دنیا ادّعا می کنند که در خدمت مردم هستند؛ درحالی که مردم در تعیین این حکومت ها و تشکیل آن ها هیچ نقشی نداشته‌اند. در این حکومت ها مردم خبر ندارند که بعد از حاکم فعلی چه کسی قرار است به حکومت برسد. اگر خبر هم داشته باشند، از او چیزی نمی دانند، تمایلی به او و به حکومت او ندارند، و شاید و به گمان قوی رضایتی هم از کارهای او ندارند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>
* معنای دیگر این است که حکومت در خدمت مردم است. آن چه برای حاکم مطرح است، منافع عامّه‌ی مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقه‌ی معین.
 
تا زمانی که حکومت مردمی به معنای اوّلی تأمین نشود، یعنی مردم نقشی در حکومت نداشته باشند، نمی شود گفت که حکومت مردمی و در خدمت مردم است. لذا نمی شود از هر حکومتی در دنیا این ادّعا را باور کرد که در خدمت مردم خود است. حکومتی که با مردم خود ارتباط مستقیم نداشته باشد و به آرای مردم متّکی نباشد و مردم آن در صحنه‌های فعّالیت اجتماعی در کنار دستگاه حاضر نباشند، نمی تواند ادّعا کند که در خدمت مردم است. امروز بسیاری از حکومت ها همانند حکومت های غربی در دنیا ادّعا می کنند که در خدمت مردم هستند؛ درحالی که مردم در تعیین این حکومت ها و تشکیل آن ها هیچ نقشی نداشته‌اند. در این حکومت ها مردم خبر ندارند که بعد از حاکم فعلی چه کسی قرار است به حکومت برسد. اگر خبر هم داشته باشند، از او چیزی نمی دانند، تمایلی به او و به حکومت او ندارند، و شاید و به گمان قوی رضایتی هم از کارهای او ندارند.  


== مردمی بودن حکومت اسلامی به هر دو معنی ==
== مردمی بودن حکومت اسلامی به هر دو معنی ==
اسلام حقیقتاً به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است. در صدر اسلام حکومت [[پیغمبر اکرم(ص)]] و تا مدّتی بعد از رحلت ایشان، حکومت جامعه‌ اسلامی یک حکومت مردمی بود. در دوران امیرالمؤمنین (ع) مردم در صحنه‌ی حکومت به معنای واقعی دخالت داشتند، نظر می دادند، رأی می دادند و تصمیم می گرفتند. در حکومت ایشان حقّ مشورت بر اساس آیه «وَ شاوِرهُم فِی الاَمرِ» متعلّق به مردم بود.  
اسلام حقیقتاً به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است. در صدر اسلام حکومت [[پیغمبر اکرم(ص)]] و تا مدّتی بعد از رحلت ایشان، حکومت جامعه‌ اسلامی یک حکومت مردمی بود. در دوران [[امیرالمؤمنین (ع)]] مردم در صحنه‌ی حکومت به معنای واقعی دخالت داشتند، نظر می دادند، رأی می دادند و تصمیم می گرفتند. در حکومت ایشان حقّ مشورت بر اساس آیه «وَ شاوِرهُم فِی الاَمرِ» متعلّق به مردم بود.  
== نقش مردم در زمان معصوم(ع) ==
== نقش مردم در زمان معصوم(ع) ==
بنابر اعتقاد شیعه حکومت اسلامی در دوران نبوت و امامت، یک حکومت تعیین شده‌ و از جانب خدا است. در این دوره خداوند با نام و نشان مشخص حاکم اسلامی را تعیین می کند. لذا خواست و آگاهی مردم در تعیین حاکم مؤثر نیست.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=432 و 433|مکان=قم}}</ref> البتّه اگر مردم دانستند و پذیرفتند، این حاکمیتِ حقیقی و حقوقی، جنبه‌ی واقعی نیز پیدا می کند. امّا اگر مردم ندانستند، نشناختند، یا نپذیرفتند، آن کسی که به حق حاکم مردم است، از منصب حکومت بر کنار می ماند. لذا در دوران ائمّه‌ی معصومین (ع) با این که آن ها در جامعه به‌ عنوان حاکم شناخته و پذیرفته نشده بودند، همه‌ی شئون حاکم، متعلّق به آن ها بود. به همین جهت تلاش و فعالیت می کردند. در مورد زندگی ائمّه(ع) و از جمله در مورد زندگی امام صادق(ع) از روی شواهد و قرائن تردیدناپذیر می دانیم که این بزرگواران تلاش می کردند تا حکومت را که متعلّق به آنها و از آنِ آنها است، قبضه کنند.
بنابر اعتقاد شیعه حکومت اسلامی در دوران نبوت و امامت، یک حکومت تعیین شده‌ و از جانب خدا است. در این دوره خداوند با نام و نشان مشخص حاکم اسلامی را تعیین می کند. لذا خواست و آگاهی مردم در تعیین حاکم مؤثر نیست.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=432 و 433|مکان=قم}}</ref> البتّه اگر مردم دانستند و پذیرفتند، این حاکمیتِ حقیقی و حقوقی، جنبه‌ی واقعی نیز پیدا می کند. امّا اگر مردم ندانستند، نشناختند، یا نپذیرفتند، آن کسی که به حق حاکم مردم است، از منصب حکومت بر کنار می ماند. لذا در دوران ائمّه‌ی معصومین (ع) با این که آن ها در جامعه به‌ عنوان حاکم شناخته و پذیرفته نشده بودند، همه‌ی شئون حاکم، متعلّق به آن ها بود. به همین جهت تلاش و فعالیت می کردند. در مورد زندگی ائمّه(ع) و از جمله در مورد زندگی امام صادق(ع) از روی شواهد و قرائن تردیدناپذیر می دانیم که این بزرگواران تلاش می کردند تا حکومت را که متعلّق به آنها و از آنِ آنها است، قبضه کنند.
trustworthy
۶۶۰

ویرایش