|
|
خط ۵: |
خط ۵: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| اسلام، دین کار و تحرّک است و ضد بیکاری و تنبلی. منطق قرآن، منطق کار و تحرک است و موفقیت انسان در گرو کار و عمل میداند؛ چه موفقیت معنوی و اخروی و چه موفقیت دنیوی؛ چنانکه فرمود: و أن لیس للانسان إِلاّ ما سعی - و أنّ سعیه یری - ثمّ یجزیه الجزاء الاوفی؛ ۱ برای انسان جز حاصل تلاش او نیست و نتیجه کوشش او به زودی دیده خواهد شد؛ سپس هر چه تام تر وی را پاداش دهند. ص۱۵۲.
| | شناسه |
|
| |
|
| کار، در نظام ارزشی اسلام به عنوان راز آفرینش و حکمت وجود مطرح است. آدمی جوهره وجودی خویش را با سعی و تلاش مینمایاند و ارزش حقیقی خود را با کار تعیین میکند. ص۱۵۲.
| | == اسلام دین کار و تلاش == |
| | اسلام، دین کار و تحرّک است و ضد بیکاری و تنبلی. منطق قرآن، منطق کار و تحرک است و موفقیت انسان در گرو کار و عمل میداند؛ چه موفقیت معنوی و اخروی و چه موفقیت دنیوی؛ چنانکه در قرآن آمده است: «برای انسان جز حاصل تلاش او نیست و نتیجه کوشش او به زودی دیده خواهد شد.»(آیه ۳۹ و ۴۰ سوره نجم)<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۲.</ref> |
|
| |
|
| خدای سبحان، انسان را آفرید و روح منسوب به خویش را در او به ودیعت نهاد: و إذا نفخت فیه من روحی ۲ و هر آنچه را که در جهت کسب کمالات و تعالی روحی و مادی، ضروری بودْ مسخّر وی ساخت: ألم تروا أنّ الله سخّر لکم ما فی السّموات و ما فی الارض ۳ و او را به وصف کرامت و فضیلت بر بسیاری از پدیدهها ستود: و لقد کرّمنا بنی ادم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تقضیلاً؛ ۱ و به راستی، ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا بر مرکبها نشاندیم و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریدههای خود، برتری آشکار دادیم. دین الهی، انسان را به کرامت ستود تا با کار و کوشش، هم به عمران و آبادانی زمین بپردازد: هو أنشأکم من الارض و اسـْتعمرکم فیها ۲ و هم با کارهای شایسته، به حکمت وجودی خود پی ببرد و کرامت نفسانی خویش را تحصیل کند. عزت و کرامت و استقلال هر ملتی در گرو همت و تلاش آن ملت است؛ چنانکه فرومایگی و زبونی و فسردگی هر امتی، پیامد تنبلی و راحت طلبی و بیکاری اوست. ص۱۵۲ و ۱۵۳.
| | گفته شده کار، در نظام ارزشی اسلام به عنوان راز آفرینش و حکمت وجود مطرح است. آدمی جوهره وجودی خویش را با سعی و تلاش مینمایاند و ارزش حقیقی خود را با کار تعیین میکند. دین الهی، انسان را به کرامت ستود تا با کار و کوشش، هم به عمران و آبادانی زمین بپردازد و هم با کارهای شایسته، به حکمت وجودی خود پی ببرد و کرامت نفسانی خویش را تحصیل کند. عزت و کرامت و استقلال هر ملتی در گرو همت و تلاش آن ملت است؛ چنانکه فرومایگی و زبونی و فسردگی هر امتی، پیامد تنبلی و راحت طلبی و بیکاری اوست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۲ و ۱۵۳.</ref> |
|
| |
|
| نگرش انسان به کار، برابر با نگرش وی به جهان هستی است؛ آن کس که همه موجودات را منحصر در قلمرو ماده میداند و در بخش شناختشناسی، راهی جز راه حس و تجربه را به رسمیت نمیشناسد، کار را در حد تولید مادی و مصرف مادی میانگارد؛ ولی آن کس که با فرهنگ قرآن آشناست، میداند که قرآن، هستی را به غیب و شهادت تقسیم کرده است. از این رو، شناخت نیز به این دو شعبه تقسیم میشود؛ چنانکه کار نیز این دو شعبه را دارد. بر این اساس، کسی که هستی را فراتر از ماده میبیند، به کار نیز با دید وسیع تری نگاه میکند و با تقدس بخشیدن به آن از راه دید معنوی، عرصههای فعالیت را گستردهتر میسازد. ص۱۵۳.
| | فعالیت تولیدی و کسب و کار، با چیرگی بر طبیعت و استخدام آن، وظیفه مستمر روزانه است. در قرآن آمده است: «روز را برای تحصیل معاش مقرر کردیم»(آیه ۱۱ سوره نبأ) و آمده است: «تو را در روز برای طلب روزی، کوشش و فرصتی وسیع است.» (آیه ۷ سوره مزمل). حوزه کار بشر، محدود به نقطه خاصی نیست؛ بلکه از اعماق دریاها تا اوج آسمانها و فراخنای خشکی و صحرا میدان کار و تلاش است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۴.</ref> |
|
| |
|
| فعالیت تولیدی و کسب و کار، با چیرگی بر طبیعت و استخدام آن، وظیفه مستمر روزانه است. خدای سبحان میفرماید: و جعلنا النّهار معاشاً؛ ۱ روز را برای تحصیل معاش مقرر کردیم: إنّ لک فی النّهار سبحاً طویلاً؛ ۲ تو را در روز برای طلب روزی، کوشش و فرصتی وسیع است. ص۱۵۴. | | کار، منحصر به فعالیت بدنی نیست؛ بلکه دانشمندی که با دانش و تحقیق خود در رفع مشکل علمی جامعه میکوشد یا پزشکی که بیماران را مداوا میکند یا مهندسی که طرح فنّی میریزد یا دانشپژوهی که در راه تحصیل دانش رنج میبرد و… هر کدام از این کوششهای علمی و پژوهشهای تحقیقی، مصداق بارزی از مصادیق کارند؛ با این تفاوت که ارزش آنها یکسان نیست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۴.</ref> |
|
| |
|
| حوزه کار بشر، محدود به نقطه خاصی نیست؛ بلکه از اعماق دریاها تا اوج آسمانها و فراخنای خشکی و صحرا میدان کار و تلاش است: هو الذی جعل لکم الارض ذلولاً فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه؛ ۳ اوست کسی که زمین را برای شما رام گردانید؛ پس در فراخنای آن رهسپار شوید و از روزی او بخورید؛ وهوالذی سخّر البحر لتأکلوا منه لحماً طریاً تستخرجوا منه حلیةً تلبسونها و تری الفلک مواخر فیه و لتبتغوا من فضله و لعلّکم تشکرون؛ ۴ اوست کسی که دریا را مسخّر گردانید تا از آن، گوشت تازه بخورید و از آنْ زیورهایی که چون دُرّ و مرجان و خز میپوشید، بیرون آورید و کشتیها را در آن، شکافنده میبینی تا از فضل او بجویید و باشد که شکر گزارید. ص۱۵۴.
| | == نگرش معنوی به کار == |
| | نگرش انسان به کار، برابر با نگرش وی به جهان هستی است؛ آن کس که همه موجودات را منحصر در قلمرو ماده میداند و در بخش شناختشناسی، راهی جز راه حس و تجربه را به رسمیت نمیشناسد، کار را در حد تولید مادی و مصرف مادی میانگارد؛ ولی آن کس که با فرهنگ قرآن آشناست، میداند که قرآن، هستی را به غیب و شهادت تقسیم کرده است. از این رو، شناخت نیز به این دو شعبه تقسیم میشود؛ چنانکه کار نیز این دو شعبه را دارد. بر این اساس، کسی که هستی را فراتر از ماده میبیند، به کار نیز با دید وسیع تری نگاه میکند و با تقدس بخشیدن به آن از راه دید معنوی، عرصههای فعالیت را گستردهتر میسازد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۳.</ref> |
|
| |
|
| کار، منحصر به فعالیت بدنی نیست؛ بلکه دانشمندی که با دانش و تحقیق خود در رفع مشکل علمی جامعه میکوشد یا پزشکی که بیماران را مداوا میکند یا مهندسی که طرح فنّی میریزد یا دانشپژوهی که در راه تحصیل دانش رنج میبرد و… هر کدام از این کوششهای علمی و پژوهشهای تحقیقی، مصداق بارزی از مصادیق کارند؛ با این تفاوت که ارزش آنها یکسان نیست. ص۱۵۴. | | == کار، وسیله کسب عزت == |
| | عزّت و سربلندی هر کسی از ثمرات ایمان او به خداست. مؤمن عزیز است و همواره باید در حفظ و اعتلای عزت خود بکوشد و کار، یکی از راههای کسب عزّت و رسیدن به استقلال مادی است. از این رو، پیشوایان بزرگ ما از کار به «عزّت»، تعبیر کردهاند. امام صادق(ع) به یکی از اصحاب فرمود: «أُغدوا إلی عزّک؛ صبح هنگام، در محل کسب عزت خود، حضور یاب» امام صادق در حدیثی کار را وسیله بی نیازی به دیگران توضیف کرده است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۵.</ref> |
|
| |
|
| عزّت و سربلندی هر کسی از ثمرات ایمان او به خداست. مؤمن عزیز است و همواره باید در حفظ و اعتلای عزت خود بکوشد و کار، یکی از راههای کسب عزّت و رسیدن به استقلال مادی است. از این رو، پیشوایان بزرگ ما از کار به «عزّت»، تعبیر کردهاند. ص۱۵۵.
| | از سوی دیگر، اسلام با خواری و فرومایگی که پیامد تلخ کسالت و بیکاری است به شدت برخورد کرده، ریشههای آن را میخشکاند؛ چنانکه در روایات میخوانیم: «از کسالت بپرهیز» و حدیثی دیگر: «آفت پیروزی، سستی و کسالت است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۵.</ref> |
| | |
| امام صادق علیه السّلام به یکی از اصحاب فرمود: صبح هنگام، در محل کسب عزت خود، حضور یاب: ¦ «أُغدوا إلی عزّک» ¦. ۱
| |
| | |
| «عبدالاعلی» که از اصحاب امام صادق علیه السّلام است میگوید: روز بسیار گرمی، آن حضرت علیه السّلام را در یکی از راههای مدینه دیدم و به او گفتم: شما با مقامی که نزد خداوند و انتسابی که به پیامبر صلی الله علیه و اله و سلّم دارید، چرا در چنین روز گرمی، خود را به زحمت انداختهاید؟ حضرت امام صادق علیه السّلام فرمود: من در طلب روزی بیرون آمدهام تا از مثل تو بینیاز باشم: ¦ «خرجت فی طلب الرزق لاستغنی عن مثلک» ص۱۵۵.
| |
| | |
| از سوی دیگر، اسلام با خواری و فرومایگی که پیامد تلخ کسالت و بیکاری است به شدت برخورد کرده، ریشههای آن را میخشکاند؛ چنانکه در روایات میخوانیم: از کسالت بپرهیز: ¦ «إیاک و الکسل» ¦؛ ۳ آفت پیروزی، سستی و کسالت است: ¦ «آفة النجح الکسل»؛ ۴ کسالت و نداشتن تحمّل، کلید هر بدی است: ¦ «إیاک و الکسل و الضجر فإنّهما مفتاح کل شرّ» ¦ص۱۵۵.<ref>جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، مرکز نشرِ اسراء، ۱۳۸۴ش،</ref> | |
|
| |
|
| == منفور بودن بیکاری == | | == منفور بودن بیکاری == |