پرش به محتوا

پیش نویس:ولایت در جامعه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۵: خط ۳۵:


== سه بعدی بودن ولایت ==
== سه بعدی بودن ولایت ==
بنابراین ولایت دارای سه بعد است؛ بعد اول اتصال و به هم پیوستگی بین امت اسلام، بعد دوم قطع ارتباط و عدم وابستگی امت اسلامی با امم و جوامع غیر اسلامی و بعد سوم وجود امام و رهبری است که امت را مدیریت نماید تا بعد اول و بعد دوم محقق گردد.
بنابراین ولایت دارای سه بعد است؛ بعد اول اتصال و به هم پیوستگی بین امت اسلام، بعد دوم قطع ارتباط و عدم وابستگی امت اسلامی با امم و جوامع غیر اسلامی و بعد سوم وجود امام و رهبری است که امت را مدیریت نماید تا بعد اول و بعد دوم محقق گردد. به همین جهت صرف محبت به اهل بیت(ع) برای ولایی بودن کافی نیست. لذا در تاریخ بسیاری از افراد بودند که اهل بیت(ع) را دوست داشتند اما ولایت مدار نبودند و برخی نتایج آن نصیحت سیدالشهداء(ع) برای نرفتن به کربلا بود.
 
به همین جهت صرف محبت به اهل بیت(ع) برای ولایی بودن کافی نیست. لذا در تاریخ بسیاری از افراد بودند که اهل بیت(ع) را دوست داشتند اما ولایت مدار نبودند و برخی نتایج آن نصیحت سیدالشهداء(ع) برای نرفتن به کربلا بود.


تعیین حاکم و رهبر جامعه اسلامی
تعیین حاکم و رهبر جامعه اسلامی
خط ۵۴: خط ۵۲:
می بینید مردم در تعیین حاکم اسلامی در سطوح طراز اوّل حاکمیت و ولایت در جامعه‌ اسلامی دارای نقشند و می توان گفت که مردم در اصلِ تعیین رژیم اسلامی هم دارای نقش هستند. البتّه این را به‌عنوان یک شرط حقیقی بیان نمی کنیم؛ یعنی اگر مردم رژیم اسلامی را نپذیرفتند، رژیم اسلامی از اعتبار نمی افتد، امّا قاعدتاً چون رژیم اسلامی به ایمان مردم متّکی است، مردم در آن هم دارای نقش هستند. پس حکومت اسلامی، حکومت مردمی است و به این معنا است‌ هم که مردم در انتخاب شخص حاکم دارای تأثیرند. وقتی که مردم حاکم را انتخاب کردند، در کنار او هم قرار می گیرند. مردم از آن زمامداری بیزار یا نسبت به او بی اعتنا هستند که در انتخاب او نقشی نداشته‌اند. شما در میان حکومت های سلطنتی عالم، کدام حکومت را پیدا می کنید که عامّه‌ی مردم، توده‌ی مردم، نسبت به زمامدار علاقه‌مند باشد، در خدمت او قرار بگیرد، با حرف او حرکت کند، به او اعتماد بکند. مردم حق دارند اعتماد نکنند، زیرا در تعیین این حاکم نقشی نداشته‌اند. پادشاهی مرده است، کسی بعد از او به وراثت منصب پادشاهی را به ارث گرفته است. و همین‌طور است رژیم های غیر پادشاهی که در تعیین حاکم - که یا با کودتا روی کار آمده، یا با تقلّب روی کار آمده - مردم نقشی نداشته باشند؛ امّا وقتی مردم خودشان نقش داشتند و این رژیم را، این شخص حاکم را، این سیاست مدار را به این مقام رساندند، همان‌طور که امام بارها فرمودند، آن‌وقت‌ مردم ولی نعمت دولت مردانند؛ چون خود آنها این دولتمردان را به این مسئولیت ها و این مأموریت ها گماشته‌اند. وقتی این‌جور شد، مردم در کنار این دولت مردان هم قرار می گیرند.
می بینید مردم در تعیین حاکم اسلامی در سطوح طراز اوّل حاکمیت و ولایت در جامعه‌ اسلامی دارای نقشند و می توان گفت که مردم در اصلِ تعیین رژیم اسلامی هم دارای نقش هستند. البتّه این را به‌عنوان یک شرط حقیقی بیان نمی کنیم؛ یعنی اگر مردم رژیم اسلامی را نپذیرفتند، رژیم اسلامی از اعتبار نمی افتد، امّا قاعدتاً چون رژیم اسلامی به ایمان مردم متّکی است، مردم در آن هم دارای نقش هستند. پس حکومت اسلامی، حکومت مردمی است و به این معنا است‌ هم که مردم در انتخاب شخص حاکم دارای تأثیرند. وقتی که مردم حاکم را انتخاب کردند، در کنار او هم قرار می گیرند. مردم از آن زمامداری بیزار یا نسبت به او بی اعتنا هستند که در انتخاب او نقشی نداشته‌اند. شما در میان حکومت های سلطنتی عالم، کدام حکومت را پیدا می کنید که عامّه‌ی مردم، توده‌ی مردم، نسبت به زمامدار علاقه‌مند باشد، در خدمت او قرار بگیرد، با حرف او حرکت کند، به او اعتماد بکند. مردم حق دارند اعتماد نکنند، زیرا در تعیین این حاکم نقشی نداشته‌اند. پادشاهی مرده است، کسی بعد از او به وراثت منصب پادشاهی را به ارث گرفته است. و همین‌طور است رژیم های غیر پادشاهی که در تعیین حاکم - که یا با کودتا روی کار آمده، یا با تقلّب روی کار آمده - مردم نقشی نداشته باشند؛ امّا وقتی مردم خودشان نقش داشتند و این رژیم را، این شخص حاکم را، این سیاست مدار را به این مقام رساندند، همان‌طور که امام بارها فرمودند، آن‌وقت‌ مردم ولی نعمت دولت مردانند؛ چون خود آنها این دولتمردان را به این مسئولیت ها و این مأموریت ها گماشته‌اند. وقتی این‌جور شد، مردم در کنار این دولت مردان هم قرار می گیرند.


نتیجه


از آن جایی که ولایت یکی از مفاهیم مهم و اساسی اسلام است و به آن امر شده است لازم است بعد از فهمیدن این مفهوم،در زندگی و اعمال و رفتار اِعمال شود و لذا یک مسلمان لازم است ولایت فردی و ولایت در جامعه را رعایت نماید.او باید در جامعه اسلامی که اکنون خداوند آن را فراهم آورده است اولاً با دیگر مؤمنین و مسلمین دچار اختلافی که موجب تفرقه می گردد،نشود و ثانیاً با افرادی که در جبهه غیر اسلامی قرار دارند هم جبهه و مرتبط نگردد که برای تحقق این دو مورد همان طور که بیان شد لازم است اطاعت فکری و عملی از ولی خود داشته باشد.اگر این مسائل رعایت شود،ولایت در هر دو ناحیه رعایت شده است،هم ولایت فردی و هم ولایت در جامعه.




فهرست منابع


فهرست منابع
۱)حسینی خامنه ای،سیدعلی،طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن،انتشارات موسسه ایمان جهادی اردیبهشت ۱۳۹۲
۱)حسینی خامنه ای،سیدعلی،طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن،انتشارات موسسه ایمان جهادی اردیبهشت ۱۳۹۲
۲)حسینی خامنه ای،سیدعلی،خطبه های نماز جمعه تهران سال ۱۳۶۲
۲)حسینی خامنه ای،سیدعلی،خطبه های نماز جمعه تهران سال ۱۳۶۲




trustworthy
۴۴۸

ویرایش