مسیحیت دینی جدید یا ادامه یهودیت: تفاوت میان نسخه‌ها

شواهدی موجود است که اثبات می‌کنند مسیحیت در ابتدا به عنوان یک شریعت مستقل مطرح نبوده است.

اولین شاهد بیانات خود حضرت مسیح(ع) است که در عهد جدید آورده شده است. درعهد جدید به نقل از آن حضرت آمده است: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا کتب انبیاء را باطل سازم، نیامده ام تا باطل سازم بلکه (آمده‌ام) تا تمام کنم …»<ref>متی/۱۷:۵.</ref>

دومین شاهد سیره عملی حضرت عیسی(ع)است چرا که آن حضرت در دوران زندگی دنیایی‌اش پیوسته بر حفظ شریعت یهود مواظبت می‌کرده است.<ref>زیبایی نژاد، محمدرضا، مسیحیت‌شناسی مقایسه ای، تهران، سروش، ۱۳۸۲، ص۴۰۶.</ref>

سومین شاهد سیره عملی شاگردان حضرت عیسی است. زیرا آنها نیز مانند حضرت عیسی(ع) تمام آداب و رسوم شریعت یهود را رعایت می‌کردند و همه روزه به معبد می‌رفتند و آیین یهود را مانند دیگر یهودیان احترام می‌کردند.<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ نهم، ۱۳۷۷، ص۶۱۱.</ref>

تنها چیزی که آنان را از یهودیان متمایز می‌کرد این بود که اعتقاد داشتند که عیسی همان موعود است که در کتب انبیاء بنی‌اسرائیل به ظهور او بشارت داده شده است.<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۶۱۱.</ref>

چهارمین شاهد، قوانین رومیان است که علیه یهودیان وضع می‌کردند. درزمان حضرت عیسی(ع) یهودیان از جانب رومیان بسیار تحت آزار و اذّیت بودند و از جانب رومیان قوانینی علیه یهودیان وضع شده بود ولی از مسیحیان نامی در آن قوانین برده نشده، زیرا آنها را نیز فرقه ای از یهودیان می‌دانستند.<ref>آشتیانی، جلال الدین، تحقیقی دردین مسیح، نشر نگارش، چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۱۰۸.</ref>

علاوه بر اینها در جستجوهای تاریخی موضوع دیده می‌شود که اولین شخصی که صراحتاً به شریعت موسی(ع) حمله‌ور شد و آن را منسوخ اعلام کرد پولس بوده است. رساله‌های پولس مملو از مطالبی درباره از میان رفتن شریعت موسی به ویژه عمل ختان است. او در این راه تلاش بسیار کرد و فرقه طرفداران اصول و شرایع موسوی را مغلوب ساخت. <ref>تاریخ جامع ادیان، ص۶۱۴.</ref> او عقیده داشت که «اجرای همه ۶۱۳ دستور شریعت یهود کافی نیست زیرا نمی‌تواند انسان باطنی را از نو بسازد …» فلذا می‌گفت: «مرگ مسیح به شریعت پایان داده است.»<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۶۸۰.</ref>

بهمین خاطر در رساله خود می‌نویسد:

«یقین می‌دانم که انسان بدون عمل به شریعت محض (درحالی که) ایمان دارد عادل شمرده می‌شود … به ابراهیم و ذریه او وعده ای که او وارث جهان خواهد شد از جهت شریعت داده نشده بلکه از عدالت ایمان بود»<ref>رومیان، ۴:۳</ref>

بسیاری از محققین معتقدند که پس از شکست بزرگ یهودیان و تخریب اورشلیم در۷۰ میلادی مسیحیان کوشیده‌اند خود را از یهودیان جداسازند، به خصوص چون مسیحیت درخارج از فلسطین پایه گرفته و توسعه یافته است، مسیحیان غیریهودی، که رابطه خود را با فلسطین بریده و مسیحی شده بودند، نه تنها سعی کردند جامعه نوینی مجزای از گروه‌های مختلف یهودی به وجود آورند که آداب و شعائر و معتقدات خود را نیز رنگ غیریهودی دادند و برای اینکه این جامعه نوپا بتواند به حیات خود ادامه دهد و ازحملات بی‌رحمانه رومیان به یهودیان مصئون بماند به تکفیر و شماتت یهودیان پرداخت.<ref>تحقیقی در دین مسیح، ص۱۰۸</ref>

مطابق این بحث تاریخی، اصولا هر قدر تشکیلات کلیساهای خارج از فلسطین توسعه یافت، نفوذ یهودی ـ مسیحیان کمتر شد و پس از تسلط کلیسا و به خصوص وصلت با دربار روم این اقلیت در جامعه بزرگ مسیحیت به کلی حل شد و به همین نسبت نیز مشخصه‌های دین و فرهنگ یهود در دین مسیح به حداقل تقلیل یافت. <ref>تحقیقی در دین مسیح، ص ۱۰۹</ref>

بنابراین به صراحت می‌توان گفت مسیحیت آن‌گونه که امروزه توجیه می‌شود توسط عیسی(ع) و در قرن اول میلادی به وجود نیامده است، بلکه در طول یک قرن و شاید هم چندین قرن شکل گرفته و مسلماً قبل از پولس قالب دیگری داشته است. <ref>تحقیقی در دین مسیح، ص ۹۵</ref>