|
|
خط ۸: |
خط ۸: |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| == معناشناسی == | | == معناشناسی == |
| عصمت در [[معصومان]] ملکه و نیرویی است که از طرف [[خداوند]] به فرد معصوم عطا می شود و با وجود آن انگیزه برای ترک طاعت یا ارتکاب معاصی وجود ندارد. بنابراین عصمت یک امر ذاتی نیست.<ref>فاضل قوشجی، شرح تجرید، ص۴۶۴. تفسیر المیزان، ج۲/۱۴۱. مؤسسه اعلمی، بیروت، سید علی میلانی، العصمه، مرکز ابحاث اعتقادیه، اول، ۱۴۲۱ق، ص۱۳.</ref><br>
| | عصمت، در لغت به سه معنا آمده است؛ یکی: {{عربی|"مَسَکَ"}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰.</ref>، دوم: {{عربی|"مَنَعَ"}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی، خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵.</ref> |
|
| |
|
| سیر اختیار انسان دارای دو رکن اساسی است: علم و اراده. بر اساس این اگر انسان دچار معصیت شود، یا نسبت به زشتی گناه آگاهی کامل ندارد یا از ارادهای قوی برای ترک آن برخوردار نیست. هر چه این دو عامل تقویت شوند، دایره گناهان آدمی، بستهتر خواهد شد. معصومان کسانی هستند که هم از نظر شناخت چناناند که زشتی و ناپسندی هر کار بدی را به چشم دل میبینند و هم به لحاظ اراده چنان قدرتی دارند که طوفان غرایز حیوانی، عنان اختیار را از کف آنان نمیرباید. همه انسانها مرتبهای از چنین مصونیتهایی را تجربه میکنند؛ به عنوان مثال، خوردن برخی از نجاسات، حتی به فکر هیچ عاقلی هم خطور نمیکند، چه رسد به این که جامه تحقق پوشد.<ref>ر. ک. تلخیص المحصّل، ص۳۶۹; ارشاد الطالبین، ص۳۰۱; کشف المراد، ص۳۶۵; الالهیات، ج۳، ص۱۵۹; الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۷; امامشناسی، ج۱، ص۸۰; امامت و رهبری، ص۱۷۴; تنزیه انبیا از آدم تا خاتم، ص۱۹; گوهر مراد، ص۳۷۹; انیس الموحدین، ب ۳، ف ۲; و فلسفهٔ وحی و نبوت، ص۲۱۸.</ref>
| | در معنای اصطلاحی شیخ مفید عصمت را به معنای لطف دانسته است؛ از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است<ref>محمد بن محمد بن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. اما خواجه نصیرالدین طوسی عصمت را به معنای ملکه میداند. ایشان قائل است: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناه صادر نمیشود<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref> |
|
| |
|
| خداوند درباره عصمت فرشتگان و مصونیت [[پیامبر اکرم(ص)]] درگرفتن وحی و رساندن آن به مردم فرمودهاست: بدانچه خدا به آنها امر کند مخالفت نمیکنند و انجام میدهند.<ref>(تحریم: ۶).</ref> و در مورد پیامبر فرموده است: از روی میل و هوای نفسانی سخن نمیگوید؛ بلکه وحی الهی است که به او القاء میگردد.<ref>(نجم: ۳–۴).</ref> | | در مجموع عصمت لطف خداوند و یا ملکه و نیرویی است از طرف [[خداوند]] که به فرد معصوم عطا میشود و با وجود آن انگیزه برای ترک طاعت یا ارتکاب معاصی وجود ندارد.<ref>فاضل قوشجی، شرح تجرید، ص۴۶۴. تفسیر المیزان، ج۲/۱۴۱. مؤسسه اعلمی، بیروت، سید علی میلانی، العصمه، مرکز ابحاث اعتقادیه، اول، ۱۴۲۱ق، ص۱۳.</ref> |
|
| |
|
| == دلایل عقلی عصمت حضرت زهرا(س) == | | == دلایل عقلی عصمت حضرت زهرا(س) == |