۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
رویارویی مجذوبانه با خداوند را برخی ایمان نامیدهاند. در این رویکرد ایمان یک عمل است و شخص مومن با تمام وجود درگیر ایمان میشود. این نوع جذبع با خطاب خداوند آغاز میشود. تا زمانی که انسان صدا زده نشود و چیزی بر او اشکار نگردد ایمان ظهور نمی یابد. با توجه به این رویکرد اشکالهایی بر آن وارد می شود. اول اینکه کتاب اسمانی در حد فرهنگ شفاهی پیامبر تنزل پیدا میکند. | رویارویی مجذوبانه با خداوند را برخی ایمان نامیدهاند. در این رویکرد ایمان یک عمل است و شخص مومن با تمام وجود درگیر ایمان میشود. این نوع جذبع با خطاب خداوند آغاز میشود. تا زمانی که انسان صدا زده نشود و چیزی بر او اشکار نگردد ایمان ظهور نمی یابد. با توجه به این رویکرد اشکالهایی بر آن وارد می شود. اول اینکه کتاب اسمانی در حد فرهنگ شفاهی پیامبر تنزل پیدا میکند. همچنین وابسته نمودن ایمان به خطاب، محدود کردن متعلق ایمان است. همچنین مستندات قرآنی این نوع تفکر ناکافی است و متناسب با خطابهای دیگر قرآن درباره ایمان نمیشود. ایمان در این نوع تعریف مقدم بر معرفت است و در ایمان نیازی به بعد معرفتی دیده نمیشود. میتوان این اندیشه را در نظریات الهیدانان جدید مسیحی چون پل تیلیش نیز مشاهده نمود. | ||
== جذبه ایمان در تعریف شهودی تجربی == | == جذبه ایمان در تعریف شهودی تجربی == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''دوم'''. ایمان را وابسته به «خطاب» کردن صحیح نیست؛ زیرا اگر خطابی درکار نبود «وظیفه» چیست؟ میدانیم که خطاب، در زمان پیامبر(ص) صورت میگرفت. حال در دورههای سابق که پیامبر صاحب خطابی نبود، «وظیفه» امتها چه بود؟ آیا ایمان وظیفه آنها نبود؟ و اکنون که زمان غیبت کبری است و خطابی در میان نیست وظیفه انسان معاصر چیست؟ اگر گفته شود خطاب عمومیت دارد، ایمان حادثهای ناظر به زمان پیامبر اکرم(ص) و امری منحصر به آن فضا و فرهنگ نخواهد بود؛ در حالیکه مطابق دیدگاه ایمان رویارویی مجذوبانه، آن را منحصر میداند: «ایمان نیز حادثهای است که در آن زمان رخ داده است. همانطور که یک مرتبه چشمهای از جایی میجوشد و آبی زلال سرازیر میشود، ایمان اسلامی نیز تجربهای بود که با ظهور نبوت پیامبر اکرم(ص) در تاریخ معین آغاز شد و جریان پیدا کرد».<ref>ایمان و آزادی، ص۳۶.</ref> چرا ما ایمان را به امور معرفتی وابسته نکنیم و چرا ایمان را بر معرفت عقلانی که دایمی و در دسترس همه انسانها است بنا نسازیم؟ | '''دوم'''. ایمان را وابسته به «خطاب» کردن صحیح نیست؛ زیرا اگر خطابی درکار نبود «وظیفه» چیست؟ میدانیم که خطاب، در زمان پیامبر(ص) صورت میگرفت. حال در دورههای سابق که پیامبر صاحب خطابی نبود، «وظیفه» امتها چه بود؟ آیا ایمان وظیفه آنها نبود؟ و اکنون که زمان غیبت کبری است و خطابی در میان نیست وظیفه انسان معاصر چیست؟ اگر گفته شود خطاب عمومیت دارد، ایمان حادثهای ناظر به زمان پیامبر اکرم(ص) و امری منحصر به آن فضا و فرهنگ نخواهد بود؛ در حالیکه مطابق دیدگاه ایمان رویارویی مجذوبانه، آن را منحصر میداند: «ایمان نیز حادثهای است که در آن زمان رخ داده است. همانطور که یک مرتبه چشمهای از جایی میجوشد و آبی زلال سرازیر میشود، ایمان اسلامی نیز تجربهای بود که با ظهور نبوت پیامبر اکرم(ص) در تاریخ معین آغاز شد و جریان پیدا کرد».<ref>ایمان و آزادی، ص۳۶.</ref> چرا ما ایمان را به امور معرفتی وابسته نکنیم و چرا ایمان را بر معرفت عقلانی که دایمی و در دسترس همه انسانها است بنا نسازیم؟ | ||
'''سوم'''. نویسنده دیدگاه | '''سوم'''. نویسنده دیدگاه رویارویی مجذوبانه بودن ایمان، برای دیدگاه خود در زمینه ایمان به خدا، در میان تمام آیات قرآنی به این آیه استناد جسته که: {{قرآن|رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا|سوره = آلعمران|آیه = ۱۹۳|ترجمه = پروردگارا؛ ما چون صدای منادی را که خلق را به ایمان میخواند، شنیدیم، اجابت کردیم و ایمان آوردیم}} و آن را چنین توصیف میکند: «من همیشه تحت تأثیر این آیهٔ قرآن بودهام که…. به نظر من این آیه از آیات بسیار دلانگیز قرآن است که امروزه برای ما بسیار معنادار است: خداوندا ما شنیدیم ندایی را که ما را فرا میخواند به ایمان و به این فراخوانی پاسخ دادیم».<ref>همان، ش ۵۲، ص۱۳.</ref> | ||
اما اگر به تفاسیر مراجعه میشد، به دست میآمد که این آیه به ایمان به خدا ربطی ندارد. این آیه درباره ایمان به رسول(ص) است. آیه میگوید بر مؤمنان است که غیر از ایمان به خدا به منادی، یعنی رسول نیز ایمان داشته باشند، تا آنان را به اخباری که از جانب پروردگار آمده است، یعنی تفاصیل وحی ـ مانند ذنوب، سیئات، موت، مغفرت و رحمت ـ آگاه سازد.<ref>المیزان، ج۴، ص۸۸؛ مجمع البیان، ج۲، ص۳۵۶؛ تفسیر صافی، ص۱۰۹.</ref> از این رو در ادامه آیه میخوانیم: {{قرآن|رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ|ترجمه = پروردگارا، از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما را بپوشان و محو ساز و هنگام جان سپردن، ما را با نیکان و صالحان محشور گردان}} بهخصوص، آنکه در آیات قبل با تأکید سخن از تفکر و تعقل و لبّ است و این نشان میدهد که ایمان بعد از تفکر و تدبر حاصل میشود: {{قرآن|إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ|۱۹۰|الَّذينَ يَذْکُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلي جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَکَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ|۱۹۱|سوره = آلعمران|آیه =۱۹۱–۱۹۰|ترجمه = محققاً در خلقت آسمان و زمین و رفت و آمد شب و روز (بر وجود حق و علم و قدرت و حکمتش) دلایل روشنی است برای خردمندان عالم. آنانی که در هر حال، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و دایم در خلقت آسمان و زمین تفکر کرده، (گویند:) پروردگارا، تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدهای، پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگهدار.}} | اما اگر به تفاسیر مراجعه میشد، به دست میآمد که این آیه به ایمان به خدا ربطی ندارد. این آیه درباره ایمان به رسول(ص) است. آیه میگوید بر مؤمنان است که غیر از ایمان به خدا به منادی، یعنی رسول نیز ایمان داشته باشند، تا آنان را به اخباری که از جانب پروردگار آمده است، یعنی تفاصیل وحی ـ مانند ذنوب، سیئات، موت، مغفرت و رحمت ـ آگاه سازد.<ref>المیزان، ج۴، ص۸۸؛ مجمع البیان، ج۲، ص۳۵۶؛ تفسیر صافی، ص۱۰۹.</ref> از این رو در ادامه آیه میخوانیم: {{قرآن|رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ|ترجمه = پروردگارا، از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما را بپوشان و محو ساز و هنگام جان سپردن، ما را با نیکان و صالحان محشور گردان}} بهخصوص، آنکه در آیات قبل با تأکید سخن از تفکر و تعقل و لبّ است و این نشان میدهد که ایمان بعد از تفکر و تدبر حاصل میشود: {{قرآن|إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ|۱۹۰|الَّذينَ يَذْکُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلي جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَکَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ|۱۹۱|سوره = آلعمران|آیه =۱۹۱–۱۹۰|ترجمه = محققاً در خلقت آسمان و زمین و رفت و آمد شب و روز (بر وجود حق و علم و قدرت و حکمتش) دلایل روشنی است برای خردمندان عالم. آنانی که در هر حال، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و دایم در خلقت آسمان و زمین تفکر کرده، (گویند:) پروردگارا، تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدهای، پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگهدار.}} |
ویرایش