trustworthy
۳۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
یکی از عباراتی که در بسیاری از سخنان پیشوایان دینی و حکیمان و [[مراتب نفس انسانی در عرفان|عارفان]] به آن برمیخوریم، این عبارت است که خداشناسی فطری است یا [[حقیقت انسان|انسان]] باالفطره [[خداشناس]] است. واژه [[فطرت خداپرستی و مسئله اختیار|فطرت]] به معنای سرشت و نوع خلقت انسان است و به ویژگیهایی اشاره دارد که اکتسابی نیستند و در عموم انسانها مشترکاند. فطرت انسان شامل دو دسته اصلی است: خداشناسی فطری و میلها و گرایشهای فطری. خداشناسی فطری به شناخت حضوری و شهودی از خدا اشاره دارد که هر فرد به طور طبیعی در دل خود دارد و میتواند در مواقع خاص به آن دست یابد. همچنین، شناخت عقلانی و ذهنی از وجود خدا نیز به سادگی برای انسان قابل درک است. | یکی از عباراتی که در بسیاری از سخنان پیشوایان دینی و حکیمان و [[مراتب نفس انسانی در عرفان|عارفان]] به آن برمیخوریم، این عبارت است که خداشناسی فطری است یا [[حقیقت انسان|انسان]] باالفطره [[خداشناس]] است. واژه [[فطرت خداپرستی و مسئله اختیار|فطرت]] به معنای سرشت و نوع خلقت انسان است و به ویژگیهایی اشاره دارد که اکتسابی نیستند و در عموم انسانها مشترکاند. فطرت انسان شامل دو دسته اصلی است: خداشناسی فطری و میلها و گرایشهای فطری. خداشناسی فطری به شناخت حضوری و شهودی از خدا اشاره دارد که هر فرد به طور طبیعی در دل خود دارد و میتواند در مواقع خاص به آن دست یابد. همچنین، شناخت عقلانی و ذهنی از وجود خدا نیز به سادگی برای انسان قابل درک است. | ||
برای شکوفایی فطرت، راههایی مانند تعالیم الهی و تزکیه نفس وجود دارد، در حالی که موانعی نظیر | برای شکوفایی فطرت، راههایی مانند [[تعالیم الهی]] و [[تزکیه نفس]] وجود دارد، در حالی که موانعی نظیر [[غفلت]]، [[وسوسههای شیطان در آیه ۱۶۹ سوره بقره|وسوسههای شیطانی]]، [[پندارگرایی]]، [[خودبینی]] و ... میتوانند مانع از این شکوفایی شوند. در نهایت، خداشناسی امری فطری است که با پیمودن راههای صحیح و رفع موانع، انسان میتواند به آن دست یابد و رابطه خود با [[شناخت خدا|خدا]] را درک کند و کسانی که منکر خدا هستند، یقیناً یا راه را درست نپیمودند یا موانع را بر طرف نکردند و دچار چنین حالتی شدند. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
== راههای شکوفایی فطرت == | == راههای شکوفایی فطرت == | ||
راههای زیادی برای شکوفایی فطرت بیان شده که مهمترین آنها را ذکر میکنیم: | راههای زیادی برای شکوفایی فطرت بیان شده که مهمترین آنها را ذکر میکنیم: | ||
# ''' | # '''تعالیم الهی توسط انبیاء:''' با توجه به این که خداشناسی و خدا گرایی و بلکه گرایش انسان به دین، فطری انسان هاست و در نهاد و نهان همه تعبیه شده است، خداوند انبیاء را ارسال کرده تا انسانها را هدایت کرده و فطرت دینی آنها را شکوفا سازد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبد الله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=344}}</ref> | ||
# ''' | # '''تزکیه نفس و ریاضت و تقوا:''' راه دوم برای شکوفایی فطرت، راه تقوا و تهذیب نفس است، یعنی انسانی که روحش را از طریق ریاضیت، تهذیب و دلش را تزکیه و تطهیر کرد، غیب جهان و ملکوت عالم را مشاهده میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبد الله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=۳2۴}}</ref> | ||
== موانع شکوفایی فطرت == | == موانع شکوفایی فطرت == | ||
موانع زیادی برای شکوفایی فطرت بیان شده که مهمترین آنها را ذکر میکنیم: | موانع زیادی برای شکوفایی فطرت بیان شده که مهمترین آنها را ذکر میکنیم: | ||
# ''' | # '''غفلت:''' انسانی که از خود و خدا و آیات الهی غافل شود، از حرکت علمی برای شناخت و شهود حق و از حرمت عملی برای شکوفایی فضایل نفسانی محروم میگردد؛ زیرا غفلت، که در [[فرهنگ دین]]، رجس و چرک است، نمیگذارد انسان به سوی [[کمال]] حرکت کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبد الله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=293}}</ref> | ||
# ''' | # '''وسوسه علمی و شیطانی:''' انسان پیوسته با وسوسههای شیطان رو به رو است که با دسیسه خود، حق را به جای باطل و باطل را به جای حق مینشاند و رأی انسان سالک را جای وحی یا عقل مبرهن قرار میدهد تا انسان را از مشاهده ملکوت باز بدارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبد الله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=394}}</ref> | ||
# ''' | # '''پندار گرایی:''' از موانع شکوفایی فطرت توحیدی انسان، پندارگرایی است. انسانی که میپندارد خدا او را نمیبیند و او در مشهد و محضر خدای سبحان نیست، پنهان و نجوای او را نمیداند، انسانی که میپندارد هدایت یافته است و نیازی به رهبری پیامبران ندارد و انسانی که میپندارد قدرت، مال و جاه او را جاودانه میکند، در همه این موارد و نظایر آن گرفتار یکی از موانع شکوفایی فطرت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبد الله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=396}}</ref> | ||
# ''' | # '''خودبینی و هوس:''' از موانع بزرگ شکوفایی فطرت، گرفتار شدن در دام خود بینی و هوسمداری است. انسانی که خواهش نفسانی جلوی بینش و گرایش او را بگیرد از شکوفایی خود بازمیماند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=۳۹۸}}</ref> | ||
# '''[[زنگار دل]]:''' یکی از موانع شکوفایی فطرت و شناخت حقیقت، زنگار دل است. خدای متعال میفرماید: سرّ اینکه عدهای حقایق دین را نمیبینند، آن است که جان آنان را پرده [[گناه]] و زنگار دل فرا گرفته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=402}}</ref> | # '''[[زنگار دل]]:''' یکی از موانع شکوفایی فطرت و شناخت حقیقت، زنگار دل است. خدای متعال میفرماید: سرّ اینکه عدهای حقایق دین را نمیبینند، آن است که جان آنان را پرده [[گناه]] و زنگار دل فرا گرفته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=402}}</ref> | ||
# '''[[دنیا گرایی]]:''' تعلّق به دنیا و محبت به آن از موانع اساسی شکوفایی فطرت است. به همین دلیل در روایات آمده است:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم،|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=399}}</ref> «حبّ الدنیا رأس کلّ خطیئة».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالأنوار|عنوان کتاب=بحارالأنوار|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|جلد=۷۰|صفحه=۵۹}}</ref> دوست داشتن دنیا ریشه هر خطایی است. | # '''[[دنیا گرایی]]:''' تعلّق به دنیا و محبت به آن از موانع اساسی شکوفایی فطرت است. به همین دلیل در روایات آمده است:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر موضوعی قرآن کریم،|عنوان کتاب=تفسیر موضوعی قرآن کریم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|ناشر=انتشارات اسراء|جلد=12|صفحه=399}}</ref> «حبّ الدنیا رأس کلّ خطیئة».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالأنوار|عنوان کتاب=بحارالأنوار|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|جلد=۷۰|صفحه=۵۹}}</ref> دوست داشتن دنیا ریشه هر خطایی است. |