automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۸۴۳
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
مرحوم علّامه حلّى در «منتهى» مىگويد: نسخ دليل قطعى (خواه قرآن باشد يا سنّت متواتره) به وسيله خبر واحد جايز نيست زيرا دليل قطعى، اقوى است پس هنگام تعارض، عمل به آن متعيّن است. [7]( منتهى المطلب، ج 2، ص 228.) <ref>مكارم شيرازى، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۸۲، </ref> | مرحوم علّامه حلّى در «منتهى» مىگويد: نسخ دليل قطعى (خواه قرآن باشد يا سنّت متواتره) به وسيله خبر واحد جايز نيست زيرا دليل قطعى، اقوى است پس هنگام تعارض، عمل به آن متعيّن است. [7]( منتهى المطلب، ج 2، ص 228.) <ref>مكارم شيرازى، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۸۲، </ref> | ||
== تیتر == | |||
نسخ قرآن به سنت، به اين معنا است كه حكمى از قرآن كريم به وسيله سنتى از معصومين(عليهم السلام) نسخ مى گردد. | |||
در جواز نسخ قرآن به سنت متواتر و قطعى اختلاف است و كسانى كه آن را ممكن دانسته اند، مى گويند چنين نسخى صورت نگرفته، اگر چه محال نيست. | |||
هم چنين در جواز نسخ قرآن كريم به سنت و خبر واحد اختلاف وجود دارد و اكثريت قريب به اتفاق علماى اسلام آن را جايز نمى دانند، و كسانى كه آن را جايز مى دانند، به وقوع آن در نسخ بخشى از آيه وصيت كه شامل وصيت براى والدين و اقرباء نيز مى شود به حديث نقل شده از پيامبر(صلى الله عليه وآله) مبنى بر «اَلا لاوصية لوارث» استدلال نموده اند.<ref>جمعى از محققان، فرهنگ نامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، ۱۳۸۹ش، ص۸۳۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |