trustworthy
۳۲۱
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{در حال ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} حکومتهای دینی موفق در تاریخ را بررسی کنید؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} {{درگاه|واژهها}} {{درگاه|حکومت دینی}} برای بررسی حکومتهای دینی موفق ابتدا لازم است مقصود از حکومت دینی مشخص شود. در این رابطه ب...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{درگاه|واژهها}} | {{درگاه|واژهها}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}} | {{درگاه|حکومت دینی}} | ||
گاه منظور از [[حکومت دینی]]، حکومتی است که نه تنها همه قوانین و مقررات اجرایی آن برگرفته از [[احکام دینی]] است، بلکه مجریان آن نیز مستقیماً از طرف [[شناخت خدا|خدا]] منصوبند یا به اذن خاص یا عام معصوم منصوب شدهاند، چنین حکومتی، [[حکومت دینی]] ایدهآل و کمال مطلوب است، زیرا حکومتی با این خصوصیات از پشتوانه حکم الهی برخوردار است و بر اساس اراده تشریعی [[شناخت خدا|خدا]] شکل گرفته است.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، پرسشها و پاسخها، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۴۵.</ref>. | |||
برای بررسی [[حکومت دینی|حکومتهای دینی]] موفق ابتدا لازم است مقصود از [[حکومت دینی]] مشخص شود. | |||
== اقسام حکومت دینی == | == اقسام حکومت دینی == | ||
* قسم اول از [[حکومت دینی]]، حکومتی است که مرجعیت همهجانبه دین خاص را در عرصه [[سیاست]] و اداره جامعه پذیرفته است یعنی دولت و نهادهای مختلف آن خود را در برابر آموزهها و تعالیم دین و مذهب خاصی متعهد میدانند و سعی میکنند در تدابیر و تصمیمات و وضع قوانین و شیوه سلوک با مردم و نوع معیشت و تنظیم [[روابط اجتماعی]]، دغدغه [[دین]] داشته باشند و در همه شئون حکومتی از تعالیم دینی الهام بگیرند و آنها را با دین، موزون و هماهنگ کنند و نظام سیاسی و ساختار قدرت در چنین حکومتی برگرفته از آموزههای دینی است.<ref>واعظی، احمد، حکومت اسلامی، قم، انتشارات سامیر، ۱۳۸۰ش، ص۳۰ و ۳۱.</ref> در حقیقت در این معنا، دینی بودن حکومت، با قرار گرفتن حاکم معصوم یا مأذون او در مرکز قدرت سیاسی، تضمین میشود و عامل تضمین کننده جوهره دینی حکومت در گرو دینی بودن علت فاعلی (متولیان حکومت) و علت غایی (هدف حکومت) آن است. | * قسم اول از [[حکومت دینی]]، حکومتی است که مرجعیت همهجانبه دین خاص را در عرصه [[سیاست]] و اداره جامعه پذیرفته است یعنی دولت و نهادهای مختلف آن خود را در برابر آموزهها و تعالیم دین و مذهب خاصی متعهد میدانند و سعی میکنند در تدابیر و تصمیمات و وضع قوانین و شیوه سلوک با مردم و نوع معیشت و تنظیم [[روابط اجتماعی]]، دغدغه [[دین]] داشته باشند و در همه شئون حکومتی از تعالیم دینی الهام بگیرند و آنها را با دین، موزون و هماهنگ کنند و نظام سیاسی و ساختار قدرت در چنین حکومتی برگرفته از آموزههای دینی است.<ref>واعظی، احمد، حکومت اسلامی، قم، انتشارات سامیر، ۱۳۸۰ش، ص۳۰ و ۳۱.</ref> در حقیقت در این معنا، دینی بودن حکومت، با قرار گرفتن حاکم معصوم یا مأذون او در مرکز قدرت سیاسی، تضمین میشود و عامل تضمین کننده جوهره دینی حکومت در گرو دینی بودن علت فاعلی (متولیان حکومت) و علت غایی (هدف حکومت) آن است. |