پرش به محتوا

انفاق از دیدگاه شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} شهید مطهری چه دیدگاهی نسبت به انفاق دارد؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} ... == منابع == {{پانویس|۲}} {{شاخه | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | شاخه فرعی۱ =معارف قرآنی | شاخه فرعی۲ = | شاخه فرعی۳ = }} {{تکمیل مقاله | شناسه = شد | تیترها = شد...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
...
با توجه به آیات ۲۶۴ و ۲۶۵ سوره بقره. انفاقات باید از منبع ایمان سرچشمه بگیرد و برای خدا باشد. انفاقات باید فی سبیل اللَّه باشد و از سرچشمه ایمان . سرچشمه بگیرد نه به خاطر ریا و تظاهر باشد.ج۱، ص۴۱۵.
 
در خود قرآن، هم از صدقه سرّ نام برده شده و هم از صدقه علانیه و از هر دو تقدیس شده و از صدقه سرّ بیشتر. صدقه [سرّ] به اخلاص نزدیکتر است و فایده فردیاش بیشتر است و اما صدقه علانیه موجب تشویق دیگران است و فایده اجتماعیاش زیادتر است.ص۴۱۵ و ۴۱۶و
 
در تعبیر قرآن فقرا در مال اغنیا « حق » دارند. ممکن است از این آیات استفاده شود که خداوند حقی از فقرا در مال اغنیا قرار داده و فقرا یک نوع طلبکاری دارند، و ممکن است آیات در مقام بیان کمال نفس عده خاصی باشد که اینها خودشان برای فقرا در مال خود حقی قائلند.ص۴۱۶.
 
در انفاقات نباید زیاده روی بشود. سوره فرقان، آیه 67:ص۴۱۶و
 
منتهای تحقیر این است که فقر فقیر را یک نوع خدازدگی تلقی کنند.
 
این منطقِ جبر را پول دوستی به انسان میدهد که روی صفت بخل و خسّتِ خود را بپوشد.ص۴۱۷.
 
در انفاقات باید جنبه توجه به اثر و رعایت حکمت صدقه . ملحوظ باشد، پایه انفاقات باید عقل باشد نه عاطفه
 
در خلال آیات انفاق آیه معروف حکمت آمده:«یؤْتِی الْحِکمَةَ مَنْ یشاءُ وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ اوتِی خَیراً کثیراً (269 بقره). البته حکمت در اینجا اختصاص ندارد به آنچه مربوط به انفاقات است ولی بعید نیست که اشاره باشد به اینکه انفاقات باید حکیمانه و منطقی و از روی توجه به اثر و نتیجه باشد؛ تنها حسن نیت و اخلاص کافی نیست، حکمت و منطق و تعقل هم لازم است. انفاقات اگر بدون توجه به نتیجه باشد و صرفاً جنبه احساساتی و ترحم داشته باشد زیانآور است. اتفاقاً در آیات انفاق چیزی که دیده نمیشود عواطف و احساسات و ترحم است؛ هیچ نمیگوید رحم کنید، إرْحَمْ تُرْحَمْ. شاید به خاطر این است که اسلام نمیخواهد انفاقات بر پایه عواطف و احساسات باشد. البته عاطفه خوب است اما پایه احسانها اگر تنها بر عواطف باشد آدمی میخواهد فایده برساند، ضرر میرساند.
 
امروز انفاقات ما غالباً نتیجه گداپروری دارد، یعنی گروه کثیری را فاسد میکنیم و مردانگی و غیرت و مروّت را در آنها میکشیم. بالاتر اینکه وجوهات ما و موقوفات ما انگل پرور شده، انگل پروری ما فوق گداپروری است، زیرا در انگل این خاصیت است که مواد غذایی را از او میگیرد و نمیگذارد به خود بدن برسد، روزبه روز چهره آن آدم زردتر.ص۴۱۷.و نیرویش کاهش مییابد اما آن انگل روزبه روز چاقتر و گندهتر میشود و توالد و تزاید زایدالوصفی مثل کرم کدو پیدا میکند و بدن را از بین میبرد.ص۴۱۸.
 
موقوفاتی ما داریم که همانها سبب بزرگ بدبختی ما شده. در مشهد موقوفاتی در آستانه هست که حتی برای فوت کردن چراغها موقوفه قرار داده شده. شک ندارد که روی حسن نیت این وقف صورت گرفته ولی روی حسن تعقل و توجه به اثر و نتیجه نبوده که اثر این کار این است که نسلهایی را مایه بدبختی اجتماع قرار دهد، زیرا مایه اصلی فساد و بدبختی بیکاری و پولداری است.
 
در مشاهد مشرّف هنوز هم مردم مبالغ زیادی شمع نذر میکنند.
 
فکر نمیکنند که یک روزی این کار خوب بود که چراغ نبود، حالا که برق هست چه احتیاجی به شمع است؟ هم پول خود را هدر میدهند، هم آنکه یک پست مهم در این مشاهد به وجود آمده که سرقفلی و درآمد و امتیاز دارد و آن پست شمع دزدی است.
 
میلیونها تومان در محرم و صفر و رمضان و فاطمیه در راه خدا مصرف میشود ولی چون از روی توجه به اثر و نتیجه نیست، حکمت و منطق در آن دخالت داده نشده، اثر خوبش کم است و اثر سوئش زیاد است.ص۴۱۸.
 
انفاقات مالی از عبادات بدنی بهتر نماینده ایمان می باشند.ص۴۱۹.
 
باید از چیزهای خوب و مورد علاقه انفاق کرد، نه از دور . ریختنی ها و ته ظرفی ها و پس مانده ها.ص۴۲۰.
 
اینکه انفاقات باید از چیزهای خوب باشد دو اثر دارد: یکی اینکه حکمت روحی و معنوی انفاقات دورکردن بخل و مال پرستی است (خُذْ مِنْ أمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکیهِمْ بِها)، برای این است که مال در راه عقیده و ایمان فدا بشود و در انسان روح گذشت پیدا شود، انسان را به تعبیر قرآن از اخلاد و تزین حب دنیا و از رضا و اطمینان به دنیا نجات بدهد، و این با انفاق امور دورریختنی حاصل نمیشود. دوم اینکه مقصود سدّ احتیاج و از بین بردن فاصله مادی و معنوی بین طبقات است. با انفاق امور دور ریختنی سدّ احتیاجِ کامل نمیشود و بعلاوه حس حقارت در طرف که باید ته مانده سفره دیگری را بخورد باقی میماند.ص۴۲۰.
 
درحقیقت میخواهد بفرماید انفاق باید به نحوی باشد که مفید باشد، موجب ازدیاد ثروت اجتماع باشد، اجتماع را ترمیم کند، از قبیل خرجی باشد که از درآمد یک ماشین برای آن ماشین میکنید که خرج خودش و آبادی خودش شده. انفاق باید صرف بهبود و سلامت اجتماع شود. واقعاً اینطور است که اگر صرف اصلاح و سلامت شود صدچندان برمیگردد ولی اگر صرف گداپروری و بلکه انگل پروری بشود نه اینکه ثمری ندارد بلکه بیشتر بر بدبختی و زیان و فقر اجتماع میافزاید و بلای اجتماعی میگردد، مثل غذایی است که به کرم روده و معده برسد. انفاق مشروع همان است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم جانشین دارد، ثمره و بهره دارد، آن است که حقیقتاً ترمیم اجتماع و تعمیر خرابیهای آن و به اصطلاح سدّ خلّت باشد. پس این قسمت که میفرماید انفاقات اثر دارد مؤید آن قسمت است که گفتیم انفاقات باید مقرون به منطق و حکمت بوده باشد.ص۴۲۱.
 
 
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش