پرش به محتوا

کاربر:Mohammad7576/فلسطین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۷: خط ۳۷:


== فلسطين در سياست خارجي جمهوري اسلامي ==
== فلسطين در سياست خارجي جمهوري اسلامي ==
ترديدي نيست كه يكي از شعارهاي اصلي و اوليه نهضت امام خميني مساله دفاع از مظلومان بود كه مسئله فلسطين و حمايت از فلسطينيان و دشمني با رژيم صهيونيستي و تجاوزات آن، در صدر اين هدف قرار داشته است، زيرا انقلاب اسلامي ايران حركتي بود اصيل، كه بر باورهاي اسلامي مردم استوار بود. اين مسئله چيزي نبود كه از ابتدا بر كسي پوشيده باشد و صهيونيست ها، حتي قبل از سال 1342 نيز به خوبي از اين مسئله آگاه بوده و نسبت به جايگاه رژيم صهيونيستي نزد مردم ايران واقف بودند. ژنرال مايراميت كه در سال 1340 ش به جاي هرزوگ به رياست اداره اطلاعات ارتش رژيم صهيونيستي منصوب شده بود در ارديبهشت 1341 به تهران آمد و با مقامات ارتش و نخست وزير و وزير خارجه ديدار كرد وي در بازگشت طي گزارشي به بن گورين و گلداماير توصيه كرد كه سعي شود تماسهايي با خارج از محدوده هيات حاكمه ايران برقرار شود. او متذكر شد كه رژيم صهيونيستي در ميان مردم ايران منفور است و بايد به آينده بينديشد.[4] با تمام اين تفاصيل حمايت از فلسطين و قدس شريف و نفرت و انزجار از رژيم غاصب صهيونيستي جزء سر فصل اصلي و نمادين سياست خارجي ما محسوب مي شود كه از سوي امام امت(ره) و پس از آن حمايت قاطع حضرت آيه الله خامنه اي (مد ظله) تعيين و تبيين شده است. در يك تقسيم بندي كلي مي توان مواضع سياست خارجي كشورمان نسبت به مسئله فلسطين را در سه موضع مورد بررسي قرار داد:
ترديدي نيست كه يكي از شعارهاي اصلي و اوليه نهضت امام خميني مساله دفاع از مظلومان بود كه مسئله فلسطين و حمايت از فلسطينيان و دشمني با رژيم صهيونيستي و تجاوزات آن، در صدر اين هدف قرار داشته است. زيرا انقلاب اسلامي ايران حركتي بود اصيل كه بر باورهاي اسلامي مردم استوار بود. اين مسئله چيزي نبود كه از ابتدا بر كسي پوشيده باشد و صهيونيست ها، حتي قبل از سال 1342 نيز به خوبي از اين مسئله آگاه بوده و نسبت به جايگاه رژيم صهيونيستي نزد مردم ايران واقف بودند. ژنرال مايراميت كه در سال 1340 شمسی به جاي هرزوگ به رياست اداره اطلاعات ارتش رژيم صهيونيستي منصوب شده بود در ارديبهشت 1341 به تهران آمد و با مقامات ارتش و نخست وزير و وزير خارجه ديدار كرد. وي در بازگشت طي گزارشي به بن گورين و گلداماير توصيه كرد كه سعي شود تماس هايي با خارج از محدوده هيات حاكمه ايران برقرار شود. او متذكر شد كه رژيم صهيونيستي در ميان مردم ايران منفور است و بايد به آينده بينديشد.[4]
1. افشاي ماهيت رژيم صهيونيستي : در اين مورد سخنان زيادي را شنيده ايم ولي در كل مهمترين شاخصه افشاي ماهيت زشت رژيم صهيونيستي اعلام روز قدس از سوي امام خميني(ره) است كه اين خود اوج اعلام انزجار دولت و ملت ايران در مورد قباحت وجود عنصر نامطلوب منطقه يعني رژيم صهيونيستي است.
 
2. حمايت از ملت فلسطين: حمايت از ملت فلسطين نيز دومين شاخصه مهم در سياست خارجي ما در مورد فلسطين است كه بارها از سوي رهبران ما و ملت ايران چه از لحاظ مادي و چه معنوي ابراز شده است به عنوان مثال مقام معظم رهبري در اين مورد مي فرمايند: «ملت ايران .... مسايل ملت هاي مظلوم و شجاع فلسطين را جزو مسايل خود مي داند و براي حل آن ... تلاش مي كند.»[5]
با تمام اين تفاصيل حمايت از فلسطين و قدس شريف و نفرت و انزجار از رژيم غاصب صهيونيستي جزء سر فصل اصلي و نمادين سياست خارجي ما محسوب مي شود كه از سوي امام امت(ره) و پس از آن حمايت قاطع حضرت آيه الله خامنه اي (مد ظله) تعيين و تبيين شده است.
3. صلح خاورميانه: در اين مورد نيز مسئولين ما قضيه صلح را يك بازي سياسي خواندند و آن را توطئه آمريكا و رژيم صهيونيستي براي تحکيم پايه هاي رژيم نامشروع صهيونيستي قلمداد كردند. رهبر معظم انقلاب هم در واكنشي قاطع فرمودند: «سازش دولتها با صهيونيسم مردود اعلام مي شود چون اين به معناي آوارگي هميشگي ملت فلسطين و اشغال هميشگي كشور فلسطين به وسيله دشمن است.[6]
 
د. حمايت از فلسطين و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران:
== مواضع سياست خارجي ایران نسبت به مسئله فلسطين ==
سياست خارجي ايران در قبال فلسطين همواره داراي رفتار حمايتي از ملت فلسطين و مخالفت با سياستهاي اسرائيل بوده است. حال سئوال اصلي اين است كه چه منافعي در مورد اين رفتار حمايتي براي ايران وجود دارد؟ در پاسخ به اين سئوال بايد گفت امروزه در تمام دنيا اعمال سياسي بر اساس منافع ملي و يا منافع مشترك شكل مي پذيرد. منافع ملي ايران و اهميت استراتژيك فلسطين براي كل  جهان اسلام و بويژه جمهوري اسلامي، موجب مي شود كه ايران هم اهميت بيشتري به اين كشور بدهد و نسبت به كشورهاي مسلمان ديگر مانند چچن، توجه زيادتري به فلسطين داشته باشد زيرا:
1. افشاي ماهيت رژيم صهيونيستي: در اين مورد سخنان زيادي را شنيده ايم ولي در كل مهم ترين شاخصه افشاي ماهيت زشت رژيم صهيونيستي اعلام روز قدس از سوي امام خميني(ره) است كه اين خود اوج اعلام انزجار دولت و ملت ايران در مورد قباحت وجود عنصر نامطلوب منطقه يعني رژيم صهيونيستي است.
1. رفتار حمايتي ايران، در چارچوب نظري يك دولت اسلامي بر مبناي ايدئولوژي و جهان بيني توحيدي مورد مطالعه قرار مي گيرد كه در مرحله اول داراي وظيفه و رسالت خاصي جهت حمايت از ملل محروم مسلمان مي باشد و در مرحله دوم پشتيباني از ملل محروم و مستضعف را در سطح منطقه اي و جهاني در قلمرو وظايف خود محسوب مي نمايد.
2. حمايت از ملت فلسطين: حمايت از ملت فلسطين نيز دومين شاخصه مهم در سياست خارجي ما در مورد فلسطين است كه بارها از سوي رهبران ما و ملت ايران چه از لحاظ مادي و چه معنوي ابراز شده است. به عنوان مثال مقام معظم رهبري(مدّ ظله العالی) در اين مورد مي فرمايند: «ملت ايران مسائل ملت هاي مظلوم و شجاع فلسطين را جزو مسائل خود مي داند و براي حل آن تلاش مي كند.»[5]
2. مطالعه تاريخي نشان مي دهد كه رژيم صهيونيستي از زمان تاسيس 1948 م تا كنون پيوسته سياست تهاجمي و بسط اراضي را اتخاذ نموده و هدف اساسي آن تشكيل اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات است و در حال حاضر بخشهايي از سرزمين هاي دولت اسلامي را اشغال نموده است. در صورت تحقق اين هدف تهديدات امنيتي ايران تشديد شده و مرزهاي ايران مورد تهديد قرار مي گيرد. با اين نگاه حمايت از ملت مسلمان فلسطين نه تنها دفاع از يك سرزمين اسلامي محسوب مي شود بلكه جلوگيري از گسترش تهديدات رژيم صهيونيستي و حمايت از منافع ملي ايران به شمار مي آيد و در صورت پيروزي انتفاضه و احقاق حقوق مردم فلسطين مي توان گفت زمينه هاي توسعه طلبي و تهديدات رژيم صهيونيستي تا حدي كاهش يافته و امكان بازسازي نظم منطقه اي با مشاركت دولت اسلامي فراهم مي گردد.
 
3. دليل ديگر بر توجه ايران به قضيه فلسطين موقعيت استراتژيك و حساس آنست. سرزمين مسجد الاقصي به عنوان اولين قبله گاه مسلمانان و مزار انبياي بزرگي مانند حضرت سليمان و ... موجب شده است كه اين سرزمين مورد توجه و احترام همه پيروان اديان مختلف قرار گيرد و همين مسئله موجب مي شود كه فلسطين اشغالي كانون توجه جهانيان شود. در اين ميان مبارزه فلسطين و رژيم صهيونيستي در حقيقت يك نبرد نامحسوس بين اسلام و كفر است. به عبارت ديگر اگر رژيم صهيونيستي داراي ثبات شود و نقشه يهوديان با حمايت استكبار جهاني در مشروعيت بخشي به يك كشور مستقل يهودي، عملي شود آن وقت به علت منطقه حساس فلسطين اين مسئله بعنوان شكست در كارنامه اسلام و مسلمين ثبت مي شود. لذا ايران اسلامي توجه خود و جهان اسلام را به قلب تپنده دنيا يعني خاورميانه و فلسطين جلب نمود تا آنها اين نقشه را عملي نكنند بر اين اساس ايران به عنوان طلايه دار پرچم اسلام، بايد اين مسئله را جدي بگيرد و در روند صلح دروغين خاورميانه اخلال وارد كند چرا كه ثبات رژيم صهيونيستي به منزله از دست رفتن منطقه حساس فلسطين و در نتيجه شكست عملي اسلام خواهد بود. و در صورت موفقيت كامل رژيم صهيونيستي در منطقه ژئوپلوتيك و استراتژيك فلسطين اين رژيم غاصب سراغ ساير كشورهاي اسلامي هم خواهد آمد، لذا ايران كانون توجه خود و جهانيان را بسوي فلسطين جلب نموده است.
3. صلح خاورميانه: در اين مورد نيز مسئولين ما قضيه صلح را يك بازي سياسي خواندند و آن را توطئه آمريكا و رژيم صهيونيستي براي تحکيم پايه هاي رژيم نامشروع صهيونيستي قلمداد كردند. رهبر معظم انقلاب (دام ظله العالی) هم در واكنشي قاطع فرمودند: «سازش دولتها با صهيونيسم مردود اعلام مي شود چون اين به معناي آوارگي هميشگي ملت فلسطين و اشغال هميشگي كشور فلسطين به وسيله دشمن است.[6]
4. در سه دهه گذشته دو بحران، امنيت و تماميت ارضي كشور ما را به خطر انداخت كه يكي مربوط به مسئله جزائر سه گانه ايراني در خليج فارس بوده است و ديگري هم جنگ عراق عليه ايران. در اين دو مسئله آنچه مانع از آن شد كه قدرتهاي جهاني نتوانند اين بحرانها را به دعواي «اعراب و ايرانيان» تبديل كنند، حمايت مردم مسلمان ايران و نظام جمهوري اسلامي از مردم فلسطين و آرمان مقدس قدس بوده است، زيرا اين امر باعث شد كه افكار عمومي جهان عرب با ايران همراه شود و مانع از تحقق اهداف شيطاني و تفرقه انگيز دشمنان گردد.[7]
 
حتي توطئه آمريكا براي خنثي سازي تلاش ايران تا آنجا بود كه سعي كرد مسئله فلسطين را يك مسئله عربي بداند ولي ايران اسلامي با تشكيل كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه در تهران اين نقشه را بر ملا كرد و مسئله فلسطين را يك مسئله اسلامي قلمداد كرد نه عربي صرف.[8]
== حمايت از فلسطين و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران ==
5. از آنجا كه در شرائط نوين بين المللي توجهات به ابعاد اقتصادي قدرت معطوف شده است و شاهد بلوك هاي اقتصادي در مناطق مختلف جهان هستيم، آمريكا و صهيونيست‌ها در تلاش بودند با طرح تحميلي صلح و سازش مقدمات يك بلوك اقتصادي را در منطقه غرب آسيا فراهم سازند كه شامل يك مركز يعني فلسطين اشغالي و يك پيرامون شامل بقيه كشورها باشد و راه اندازي كنفرانس اقتصادي قبل از آنكه داستان صلح به جايي رسيده باشد نشان از اين مطلب داشت و طبيعتا چنين طرحي جايگاه و پايگاهي براي رشد اقتصادي واحدهاي ملي از جمله ايران وجود نداشته و ندارد.[9] اين امر موجب شد تا ايران نيز توجه بيشتري به مسئله فلسطين و بر ملا كردن توطئه صلح خاورميانه داشته باشد. غير از موارد فوق بايد گزينه هاي ديگري را هم اشاره نمود مثلا براي تئوري صدور انقلاب به ساير كشورها بهترين مكان براي [10]اين امر منطقه حساس فلسطين و بعد از آن ساير كشورهاست. مورد ديگر آنكه تئوري ايجاد حكومت جهاني اسلام كه به اعتقاد امام خميني هدف عظيم انقلاب ما مي باشد.[11] با اين سخن ايشان «كه مسئله فلسطين مسئله اسلام است» اين نظر را تداعي مي كند كه براي ايجاد حكومت جهاني اسلام و حفظ وحدت مسلمين تنها راه ممكن توجه به فلسطين و آزادي آن از چنگال صهيونيست هاست با اين تفاصيل روشن مي شود كه علت توجه بيشتر ايران به مسئله فلسطين ريشه در مسائل حياتي جهان اسلام دارد و اين توجه به جا و مهم است.
سياست خارجي ايران در قبال فلسطين همواره داراي رفتار حمايتي از ملت فلسطين و مخالفت با سياست هاي اسرائيل بوده است. حال سؤال اصلي اين است كه چه منافعي در مورد اين رفتار حمايتي براي ايران وجود دارد؟ در پاسخ به اين سؤال بايد گفت امروزه در تمام دنيا اعمال سياسي بر اساس منافع ملي و يا منافع مشترك شكل مي پذيرد. منافع ملي ايران و اهميت استراتژيك فلسطين براي كل  جهان اسلام و به ويژه جمهوري اسلامي، موجب مي شود كه ايران هم اهميت بيشتري به اين كشور بدهد و نسبت به كشورهاي مسلمان ديگر توجه بیشتری به فلسطين داشته باشد. برای این مطلب ادله مختلفی وجود دارد؛
دلیل اول این که رفتار حمايتي ايران، در چارچوب نظري يك دولت اسلامي بر مبناي ايدئولوژي و جهان بيني توحيدي مورد مطالعه قرار مي گيرد كه در مرحله اول داراي وظيفه و رسالت خاصي جهت حمايت از ملل محروم مسلمان مي باشد و در مرحله دوم پشتيباني از ملل محروم و مستضعف را در سطح منطقه اي و جهاني در قلمرو وظايف خود محسوب مي نمايد.
 
دلیل دوم این که مطالعه تاريخي نشان مي دهد كه رژيم صهيونيستي از زمان تاسيس 1948 میلادی تا كنون، پيوسته سياست تهاجمي و بسط اراضي را اتخاذ نموده و هدف اساسي آن تشكيل اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات است و در حال حاضر بخش هايي از سرزمين هاي دولت اسلامي را اشغال نموده است. در صورت تحقق اين هدف تهديدات امنيتي ايران تشديد شده و مرزهاي ايران مورد تهديد قرار مي گيرد. با اين نگاه حمايت از ملت مسلمان فلسطين نه تنها دفاع از يك سرزمين اسلامي محسوب مي شود بلكه جلوگيري از گسترش تهديدات رژيم صهيونيستي و حمايت از منافع ملي ايران به شمار مي آيد و در صورت پيروزي انتفاضه و احقاق حقوق مردم فلسطين مي توان گفت زمينه هاي توسعه طلبي و تهديدات رژيم صهيونيستي تا حدي كاهش يافته و امكان بازسازي نظم منطقه اي با مشاركت دولت اسلامي فراهم مي گردد.
 
دلیل سوم موقعيت استراتژيك و حساس فلسطین است. سرزمين مسجد الاقصي به عنوان اولين قبله گاه مسلمانان و مزار انبياي بزرگي مانند حضرت سليمان و ... موجب شده است كه اين سرزمين مورد توجه و احترام همه پيروان اديان مختلف قرار گيرد و همين مسئله موجب مي شود كه فلسطين اشغالي كانون توجه جهانيان شود. در اين ميان مبارزه فلسطين و رژيم صهيونيستي در حقيقت يك نبرد نامحسوس بين اسلام و كفر است. به عبارت ديگر اگر رژيم صهيونيستي داراي ثبات شود و نقشه يهوديان با حمايت استكبار جهاني در مشروعيت بخشي به يك كشور مستقل يهودي، عملي شود آن وقت به علت منطقه حساس فلسطين اين مسئله به عنوان شكست در كارنامه اسلام و مسلمين ثبت مي شود. علاوه بر این در صورت موفقيت كامل رژيم صهيونيستي در منطقه [[ژئوپلوتيك]] و استراتژيك فلسطين اين رژيم غاصب سراغ ساير كشورهاي اسلامي هم خواهد آمد، لذا ايران كانون توجه خود و جهانيان را به سوي فلسطين جلب نموده است.
 
دلیل چهارم این است که در سه دهه گذشته دو بحران امنيت و تماميت ارضي كشور ما را به خطر انداخت كه يكي مربوط به مسئله جزائر سه گانه ايراني در خليج فارس بوده است و ديگري هم جنگ عراق عليه ايران. در اين دو مسئله آنچه مانع از آن شد كه قدرتهاي جهاني نتوانند اين بحرانها را به دعواي «اعراب و ايرانيان» تبديل كنند، حمايت مردم مسلمان ايران و نظام جمهوري اسلامي از مردم فلسطين و آرمان مقدس قدس بوده است. زيرا اين امر باعث شد كه افكار عمومي جهان عرب با ايران همراه شود و مانع از تحقق اهداف شيطاني و تفرقه انگيز دشمنان گردد.[7] حتي توطئه آمريكا براي خنثي سازي تلاش ايران تا آن جا بود كه سعي كرد مسئله فلسطين را يك مسئله عربي بداند ولي ايران اسلامي با تشكيل كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه در تهران اين نقشه را بر ملا كرد و مسئله فلسطين را يك مسئله اسلامي قلمداد كرد نه عربي صرف.[8]
 
دلیل پنجم این است که از آن جا كه در شرائط نوين بين المللي توجهات به ابعاد اقتصادي قدرت معطوف شده است و شاهد بلوك هاي اقتصادي در مناطق مختلف جهان هستيم، آمريكا و صهيونيست‌ها در تلاش بودند با طرح تحميلي صلح و سازش مقدمات يك بلوك اقتصادي را در منطقه غرب آسيا فراهم سازند كه شامل يك مركز يعني فلسطين اشغالي و يك پيرامون شامل بقيه كشورها باشد و راه اندازي كنفرانس اقتصادي قبل از آنكه داستان صلح به جايي رسيده باشد نشان از اين مطلب داشت و طبيعتا چنين طرحي جايگاه و پايگاهي براي رشد اقتصادي واحدهاي ملي از جمله ايران وجود نداشته و ندارد.[9] اين امر موجب شد تا ايران نيز توجه بيشتري به مسئله فلسطين و بر ملا كردن توطئه صلح خاورميانه داشته باشد. غير از موارد فوق بايد گزينه هاي ديگري را هم اشاره نمود مثلا براي تئوري صدور انقلاب به ساير كشورها بهترين مكان براي [10]اين امر منطقه حساس فلسطين و بعد از آن ساير كشورهاست. مورد ديگر آنكه تئوري ايجاد حكومت جهاني اسلام كه به اعتقاد امام خميني هدف عظيم انقلاب ما مي باشد.[11] با اين سخن ايشان «كه مسئله فلسطين مسئله اسلام است» اين نظر را تداعي مي كند كه براي ايجاد حكومت جهاني اسلام و حفظ وحدت مسلمين تنها راه ممكن توجه به فلسطين و آزادي آن از چنگال صهيونيست هاست با اين تفاصيل روشن مي شود كه علت توجه بيشتر ايران به مسئله فلسطين ريشه در مسائل حياتي جهان اسلام دارد و اين توجه به جا و مهم است.
ايران در مورد چچن هم در حد مناسب خودش موضعگيري نمود. بويژه در جنگ اول روسيه با چچن در سالهاي 1373 الي 1375 و همين طور جنگ دوم آنها كه از 27 شهريور 1378 شروع شده بود ايران موضع گيري فعال و واكنش سريعي در اين مورد داشت تا جائيكه رئيس جمهور وقت روسيه ايران را متهم به حمايت از مبارزان چچن نمود.[12]وزراي خارجه قبلي و فعلي ايران هم موضع گيري فعال داشتند.[13]ضمن آنكه رئيس جمهور كشورمان هم به روسها در مورد ادامه حملات هشدار داده و به عنوان رئيس سازمان كنفرانس اسلامي اين مسئله را پي گيري نمود.[14]ولي با اين همه توجه به چچن هيچ گاه به مانند توجه به مسئله فلسطين نبود. زيرا اهميت فلسطين و جنايات و حق كشي در اين سرزمين قابل مقايسه با چچن نيست  و ايران اسلامي در حد توان خود مشكلات مسلمانان دنيا را منعكس نموده و در رفع نيازهاي آنان مي كوشد.
ايران در مورد چچن هم در حد مناسب خودش موضعگيري نمود. بويژه در جنگ اول روسيه با چچن در سالهاي 1373 الي 1375 و همين طور جنگ دوم آنها كه از 27 شهريور 1378 شروع شده بود ايران موضع گيري فعال و واكنش سريعي در اين مورد داشت تا جائيكه رئيس جمهور وقت روسيه ايران را متهم به حمايت از مبارزان چچن نمود.[12]وزراي خارجه قبلي و فعلي ايران هم موضع گيري فعال داشتند.[13]ضمن آنكه رئيس جمهور كشورمان هم به روسها در مورد ادامه حملات هشدار داده و به عنوان رئيس سازمان كنفرانس اسلامي اين مسئله را پي گيري نمود.[14]ولي با اين همه توجه به چچن هيچ گاه به مانند توجه به مسئله فلسطين نبود. زيرا اهميت فلسطين و جنايات و حق كشي در اين سرزمين قابل مقايسه با چچن نيست  و ايران اسلامي در حد توان خود مشكلات مسلمانان دنيا را منعكس نموده و در رفع نيازهاي آنان مي كوشد.
بنابراين فلسطين به خاطر مسائل زير بيشتر مورد توجه ايران قرار دارد:
بنابراين فلسطين به خاطر مسائل زير بيشتر مورد توجه ايران قرار دارد:
۱۵۱

ویرایش