۸٬۳۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
کلمه شفاعت از ماده شفع گرفته شده است و شفع به معنای زوج مخالف وتر است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، دارلفکر، دار صادر، ج۸، ص۱۸۳.</ref> شفاعت را از آنجهت شفاعت گوئیم كه شفیع خواهش خویش را به [[ایمان]] و عمل ناقص طرف منضم میكند و هر دو مجموعا پیش خدا اثر میگذارند. با در نظر گرفتن اینكه انگیزاننده شفیع، خداست و او دستور برا ی شفاعت داده مثلاً [[رسول خدا]] (صلّى اللّه علیه و آله) با اجازه خدا خواهش خویش را با عمل ناقص مؤمن توأم كرده و از خدا میخواهد كه او را بیامرزد. به عبارت دیگر همانطور كه آنحضرت در دنیا رهبرى دارد و واسطه در رساندن احكام خداست، در [[آخرت]] نیز واسطه در جلب مغفرت خداست. لذا معناى اولى در آن ملحوظ میشود. بنابراین [[شفیع]] به معنى واسطه، وسیله، و كمك است.<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه،۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۰.</ref> پس در شفاعت سه طرف وجود دارد: مشفوع(خدا)، شفیع(واسطه که پیامبر و اولیاء باشند) و مشفوع له( بنده مؤمن). | کلمه شفاعت از ماده شفع گرفته شده است و شفع به معنای زوج مخالف وتر است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، دارلفکر، دار صادر، ج۸، ص۱۸۳.</ref> شفاعت را از آنجهت شفاعت گوئیم كه شفیع خواهش خویش را به [[ایمان]] و عمل ناقص طرف منضم میكند و هر دو مجموعا پیش خدا اثر میگذارند. با در نظر گرفتن اینكه انگیزاننده شفیع، خداست و او دستور برا ی شفاعت داده مثلاً [[رسول خدا]] (صلّى اللّه علیه و آله) با اجازه خدا خواهش خویش را با عمل ناقص مؤمن توأم كرده و از خدا میخواهد كه او را بیامرزد. به عبارت دیگر همانطور كه آنحضرت در دنیا رهبرى دارد و واسطه در رساندن احكام خداست، در [[آخرت]] نیز واسطه در جلب مغفرت خداست. لذا معناى اولى در آن ملحوظ میشود. بنابراین [[شفیع]] به معنى واسطه، وسیله، و كمك است.<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه،۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۰.</ref> پس در شفاعت سه طرف وجود دارد: مشفوع(خدا)، شفیع(واسطه که پیامبر و اولیاء باشند) و مشفوع له( بنده مؤمن). | ||
==انکار اصل شفاعت در سخنان وهابیها== | ==انکار اصل شفاعت در سخنان وهابیها== | ||