پرش به محتوا

شرایط جانشین پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
شیعیان چه شرایطی را برای خلفه پیامبر(ص) لازم می‌دانند؟ و چرا خلفای سه‌گانه و خلفای اموی و عباسی را قبول ندارند؟
شیعیان چه شرایطی را برای خلفه پیامبر(ص) لازم می‌دانند؟ نظر اهل سنت چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
شیعه امامیه خلافت و امامت را همانند نبوت، مقامی الهی می‌داند. مسئولیت خلیفه و امام پاسداری از شریعت و بیان و تبلیغ دین و حل مشکلات جامعه دینی است. در نتیجه از نظر شیعه شرایط لازم در امام عبارتند از [[عصمت]] از گناه و اشتباه، [[نصب الهی|نصب از طرف خدا]]، [[علم امام|علم]] به تمام آن چه مورد نیاز در زمینه‌های دینی و دنیایی است، و [[برتری امام|برتری]] بر سایرین در همه زمینه‌ها.
==شرایط امام از نظر شیعه==
شیعه امامیه خلافت و امامت را همانند نبوت، مقامی الهی می‌داند. مسئولیت خلیفه و امام پاسداری از شریعت و بیان و تبلیغ دین و حل مشکلات جامعه دینی است. بر این اساس شرائط و ویژگی‌هایی را در امام معتبر می‌دانند، به طوری که اگر کسی واجد آن ویژگی‌ها نباشد، به‌طور قطع نمی‌تواند امام و جانشین پیامبر(ص) باشد.
شیعه امامیه خلافت و امامت را همانند نبوت، مقامی الهی می‌داند. مسئولیت خلیفه و امام پاسداری از شریعت و بیان و تبلیغ دین و حل مشکلات جامعه دینی است. بر این اساس شرائط و ویژگی‌هایی را در امام معتبر می‌دانند، به طوری که اگر کسی واجد آن ویژگی‌ها نباشد، به‌طور قطع نمی‌تواند امام و جانشین پیامبر(ص) باشد.


==عصمت==
===عصمت===
{{اصلی|عصمت}}
{{اصلی|عصمت}}
امام و خلیفه باید از گناه و خطا و اشتباه معصوم باشد، زیرا اگر امام عصمت نداشته باشد اعتماد بر شریعت از بین می‌رود. زیرا اگر از حافظ دین گناه سر بزند یا اشتباه کند، ممکن است از خود چیزی به دین اضافه کند و به خدا نسبت دهد، یا در حکمی بر خلاف عدالت رفتار نماید. علاوه بر این که فلسفه احتیاج مردم به امام آن است که چون مردم عادی جایز الخطا هستند احتیاج به کسی دارند که آنان را از گناه و خطا ممانعت نموده و به راه راست هدایت نماید. اگر امام جایز الخطا باشد نقض غرض لازم می‌آید.<ref>خوانسازی، محمدباقر، انصاف در امامت، ص۳۵، نشر صدوق، ۱۳۷۱ش.</ref>
امام و خلیفه باید از گناه و خطا و اشتباه معصوم باشد، زیرا اگر امام عصمت نداشته باشد اعتماد بر شریعت از بین می‌رود. زیرا اگر از حافظ دین گناه سر بزند یا اشتباه کند، ممکن است از خود چیزی به دین اضافه کند و به خدا نسبت دهد، یا در حکمی بر خلاف عدالت رفتار نماید. علاوه بر این که دلیل احتیاج مردم به امام این است که مردم عادی جایز الخطا هستند و احتیاج به کسی دارند که آنان را از گناه و خطا ممانعت نموده و به راه راست هدایت نماید. اگر امام نیز جایز الخطا باشد، نقض غرض لازم می‌آید.<ref>خوانسازی، محمدباقر، انصاف در امامت، ص۳۵، نشر صدوق، ۱۳۷۱ش.</ref>
 
۲. امامت و خلافت، نیابت از خدا و رسول(ص) است پس باید به تصریح و تعیین خدا و پیغمبر ثابت شود و چون راه ثبوتش منحصر به تعیین خدا و رسول است دیگران حق ندارند امام تعیین کنند، زیرا اگر تعیین امام به اختیار مردم گذاشته شود، بین مردم اختلاف افتاده هر طائفه ای کسی را انتخاب کرده و او را بر سایرین ترجیح می‌دهند و در نتیجه فتنه و فساد تولید می‌گردد. پس باید حتماً امام از طرف خدا و رسول معین شود.<ref>خوانساری، محمدباقر، انصاف در امامت، ص۳۱، نشر صدوق، ۱۳۷۱ش.</ref>
 
۳. امام و خلیفه پیغمبر(ص) باید به تمام آنچه مورد احتیاج مسلمانان در تمام امور دین و دنیا است عالم باشد، زیرا غرض از نصب امام آن است که مسلمانان در تمام مشکلات به او مراجعه کنند و اگر امام در مسئله جاهل باشد نقض غرض می‌شود.
 
۴. امام باید از تمام مسلمانان در تمام صفات کمالیه مانند علم، کیاست، کرم، مروت، شجاعت، سخاوت، قضاوت، زهد، عبادت، افضل و برتر باشد، زیرا اگر امام افضل و برتر از امت نباشد تقدیم مفضول بر افضل لازم می‌آید در حالی که تقدیم مفضول عقلاً قبیح است.<ref>همان ص۳۲.</ref>


خلفای سه‌گانه که بعد از رحلت رسول مکرم اسلام به عنوان جانشینان آن حضرت، حق خلیفه بلافصل پیامبر یعنی امیر المومنین ـ(ع) ـ را غصب کردند و میراث نبوت را به تاراج بردند، هیچ‌کدام از شرائط و ویژگی‌های فوق نصیب و بهره ای نداشتند.
===نصب الهی===
{{اصلی|نصب الهی}}
امامت و خلافت، نیابت از خدا و رسول(ص) است؛ پس باید به تصریح و تعیین خدا و پیغمبر ثابت شود. و چون راه ثبوتش منحصر به تعیین خدا و رسول است دیگران حق ندارند امام تعیین کنند، زیرا اگر تعیین امام به اختیار مردم گذاشته شود، بین مردم اختلاف افتاده هر طائفه ای کسی را انتخاب کرده و او را بر سایرین ترجیح می‌دهند. پس باید حتماً امام از طرف خدا و رسول معین شود.<ref>خوانساری، محمدباقر، انصاف در امامت، ص۳۱، نشر صدوق، ۱۳۷۱ش.</ref>


روی این جهت اهل سنت، اعلمیت و افضلیت و عدالت و سائر مزایا و فضائل و کمالات انسانی را در امامت شرط نمی‌دانند، و فاسق بودن و جاهل و بی علم بودن امام در نظر آنان منافات با مقام امامت ندارد، برای این که هیچ‌کدام از خلفا این شرائط را نداشتند.
===علم===
{{اصلی|علم امام}}
امام و خلیفه پیغمبر(ص) باید به تمام آنچه مورد احتیاج مسلمانان در تمام امور دین و دنیا است عالم باشد، زیرا غرض از نصب امام آن است که مسلمانان در تمام مشکلات به او مراجعه کنند.


قاضی عبدالرحمن ایجی امام شافعیه در کتاب مواقف در ضمن ذکر شرائط امام به این مطلب تصریح نموده می‌گوید: امامیه می‌گویند که امام باید هاشمی و عالم به جمیع مسائل دینی و صاحب معجزه و معصوم باشد، ولی ما این شرائط را قبول نداریم، به دلیل خلافت ابوبکر، زیرا او امام شد و این شرائط در او نبود.<ref>قاضی ایجی عبدالرحمن بن احمد، مواقف، ج۳، ص۵۸۶، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۷ق.</ref>
===برتری===
{{اصلی|برتری امام}}
امام باید از تمام مسلمانان در تمام صفات کمالیه مانند علم، کیاست، کرم، مروت، شجاعت، سخاوت، قضاوت، زهد، عبادت، افضل و برتر باشد.<ref>خوانساری، محمدباقر، انصاف در امامت، ص۳۲.</ref>


در مقصد سوم مواقف می‌گوید: امامت به بیعت ثابت می‌شود به دلیل امامت ابوبکر، بعد می‌گوید در ثابت شدن امامت به بیعت اجماع امت لازم نیست. زیرا دلیلی از عقل یا نقل بر این که باید همه امت بیعت کتند تا امامت ثابت شود نداریم، بلکه با بیعت یک نفر یا دو نفر از اهل حل و عقد هم امامت ثابت می‌شود.<ref>همان ص۵۹۴.</ref>
==نظر اهل سنت==
خلفای سه‌گانه که بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) حق خلیفه بلافصل پیامبر یعنی امام علی(ع) را غصب کردند و میراث نبوت را به تاراج بردند، هیچ‌کدام از شرائط و ویژگی‌های فوق نصیب و بهره ای نداشتند.


قاضی ابوبکر باقلانی می‌گوید: لازم نیست امام از گناه و خطا معصوم باشد؛ و لازم نیست امام افضل امت باشد و لازم نیست علمش بیشتر از سایر امت باشد، جمهور می‌گوید: اگر امام فاسق شد، یا به مردم ظلم کرد، و اموال آنان را غصب کرد یا مردم را کشت یا حقوق مردم را ضایع کرد، یا حدود را تعطیل کرد، از امامت خلع نمی‌شود و برای مردم جائز نیست که بر او خروج کنند، بلکه اطاعت ائمه واجب است ولو ظلم کنند.<ref>باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۷۰، مؤسسه الکتب الثقافیه، بیروت، ۱۴۱۴.</ref>
اهل سنت، اعلمیت و افضلیت و عدالت و سائر مزایا و فضائل و کمالات انسانی را در امامت شرط نمی‌دانند، و فاسق بودن و جاهل و بی علم بودن امام در نظر آنان منافات با مقام امامت ندارد، به این دلیل این که هیچ‌کدام از خلفا این شرائط را نداشته‌اند.


بسیار شگفت‌انگیز و دردآور است که چطور و با چه منطق و استدلال مقام امامت تا جایی باید تنزل داده شود که هر شخص با هر وضعیتی اعتقادی و اخلاقی که دارد بتواند در آن مقام قرار بگیرد و حتی با بیعت یک نفر و دو نفر امامتش ثابت شودو بدین صورت هیچ شرطی برای مقام امامت و خلافت قائل نشده‌اند. در حالیکه مطمئناً رئیس‌جمهوری که با رأی یک نفر یا دو نفر انتخاب شود مورد قبول واقع نمی‌شود. تا برسد به امام و خلیفه که راهنمای امور دینی و دنیایی امت است.
قاضی عبدالرحمن ایجی امام شافعیه در کتاب مواقف در ضمن ذکر شرائط امام به این مطلب تصریح نموده می‌گوید: «امامیه می‌گویند که امام باید هاشمی و عالم به جمیع مسائل دینی و صاحب معجزه و معصوم باشد، ولی ما این شرائط را قبول نداریم، به دلیل خلافت ابوبکر، زیرا او امام شد و این شرائط در او نبود.»<ref>قاضی ایجی عبدالرحمن بن احمد، مواقف، ج۳، ص۵۸۶، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۷ق.</ref>


امامی که با فسق، ظلم، غصب اموال مردم، کشتن مردم، تضییع حقوق از امامت خلع نشود، بلکه اطاعت و پیروی او واجب باشد، با هیچ وسیله ای قابل خلع نیست، وای به حال امتی که امامی با این ویژگی پیشوا و راهنما و هادی آنها باشد، آیا هیچ عاقلی چنین امامی را می‌تواند به امامت قبول کند؟ مطمئناً بلکه قطعاً پاسخ منفی خواهد بود.
در جای دیگر می‌گوید: «امامت به بیعت ثابت می‌شود به دلیل امامت ابوبکر... در ثابت شدن امامت به بیعت اجماع امت لازم نیست. زیرا دلیلی از عقل یا نقل بر این که باید همه امت بیعت کتند تا امامت ثابت شود نداریم، بلکه با بیعت یک نفر یا دو نفر از اهل حل و عقد هم امامت ثابت می‌شود.»<ref>قاضی ایجی، مواقف، ج۳، ص۵۹۴.</ref>


بنا بر این به عنوان نتیجه و پاسخ باید گفت: به خاطر جهاتی که ذکر شد، ما خلفا را به عنوان جانشین واقعی پیامبر(ص) قبول نداریم.
قاضی ابوبکر باقلانی می‌گوید: «لازم نیست امام از گناه و خطا معصوم باشد؛ و لازم نیست امام افضل امت باشد و لازم نیست علمش بیشتر از سایر امت باشد، جمهور می‌گوید: اگر امام فاسق شد، یا به مردم ظلم کرد، و اموال آنان را غصب کرد یا مردم را کشت یا حقوق مردم را ضایع کرد، یا حدود را تعطیل کرد، از امامت خلع نمی‌شود و برای مردم جائز نیست که بر او خروج کنند، بلکه اطاعت ائمه واجب است ولو ظلم کنند.»<ref>باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۷۰، مؤسسه الکتب الثقافیه، بیروت، ۱۴۱۴.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ـ انصاف در امامت، سید محمدباقر موسوی.
* انصاف در امامت، سید محمدباقر موسوی.
 
* شب‌های پیشاور، سید محمد سلطان الواعظین.
۲ـ شب‌های پیشاور، سید محمد سلطان الواعظین.
* محاضرات فی الالهیات، جعفر سبحانی.
 
۳ـ محاضرات فی الالهیات، جعفر سبحانی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۴۶: خط ۴۸:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
  | شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
|شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
| شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
|شاخه فرعی۲ = عقاید شیعه
| شاخه فرعی۲ = عقاید شیعه
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =