automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== خوشخویی == | == خوشخویی == | ||
در قرآن پیامبر به این وصف است که خویی والا دارد.(آیه ۴ سوره قلم) | |||
امام صادق عليه السلام: اخلاق پيامبر خدا، [تجسّمِ] اين سخن خداوند عز و جل بود: «عفو را پيشه كن و به نيكى، فرمان بده و از جاهلان، روى گردان». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: شبيهترينِ شما به من، خوشخوترينِ شماست. صحيح البخارى به نقل از انَس: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، نيكخوترينِ مردمان بود.<ref>محمدی ریشهری، محمد، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۳.</ref> مسند ابن حنبل به نقل از عايشه، در پاسخ به اين سؤال كه اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در محيط خانه چگونه بود؟: خوشخوترينِ مردمان بود. نه دشنام مىداد و نه بد زبانى مىكرد و نه در كوچه و بازار، هياهو به راه مىانداخت و نه بدى را با بدى جبران مىكرد؛ بلكه مىبخشيد و گذشت مىكرد.<ref>محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۵.</ref> | امام صادق عليه السلام: اخلاق پيامبر خدا، [تجسّمِ] اين سخن خداوند عز و جل بود: «عفو را پيشه كن و به نيكى، فرمان بده و از جاهلان، روى گردان». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: شبيهترينِ شما به من، خوشخوترينِ شماست. صحيح البخارى به نقل از انَس: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، نيكخوترينِ مردمان بود.<ref>محمدی ریشهری، محمد، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۳.</ref> مسند ابن حنبل به نقل از عايشه، در پاسخ به اين سؤال كه اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در محيط خانه چگونه بود؟: خوشخوترينِ مردمان بود. نه دشنام مىداد و نه بد زبانى مىكرد و نه در كوچه و بازار، هياهو به راه مىانداخت و نه بدى را با بدى جبران مىكرد؛ بلكه مىبخشيد و گذشت مىكرد.<ref>محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۵.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== بردبارى == | == بردبارى == | ||
پيامبر اسلام از طرف خداوند مأمور به صبر بود. در آیه سوره احقاف، آيه 35 آمده که صبر كن همانگونه كه پيامبران اولوا العزم قبل از تو نيز صبر كردند.<ref>قرائتى، محسن، سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۷۹.</ref> | |||
صحيح البخارى به نقل از انَس: من با پيامبر خدا راه مىرفتم و ايشان بُردى نجرانى، با حاشيهاى زبر و درشت، بر تن داشت. باديهنشينى از راه رسيد و رداى ايشان را محكم كشيد. من به گردن پيامبر صلى الله عليه و آله نگاه كردم و ديدم كه حاشيه ردا، از شدّت كشيدن، روى گردن ايشان رد انداخته است. آن باديهنشين، سپس گفت: اى محمّد! دستور بده از مال خدا كه نزد توست، به من بدهند. پيامبر صلى الله عليه و آله به طرف او برگشت و خندهاى كرد و سپس دستور داد به او چيزى عطا كنند.<ref>محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷.</ref> | صحيح البخارى به نقل از انَس: من با پيامبر خدا راه مىرفتم و ايشان بُردى نجرانى، با حاشيهاى زبر و درشت، بر تن داشت. باديهنشينى از راه رسيد و رداى ايشان را محكم كشيد. من به گردن پيامبر صلى الله عليه و آله نگاه كردم و ديدم كه حاشيه ردا، از شدّت كشيدن، روى گردن ايشان رد انداخته است. آن باديهنشين، سپس گفت: اى محمّد! دستور بده از مال خدا كه نزد توست، به من بدهند. پيامبر صلى الله عليه و آله به طرف او برگشت و خندهاى كرد و سپس دستور داد به او چيزى عطا كنند.<ref>محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷.</ref> | ||