پرش به محتوا

شکر نعمت و کفران نعمت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار، اصلاح نویسه‌های عربی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== شکر نعمت ==
== شکر نعمت ==
شکر نعمت دو مرتبه دارد: تشکر به زبان از منعم و احسان کننده که در بین عقلاء نیز معمول و رایج است. تشکر به عمل و قلب که این هم قاعده عقلایی است که نعمت گیرنده قلبا نعمت دهنده را در دل دوست می‌دارد و در عمل او را احترام می‌کند و در موقع ضرورت خدمت گزاری او را می‌نماید و هر نعمت گیرنده که چنین نباشد، مورد مذمت و سرزنش مردم عاقل قرار می‌گیرد و گاهی این تشکر لسانی و قلبی و عملی موجب زیادتی نعمت از طرف نعمت دهنده می‌گردد.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> در قرآن مجید در مورد شکر از پروردگار منعم، آیات زیادی رسیده است و خداوند بر تشکر بندگان از نعمت‌های خود اصرار ورزیده است که فواید آن به خود بندگان می‌رسد.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> در روایات آمده که امام صادق علیه السّلام فرموده: خدا چون نعمتی به بنده‌ای دهد او در قلبش آن را بشناسد و با زبانش خدا را حمد کند، کلامش تمام است تا خدا دستور مزید و باز از آن حضرت نقل شده: هر که نعمت خدا را در قلب خود بداند مستوجب مزید نعمت خداست پیش از آنکه شکرش را با زبان اظهار کند.<ref>قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج‏5، ص: 279</ref>
در قرآن در مورد شکر از پروردگار منعم، آیات زیادی رسیده است و خداوند بر تشکر بندگان از نعمت‌های خود اصرار ورزیده است که فواید آن به خود بندگان می‌رسد.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> مفسران گفته‌اند شکر نعمت مراحلی دارد: الف: شکر قلبی که انسان همهٔ نعمت‌ها را از خداوند بداند. ب: شکر زبانی، نظیر گفتن‏ «الْحَمْدُلِلَّهِ». ج: شکر عملی که با انجام عبادات و صرف کردن عمر و اموال در مسیر رضای خدا و خدمت به مردم به دست می‌آید.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 389</ref> هر گاه انسانها نعمتهای خدا را درست در همان هدفهای واقعی نعمت صرف کردند، عملاً ثابت کرده‌اند که شایسته و لایقند و این لیاقت و شایستگی سبب فیض بیشتر و موهبت افزونتر می‌گردد.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۷۹.</ref>  


با شکر، نه تنها نعمت‌های خداوند بر ما زیاد می‌شود، بلکه خود ما نیز رشد پیدا می‌کنیم‏.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 390</ref>
گفته شده با شکر، نه تنها نعمت‌های خداوند بر بندگان زیاد می‌شود، بلکه خود بندگان نیز رشد پیدا می‌کنند‏.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 390</ref> خداوند در برابر نعمتهایی که به ما می‌بخشد نیازی به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزاری داده آن هم موجب نعمت دیگری بر ما و یک مکتب عالی تربیتی است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏10، ص: 278</ref> تشکر به زبان و عمل از منعِم و احسان‌کننده را  قاعده عقلایی دانسته اند که نعمت‌گیرنده قلبا نعمت‌دهنده را در دل دوست می‌دارد و در عمل او را احترام می‌کند.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> به گفتهٔ روایات، کسی که از مردم تشکر نکند از خدا نیز تشکر نکرده است.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 389</ref> 


شکر نعمت مراحلی دارد: الف: شکر قلبی که انسان همهٔ نعمت‌ها را از خداوند بداند. ب: شکر زبانی، نظیر گفتن‏ «الْحَمْدُ لِلَّهِ». ج: شکر عملی که با انجام عبادات و صرف کردن عمر و اموال در مسیر رضای خدا و خدمت به مردم به دست می‌آید.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 389</ref> امام صادق علیه السلام فرمود: شکر نعمت، دوری از گناه است و نیز فرمود: شکر آن است که انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زیرکی و علم و عقل و تلاش خود یا دیگران) و به آنچه خدا به او داده راضی باشد و نعمت‌های الهی را وسیلهٔ گناه قرار ندهد، شکر واقعی آن است که انسان نعمت خدا را در مسیر خدا قرار دهد<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 389</ref> به گفتهٔ روایات، کسی که از مردم تشکر نکند از خدا نیز تشکر نکرده است.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 389</ref> بدون شک خداوند در برابر نعمتهایی که به ما می‌بخشد نیازی به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزاری داده آن هم موجب نعمت دیگری بر ما و یک مکتب عالی تربیتی است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏10، ص: 278</ref>
روایات زیادی درباره شکر نعمت آمده است؛ از آن جمله:


هر گاه انسانها نعمتهای خدا را درست در همان هدفهای واقعی نعمت صرف کردند، عملاً ثابت کرده‌اند که شایسته و لایقند و این لیاقت و شایستگی سبب فیض بیشتر و موهبت افزونتر می‌گردد.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۷۹.</ref> امام علی: هنگامی که مقدمات نعمتهای خداوند به شما می‌رسد سعی کنید با شکرگزاری، بقیه را به سوی خود جلب کنید، نه آنکه با کمی شکرگزاری آن را از خود برانید"<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۸۲.</ref>
* [[امام علی(ع)]]: هنگامی که مقدمات نعمت‌های خداوند به شما می‌رسد سعی کنید با شکرگزاری، بقیه را به سوی خود جلب کنید، نه آنکه با کمی شکرگزاری آن را از خود برانید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۸۲.</ref>
 
* [[امام صادق(ع)]]: شکر نعمت، دوری از گناه است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۸۹.</ref>
 
* امام صادق(ع): شکر آن است که انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زیرکی و علم و عقل و تلاش خود یا دیگران) و به آنچه خدا به او داده راضی باشد و نعمت‌های الهی را وسیلهٔ گناه قرار ندهد، شکر واقعی آن است که انسان نعمت خدا را در مسیر خدا قرار دهد<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۸۹.</ref>
 
* امام صادق(ع): خدا چون نعمتی به بنده‌ای دهد او در قلبش آن را بشناسد و با زبانش خدا را حمد کند، کلامش تمام است تا خدا دستور زیادت دهد.
 
* امام صادق(ع): هر که نعمت خدا را در قلب خود بداند مستوجب مزید نعمت خداست پیش از آنکه شکرش را با زبان اظهار کند.<ref>قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج‏5، ص: 279</ref>


== کفران نعمت ==
== کفران نعمت ==
گفته شده اگر نعمت خدا در مسیر غیر حق مصرف شود، کفران نعمت و زمینه کفر است‏.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 390</ref> مفسران گفته‌اند کیفر کفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نیست، بلکه حتی گاهی نعمت سلب نمی‌شود، ولی به صورت نقمت و استدراج در می‌آید تا شخص، کم‌کم سقوط کند.<ref>تفسیر نور، ج‏4، ص: 390</ref>
گفته شده اگر نعمت خدا در مسیر غیر حق مصرف شود، کفران نعمت و زمینه کفر است‏.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۹۰.</ref> مفسران گفته‌اند کیفر کفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نیست، بلکه حتی گاهی نعمت سلب نمی‌شود، ولی به صورت نقمت و استدراج در می‌آید تا شخص، کم‌کم سقوط کند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۹۰.</ref>


معنای کفران نعمت را سوء استفاده از نعمت‌های بدنی و نیروهای معنوی و علم و مال و موقعیت‌های اجتماعی و غیره دانسته‌اند. به‌طور نمونه قدرت بدنی را در راه فحشاء و ستمگری بر مظلومان و پول را در قمار و فساد به جای دادن واجبات مالی و کمک به مستحقین صرف نماید.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۵.</ref>
معنای کفران نعمت را سوء استفاده از نعمت‌های بدنی و نیروهای معنوی و علم و مال و موقعیت‌های اجتماعی و غیره دانسته‌اند. به‌طور نمونه قدرت بدنی را در راه فحشاء و ستمگری بر مظلومان و پول را در قمار و فساد به جای دادن واجبات مالی و کمک به مستحقین صرف نماید.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۵.</ref>
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۹۰

ویرایش