trustworthy
۵۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
او هميشه به دوستان و نزديكان توصيه میكرد كه خدمتگزار مردم باشند و برای حل گرفتاری به فقرا صدقه بدهند يا چيزی نذر كنند؛ از جمله در جواب نامه آنان كه از او توصيهای میخواهند، با بيان حكايتهایی از زندگی عيسی(ع) و روايتی از وصايای مولا علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع) آنها، را به خدمت مردم سفارش مینمايد.<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بینشانها, ج۱, ص۱۰۶.</ref> | او هميشه به دوستان و نزديكان توصيه میكرد كه خدمتگزار مردم باشند و برای حل گرفتاری به فقرا صدقه بدهند يا چيزی نذر كنند؛ از جمله در جواب نامه آنان كه از او توصيهای میخواهند، با بيان حكايتهایی از زندگی عيسی(ع) و روايتی از وصايای مولا علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع) آنها، را به خدمت مردم سفارش مینمايد.<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بینشانها, ج۱, ص۱۰۶.</ref> | ||
=== خدمت به سادات === | |||
شيخ حسنعلی و پدر بزرگوارش، خود را وقف خدمت به اهلبيت پيامبر(ص) و فرزندان آنان كرده بودند، به طوری كه از حكايات زندگی آن عالم ربانی فهميده میشود، او نسبت به خدمت به سادات، تلاش ويژهای داشته است؛ به طوری كه در آخرين روز عمر خويش، در وصيت خود چنين فرمود: «بدان كه انجام امور مكروه، موجب تنزل مقام بنده خدا میشود و به عكس اتيان، مستحبات، مرتبه او را ترقی میبخشد. بدان كه در راه حق و سلوک اين طريق، اگر به جایی رسيدهام، به بركت بيداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مكروهات بوده است؛ ولی اصل و روح اين اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اكرم(ص) است.» | |||
سپس فرزندش را به ادای نمازهای يوميه در اول وقت و تلاش در انجام حوائج مردم سفارش كرده، | |||
میگويد:«سوم آنكه سادات را بسيار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ايشان صرف و خرج كنی و از فقر و درويشی در اين كار پروا منمایی».<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بینشانها, ج۱, ص۳۱.</ref> | |||
=== زهد و ساده زيستی === | |||
يكی از جلوههای بارز شخصت شيخ حسنعلی، زهد و بیاعتنایی نسبت به دنيا و مظاهر دنیوی بوده است. | |||
وی از مناصب دنيوی دوری میكرد و پيوسته به ياران و دوستان سفارش میكرد كه از اين مناصب پرهيز كنند و از دست دادن آن را مهم ندانند. | |||
هجرت او به شهرهای مختلف ـ به ويژه در دوران جوانی ـ حكايت از آن دارد كه او از تعلقات دنيوی آزاد بوده است. او پيوسته از دنيا طلبان و شيفتگان دنيا و از آن دسته عالمانی كه دين را وسيله كسب افتخارات دنيوی قرار میدادند و از مردمی كه برای رسيدن به مقاصد خود در اطراف چنين كسانی جمع میشدند، گله و شكايت داشته، و راه خود را از آنها جدا میدانست. | |||
او عامل عمده سعادت و خوشبختی انسان را تقوی میدانست و میفرمود: «بالتقوي بلغنا ما بلغنا». اگر در اين راه، تقوی نباشد، رياضتها و مجاهدتها جز خسران، ثمری ندارند و نتيجهای جز دوری از درگاه حق تعالی نخواهند داشت. اگر آدمی يک اربعين به رياضت بپردازد، اما يک نماز صبح از او قضا شود، نتيجه آن اربعين هباء منثورا خواهد گرديد.<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بینشانها, ج۱, ص۳۱.</ref>وی در جواب يكی از دوستان و ارادتمندان مینويسد:«مادام كه چشم بر اين متاع بیقدر و اين دنيای پست، دوختهداری، بدان كه معامله تو با زيان همراه و اساس معنويت همعنان تباهی است، و روی تو در قيامت عبوس خواهد بود و گمان مبر كه زيركانه عمل میكنی؛ پس از اين خانه هلاكت، پهلو تهی كن و روی به سوی خانه آخرت نما تا روی تو خرم گردد و ديدهات به سوی پروردگار ناظر و روشن شود<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بینشانها, ج۱, ص۱۱۰.</ref>» | |||
== وفات == | |||
شيخ حسنعلی اصفهانی نخودكی، پس از عمری خدمت به مردم و كسب مراحل عالی كمال، سرانجام در هفدهم شعبان سال ۱۳۶۱ ق. جهان فانی را وداع گفت و به ديار باقی شتافت. جمعيت زيادی از مردم ايران در شهرهای مختلف و شهر مقدس مشهد، در مرگ او به سوگ نشستند. او از جمله مردان بزرگی بود كه مقام مرگ اختياری را كسب كرده بود و دو ماه قبل از رحلتش، اطرافيان و فرزندش را از روز مرگش آگاه كرد و حتی يک بار قبل از تاريخ فوت، روح بلندش از بدن خارج شد؛ اما با توسل به امام رضا(ع) برای انجام برخی وصايا، دوباره حيات ظاهر يافت. او در روزهای آخر عمر، جز سادات، كسی ديگری را بر بالين خود راه نمیداد. | |||
پيكر مطهرش روی دست هزاران نفر از ارادتمندان سوگوارش تا ده سمرقند تشييع شد و در آن جا برحسب وصيتش در آب روان غسل داده شد و سپس همراه با برپایی و راهاندازی دستههای بزرگ سينهزن تا حرم شهر رضوی تشييع گرديد و در صحن عتيق، كنار ايوان عباسی به خاک سپرده شد. | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |